صفحه 2 از 19 نخستنخست 12345678910111213141516171819 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 186

موضوع: بهترین شعرهای عاشقانه

  1. #11
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    مــــَرد ..
    چــیزی داره بــه نـــام غـــرور !
    بــرای هـــمین هــمه فــکرمــیکـنن دلــش ازســنگــه...
    وگـــرنـه ..
    هـــزار بــاربــیشتر از زن بـه احـساسـات و نوازش نــیازداره...
    بــاورنــداری ؟؟؟
    آهـــنگــی غــمگـین تـراز صــدای گـریـه ی مــرد ســراغ داری؟؟!


  2. 7 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  3. #12
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    وقـتـی مـی گـویـم:
    دیـگـر بـه سـراغـم نـیـا
    فـکـر نـکـن کـه فـرامـوشـت کـرده ام
    یـا دیـگـر دوسـتـت نـدارم
    نـه
    مـن فـقـط فـهـمـیـدم :
    وقـتـی دلـت بـا مـن نـیـسـت
    بـودنـت مـشـکـلـی را حـل نـمـی کـنـد
    تـنـهـا دلـتـنـگـتـرم مـیـکـنـد . . .


  4. 8 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  5. #13
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    پســـرگلمـ ! پسر خوبمـ …
    مے ـدونمـ که تو همـ یه روزے عاشق میشے . میاے وایمیستے جلوے من و
    بابات
    و از دخترکے میگے که دوسش دارے !
    این لحظه اصلـا عجیب نیست و تو ناگزیرے از عشق …! که تو حاصل عشقے …
    پســـرمـ …
    مامانت براے تو حرف‌هایــے داره
    حرفـ‌هایــے که به درد روزهاے عاشقیت مے ـخوره …
    عزیز دلمـ !
    یک وقت‌هایـے زن ـه رابطه بـے ‌حوصله و اخموست. روزهایـے مے ـ‌رسه که
    بهونه مے ـگیره.
    بدقلقے مے ـکنه وُ حتے اسمتو صدا مے ـکنه
    و تو به جاے جانمـ همیشگے ، میگے : " بلـه ! "
    و اون میزنه زیر گریه …
    زنـ‌ها موجودات عجیبــے هستند پسرمـ …
    موجوداتے که مے ‌تونے با محبتت آرومشون کنے و یا با بے توجهیت از پا درش بیارے …
    باید براے اینجور وقت‌ها آماده باشے . بلد باشے . باید یاد بگیرے
    که نازش را بکشے …
    عزیزمـ …
    پسر مغرور و دوست‌ داشتنے من !!!
    ناز کشیدن شاید کار مسخره‌اے به نظر برسه اما باید یاد بگیرے… زن‌ها به
    طرز عجیبـے محتاجلحظه ‌هایـے هستن که نازشون خریدار داره …
    مے ‌دونے ؟ این ویژگے زنه ، گاهے غصه‌ ها مجبورش مے ‌کنن به گریه …!
    خیلے پاپــے‌ دلیل گریه‌ ـش نشو ... …همیشه نیازے نیست دنبال دلیل و چرا
    باشے تا بخواے راه حل نشونش بدے
    گاهے فقط باید بشنویش . بذارے توے بغلت گریه کنه و بعد فقط دستش را
    بگیرے و ببریش بیرون پیاده روے و بهش بگے که چقدر براش ارزش قائلے!
    ازش تعریف کنے و باهاش حرف بزنے … یاد بگیر که با مردونگیت غصه‌ هاشو
    آب کنے
    نه که از غصه آبش کنے …
    اگر همـ که پاے فاصله درمیونه کافے ‌ست نازش کنے … بهش زنگ بزنے
    باهاش حرف بزنے …ا
    اگر بازمـ گریه کرد و آرومـ نشد دلسرد نشو. باز همـ صداش کن !!! عاشقانه
    صداش کن
    حتے اگه واقعا خسته‌ ـاے !!!
    بهت قول میدمـ درست اون لحظه‌اے که دارے فکر مے کنـے این صدا کردن
    ‌ها،
    فایده‌اے نداره و نمے ‌خواد حرف بزنه و مے ‌خواد تنها باشه . برمے ‌گرده
    طرفت و توے آغوشت
    خودشو رها مے ‌کنه و …
    زنـ‌ها هیچ وقت این لحظه ‌ها رو که پاش وایسادے ، فراموش نمے ‌کنن …
    و ـهَمه انرژے که براش گذاشتے رو بهت برمے ‌گردونن …
    پسرمـ …
    این روزها که مے ‌نویسمـ هنوز دخترکے هَستمـ پُر از ایـن آرزو ـها!
    دخترکے که روزے زن مے ـشود
    … مادر مے ‌شود … " مادر تو "

  6. 8 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  7. #14
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    من عاشق چشمت شدم ، نه عقل بود و نه دلی
    چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
    یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
    آندم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
    وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
    آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد
    من بودم و چشمان تو ، نه آتشی و نه گِلی
    چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
    من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر
    چیزی در آنسوی یقین شاید کمی هم کیش تر
    آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود
    دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود…

    بهترین شعرهای عاشقانه
    آهای مسافر خسته من ، دستت را بگذار بر روی دل من
    میبینی که من نیز مثل تو خسته ام ، میبینی که من نیز مثل تو با غمها نشسته ام
    آهای مسافر خسته من ، عاشق دل شکسته ات شده ام ، ببین مرا که محو نگاه زیبایت شده ام
    من اینجا و تو آنجا هر دو دلشکسته ایم ، تا اینجا هم اگر نفسی است
    برای هم زنده ایم
    من برای تو میشکنم و تو برای من ، راه راست بی فایده است ،
    تقلب میکنیم تا زندگی مات شود در این دایره غم…
    آهای مسافر خسته من ، شب آمده و باز هم یاد تو در دلم ،
    ستاره ها خاموش ، من مانده ام و وجودم که در حسرت است ، در حسرت یک آغوش ….
    آغوشی که لذتش تنها با تو است ، دنیا خواب است ،
    کاش بودی که بیداری ام تا سحر عادت است
    آهای مسافر خسته من ،کجا میروی ، جایی نداری برای رفتن ،
    همه جا ماندنیست ، جز اینجا که نمیتوانیم بمانیم برای هم….
    شعر غم میخوانم و اشک در چشمانت ، غم برای یک لحظه رود درمان میشود آن درد حال پریشانت
    من برای تو فدا میشوم و تو برای من ، همه وجودم فدایت ، تو آرام بمان تا خیالش راحت شود دل من..
    آهای سرنوشت ، با ما هم؟ ما که در زندگی به ناحق باختیم و چیزی نگفتیم،
    در آتش عشق سوختیم و باز هم سکوت کردیم ،
    با غمها همنشین بودیم و با حسرت نشستیم ، هر چه رفتیم،
    آخر راه بن بست بود و باز هم نشکستیم!
    رفتیم و رفتیم تا آخر راه ، آخرش پیدا نشد و ما نشستیم چشم به راه…
    آهای مسافر خسته من ، دستت را بگذار در دستان من …
    میبینی که تا اینجا هم با تو ماندم، گفته بودم تا آخرش ، آخر قصه را هم برایت خواندم
    بهترین شعرهای عاشقانه
    شاید آن روز که سهراب نوشت:
    تا شقایق هست زندگی باید کرد….
    خبری از دل پر درد گل یاس نداشت….
    باید اینطور نوشت:
    هر گلی هم باشی چه شقایق چه گل پیچک ویاس!
    زندگی اجباریست!
    زندگی در گرو خاطره هاست!
    خاطره در گرو فاصله هاست!
    فاصله تلخ ترین خاطره هاست!!!
    بهترین شعرهای عاشقانه
    چه جوری شد نمی‌دونم که عشق افتاده به جونم
    خودت خونسردی اما من، نه اینطوری نمیتونم
    دارم حس میکنم هر روز به تو وابسته‌تر میشم
    تو انگاری حواست نیست دارم دیوونه‌تر میشم
    یه حالی دارم این روزا نه آرومم نه آشوبم…
    به حالم اعتباری نیست تو که خوبی منم خوبم
    بگو با من چیکار کردی که اینجور درب و داغونم
    نه گریونم نه خندونم مثل موهات پریشونم
    من از فکر و خیال تو همش سردرد می‌گیرم
    سر تو با خودم با تو با یه دنیا درگیرم
    یه حالی دارم این روزا نه آرومم نه آشوبم
    به حالم اعتباری نیست تو که خوبی منم خوبم
    ترانه‌سرا: مهدیه عرب
    بهترین شعرهای عاشقانه
    چی تو چشاته که تو رو انقد عزیز می‌کنه؟
    این فاصله داره منو بی تو مریض می‌کنه
    اینکه نگات نمی‌کنم یعنی گرفتار توام
    رفتن همه ولی نترس! من که طرفدار توام!
    هرچی سرم شلوغ شد رو قلب من اثر نذاشت
    بدون تو دنیای من انگار تماشاگر نداشت
    منو نمیشه حدس زد با این غرور لعنتیم
    هیچ وقت نخواستم ببینیم تو لحظه‌ی ناراحتیم
    می‌خواستم نبخشمت یکی ازت تعریف کرد
    دیدن تنهایی تو منو بلاتکلیف کرد
    بیا و معذرت بخواه از جشنی که خراب شد
    از اونکه واسه انتقامم از تو انتخاب شد


  8. 8 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  9. #15
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    وقتی کسی حتی به چیزای الکی زیادمیخنده،مطمئن باش که عمیقأ غمگینه!!
    وقتی کسی زیاد میخوابه،مطمئن باش که تنهاست.
    اگه کسی به خاطر چیزای احمقانه وکوچیک از،دستت عصبانی شد یعنی،که خیلی دوستت داره.
    وقتی کسی غیرعادی،غذا میخوره بدون که اضطراب داره.
    وقتی کسی واسه چیزای کوچیک گریه میکنه،
    یعنی دل بی گناه و نرمی داره

  10. 8 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  11. #16
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض


    هیچ نمیدانم چرا...
    اما می دانم کس دیگری درون من پا گذاشته است
    و اوست که مرا چنان بی طاقت کرده است
    که احساس می کنم دیگر نمی توانم در خودم بگنجم؛
    در خودم بیارامم.
    از ((بودن)) خویش بزرگتر شده ام
    و این جامه بر من تنگی می کند.
    این کفش تنگ و بی تابی فرار!
    عشق آن سفر بزرگ...
    اوه! چه می کشم!
    چه خیال انگیز و جانبخش است ((اینجا نبودن))..

  12. 8 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  13. #17
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    پایانـــــــی برای قصــــــه ها نیست،
    نه بره ها گرگ میشوند نه گرگها سیر!
    خسته ام از جنس قلابی آدمها...
    دار میزنم خاطرات کسی را که مرا دور زده،
    حالم خوب است...
    اما گذشته ام درد میکند!!

  14. 8 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  15. #18
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    دیگر به تو فکر نمی کنم...


    گناه است چشم داشتم به مال غریبه ها...!!


    شمارش رو پاک میکنی ؛ که فراموشش کنی
    اما
    قسمت ناراحت کننده ش اینجاس که :
    شمــــارش رو هنــــوز از حِـــفــظــ♥ـــی !!!
    ای غم تو که هستی؟ از کجامی آیی؟ هر دم به هوای دل ما می آییباز آی وقدم به روی چشمم بگذار چون اشک به چشمم آشنا می آیی
    در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟

    مثل آرامش بعد از یک غم ،

    مثل پیدا شدن یک لبخند ،

    مثل بوی نم بعد از باران ،

    در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست!

    من به آن محتاجم...

    دوســـــــــت شدن با کسی که ی بار ترکت کرده............
    مثل پوشیدن لباس چرکات بعد از دوش گرفتنه...


  16. 8 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  17. #19
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    به چه می خندی تو؟
    به مفهوم غم انگیز جدایی؟
    به چه چیز؟
    به شکست دل من؟
    یا به پیروزی خویش؟
    به چه میخندی تو؟

    به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد؟
    یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟
    به چه میخندی تو؟
    به دل ساده ی من میخندی که دگر تا به ابد نیزبه فکر خود نیست؟
    خنده دار است بخند..

  18. 8 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  19. #20
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    من هرزه نیستم
    اگر پشت شمشادها ، گذاشتم مرا ببوسی
    خواستم بدانی
    آنقدر حس دوست داشتنت قوی بود
    که از تمام اعتقاداتم گذشتم
    و تو پشت سرم به همه گفتی :
    - چقدر هرزه بود ، تنش می خارید .
    دیگر با هیچ بره ای دوست نخواهم شد ، همه ی بره ها
    روزی گرگ می شوند…

  20. 8 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


صفحه 2 از 19 نخستنخست 12345678910111213141516171819 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •