( در انتظار دولت كريمه ، از پشت ابرهاى غيبت )
![]()
اعتقاد به ظهور فردى كه آينده جهان را اصلاح و انسانها را از قيد و بند ظلم و ستم برهاند، مخصوص شيعيان و يا مسلمانان نيست.
بلكه همه اديان الهى معتقدند كه وقتى جهان را تاريكى جهل و ستم فرا گرفت، انسانها تشنه ظهور شخصى خواهند شد كه آنان را از ستمها برهاند و عدل و قسط را در جهان حاكم خواهد كرد.
اين مطلب در كتابهاى مسيحيان، يهوديان، زرتشتيان، هندويان به چشم مىخورد.
البته با وجود نقاط اشتراكى كه در اصل اين قضيه به چشم مىخورد، نمىتوان از نقاط اختلافى كه در شخص قيام كننده، زمان قيام و ظهور و ديگر فرعيات در منابع گوناگون وجود دارد، چشم پوشى نمود. اين اختلاف نظر حتى در بين فرقههاى مختلف اسلامى نيز به چشم مىخورد.
موانع قيام آن حضرت و مخالفان نهضت آن بزرگوار كدامند؟ حكومت حضرتش چه ويژگى هايى دارد؟ مدت زمان حكومت آن بزرگوار چند سال است؟ رجعت به چه معناست؟ سرانجام آن حجت الهى چگونه رقم مىخورد؟
اينها و سؤالاتى از اين دست، موضوع كتابها و مقالات متعددى است كه پرداختن به آنها مجال وسيع ديگرى مىطلبد. در اين نوشتار به يك موضوع اشاره مىكنيم و آن عبارت است از: «مهمترين ويژگىهاى حكومت حضرت مهدى (عج)» .
تحقق اسلام واقعى
از مهمترين ويژگىهاى حكومت حضرت ولى عصر(عج)، تحقق اسلام واقعى است. اين نكته در روايت متعددى بيان شده است. رسول اكرم صلى الله عليه وآله فرمودند: « دوازدهمى از فرزندانم به طورى غايب مىشود كه اصلا ديده نمىشود. زمانى خواهد آمد كه از اسلام جز اسمى و از قرآن جز اثرى باقى نمىماند . در آن هنگام، خدا به وى اجازه نهضت مىدهد و به وسيله او اسلام را تقويت نموده، تجديدش مىكند. (1)
همچنين از امام صادق(ع) نقل شده است: « وقتى قائم قيام كرد به سيره رسول خدا صلى الله عليه وآله قيام مىكند، ليكن آثار محمد صلى الله عليه وآله را تفسير و بيان مىكند. (2) همچنين در روايتى از امام صادق (ع) دليل ناميدن حضرت مهدى به اين اسم، بدان خاطر است كه وى مردم را به چيزى كه از آن دور افتادهاند، هدايت مىكند .
در دعاى ندبه نيز آرزوى ظهورش را مىكنيم به اين عنوان كه: «كجاست ذخيرهاى كه فرائض و سنتها را تجديد مىكند و آيين و شريعت را به مسير اصلى خود برمى گرداند و كتاب و حدود الهى را زنده مىگرداند ... ؟ (3)
اين مطلب در دعاهاى ديگرى از جمله در دعاى عهد مورد اشاره قرار گرفته است .
تحقق اسلام واقعى به دست پر توان حضرت مهدى از يك سو بيانگر ميزان انحراف اسلام از واقعيتهاى اصيل اين دين الهى در عصر غيبت كبراست و از طرف ديگر، گوياى توانمندى حضرت ولى عصر در تحقق اسلام ناب محمدى مىباشد .
بديهى است اين مهم بدون صرف هزينه به دست نمىآيد. فداكارى ياران پولادين حضرتش، يارى از سوى فرشتگان كه ماموران الهىاند و طبعا پس از ثبات قدم مشمول آن خواهند شد؛ و نيز رعب و وحشتى كه در دل دشمنان از اين بابتها حاصل مىشود، مهمترين ابزارهاى جنگى آن بزرگوار و سپاهيان استوارتر از كوه آن حضرت مىباشند؛ زيرا سنت الهى بر اين قرار گرفته كه نهضت آن بزرگوار پس از نبردها و تلاشها و استقامت ياران به نتيجه برسد، نه براساس معجزه و صرفا نصرت و يارى خداوند. چنان كه نهضت رسول خدا صلى الله عليه و آله بر همين اساس و پايه شكل گرفت.
گسترش عدالت
ابتدايىترين پيام حاكميت حضرت مهدى(ع) انديشهاى است مبتنى بر بسط و گسترش عدالت با تمام زواياى آن . به عبارت ديگر با شنيدن حكومت حضرت مهدى (عج) ناخودآگاه چارچوب حكومتى در انديشه ما شكل مىگيرد كه عدالت و دادگسترى مشخصه آن مىباشد. گسترش عدالت از سوى حضرت مهدى و مبارزه با ظلم و ستم ( كه طبعا بدون اين مبارزه تحقق عدالت ممكن نيست) در روايات گوناگون مورد اشاره قرار گرفته است:
رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: « دنيا سير نمىشود تا اين كه مردى از اولاد حسين امور امت مرا در دست گيرد و دنيا را پر از عدل و داد كند، چنان كه از ظلم و جور پر شده باشد.»
در روايتى ديگر از آن حضرت آمده است: «مردى از اهل بيت من بيرون مىآيد كه اسمش، اسم من؛ و خُلقش، خلق من است. پس زمين را از عدل و قسط پر مىسازد چنان كه از ستم و جور پر شده باشد.» (4)
در دعاهاى مربوط به حضرت مهدى كه در كتابهاى ادعيه به خواندن آنها سفارش شده است، اين ويژگى از حكومت آن حضرت نويد بخش دل منتظران است .
در دعاى موسوم به استغاثه به حضرت صاحب الزمان (عج) آمده است: « شهادت مىدهم كه امام و رهبر در گفتار و كردار هستى و تو آنى كه زمين را از داد و عدل پُر مىسازى، پس از آن كه از ستم و بيداد پر شده باشد ...» (5)
در ديگر دعاها نيز اين ويژگى به عنوان صفت جدا نشدنى از حكومت آن حجت الهى عنوان شده است. اصولا وعده الهى مبنى بر حاكميت مستضعفان كه در قرآن كريم مورد اشاره قرار گرفته است، نمىتواند بدون گسترش عدالت تحقق يابد. (6)
توجه به اين نكته مهم نيز ضرورى است كه وقتى سخن از عدالت در حكومت حضرت مهدى (عج) به ميان مىآيد، در ابتدا عدالت اجتماعى و عدالت در توزيع امكانات مادى به ذهن مىرسد. اگر چه اين مهم، يكى از مصاديق عدالتى است كه به دست پر توان حضرت ولى عصر(عج) تحقق مىيابد، اما همه عدالت به اين مصداق منحصر نمىگردد.
عدالت و عدل هر گاه در معناى لغوى آن در نظر گرفته شود (7) مفهومى بسيار پر دامنه پيدا مىكند و پيش از آن كه در عرصه جامعه عينيت يابد، درون شخص را فرا مىگيرد. به عبارت ديگر، عدالت پيش از آن كه مفهومى اجتماعى و سياسى داشته باشد، مفهومى شخصى و اخلاقى دارد. از نقطه نظر علماى اخلاق، كسى كه بين قواى زمينى و ملكوتى خود توازن و تعادل ايجاد مىكند، عدالت را در مملكت وجودى خود مستقر كرده است . چنين شخصى از افراط و تفريط در ارضاى خواستههاى شخصى و نفسانى و از افراط و تفريط در عبادات و مناسك پرهيز مىكند .
در حاكميت حضرت مهدى عدالت نه تنها ابعاد اجتماعى و نهادهاى حكومتى را رنگ و رونق خواهد داد، بلكه پيش و يا همزمان با آن وجود فردى اشخاص را زينت مىبخشد و همين امر مهمترين ضمانت اجرايى عدالت در صحنه جامعه خواهد بود .
به عبارت ديگر، از آن جا كه آحاد جامعه در حكومت حضرت مهدى، از عدالت درونى بهرهمند مىشوند، عدالت بيرونى دستخوش تعرض هوسهاى درونى افراد قرار نمىگيرد، زيرا عدالت درونى، لگام و مهارى بر هواهاى نفسانى است و اصولا هر گاه حكومتهاى دنيا بتوانند درون افراد را از لجام گسيختگى و هرزهگى باز دارند، عدالت اجتماعى در معرض هجوم خواستههاى نفسانى قرار نمىگيرد . اما از آن جا كه تمام همّ و غم حكومتها به اين امر مهم اختصاص نمىيابد و يا تلاش چندانى در اين زمينه صورت نمىگيرد، لاجرم عدالت اجتماعى در معرض حمله هوا و هوس افراد قرار گرفته، حتى نيروهاى انسانىاى كه پاسدارى از عدالت اجتماعى برعهده آنهاست، در شرايطى خود متعرض عدالت بيرونى و عدالت اجتماعى خواهند شد . بر اين اساس، حكومت حضرت مهدى از عدالتى پايدار و تضمين شده برخوردار خواهد شد، كه پاسدارى از آن نه تنها برعهده عدالت درونى است بلكه از طريق نهادهاى دادرسى و كيفرى نيز محافظت مىگردد .
رواياتى كه در خصوص داورى و قضاوت آن حضرت وارد شده، بيانگر اين نكته است كه عدالت اجتماعى در عصر آن حضرت نه تنها از طريق عدالت درونى افراد، بلكه از طريق نهادهاى قضايى كه جزيى از حكومت آن حضرت هستند، پاسدارى مىشود.
گسترش علم و دانش
از ديگر ويژگىهاى حكومت حضرت مهدى (عج)، گسترش علم و دانش است . اين مهم علاوه بر اين كه در روايات مورد اشاره قرار گرفته، متكى بر يك اصل عقلى است . زيرا هر گاه حكومتى توانست اسلام را كه آموزههاى آن منطبق بر فطرت الهى است محقق سازد و عدالت فردى و اجتماعى را زينت بخش حاكميت خود قرار دهد، آن وقت توان و استعداد مردم به جاى اين كه صرف هرزهگى و منفعت طلبى نفسانى گردد، صرف كسب علم و دانش مىگردد. علاوه بر اين، بركات علم و دانش بر چنين جامعهاى كه زمامدار آن حجت خداوند است سرازير خواهد گرديد و جامعه از چنان مرتبه علم و دانش بهرهمند مىگردد كه هرگز تاريخ بشر نمونه آن را به خود نديده است.
در اين خصوص امام صادق (ع) مىفرمايد: «علم و دانش به بيست و هفت قسمت تقسيم شده، اما تاكنون بيش از دو قسمت آن در دسترس بشر قرار گرفته است. وقتى قائم ما قيام نمود، بيست و پنج قسمت ديگر را آشكار مىكند و در بين بشر پخش مىنمايد.» (8)
نزول بركات آسمان
در حكومت حضرت مهدى (عج)، به دليل رعايت تقواى الهى از سوى مردم، آسمان و زمين درهاى بركات خود را مىگشايند و نعمتهاى الهى اعم از مادى و معنوى، اهل زمين را سيراب مىسازد. (9)
در روايتى ديگر از رسول خدا صلى الله عليه و آله آمده است: «مهدى موعود از فرزندان و اهل بيت من، در آخرالزمان خارج مىشود. آسمان بارانش را براى او نازل مىسازد و زمين گياهانش را براى او خارج مىكند . زمين را از عدل و داد پُر مىكند، چنان كه مردم آن را پر از ظلم و جور نمودهاند.» (10)
نتيجه چنين بركات و دستاورد چنان عدالتى از بين رفتن فاصله طبقاتى و محو فقر و استضعاف است . چنان كه امام صادق (ع) فرمودند: «... در اين هنگام زمين، گنجهاى خود را آشكار مىسازد و بركات خود را ظاهر مىكند و كسى موردى را براى انفاق و صدقه و كمك مالى نمىيابد؛ زيرا همه مؤمنان بى نياز و غنى خواهند شد ...» (11)
تكامل انديشهها
بركات آسمانى و زمينى، كه شامل حال مردم در عصر ظهور مىگردد، منحصر به بركات مادى ( باران و معادن و مواردى از اين دست) نيست. بركات معنوى، از جلمه تكميل شدن انديشهها و عقول، مصداق روشن بركاتى است كه در زمان حضرت مهدى اهل عالم را در بر مىگيرد و اين نيست مگر به دليل وجود مقدس حضرت مهدى (عج) .
روايتى از امام باقر(ع) در اين خصوص مىفرمايد: « وقتى قائم ما قيام نمود، خدا دست لطفش را بر سر بندگان مىنهد و حواسشان را جمع و عقولشان را كامل مىگرداند.» (12)
ويژگىهاى حكومت حضرت مهدى به موارد ذكر شده منحصر نمىگردد. همان طور كه گفته شد، اينها مهمترين ويژگىهاي حكومت آن حجت پروردگار است، البته ساير ويژگىها و شاخصهاى حكومت آن بزرگوار در قالب ويژگىهايى كه گفته شد، قابل بررسى و جست و جو مىباشند.
به اين نكته نيز بايد توجه كرد كه رسيدن به چنين حكومتى با اين ويژگىها، از طريق معجزه و بدون زحمت به دست نمىآيد؛ همان طور كه تلاش و مجاهدتهاى ياران آن حضرت، بدون نصرت و تاييد الهى ره به جايى نخواهد برد كه اين سنت الهى است: «ان تنصر الله ينصركم و يثبت اقدامكم ...»
در پايان، اين نوشتار را به جملاتى از دعاى عهد زينت مىدهيم :
«... خداوندا مرا از ياران و كمك رسانان به آن حضرت و از دفاع كنندگان از آن بزرگوار و از كسانى كه [براى يارى اش] مىشتابند ... و از شهيد شوندگان در راه حضرتش قرار بده! ...»
پىنوشت ها:
-------------------
2 - 1 . دادگستر جهان، ابراهيم امينى، صص 323- 324 .
3 . اين المدخر لتجديد الفرائض و السنن، اين ...
4 . سيماى آفتاب، حبيب الله طاهرى، ص 463 .
5 . اشهد انك الامام المهدى قولا و فعلا و انت الذى تملاء الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا.
6 . سوره قصص/ 5 .
7 . قرار دادن هر چيز در جاى خود ( وضع كل شىء فى موضعه)
8 . دادگستر جهان، ص 320 .
9 . سيماى آفتاب، ص 435 .
10 . دادگستر جهان، ص 23.
11 . سيماى آفتاب، ص 426 .
12 . دادگستر جهان، ص 313 .