در تعاليم پيشوايان دين، دعا اسلحة پيامبران، سپر و سلاح مؤمن، مغز همة عبادات و حلقة ارتباط خالق و مخلوق معرّفي شده است.
اوّلين مظلوم عالم، حضرت اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايند:
دعا سپر مؤمن است و هر گاه بسيار دري را كوبيدي به روي تو باز مي‌شود.1
و حضرت امام محمّدباقر(ع) خطاب به يكي از اصحاب خويش فرمودند:
آيا تو را راهنمايي نكنم به چيزي كه رسول خدا(ص) در آن استثنايي نزده؟

عرض كردم: چرا. فرمود:
دعا، كه قضاي پيچيده و سخت را برمي‌گرداند ـ و انگشتانش را به هم فشردـ .2
و باز آن حضرت تأكيد كردند:
به خدا سوگند هيچ بنده‌اي دعا، پافشاري و اصرار به درگاه خداوند عزّوجلّ نكند مگر اينكه حاجتش را برآورد.3
حضرت امام صادق(ع) نيز مي‌فرمايند:
دعا كن و مگو كه كار گذشته است و آنچه مقدّر شده همان شود [و دعا اثري ندارد]... 4
مرحوم علّامة مجلسي در شرح روايت فوق مي‌گويد:
... بايد ايمان به بَداء داشت و به اينكه خداوند سبحان هر روز در كاري است و هر چه خواهد محو كند و هر چه بخواهد ثبت كند و قضا و قدر مانع دعا نيستند؛ چون تغيير در لوح محو و اثبات ممكن است. گذشته از اينكه خود دعا نيز از اسباب قضا و قدر، (است) و امر به دعا نيز از همان‌هاست.5
و نيز از آن حضرت نقل شده كه فرمودند:
«همانا دعا، قضا را برمي‌گرداند و آن را از هم وامي‌تابد؛ چنانچه رشته‌هاي نخ اگر چه به سختي تابيده شده باشد از هم باز شود.»6
كمتر كسي است كه در امور شخصي به ويژه در تنگنا و هنگام مواجه شدن با مشكلات و سختي‌هاي زندگي، دست به دعا بلند نكند و با راز و نياز، نذر و توسّل به اولياي الهي از درگاه حضرت احديّت، گشايش در امور خود را طلب نكند.
نكتة مهم اين است كه ما معمولاً در حوائج فردي خويش بر دعا الحاح و اصرار مي‌ورزيم و تا استجابت كامل آن، دست از طلب و درخواست برنمي‌داريم؛ ولي به مسئله و امر مهمّ دعا براي تعجيل ظهور امام عصر(عج) آن گونه كه بايد و شايسته است اهتمام نمي‌ورزيم. غافل از آنكه اين دعا زيباترين آرزو و بهترين دعاهاست؛ زيرا خير و سعادت دنيا و آخرت ما و همة انسان‌ها و نيز گشايش در امور مادّي و معنوي جهانيان، وابسته به امر ظهور امام عصر(عج) است. به همين جهت است كه ائمة اطهار(ع) ما را به اين امر حياتي و به اهميّت دعوت نموده‌اند و حضرت وليّ‌عصر(عج) نيز در توقيعي كه براي اسحاق بن يعقوب فرستاده‌اند، تأكيد فرموده‌اند:
براي تعجيل در فرج و ظهور من بسار دعا كنيد كه همانا فرج من، فرج و گشايش خود شماست.7
همچنين آن حضرت در توقيع شريف خطاب به شيخ مفيد(ره) مي‌فرمايند:
اگر شيعيان ما ـ كه خداوند متعال ايشان را به اطاعت خويش موفّق بدارد ـ با دل‌هاي متّحد و يك‌پارچه بر وفاي به عهد و پيمان خويش اجتماع مي‌كردند، ملاقات ما از آنها به تأخير نمي‌افتاد و سعادت ديدار و مشاهدة با معرفت براي آنها به زودي حاصل مي‌شد و زودتر از اين به ديدار ما نايل مي‌شدند.8
امام صادق(ع) دربارة نقش دعا در تعجيل فرج و براي تشويق شيعيان به اين امر حياتي و مهم فرمودند:
... وقتي عذاب و سختي بر بني‌اسرائيل طولاني شد. چهل روز به درگاه خدا گريه و ناله كردند. خداوند متعال به موسي و هارون(ع) وحي فرمود: كه آنها را از دست فرعون نجات دهند و اين در حالي بود كه از چهارصد سال (عذاب)، صد و هفتاد سال باقي مانده بود و خداوند متعال به واسطة دعاي بني‌اسرائيل از آن صد و هفتاد سال صرف‌نظر نمود.
آنگاه امام صادق(ع) فرمودند:
همچنين شما (شيعيان) اگر اين عمل (يعني گريه و دعا كردن براي تعجيل فرج) را انجام دهيد، خداوند قطعاً فرج و گشايش ما را مي‌رساند و اگر انجام ندهيد (و دست روي دست بگذاريد و بي‌تفاوت بمايند) اين امر به نهايت خود مي‌رسد.9
مؤلّف كتاب شريف مكيال المكارم با استناد به اين روايت مي‌گويد:
آنچه از روايات به دست مي‌آيد ظاهراً اين است كه وقت ظهور امام عصر(عج) از امور بَدائيّه است كه امكان پس و پيش افتادنش هست.10
يعني مي‌توان با دعا نمودن، فرج و ظهور امام عصر(عج) را جلو انداخت و تشويق ائمّة اطهار(ع) به دعا نمودن براي تعجيل ظهور، بيانگر آن است كه حصول فرج و فرارسيدن دوران ظهور، داراي يك زمان صددرصد تعيين شده و تغيير ناپذير نيست و اگر مردم به مسئلة غيبت امام زمانشان و طولاني شدن اين امر بي‌توجّهي نموده و با دل‌هاي متّحد و يك‌پارچه، فرج آن حضرت را از خداوند متعال نخواهند، خداوند ظهور آن بزرگوار را تا انتهايي كه براي دوران غيبت در نظر گرفته است ـ و ما از آن اطّلاعي نداريم ـ به تعويق خواهد انداخت و البتّه اين نهايت نيز ممكن است هر لحظه فرا برسد.
مؤلّف مكيال المكارم مي‌نويسد:
در زمان حضرت ادريسِ پيامبر(ع) نيز وقتي آن حضرت مورد حملة حكومت طغيان‌گر زمان خويش قرار گرفت، از ميان مردم غايب گرديد. در دوران غيبت او، پيروانش كه در نهايت سختي و شدّت قرار داشتند، تصميم گرفتند در برابر خداوند توبه نمايند. اين بازگشت و پشيماني واقعي باعث شد كه خداوند، دوران غيبت او را پايان بخشد. حضرت ادريس(ع) ظاهر شد و حاكم ستمگر در برابر او به ذلّت و خواري افتاد.
همچنين است اگر مردم در زمان غيبت، به صورت دسته‌جمعي توبه نموده و قصد ياري امام عصر(عج) را نمايند، اميد است كه خداوند طومار غيبت را در هم پيچيده و آن بزرگوار را ظاهر نمايد.11
حضرت امام حسن مجتبي(ع) در عالم خواب يا مكاشفه به مرحوم آيت‌الله ميرزا محمّدباقر فقيه ايماني فرمودند:
در منبرها به مردم بگوييد و به آنان دستور دهيد توبه كنند و براي تعجيل ظهور حضرت حجّت(ع) دعا نمايند. دعا براي آمدن آن حضرت، مانند نماز ميّت نيست كه واجب كفايي باشد و با انجام دادن عدّه‌اي از ديگران ساقط شود؛ بلكه مانند نمازهاي پنج‌گانه است كه بر هر فرد بالغ واجب است براي ظهور آن حضرت دعا كند.12
مرحوم فقيه ايماني در كتاب خود مي‌نويسد:
... و نيز از بسياري از اخبار و فقرات ادعيه و زيارات استفاده مي‌شود كه امر ظهور آن حضرت، اصل وقوعش يك وعدة تخلّف‌ناپذير الهي است؛ ولي زمان وقوع آن از امور بَدائيّه است كه قابل تعجيل و تأخير است و نيز از بعضي از اخبار به دست مي‌آيد كه دعاي مؤمنان هنگامي كه با شرايط و آدابش انجام شود، تأثير به سزايي در تعجيل فرج خواهد داشت.13
سيّد حلّاوي ـ شاعر اهل بيت(ع) ـ قصيده‌اي سرود و در ضمن آن از گرفتاري‌هاي شيعيان و درد، رنج، شكنجه و مصايب آنها به پيشگاه امام عصر(ع) شكايت كرده و اين قصيده را در چندين مجلس خوانده بود. يكي دو نفر از اوتاد نجف اشرف در عالم رؤيا خدمت حضرت وليّ‌عصر(ع) مشرّف شدند. حضرت به آنها فرمودند:
برويد به سيّد (حلّاوي) بگوييد: سيّد! اين قدر دل مرا مسوزان، اين قدر سينة مرا كباب مكن. اين قدر ناراحتي شيعيان را به گوشم مرسان. من از شنيدن آن متأثّر مي‌شوم... «ليس الأمر بيدي»؛ كار در دست من نيست، به دست خداست. دعا كنيد خداوند فرج مرا برساند.14
يكي از تشرّف‌يافتگان به آستان مقدّس حضرتش مي‌گويد:
در مسجد مقدّس جمكران اعمال را به جا آورده و با همسرم مي‌آمدم. ديدم آقايي نوراني داخل صحن شده و قصد دارند به طرف مسجد بروند. گفتم: اين سيّد نوراني در اين هواي گرم تابستان از راه رسيده، تشنه است. ظرف آبي به دست او دادم. ظرف آب را پس داد گفتم: آقا شما دعا كنيد و فرج امام زمان(عج) را از خدا بخواهيد تا امر فرجش نزديك شود. فرمودند:
«شيعيان ما به اندازة آب خوردني ما را نمي‌خواهند. اگر بخواهند دعا مي‌كنند فرج ما مي‌رسد».15
به اين دو پيام از مولايمان حضرت مهدي(عج) نيز گوش جان مي‌سپاريم:
هر مؤمني كه در مجالس سوگواري پس از ذكر مصايب حضرت سيّدالشّهداء(ع) براي من دعا كند، من براي او دعا مي‌نمايم.16
به شيعيان و دوستان ما بگوييد كه خدا را به حقّ عمّه‌ام حضرت زينب(س) قسم دهند كه فرج را نزديك گرداند.17
در برخي روايات، دعا براي فرج از حقوق
اهل بيت(ع) بر شيعيان شمرده شده است؛ چنان‌كه امام صادق(ع) فرموده‌اند:
همانا از حقوق ما بر شيعيان اين است كه بعد از هر نماز واجب، دست‌هايشان را بر چانه گذاشته و سه مرتبه بگويند:
يا رَبَّ مُحَمَّدٍ عَجِّل فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ.
يا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِحفَظ غَيبَةَ مُحَمَّدٍ.
يا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِنتَقِم لِابنَةِ مُحَمَّدٍ.
اي پروردگار محمّد(ص)، فرج و گشايش امور آل محمّد را تعجيل فرما.
اي پروردگار محمّد(ص)، محافظت كن (دين را در) غيبت محمّد(ص).
اي پروردگار محمّد(ص)، انتقام دختر محمّد(ص) را بگير.18
دعا براي ظهور امام عصر(ع) از راه‌هاي نجات در دوران ظلماني غيبت نيز هست؛ زيرا امام حسن عسكري(ع) فرمودند:
سوگند به خدا ـ فرزندم ـ داراي غيبتي خواهد بود كه هيچ كس در آن دوران از هلاكت و نابودي رهايي نمي‌يابد، مگر كسي كه خداوند او را بر اعتقاد به امامت وي استوار ساخته و بر دعا براي تعجيل ظهور آن حضرت توفيقش ببخشد.19
آن حضرت در روايت ديگري چنين فرمودند:
... هر گاه صبحگاهان روزي ديديد كه امامي از آل محمّد(ص) غايب گشته او را مشاهده نمي‌كنيد، پس به درگاه خداوند عزّوجلّ استغاثه نماييد (و فرج و ظهور او را از پروردگار بخواهيد)... پس چه زود باشد كه فرج و گشايش بر شما رخ نمايد... .20
و امّا در رابطه با نقش دعا در تعجيل فرج نكاتي مطرح است كه به آن اشاره مي‌كنيم:
1. تنها يكي از آثار «دعا براي تعجيل فرج» تسريع امر ظهور امام عصر(ع) است. اين دعا آثار و بركات فراواني هم چون آمرزش گناهان، نزول نعمت، دفع بلاها، طول عمر، وسعت رزق، ورود به بهشت، نايل شدن به شفاعت اهل بيت(ع)، امان از تشنگي روز قيامت و... دارد كه مؤلّف مكيال المكارم به 110 فايده از فوايد آن اشاره نموده است.
2. بار ديگر تأكيد مي‌كنيم كه دعا در فرا رسيدن زمان ظهور، اثر قطعي دارد و ترك آن موجب تأخير در امر فرج خواهد شد و از دقّت در حديث بني‌اسرائيل و ساير روايات استفاده مي‌شود كه امر ظهور بداء پذير است.
3. برخي مي‌گويند: «هر وقت خدا بخواهد، آقا مي‌آيد» و تلويحاً نقش دعا در تعجيل فرج را كم‌رنگ مي‌شمرند. اين مطلب صحيح است كه خداوند متعال بايد اذن قيام و فرج را صادر كند و در روايات ما نيز آمده است:
و امّا ظهور الفرجِ فإنّه إلي الله.21
و امّا، امر فرج به دست خداست.
ولي بايد توجّه داشت كه امام عصر(ع) و اجداد طاهرينش، خود، شيعيان را به دعا براي تعجيل توصيه كرده‌اند كه نشان مي‌دهد اگر اشتياق ما به اوج برسد خداوند نيز وعدة خود را محقّق خواهد ساخت.
4. برخي نيز مي‌گويند ما گنهكاريم، لياقت نداريم براي امام زمان دعا كنيم. لقمه‌ها اشكال دارد!
اين گونه مطالب از ترفند‌هاي شيطان براي بازداشتن ما از دعا براي فرج به حساب مي‌آيد. دعا براي امام، ما را به امام نزديك‌تر مي‌كند.
به علاوه امام زمان(ع) تنها امام نيكوكاران نيست، بر گنهكاران نيز حجّت است. امام همچون خورشيد بر همگان مي‌تابد و به صنف خاصّي تعلّق ندارد. در انحصار ملّت و نژاد خاصّي نيز نيست. امام متعلّق به تمام بشريّت است. نه تنها امام انسان‌ها كه امام جنّ و ملائك نيز هست. نه تنها امام اهل زمين كه امام اهل آسمان‌ها نيز هست.
اگر بَنا بود دعاي گناهكاران مستجاب نشود و آنها از درگاه رحمت الهي مأيوس شوند، خداوند باب توبه را پيش روي بندگان خويش نمي‌گشود. اين گونه افراد ابتدا مي‌توانند توبه كنند و بعد براي فرج دعا كنند. مگر قرآن نمي‌فرمايد كه حسنات، سيّئات را از بين مي‌برد؟22 آيا حسنه‌اي بالاتر از دعا براي فرج سراغ داريد؟
5. وقتي بحث از ظهور به ميان مي‌آيد برخي مي‌گويند: «امام زمان به اين زودي‌ها نمي‌آيد!»
اين گونه اظهار نظرها، خلاف روايات متعدّدي است كه به ما امر مي‌كند هر صبح و شام منتظر فرج باشيم و تأكيد مي‌كند كه ظهور به طور ناگهاني و زماني كه مردم گمان نمي‌برند صورت خواهد پذيرفت. محبّت و علاقه به امام نيز اقتضا دارد كه ما ظهور را دير نپنداريم؛ زيرا غيبت، دوران تنهايي، دل‌شكستگي و غصب حقّ امام است. آيا اگر فردي از عزيزان ما به زندان افتاده باشد يا به سفر رفته و بازنگشته باشد، تحمّل آن را داريم كه كسي بگويد: «بي‌خود منتظر نباشيد؛ به اين زودي‌ها نخواهد آمد!» در برابر چنين سخناني، چه واكنشي نشان خواهيم داد؟
6. برخي براي واجب دانستن امري به دنبال فتوا مي‌گردند. در صورتي كه در اصول دين، تقليد جايز نيست و هر كس بايد به وظيفة خويش عمل نمايد. دعا براي فرج، واجب است از آن جهت كه حضرت
امام جواد(ع) به حضرت عبدالعظيم حسني(ع) فرمودند:
اي ابوالقاسم (كنية حضرت عبدالعظيم) مهدي ما آن امام هدايت‌گري است كه واجب است در دوران غيبت انتظار او را كشيد و در زمان ظهور از او اطاعت كرد.23
و فرمايش امام حسن مجتبي(ع) به مرحوم
فقيه ايماني كه دعا براي فرج را مثل نمازهاي پنج‌گانه واجب دانسته‌اند24 نيز مؤيّد اين معناست.
7. نبايد دعا براي فرج را هم رديف بقيّة دعاها دانست و اين مسئلة مهم نبايد به امري كليشه‌اي و تشريفاتي تبديل شود. نبايد دعا براي فرج را به انتهاي مجلس دعا و ذكر، آن هم پس از دعا براي باني مجلس، مريض مدّ نظر، ملتمسان دعا و اموات حاضران! موكول نمود. در صدر همة حاجت‌ها، دعا براي ظهور امام عصر(ع) است. به يك يا دو دعا نيز نبايد بسنده كرد. در همين يك دعا، فرج عالَم و آدم نهفته است. ماهيّت اين دعا با بقيّة دعاها تفاوت دارد. «همة مشكلات» و «مشكلات همه» را در برمي‌گيرد. علاوه بر اينكه اين دعا، دعا براي امام زمان و حجّت دهر و خليفة خدا و بهترين انسان روي زمين است همة گرفتاران، بيماران، گرسنگان، بي‌پناهان، مظلومان و محرومان جهان و حتّي مردگان را نيز شامل مي‌شود. حتّي حيوانات نيز پس از ظهور، از عدالت امام بهره‌مند خواهند شد. در احوال مرحوم ميرزا ابوالفضل قهوه‌چي گفته‌اند: وي زماني در بيابان در يك شب برفي، گروهي گرگ را مي‌بيند كه به گرد يكديگر حلقه زده و زوزه مي‌كشند. با حالت تعجّب به خداوند عرض مي‌كند كه خدايا اينها ديگر چه مي‌گويند؟ در اين هوا چه مي‌خواهند؟ به او فهمانده بودند كه اين زبان بسته‌ها به درگاه خدا شكايت مي‌كنند كه خدايا تا كي ما حرام بخوريم؟! پس كِي امام زمان(ع) مي‌آيد تا ما هم از اين حرام‌خوري نجات پيدا كنيم؟
8. برخي نيز مي‌گويند: «تا ما درست نشويم آقا نمي‌آيد» اگر معناي اين حرف اين باشد كه ما بايد خود و جامعة خويش را اصلاح و به ظهور كمك كنيم مطلب درستي است؛ ولي اگر نااميد شويم و بگوييم تا زماني كه اوضاع به همين منوال است آقا نمي‌آيد، حرف درستي نيست؛ زيرا اوّلاً امام در زمان نااميدي مردمان مي‌آيد. دوم آنكه ايشان نيز براي اصلاح مي‌آيد و زمين را پر از عدل و داد مي‌كند. سوم آنكه ما تحت هيچ شرايطي نبايد از ظهور نااميد باشيم. هر لحظه ممكن است فرج فرا برسد.
9. برخي اشخاص نيز با استناد به توان تسليحاتي ابرقدرت‌ها كه قادر به تخريب تمام كرة زمين است با لحني آميخته به نگراني و دلسوزي راجع به ظهور امام سخن گفته و اظهار مي‌دارند امام چگونه خواهد توانست بر شرايط امروز جهان فائق آيد؟ توجه به چند نكته در اين قسمت ضروري است:
ـ امام معصوم «قدرة الله» است. مظهر قدرت الهي است. با يك اشارة حضرتش، همة سلاح‌ها و ابزارآلات جنگي از كار خواهد افتاد. امدادهاي غيبي نيز به كمك آن حضرت خواهند آمد. رعب و ترسي كه هيبت ايشان در دل كفّار و منافقان خواهد انداخت، مانع از بسياري از تحرّكات و مخالفت‌ها عليه ايشان خواهد شد. از همين روست كه در روايات از ايشان به عنوان «المنصور بالرّعب» ياد شده است. يعني «ترس»، خود از ابزارهاي ياري امام به شمار مي‌آيد. اگر چه بنا به مصلحت الهي، آن حضرت، از اسباب ظاهري نيز براي فتح جهان استفاده مي‌كند و برخي از ياران ايشان به شهادت خواهند رسيد.
ـ وعدة قطعي الهي به پيروزي امام عصر(ع) تعلّق گرفته است. همة انبيا و اوليا به ظهور آن حضرت بشارت و به پيروزي ايشان نويد داده‌اند. آن وليّ خدا براي شكستن پشت ظالمان، ويران نمودن كاخ‌هاي ستمگران، ريشه‌كن نمودن اهل عصيان و طغيان و قطع ريسمان‌هاي دروغ و بهتان و... خواهد آمد.
اين بار ـ بر خلاف دفعات گذشته كه اكثريّت انبيا تكذيب شدند و همة ائمه(ع) به شهادت رسيدند ـ شكستي در كار نيست. حضرت صاحب الزّمان(ع) براي پيروزي خواهد آمد. محدّث عالي مقام شيعه مرحوم شيخ حرّ عاملي(ره) مي‌گويد:
در عالَم خواب ديدم كه حضرت مهدي(ع) وارد مشهد شده‌اند. از منزل ايشان سؤال كردم. گفتند در طرف غربي مشهد در باغي كه عمارتي دارد وارد شده‌اند. به خدمت آن حضرت شرفياب شدم. ديدم در وسط مجلسي كه نشسته‌اند حوضي است و حدود بيست نفر در مجلس حضور دارند.
پس از ساعتي گفت‌وگو، غذا آوردند. اندك بود؛ امّا بسيار لذيذ به طوري كه همگان خورديم و سير شديم؛ امّا غذا همچنان به حال خود باقي بود. از غذا كه فارغ شديم، دقّت كردم ديدم شمار اصحاب آن جناب از چهل نفر تجاوز نمي‌كنند. با خود گفتم: اين بزرگوار ظهور فرموده و لشكريانش بسيار اندك‌اند. اي كاش مي‌دانستم آيا پادشاهان زمين از او اطاعت مي‌كنند يا با آنها به جنگ برمي‌خيزد؟ چگونه بدون لشكر بر آنها پيروز خواهد شد؟ پيش از آنكه حرفي بزنم به من نگاهي نموده و با تبسّم فرمودند:
شيعيان مرا از كمي ياور مترسان كه مرداني همراه من‌اند كه اگر دستور دهم كه همة دشمنان را از پادشاه و... حاضر مي‌كنند و گردن مي‌زنند.
«وَ ما يَعلَمُ جُنُودُ رَبِّكَ اِلّا هُوَ؛
لشكريان پروردگارت را جز او نمي‌داند.»25
از اين بشارت خرسند شدم... .26
10. نكند خداي ناكرده كسي تصوّر كند
امام عصر(ع) به دعاي ما نيازمند است. برعكس اين ما هستيم كه سراپاي وجودمان نياز به ايشان است. در روايات آمده است:
هر كس پندارد كه امام به آنچه در دست مردم است احتياج دارد كافر است.27
11. بي‌گمان ايمان يك نفر به يك قضيّه و پافشاري و ايمان او به لزوم به كرسي نشاندن آن، عهده‌دار به كرسي نشستن آن قضيّه خواهد بود و اين نكته‌اي است كه همة روان‌شناسان به آن قائل هستند. اينك اگر يك نفر مي‌تواند آنچه را بر آن پاي فشرده به كرسي تحقّق بنشاند، در صورتي كه مجموعه‌اي از افراد گرد هم جمع شوند و توان فكري خود را در زمينه‌اي خاص به كار گيرند و به لزوم تحقّق قضيّه‌اي معيّن ايمان داشته باشند چه خواهد شد؟
روان‌شناسان در پاسخ مي‌گويند: اگر چنين مجموعه‌اي از افراد تشكيل شود، بي‌ترديد قادر خواهند بود در طبيعت و در آنچه پيرامون آنهاست اثر گذاشته و بستري مناسب براي تحقّق آن قضيّه فراهم آورند. (غربي‌ها با اعتقاد به اين اصل، مباحث مربوط به بازگشت مسيح را با آب و تاب فراوان پيگيري مي‌كنند.)
مؤسسّات ديني انجيلي امريكا و اروپا آنچه را روان‌شناسان گفته‌اند در قضيّة بازگشت دوبارة مسيح به زمين، پس از حادثة آرمگدون به كار بسته و به اين گفته قائلند كه بي‌گمان امكان تحقّق هر نوع پيش‌گويي در وهلة نخست، به ايمان مردم به آن و به پافشاريشان بر ضرورت به كرسي نشستن آن و همچنين به شمار نفرات آنها و شمار نفرات كساني بستگي دارد كه رهبري كاروان تبليغاتي به راه افتاده براي تحقّق بخشيدن به آن پيش‌گويي را بر عهده دارند.28


علي هراتيان
ماهنامه موعود شماره 81


پي‌نوشت‌ها:
1. اصول كافي: با ترجمه و شرح سيد هاشم رسولي محلاتي، ج 4، كتاب دعا باب اينكه دعا سلاح مؤمن، ص 214، ح 4.
2. همان، باب اينكه دعا بلا و قضا را دفع مي‌كند، ص 216، ح 6.
3. همان، باب پافشاري و اصرار بر دعا، ص 224، ح 5.
4. همان، باب فضيلت دعا، ص 211، ح 3.
5. همان.
6. همان، باب اينكه دعا بلا و قضا را دفع مي‌كند، ص 215، ح 1.
7.كمال الدّين، ج 2، ص 485.
8. بحارالانوار، ج 53، ص 176.
9. تفسير عيّاشي، ج 2، ص 155.
10. مكيال المكارم، ج 1، ص 347.
11. مكيال المكارم، باب چهارم، بحث غيبت انبياء.
12. مكيال المكارم، ج 1، ص 438؛ صحيفة مهديّه، ص 51.
13. شيوه‌هاي ياري قائم آل محمّد(ص)، ص 57.
14. مجالس حضرت مهدي(ع)، ص109.
15. شيفتگان حضرت مهدي(ع)، ج 1، ص 155.
16. مكيال المكارم، ج 1، ص 333.
17. شيفتگان حضرت مهدي(ع)، ج 1، ص 251.
18. صحيفة مهديّه، ص 195.
19. كمال الدّين، ج 2، ص 368.
20. كمال الدّين، باب 32، ح 8.
21. غيبت شيخ طوسي، ص 177.
22. سورة هود (11)، آية 114.
23. كمال الدّين صدوق، ج 2، ص 377.
24. ر.ك: مكيال المكارم، ج 1، ص 333.
25. سورة مدّثر (74)، آية 31.
26. اثباة الهداة، باب 23، معجزات صاحب الزّمان(ع)، شمارة 166.
27. ترجمة مكيال المكارم، ج 2، ص 353.
28. واقعة آرماگدون، غرب و آمادگي‌هاي پيش از ظهور، عبدالكريم زبيدي، ترجمة امين ميرزايي.