صفحه 5 از 11 نخستنخست 1234567891011 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 103

موضوع: ღخدایا یک دنیا دلم گرفتهღ

  1. #41
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    نگاهم رو به سمت تو، شبم آیینه ی ماهه

    دارم نزدیک تر میشم، یه کم تا آسمون راهه

    به دستای نیاز من، نگاهی کن از اون بالامن این آرامش محضو، به تو مدیونم این روزا

    خدایا دوستت دارم، واسه هر چی که بخشیدی

    همیشه این تو هستی که، ازم حالم رو پرسیدی

    بازم چشمامو می بندم، که خوبی هاتو بشمارم

    نمی تونم فقط میگم،
    خدایا دوستت دارم


  2. #42
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    لحظه های خوب زود به خاطره تبدیل میشن

    آرزوها زود عقده میشن

    دوست داشتنها زود تموم میشن

    عشقها زود خراب میشن

    محبتها زود فراموش میشن

    آدمها زود عوض میشن خیلی زود....
    مراقب خودتون باشین

  3. #43
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    ت !!! چه رسم جالبی است !!!

    محبتت را میگذارند پای احتیاجت …

    صداقتت را میگذارند پای سادگیت …

    سکوتت را میگذارند پای نفهمیت …

    نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت …

    و وفاداریت را پای بی کسیت …

    و آنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشود

    که تنهایی و بیکس و محتاج !!!

  4. #44
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    شیر نری دلباخته‏ی آهوی ماده شد.


    شیر نگران معشوق بود و می‏ترسید بوسیله‏ حیوانات دیگر دریده شود.

    از دور مواظبش بود…


    پس چشم از آهو برنداشت تا یک بار که از دور او را می نگریست،


    شیری را دید که به آهو حمله کرد. فوری از جا پرید و جلو آمد.


    دید ماده شیری است. چقدر زیبا بود، ...

    گردنی مانند مخمل سرخ و بدنی زیبا و طناز داشت.


    با خود گفت: حتما گرسنه است. همان جا ایستاد و مجذوب زیبایی ماده شیر شد.


    و هرگز ندید و هرگز نفهمید که آهو خورده شد…



    ღخدایا یک دنیا دلم گرفتهღ

    هیچ وقت به امید معشوقتون نباشید !!

  5. #45
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    ـپسر نــگاهيـ بهـ دختـــر ـکرد و ــگفتـ:


    حالــا که کنار ساحل ـهســتيــم بيا يه آرزوي ـقشــنگ ــبکنيمـ

    دـختر با بـــے ميلـــــے قبوـل کــــرد

    پـــــسر چــشمــاــشو ـبست و گفتـ :

    کــاشـــکے تا ـآخر دنيـــا عاشـــق ـهم بــمونيمـ ...

    بــــعد به دختــــر گـــــفت:

    ـحـالــــا تو ـآرزوتو بگــــو

    دختـــر چشـــماشو ـبـست و خيلے ـبے ـتفاوت ـگفت :

    کاشکـــے هــمين الان دنيا تمـــوم بـــشه

    وقتــــــے ـچشماشــو باز کـــرد ـپسر رو ندـــيد

    ـــفقط چند تا حـــــباب رو آب ديـــــد





    ::::::::::::::::::::



    به فِکرِتَم



    یَعنی یکی هَستْ که واسه غُصه های تو بیداره



    یَعنی وقتی هَم کِنارش نیستی اون بِهِت فِکر می کَنه



    یَعنی تو 24 ساعَت آرزوش با تو بودَنه



    یَعنی حَواسِش بِهِت هَستْ که اگه زَمین خوردی بُلَندِت کُنه



    یَعنی هَر اتفاقی که بیوفته باز کنارِت می مونه



    مَن خوشبخت ترین ِپسرِ دُنیامْ



    که اونی که بفکرمه



    خالِقمه

    :::::::::::::::::

  6. #46
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    گفتم دلم تنگه

    گفتی مگه خدا نیست ؟!

    گفتم هست ، ولی من یه آدم عادی ام ... نه یه قدّیس !

    گفتی خدا فقط مال آدمای خاص نیست






    می خواستم بگم بازم منظورمو نفهمیدی
    اما ..
    بگذریم




    حالا می خوام برم راز دلتنگیامو براش بگم

    می دونم که گوش می کنه

    اونقدر براش حرف دارم که تا دنیا دنیاست گوش کنه

    تو تنهایی و تاریکی راحت تر باهاش حرف می زنم

    راحت تر سرمو رو دامنش می ذارم

    راحت تر خودمو براش لوس می کنم

    دیگه لازم نیست پرده های اتاقمو بکشم

    که نور کمتری مزاحم خلوتم بشه

    این روزا
    انگار
    خورشید
    حوصله نداره از پشت ابرا بیرون بیاد




    این روزا
    از اون روزاست
    که یکی چشم می ذاشت و یکی دیگه قایم می شد


    حالا من...
    حالا من چشم می ذارم

    ولی تو قایم نشو


    می ترسم چشمامو باز کنم و نباشی
    گول چشمای بسته مو نخوری !
    نری دور بشی !



    خدایا خیلی دوستت دارم

  7. #47
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض


    افسوس!

    افسوس که انسانها چنان به روزگار اطمینان دارند،

    که انگار وقت مرگشان معین است.


    افسوس!

    افسوس که انسانها گاهی چنان اماده رفتن به جهنم هستند،

    که انگار آن را دیده اند.


    افسوس!

    افسوس که انسان ها گاهی چنان به دنیا دل میبندند،

    که انگار آخرتی در کار نیست.


    افسوس!

    افسوس که انسان ها گاه چنان خود را تنها میبینند،

    که انگار خدایی وجود ندارد :"(


    افســـــوس


  8. #48
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض


    خدای مهربون

    خدای خوبم

    کاش یه سر به زمین میزدی

    میومدی پیشم

    مینشستی کنارم

    میومدم تو بغلت

    محکم منو بغل میکیردی:"(

    قلب سردمو

    قلب بی جونمو

    با دستای خودت درمیاوردی

    با حرم گرم نفست اونو

    هــــــا

    میکردی!



  9. #49
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    به دیدارم بیا هرشب

    در آن تنهایی تنها و تاریک


    دلــــم تنگـــــ استـــــ


    شبم را روز کن در زیر سر پوش سیاهی ها

    بیا ای روشن، ای روشن تر از لبخند


    دلــــم تنگـــــ استـــــ



    ***********

  10. #50
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض


    خداوندا!!

    اگر روزی بشر گردی

    زِ حال بندگانت با خبر گردی

    پشیمان میشوی از قصه ی خلقت

    خداوندا تو مسئولی

    خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن

    در این دنیا چه دشوار است

    چه رنجی میکشد آنکس که انسان است

    و از احساس سر شار است!



    *خداوندا دوستت دارم*

صفحه 5 از 11 نخستنخست 1234567891011 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •