صفحه 11 از 11 نخستنخست 1234567891011
نمایش نتایج: از شماره 101 تا 103 , از مجموع 103

موضوع: ღخدایا یک دنیا دلم گرفتهღ

  1. #101
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    معنای من ...
    کمی آرام تر ،
    بگذار من هم پا به پای تو به دنبالت بیایم ..
    کمی آرامتر قدم بردار ، بگذار تا من لمس لحظه های بارانی را با اشتیاقی شگرف بپذیرم ..
    تندی تو به سبب چیست ؟ تا کجا می خواهی افسانه سازی کنی ..
    بمان و با دل من هم ساز شو .
    کمی آرام تر ، بگذار از خستگی هایم بگویم ، بگذار از نامردمی ها برایت داستان ها بخوانم ..
    هیچ می دانی دیگر دیوان اشعار من جایی هم حتی در مغازه سبزی فروشی ندارد !
    دل خوش سیری چند ! بمان و بخوان فقط کمی آرام تر ..
    من تازه راه رفتن را آموخته ام و تازه فهمیده ام که باید گریخت ..
    تازه همه چیز را فهمیده ام همه چیز !!
    سعی می كنم راحت قدم زدن را یاد بگیرم ،
    دور شدن از اندیشه های ماندن ! به فاصله گرفتن از مركز ثقل تو !!
    اصراری به ماندن نیست ، به مرور راه جدایی را خواهم یافت ..
    حتی اگر امید نگذارد !
    چی بگم
    دوست دارم همه دنیای خویش را به دست مداد كوچك شده كودكی بسپارم
    كه با اشتیاق ٬ کاغذ های متمادی لحظه هایم را سیاه كند ..
    شاید كه باز برایم خورشیدی را بر فراز كوهی بلند ..
    و دشتی پر سبزه را ، در انتهای آن ٬ نقاشی كند .
    الهی .... ღخدایا یک دنیا دلم گرفتهღ


  2. 4 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  3. #102
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2013/04/05
    سن
    34
    نوشته ها
    742
    سپاس ها
    4,007
    سپاس شده 3,875 در 747 پست

    پیش فرض

    ممنون علیپور

  4. 3 کاربر از پست مفید samane333 سپاس کرده اند .


  5. #103
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    هَـمیشه بـآید کَسـی باشد
    کـــہ مــَعنی سه نقطه‌هاے انتهاے جمله‌هایَتـــ را بفهمد

    هَـمیشه بـآید کسـی باشد

    تا بُغض‌هایتــ را قبل از لرزیدن چـآنه‌ات بفهمد

    بـآید کسی باشد

    کـــہ وقتی صدایَتــ لرزید بفهمد

    کـــہ اگر سکوتـــ کردے، بفهمد...

    کسی بـآشد

    کـــہ اگر بهانه‌گیـر شدے بفهمد

    کسی بـآشد

    کـــہ اگر سردرد را بهـآنه آوردے برای رفتـن و نبودن

    بفهمد به توجّهش احتیآج داری

    بفهمد کـــہ درد دارے

    کـــہ زندگی درد دارد

    بفهمد کـــہ دلت برای چیزهاے کوچکش تنگــ شده استــ

    بفهمد کـــہ دِلتــ براے قَدمــ زدن زیرِ باران...

    براے بوسیـدَنش...

    براے یک آغوشِ گَرمــ تنگ شده است


    همیشه باید کسی باشد

    همیشه...

  6. 3 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


صفحه 11 از 11 نخستنخست 1234567891011

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •