نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: هیچ کس ویرانیم را حس نکرد...

  1. #1
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض هیچ کس ویرانیم را حس نکرد...

    هیچ کس ویرانیم را حس نکرد...

    وسعت تنهاییم را حس نکرد...
    در میان خنده های تلخ من...
    گریه پنهانیم را حس نکرد...
    در هجوم لحظه های بی کسی...
    درد بی کس ماندنم را حس نکرد...
    آن که با آغاز من مانوس بود...
    لحظه پایانی ام را حس نکرد...
    .....................
    آه ای مطلع صبح کاش میشد که دل خسته من
    زندگی را ز نو آغاز کند چشم دیگربه جهان باز کند
    دل نگنجد به برم سینه تنگ است ای دریغا قفس است
    کاش می شد که رهی باز کند بگشاید پر و پرواز کند
    ای پرستوها ای چلچله ها کاش میشد به همراه شما
    بروم تا لب دشت بروم سوی بهشت
    خالی از حسرت و ناکامی ها بی سرانجامی ها
    درو از این چهره های همه آلوده به رنگ رنگ پاکی و صفا
    و به باطن دلها همه سرد همه خاموش و سیاه سینه ها همه لبریز ریا
    آه ای سنگ صبور کاش در دل من صبر تو بود
    کاش میشد که تحمل کنم این مردم را
    زندگی چیست مگر؟
    زندگی زندان است زندگی خیمه شب بازی بس مسخره ایست
    دردل یک زندان
    آه بازیچه شدن چه غم جانکاهیست.....
    ..................
    خيلي وقته گم شدم باز.
    دلم به اندازه ي يه دنيا از همه خسته شده. به اندازه ي همه ي دلتنگيام خستم.
    كي تموم ميشه...؟؟؟
    روز آخر از ته دل مي خندم به اين دنياي لعنتي.
    خسته ام ...

    از این زندگی خسته ام .

    از این پنجره ها خسته ام .

    دیگر حتی از خوب بودن هم خسته ام
    خسته از تمام ایمان به پاکی و صداقت دروغینت

    خسته ام ؛ خسته از شنیدن صدای غریبه ای که

    زندگی مرا جهنم کرد

    خسته از تمام خستگی هایم

    خسته ام ، از خودم
    ..........
    خــســـــــــتـه ام ..
    از ایــن زنــدان کـه نــامــش زنـــدگــیسـت
    پــــس قشنــگی های دنیــا دســت کیــست
    باخـتم در عـشق امــا بــاخــتن تـقـدیر نیـست
    سـاختم با درد تنـهایـی مگـر تقـدیـر چــیست
    ............
    خسته ام از زندگی از سوز و ساز
    خسته ام از سوز درد انتظار
    و چه دنیای پر از شور و شریست
    مردمانش را نقاب دیگریست
    عشق می دزدی خرابت می کنند
    دوست می داری جوابت می کنند
    خسته ام .......

  2. #2

    پیش فرض

    وقتی کسی رو دوس داری،حاضری جون فداش کنی

    حاضری دنیارو بدی،فقط یه بار نیگاش کنی


    به خاطرش داد بزنی،به خاطرش دروغ بگی

    رو همه چی خط بکشی،حتّی رو برگ زندگی


    وقتی کسی تو قلبته،حاضری دنیا بد بشه

    فقط اونی که عشقته،عاشقی رو بلد باشه


    قید تموم دنیارو به خاطرِ اون می زنی

    خیلی چیزارو می شکنی ، تا دل اونو نشکنی


    حاضری که بگذری از دوستای امروز و قدیم

    امّا صداشو بشنوی ، شب از میون دوتا سیم


    حاضری قلب تو باشه ، پیش چشای اون گرو

    فقط خدا نکرده اون ، یه وقت بهت نگه برو


    حاضری هر چی دوس نداشت ، به خاطرش رها کنی

    حسابتو حسابی از ، مردم شهر جدا کنی


    حاضری حرف قانون و ، ساده بذاری زیر پات

    به حرف اون گوش کنی و به حرف قلب باوفات


    وقتی بشینه به دلت ، از همه دنیا می گذری

    تولّد دوبارته ، اسمشو وقتی می بری


    حاضری جونت و بدی ، یه خار توی دساش نره

    حتی یه ذرّه گرد وخاک تو معبد چشاش نره


    حاضری مسخرت کنن ، تمام آدمای شهر

    امّا نبینی اون باهات ، کرده واسه یه لحظه قهر


    حاضری هر جا که بری ، به خاطرش گریه کنی

    بگی که محتاجشی و ، به شونه هاش تکیه کنی


    حاضری که به خاطر ، خواستن اون دیوونه شی

    رو دست مجنون بزنی ، با غصه هاهمخونه شی


    حاضری مردم همشون ، تو رو با دست نشون بدن

    دیوونه های دوره گرد ، واسه تو دس تسلامد بدن


    حاضری اعتبارتو ، به خاطرش خراب کنن

    کار تو به کسی بدن ، جات اونو انتخاب کنن


    حاضری که بگذری از ، شهرت و اسم و آبروت

    مهم نباشه که کسی ، نخواد بشینه روبروت


    وقتی کسی تو قلبته ، یه چیزقیمتی داری

    دیگه به چشمت نمی یاد ، اگر که ثروتی داری


    حاضری هر چی بشنوی ، حتی اگه سرزنشه

    به خاطر اون کسی که ، خیلی برات با ارزشه


    حاضری هر روز سر اون ، با آدما دعوا کنی

    غرورتو بشکنی و باز خودتو رسوا کنی


    حاضری که به خاطرش ، پاشی بری میدون جنگ

    عاشق باشی اما بازم ، بگیری دستت یه تفنگ


    حاضری هر کی جز اونو ، ساده فراموش بکنی
    پشت سرت هر چی می گن ، چیزی نگی گوش بکنی


    حاضری هر چی که داری ، بیان و از تو بگیرن

    پرنده های شهرتون ، دونه به دونه بمیرن


    وقتی کسی رو دوس داری ، صاحب کلّی ثروتی


    نذار که از دستت بره ، این گنجِ خیلی قیمتی

  3. #3

    پیش فرض

    ********************************************
    بیراهه رفته بودم
    آن شب
    دستم را گرفته بود و می کشید
    زین بعد همه عمرم را
    بیراهه خواهم رفت
    ********************************************

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •