نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: کنترل بیولوژیکی آفات

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/07/06
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,834

    Icon100 کنترل بیولوژیکی آفات

    کنترل بيولوژيک
    - طبيعي؛
    - كاربردي.
    کنترل بيولوژيک پديده‌اي طبيعي است که هدف آن تنظيم جمعيت موجودات مي‌باشد. کنترل بيولوژيک ممکن است به صورت طبيعي يا با دخالت انسان اتفاق بيافتد، که به اين نوع کنترل، کنترل بيولوژيک کاربردي اطلاق مي‌شود.

    کنترل بيولوژيک يا (Biological Control) شامل سه موضوع اصلي است:
    1– انواع موجودات آفت هدف؛
    2– انواع دشمنان طبيعي؛
    3– روش‌هاي بکارگيري دشمنان طبيعي

    1- انواع موجودات آفت هدف
    الف) بطور كلي حشرات مهم‌ترين گروه از موجوداتي هستند که در برنامه‌هاي کنترل بيولوژيک به عنوان هدف مطرح بوده‌اند. آفات (حشرات) به دليل ازدياد، تنوع گونه و مهاجرت به نقاط جديد موجبات ورود حشرات شكارگر از مناطق ديگر را براي کنترل‌شان ايجاد كرده‌اند.
    اما مهم‌ترين راسته‌اي که تعدادي از گونه‌هاي آن تحت کنترل بيولوژيك قرار گرفته‌اند راسته (Hemiptera) مي‌باشد.
    در جلسات قبل گفته شده که راسته (Homoptera) در بر گيرنده شته‌ها، شپشک‌ها، سفيدبالک‌ها و پسيل‌ها مي‌باشند. همين حشرات هستند که در روي گياهان زينتي جزء مهمترين آفات محسوب مي‌شوند لذا امکان کنترل بيولوژيک آفات گياهان زينتي بسيار زياد است.
    چرا بيشترين برنامه کنترل بيولوژيک برعليه حشرات راسته (Homoptera) صورت مي گيرد؟
    بدليل اينکه تعداد زيادي از گونه‌هاي راسته (Homoptera) به همراه گياهان زينتي و محصولات کشاورزي از منطقه پراکنش بومي خود وارد منطقه جديدي شدند كه فاقد دشمنان طبيعي بودند. لذا براي مبارزه با اين آفات، دشمنان طبيعي اين حشرات نيز از منطقه پراکنش آن‌ها به منطقه جديد وارد شدند تا تحت کنترل در آيند. در ضمن بسياري از حشرات اين راسته مانند شپشک‌ها غير متمرکز بوده بنابراين امکان کنترل بيولوژيک آن‌ها فراهم است.
    ب) گروه ديگري از حشرات مورد نظر در برنامه‌هاي کنترل بيولوژيک کنه‌ها هستند. مخصوصاً سه خانواده (Eriophidae)، (Tarsonemidae) ،(Tetranychidae) جزء مهم‌ترين کنه‌هاي گياهخوار هستند که بر عليه آن‌ها کنترل بيولوژيک انجام شده است.
    ج) دسته ديگر اين حشرات، حلزون‌ها و راب‌ها هستند که به آن‌ها ليسَک نيز گفته مي‌شود. براي کنترل بيولوژيك حلزون‌ها و راب‌ها کوشش‌هايي انجام شده است ولي نتيجه بخش نبوده است.
    د) گروه ديگري از موجودات مورد بحث، علف‌هاي هرز هستند، بطور کلي ۱۱۶ گونه از علف‌هاي هرز در ۳۲ خانواده با عنوان هدف برنامه‌هاي کنترل بيولوژيک تاکنون مطرح بوده‌اند که ۵۰ درصد آن‌ها متعلق به سه خانواده Cactacea ، Mimosacea ، Asteraceae هستند.
    ذ) علاوه بر اين‌ها، بيماري‌هاي گياهي و مهره‌داران هم مي‌توانند از اهداف برنامه‌هاي کنترل بيولوژيک باشند، حتي انسان مي‌تواند در برنامه‌هاي کنترل بيولوژيک به عنوان يک هدف قلمداد شود.

    2- انواع دشمنان طبيعي
    مبحث دوم انواع موجوداتي هستند که براي کنترل بيولوژيک آفاتي که ذکر کرديم مورد استفاده قرار مي‌گيرند.
    الف) حشرات پارازيتوئيد از عمومي‌ترين دشمنان طبيعي آفات به شمار مي‌آيند که در برنامه‌هاي کنترل بيولوژيک به روش‌هاي مختلف مورد استفاده قرار مي‌گيرند. برنامه‌هاي کنترل بيولوژيک در مورد حشرات پارازيتوئيد بيشتر درباره‌ي دو راسته (Hymenoptera) يا بال‌غشائيان و زنبورها يا (Diptera) مي‌باشد.
    در راسته (Hymenoptera)، زنبورهاي بالا خانواده (Ichneumonoidae) و بخصوص دو خانواده (Braconidae) و(Ichneumonidae) داراي اهميت بيشتري هستند.
    در خانواده (Braconidae)، تمام گونه‌هاي زير خانواده‌ي (Aphidiinae) بدون استثنا پارازيتوئيد، شپشک‌ها هستند و در برنامه‌هاي کنترل بيولوژيک آفات گلخانه‌اي مورد استفاده قرار مي‌گيرند.
    از خانواده زنبورها، بالا خانواده (Chalcidoidea) از اهميت فوق‌العاده‌اي برخوردارند. در اين بالا خانواده، خانواده‌هاي (Encyrtidae), (Pteromalidae), (Aphelinidae) و (Eulophidae) از مهم‌ترين دشمنان طبيعي آفات گياهان زينتي هستند.
    گروه ديگري از پارازيتوئيدها، متعلق به راسته (Diptera) يا دو بالان خانواده (Tachinidae) فوق‌العاده حائز اهميت هستند.
    ب) گروه ديگر از دشمنان طبيعي، حشرات شکارگر هستند که از انوع گونه‌هاي گياهخوار تغذيه مي‌کنند. مهم‌ترين شکارگرها در راسته (Hemiptera) مثل خانواده(Anthocoridae) خانواده (Nabidae)در راسته (Coleoptera)خانواده (Coccinellidae) كه به آن‌ها كفشدوزك‌ها اطلاق مي‌شود و تعدادي ديگر از خانواده‌ها مثل خانواده (Carabidae) و در راسته بال‌توري‌ها خانواده (Chrysopidae) بخصوص بال‌توري (Chrysoperla carnea) و در راسته (Diptera) خانواده‌هاي(Syrphidae) و (Cecidomyiidae) از اهميت ويژه‌اي برخوردارند.
    ج) گروه ديگر از عوامل بيماري‌زا، بندپايان هستند. مهم‌ترين عوامل بيماري‌زاي بندپايان مربوط به ويروس‌ها، نماتدها، تک سلولي‌ها، قارچ‌ها و باکتري‌ها هستند.
    در بين باکتري‌ها، باکتري‌هاي گونه(Bacillus) مانند (Bacillus Thuringiensis) (Bacillus anisopliae), sphaerieus) (Bacillus، از جمله باکتري‌هايي هستند که براي کنترل گروه‌هاي مختلفي از حشرات مورد استفاده قرار مي‌گيرند.
    در گروه ويروس‌ها، شانزده خانواده از ويروس‌ها با حشرات ارتباط دارند ولي خانواده (Baculoviridae)
    داراي اهميت بيشتري است و براي کنترل حشرات مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
    اما دليل اينکه ويروس‌ها مانند باکتري‌ها براحتي توليد نمي‌شوند چيست؟
    ويروس‌ها براي توليد مثل نياز به جسم موجود زنده دارند، يعني آن‌ها در داخل موجود زنده تکثير پيدا مي‌کنند در حاليکه باکتري‌ها براحتي بر روي مخمرها تکثير مي‌شوند. به همين دليل استفاده از باکتري‌ها در کنترل بيولوژيک حشرات توسعه يافته و کاربرد بيشتري دارد.
    د) گروه ديگر از دشمنان طبيعي قارچ‌ها هستند بخصوص قارچ‌هاي خانواده (Entomophthoraceae) و زير گروه‌هاي (Zygomycotina) و (Deutromycotina)که براي کنترل حشرات و گياهان زينتي مخصوصاً گونه‌اي به نام (Verticillium lecanii) مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
    ذ) دسته ديگر از عوامل کنترل حشرات، تک سلولي‌ها هستند، شاخه‌هاي (Apicomplexa) و (Microspora) از مهم‌ترين تک سلولي‌ها هستند که بر روي حشرات ايجاد بيماري مي‌کنند. مخصوصاً تک سلولي‌هاي جنس (Nosema) از اهميت بيشتري برخوردارند. تعدادي از گونه‌هاي اين جنس بصورت تجارتي توليد شده‌اند و براي کنترل ملخ‌ها و آبدزدک‌ها مورد استفاده قرار گرفته‌اند.
    ر) گروه ديگر از حشرات مورد استفاده در کنترل بيولوژيک، حشراتي هستند که از علف‌هاي هرز تغذيه مي‌کنند. در اين بين خانواده‌هاي (Chrysomelidae) و (Curcurlionidae)از راسته (Coleoptera) و (Pyralidae) از راسته (Lepidoptera)از اهميت زيادي برخوردارند.





  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/07/06
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,834

    پیش فرض

    كنترل بيولوژيك شته ها
    * شتهها

    شتهها متعلق به خانواده آفيديده (Aphididae) هستند و تعدادي از آن‌ها از مهم‌ترين آفات محصولات گلخانه‌اي محسوب ميشوند. مهم‌ترين دشمنان طبيعي شتهها زنبورهاي پارازيتوئيد خانواده آفي ديئيده(Aphidiidae) هستند كه در برخي از منابع بعنوان زير خانوادهها آفيدئينه (Aphidiinae) از خانواده براكونيده (Braconidae) ذكر ميشود. در اين خانوادهها تعدادي از گونهها از جنسهاي مختلف مانند زنبورهاي جنس پروان(Proan) ، لايزيفلبوس(Lysiphlebus) ، افدروس (Ephedrus) و تري‌اكسيس (Trioxys) وجود دارند كه صرفاً پارازيتوئيد گونههاي مختلف شتهها هستند.

    بطور كلي زنبورهاي پارازيتوئيد خانواده آفيديده به طول حدود 2 تا 3 ميليمتر و عموماً به رنگ سياه هستند. اين زنبورها بعد از جفت گيري تخم‌شان را در داخل بدن شتهها قرار ميدهند و بصورت ايندو پارازيتوئيد يا پارازيتوئيد داخلي لاروهايشان در داخل بدن شتهها رشد و نمو ميكنند تا اينكه به مرحله حشره كامل برسند. بعد از رشد و نمو كامل لارو در داخل بدن شتهو تبديل به شفيره، بدن شته بصورت موميايي و به رنگ زرد تا قهوه­اي بنظر ميرسد. درحاليكه بدن شتههاي ديگر پارازيته شده توسط برخي از زنبورهاي پارازيتوئيد به رنگ سياه درمي‌آيد. همچنين زنبور كامل همانند زنبورهاي پارازيتوئيد شپشك­ها بعد از رشد و نمو كامل لارو با ايجاد يك سوراخ در پوست بدن شته، از آن خارج مي­شود. بطور كلي در شرايط معمولي و دماي حدود 25 تا 30 درجه سانتي‌گراد، مرحله زندگي اين زنبورها حدود 15 تا 20 روز به طول مي‌انجامد.

    خانواده آفلينيده (Aphelinidae) از ديگر زنبورهاي پارازيتوئيد شتهها هستند كه از نظر اندازه كوچك‌تر از زنبورهاي خانواده آفيدئيده هستند و طول بدن‌شان عموماً حدود يك ميلي‌متر است. در اين خانواده گونههاي آفلينوس (Aphelinus) و آفلينوس آسيكيس (Aphelinus asychis) از پارازيتوئيدهاي شتهها محسوب ميشوند و از نظر بيولوژيك بسيار شبيه به زنبورهاي خانواده آفيدئيده ميباشند. با اين تفاوت كه بعضي از گونههاي زنبورهاي خانواده آفيلينيده (Aphelinidae) اِكتوپارازيتوئيد هستند يعني تخم‌شان را روي بدن شتهها قرار ميدهند تا لاروشان بصورت خارجي از بدن شتهها تغذيه ­­كنند.

    گروه ديگري از دشمنان طبيعي شتهها، شكارگرها هستند. در بين آن‌ها پشهاي از خانواده­سسيدوميئيده (Cecidomyiidae) به نام آفيدولتسآفيدوميزال(Aphidoletes aphidomyzal) از مهم‌ترين شكارگرهاي شتهها است كه در شرايط گلخانهاي برروي گياهان زينتي بعنوان عامل كنترل بيولوژيك تكثير و رهاسازي مي‌شود. طول بدن اين پشه حدود 2 ميلي‌متر است و در جنس ماده شاخكها كوتاه است. نرها داراي شاخكهاي بلند و نخي بوده و پاهاي نسبتاً بلند و بدن بسيار ظريفي دارند. طول عمر حشرات كامل حدود يك هفته است. حشرات كامل عموماً از عَسَلكي كه از شتهها ترشح ميشود كه در واقع شيره گياهي تغذيه مي‌كنند و تخمهايشان را روي برگ گياهان در داخل جمعيت شتهها قرار مي­دهند و بعد از خارج شدن از لارو شروع به تغذيه از مراحل مختلف شته‌ها ميكنند.

    گروه ديگري از دشمنان طبيعي شتهها، شكارگرها هستند. در بين آن‌ها پشهاي از خانواده­سسيدوميئيده (Cecidomyiidae) به نام آفيدولتسآفيدوميزال(Aphidoletes aphidomyzal) از مهم‌ترين شكارگرهاي شتهها است كه در شرايط گلخانهاي برروي گياهان زينتي بعنوان عامل كنترل بيولوژيك تكثير و رهاسازي مي‌شود. طول بدن اين پشه حدود 2 ميلي‌متر است و در جنس ماده شاخكها كوتاه است. نرها داراي شاخكهاي بلند و نخي بوده و پاهاي نسبتاً بلند و بدن بسيار ظريفي دارند. طول عمر حشرات كامل حدود يك هفته است. حشرات كامل عموماً از عَسَلكي كه از شتهها ترشح ميشود كه در واقع شيره گياهي تغذيه مي‌كنند و تخمهايشان را روي برگ گياهان در داخل جمعيت شتهها قرار مي­دهند و بعد از خارج شدن از لارو شروع به تغذيه از مراحل مختلف شته‌ها ميكنند.

    طول بدن لارو سن اول در حدود 3/0 ميلي‌متر و لاروهاي كامل حدود دو تا سه ميلي‌متر هستند. لاروهاي اوليه از پورهسنين اول شتهها و لاروهاي كامل از كليه مراحل مختلف شتهها تغذيه ميكنند. مرحله جنيني آن‌ها حدود 2 تا 3 روز طول ميكشد و بطور كلي اين پشهها حدود 60 گونه از شتهها را مورد تغذيه قرار ميدهند، به عبارت ديگر پلي‌فاژ(Polyphage)هستند.

    از ديگر شكارگرها كه براي كنترل شتهها مورد استفاده قرار ميگيرند بال‌توريهاي خانواده كرايزوپيده (Chrysopidae) مخصوصاً گونهاي بنام كرايزوپرلاكارنئا(Chrysoperla carnea) است. اين گونه تخمهايش را كه داراي ساقهاي بوده، در زير يا روي سطح برگ گياهان قرار ميدهد و بعد از آنكه لاروها خارج شدند با قطعات دهاني مكنده خودشان به تغذيه از شتهها مي‌پردازند. (بر خلاف كفشدوزكها كه تمام بدن شته را مورد تغذيه قرار ميدهند اين بال‌توريها با قطعات دهاني مكنده خودشان محتويات بدن شتهها را مورد تغذيه قرار ميدهند و پوست يا جسد آ‌ن‌ها را استفاده نمي‌كنند.)

    سپس در زير برگ گياهان در داخل يك پيله ابريشمي تبديل به شفيره ميشوند كه بعد از سپري شدن مرحله شفيرگي كه ممكن است حدود يك تا دو هفته طول بكشد حشرات كامل ظاهر ميشوند.

    از ديگر دشمنان طبيعي شتهها، سنهاي خانواده آنتوكوريده (Anthocoridae)هستند. سن­ها از راسته همي‌پترا مخصوصاً گونههايي از جنس اوريوس (Orius) مانند اوريوس ايندي­سيوس(Orius indisiosus) از شتهها در گلخانهها و روي گياهان زينتي تغذيه ميكنند.

    اين سنها هم مانند بال‌توريها داراي قطعات دهاني زننده مكنده هستند و خرطوم و استايلِت­هاي مربوط به آروارههاي بالا و پايين خود را داخل بدن شتهها فرو ميكنند و محتويات و مايع بدن شتهها را مورد تغذيه قرار ميدهند.

    از ديگر دشمنان طبيعي شتهها كه احتمالاً اكثر مردم آن‌ها را در طبيعت مشاهده كردهاند كفشدوزكها هستند. گونههايي از كفشدوزكها مانند كفشدوزك هفت نقطهاي ككسينلا سپتمپونكتاتا (Coccinella septempunctata) و هيپوداميا وريه‌گاتا (Hyppodamia variegata) هم در مرحله لاروي و هم در مرحله حشره كامل از شتهها تغذيه ميكنند و از عوامل مهم كنترل بيولوژيك شتهها هستند.

    عموماً كفشدوزكها طيف وسيعي از شتهها را مورد تغذيه قرار ميدهند و از يك گونه خاص از شتهها تغذيه نمي‌كنند. اگر در محيط گلخانه‌اي فقط 2 يا 3 نوع كفشدوزك رها شود تمام شته‌ها را از بين مي‌برند. بطوريكه كفشدوزك 7 نقطه‌اي حدود 50 نوع شته را تغذيه مي‌كند يا به عبارت ديگر پلي‌فاژ است.

    گروه ديگري از دشمنان طبيعي شتهها، قارچ‌ها هستند. قارچ ورتي‌سيليوم ليكاني(Verticilium lecanii) به عنوان يكي از عوامل مهم كنترل بيولوژيك شتهها بصورت تجارتي تكثير ميشود و مورد استفاده قرار ميگيرد. اسپورهاي اين قارچ در محيطهاي گلخانهاي مي‌باشند و بعد از اينكه اسپورها در محيط مرطوب جوانه ميزنند مسيليومهايشان وارد بدن شتهها شده كه باعث از بين رفتن آن‌ها ميشود.



  3. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/07/06
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,834

    پیش فرض

    كنترل بيولوژيك سفيد با لكها و كنهها
    سفيد بالكها متعلق به خانواده آليروديده (Aleyrodidae) ميباشند كه حداقل سه گونه از آن‌ها در كشور ما از اهميت فوقالعاده زيادي برخوردارند و عبارتند از:

    1. سفيد بالك گلخانه (Trialeurodes vaporariorum)

    2. بِمي‌سيا تاباسي (Bemisia tabaci)

    3. بِمي‌سيا اورجنتي‌فولي (Bemisia orgentifolii)

    دو گونه اخير عمدتاً در شرايط مزرعهاي و صحرايي از آفات مهم گياهان بويژه پنبه هستند ولي بدليل وسيع بودن طيف ميزباني آن‌ها در روي گياهان زينتي و محصولات گلخانهاي نيز فعاليت ميكنند. سفيد بالك گلخانه با شرايط گلخانهاي تكامل و سازش پيدا كرده و يكي از آفات مهم و كليدي محصولات گلخانه‌اي است.
    اين آفات تخمهايشان را از طريق ساقه بسيار كوتاهي داخل بافت گياهان قرار ميدهند. بعد از اينكه تخم تفريغ شد و لاروها خارج شدند، با قطعات دهاني زننده مكنده خود شروع به تغذيه از شيره گياهي ميكنند و باعث زرد شدن و در جمعيتهاي بالا باعث ريزش و خشك شدن برگ گياهان مي‌شوند.
    از مهم‌ترين پارازيتوئيد آفات محصولات گلخانهاي، ميتوان به زنبورهاي خانواده آفلينيده (Aphelinidae) اشاره كرد. در اين خانواده گونههاي مختلف جنس اِنكارسيا (Encarsia) از دشمنان طبيعي و مهم اين آفات هستند. در بين گونههاي جنس اِنكارسيا گونهاي به نام انكارسيا فورمازا (Encarsia formosa)انتشار جهاني دارد و به عنوان يك فرآورده بيولوژيك و دشمن طبيعي تكثير شده، و براي كنترل سفيدبالكها در شرايط گلخانهاي رها سازي ميشود.
    طول بدن اين زنبور حدود يك ميليمتر بوده و قسمت قفسه سينه آن سياه رنگ و شكمش زرد رنگ است، تخم خود را در داخل بدن پورههاي سنين مختلف (Trialeurodes) قرار ميدهد و بجز حشره كامل بقيه مراحل رشدي آن در داخل بدن ميزبان سپري مي­شود. بعد از كامل شده حشره، زنبور بالغ از طريق جويدن پوسته بدن ميزبان از آن خارج ميشود.
    زنبور انكارسيا فورمازا را بر روي ميزبان طبيعي يعني سفيد بالك گلخانهاي و بر روي گياه توتون بصورت انبوه تكثير كردهاند. گاهي بر روي يك برگ توتون ميتوان هزار عدد از اين زنبور را تكثير و در گلخانهرها سازي كرد، توليد نتاج نر در اين زنبور بسيار نادر و كم است.
    در تعدادي از زنبورهاي پارازيتوئيد خانواده آفلينيده (Aphelinidae) مخصوصاً گونههاي جنس انكارسيا (Encarsia) مانند انكارسيا فورموزا و انكارسيا لوتهآ (Encarsia lutea) توليد نتايج نر از طريق هيپر پارازيتيسم (Hyper parasitism) يا اتو پارازيتسم (Auto parasitism) است . هيپر پارازيتيسم به پديده‌اي گفته ميشود كه يك پارازيتوئيد، پارازيتوئيد ديگر را پارازيته مي‌كند، در اتو پارازيتيسم يك پارازيتوئيد نتاج خودش را پارازيته ميكند.
    در تعدادي از زنبورهاي خانواده آفلينيده، پديده اتو پارازيتيسم ديده ميشود يعني توليد نتاج نر از طريق پارازيته كردن نتايج ماده‌ي گونه خودش بوجود ميآيد.
    در شرايط گلخانهاي طول عمر زنبورهاي ماده در دماي 18 تا 30 درجه سانتي‌گراد حدود 27 الي 30 روز است، بنابراين طول عمر زنبورهاي كامل بشدت تحت تأثير دما است.
    تعداد تخمهايي كه هر حشره ماده ميگذارد. بين 50 تا 350 عدد متغير است و عوامل مختلفي از جمله ساختمان سطح برگ گياهان در ميزان كارآيي اين زنبورها فوقالعاده مؤثر است. اين زنبورها بر روي گياهاني كه سطح برگهايشان كركدار است از كارآيي خوبي برخوردار نيستند. در كشورهاي اروپايي و آمريكايي اين زنبورها به فراواني تكثير مي‌شوند و براي كنترل بيولوژيك مگسهاي سفيد يا سفيد بالك‌ها مورد استفاده قرار ميگيرند. در سال 1994 در سطحي حدود چهار هزار هكتار در كشورهاي آمريكايي و اروپايي از اين زنبورها براي كنترل بيولوژيك سفيد بالكها استفاده شد.
    از ديگر عوامل كنترل سفيد بالكها قارچهاي ورتيسيليوم لكانئي (Verticilium lecanii) و آشرسونيا آليروديس (Aschersonia aleyrodis) هستند. بعضي از فرآورده‌هاي قارچ ورتيسيليوم لكانئي مثل ورتالك (Vertalec) براي كنترل شتهها مورد استفاده قرار ميگيرد و فرآوردههاي ديگر آن مانند مايكوتال (Mycotal) براي كنترل سفيد بالكها بكار ميرود.
    قارچ آشرسونيا آليروديس در روي حشرات كامل و تخم‌هاي بميسيا تاباسي (Bemisia tabaci) و تريالئوروديس وپاراريوروم (Trialeurodes vaporariorum) عموماً ايجاد خسارت نميكند بلكه فقط مراحل پورگي اين آفات را مورد حمله قرار ميدهد. و در محيطهايي كه تخم اين قارچ پاشيده نشده است، نمي‌تواند گسترش پيدا كند. برخلاف قارچ ورتيسيليوم لكانئي كه ميتواند در سطح برگ گياهان گسترش يابد اين گونه نميتواند پراكنش خودش را افزايش بدهد.
    از ديگر دشمنان طبيعي سفيد بالكها ميتوان به كفشدوزكها اشاره نمود كه بعضي از گونه­هاي آن‌ها براي كنترل اين آفات مورد استفاده قرار گرفتهاند . از جمله گونه اين كفشدوزك­ها دلفاستوس پوسيلوس (Delphastus pusilus) است كه از دشمنان طبيعي مهم اين آفات بشمار ميرود.

    مبحث كنترل بيولوژيك كنههاي تارتن
    از كنههاي تارتن متعلق به خانواده تترانيكيده (Tetranychidae) گونه تترانيكوس اورتيكه (Tetranychus urticae) از مهم‌ترين آفات محصولات گلخانهاي است كه تخمهايش را در سطح گياهان قرار ميدهد و بعد از اينكه تخم‌ها تفريغ و پورهها خارج ميشوند با كليسرهايشان شروع به تغذيه از شيره گياهي ميكنند و در نتيجه به گياه خسارت وارد مي­كنند.
    يكي از مهم‌ترين دشمنان طبيعي اين كنهها فيتوزئولوس پرسيميليس (Phytoseiulus persimilis) است كه پرداتور (Predator) يا شكارگر بوده و براي كنترل بيولوژيك كنههاي تارتن در بسياري از نقاط دنيا مورد استفاده قرار گرفته است. در سال 1960 اين كنه را از روي يك محموله گل اركيده كه از شيلي به آلمان وارد شده بود شناسايي كردند. سپس به روشهاي تكثير انبوه آن مبادرت ورزيدند و سرانجام در سال 1994 در سطحي معادل حدود هشت هزار هكتار از اين كنه پرداتور براي كنترل كنههاي تارتن استفاده كردند. اين شكارگرها را ميتوان براحتي بر روي كنه تارتن و روي لوبيا پرورش داد.



  4. #4
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/07/06
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,834

    پیش فرض

    کنترل بيولوژيک مگس هاي مينور و پروانه‌ها
    * مگس‌هاي مينوز
    مگس‌هاي مينوز از جمله آفات مهم محصولات گلخانه‌اي و گياهاي زينتي هستند. مگس‌ها متعلق به خانواده آگرومايزيد (Agromyzidae) هستند.

    تعدادي از مهم‌ترين گونه‌هاي (Agromyzidae) عبارتند از :
    1)Liriomyza trifolii
    2)Liriomyza sativae
    3)Liriomyza bryoniae
    در ايران اين گونه‌ها جزء آفات مهم محصولات گلخانه‌اي و گياهان زينتي هستند. اين مگس‌ به طول حدود 2 تا 3 ميلي متر به رنگ سياه و داراي لکه‌هاي زرد رنگ در روي بدن‌شان هستند. حشرات کامل با فرو كردن تخم‌ريز خود به داخل بافت گياه از ترشحات گياهي تغذيه مي کنند. محل فرو کردن تخم‌ريز عموماً بصورت لکه‌هاي زرد رنگي در سطح برگ گياهان ديده مي‌شود.
    بعد از قرار گرفتن تخم در بافت گياهي، لارو خارج شده از بافت ايجاد گالري‌ها يا تونل‌هايي مارپيچ در سطح برگ گياهان مي‌کند. ضخامت اين گالري‌ها با افزايش اندازه لارو افزايش پيدا مي‌کند.
    از مهم‌ترين دشمنان طبيعي اين آفات، زنبورهاي پارازيتوئيد هستند که بصورت پارازيتوئيد داخلي يا ايندوپارازيتوئيد و پارازيتوئيد خارجي يا اِگزوپارازيتوئيد از لاروهاي اين آفات تغذيه مي‌کنند.
    از مهم‌ترين پارازيتوئيدها مي‌توان به گونه‌هايي مثل اپيوس پاليدوسOpius pallidus) ) و داکنوزا سيبريکا (Dacnusa sibrica) که پارازيتوئيد داخلي هستند و گونه ديگري بنام ديگليفوس ايسئا (Diglyphus isaea) که پارازيتوئيد خارجي است اشاره کرد.
    پارازيتوئيدهاي داخلي تخم‌شان را در داخل بدن لارو ميزبان قرار مي‌دهند و حشرات کامل از داخل شفيره ميزبان خارج مي شوند. بدين صورت كه مراحل رشد و نمو لارو پارازيتوئيد در داخل بدن لارو ميزبان طي مي‌شود و وقتي که آفت به مرحله شفيرگي رسيد ميزبان را مي‌کشد و از داخل شفيره ميزبان خارج مي‌شود.
    پارازيتوئيدهاي خارجي تخم‌شان را در مجاورت لارو ميزبان در داخل بافت گياه قرار مي‌دهند. ولي قبل از تخم‌گذاري تخم‌ريزشان را به داخل بدن لارو ميزبان فرو مي‌کنند و باعث فلج شدن او مي‌شوند، سپس تخم‌شان را در کنار بدن لارو ميزبان در داخل بافت گياه قرار مي‌دهند. بعد از مدت حدود 2 روز لارو خارج مي‌شود و چون لارو ميزبان فلج است، نمي‌تواند از محل تخم ميزبان دور شود و لارو پارازيتوئيد بعد از خروج از تخم شروع به تغذيه از لارو آفت مي‌کند.
    زنبورهاي واکتورايسبريکا وOpius pallidus) ) از خانواده براکونيده پارازيتوئيد خارجي هستند. اين زنبورها تخم‌هايشان را در داخل بدن لارو ميزبان که در داخل بافت گياهي است قرار مي‌دهند.

    با توجه با اينکه اين لاروها در داخل برگ هستند زنبورها چطور آن‌ها را پيدا مي کنند؟
    زنبورهاي پارازيتوئيد بوسيله‌ي اندام‌هاي حسي (شاخک‌ها و تخم‌ريز) ميزبان را پيدا مي‌كنند. تعدادي از طريق تخم‌ريز، و تعدادي از پارازيتوئيدها از طريق شاخک ميزبان را پيدا مي‌كنند. اين زنبورها از طريق شاخک که همانند رادار عمل مي‌کند در سطح برگ گياهان جستجو مي‌کنند و بافتي را كه داراي لارو است را مشخص كرده و سپس لارو ميزبان‌شان را پارازيته مي‌کنند.

    طول عمر حشرات کامل حدود دو هفته است و حدود 90 تخم را در طي اين مدت در داخل بدن لاروهاي ميزبان قرار مي‌دهند.
    نبور ديگري که بعنوان دشمن طبيعي مهم اين گروه از آفات مطرح است ديگليفوس ايسئا (Diglyphus isaea) است که يك پارازيتوئيد خارجي مي‌باشد که تخم خودش را در مجاورت لارو ميزبان قرار مي‌دهد. بعد از حدود دو روز تخم تفريغ مي‌شود و در مدت حدود 6 روز مراحل لاروي اين زنبور کامل مي‌شود و دوره شفيرگي آن حدود 9 روز طول مي‌كشد، سپس برگ گياه را سوراخ كرده و از آن خارج مي‌شود.
    بطور کلي در سال‌هاي اخير توجه زيادي به کنترل بيولوژيک مگس‌هاي مينوز خانواده‌هاي آگرومايزيده Agromyzidae)) شده است. مخصوصاً در کشورهاي اروپايي که آفات محصولات گلخانه‌اي را با فرآورده‌هاي بيولوژيک کنترل مي‌کنند. اين آفات را در سال‌هاي اخير بوسيله دشمنان طبيعي تحت کنترل در آورده‌اند. البته توليد دشمنان طبيعي اين گروه از آفات نسبتاً مشکل است و هزينه بيشتري در مقايسه با توليد دشمنان طبيعي، آفاتي مثل کنه دو نقطه‌اي و سفيد بالک‌ها دارد.
    * پروانه‌ها
    گروه ديگري از آفاتي که گاهي بعنوان آفات مهم در گلخانه‌ها و بر روي محصولات زينتي جلوه‌گر مي‌شوند پروانه‌ها هستند. مخصوصاً تعدادي از گونه‌هاي پروانه‌هاي خانواده نوکتوئيده (Noctuidae). از گونه‌هاي مهم اين خانواده مي‌توان به گونه‌هايي مثل مامسترا براسيکه (Mamestra braccicae)، اوتوگرافا گاما (Autographa gamma)، نوکتوا پرونوبا (Noctua pronuba) و گونه‌هاي ديگري مثل اسپودوپترا ليتراليس Spodoptera lituralis)) و هلييونتيس آرميژرا (Helionthis armigera) اشاره كرد. اين پروانه‌ها مثل بسياري ديگر از پروانه‌ها، تخم‌شان را روي برگ گياهان قرار مي‌دهند، و بعد از اينکه لارو خارج مي‌شود بوسيله قطعات دهاني سائيده شروع به تغذيه از برگ و ساير قسمت‌هاي گياه مي‌کنند. بعد از تكميل دوره لاروي در داخل خاک تبديل به شفيره مي‌شوند.
    براي کنترل بيولوژيک پروانه‌ها عموماً از باکتري‌ها استفاده مي‌شود. در اين بين باکتري باسيلوس تورنژنسيس (Bacillus thuringiensis) مهم‌ترين نقش را در کنترل بيولوژيک پروانه‌ها دارد.
    فرآورده‌هاي مختلفي از اين باکتري توليد شده که هر يک بر روي گروه‌هاي مختلفي از حشرات مؤثر واقع شده‌اند. حشرات و از جمله لارو پروانه‌ها وقتي که توکسين‌هاي اين باکتري را مورد تغذيه قرار مي‌دهند قطعات دهاني و نيز دستگاه گوارش آن‌ها را فلج مي‌كنند و باکتري در مدت حدود 48 ساعت ميزبانش (پروانه‌) را از بين مي‌برد.
    هم‌چنين گروه‌هاي ديگري از اين باکتري وجود دارند که براي کنترل گروه‌هاي ديگري از حشرات مورد استفاده قرار مي‌گيرند.

    توليد اين باکتري‌ها به چه صورت انجام مي‌شود؟
    باکتري‌ها عموماً براحتي در محيط‌هاي کشت تخميري پرورش داده مي‌شوند و در جمعيت‌هاي انبوه براي کنترل آفات مختلف مورد استفاده قرار مي‌گيرند.
    اگر خود باکتري براي کنترل بيولوژيک مورد استفاده قرار گيرد بعنوان يک خطر بالقوه محسوب مي‌شود زيرا مي‌تواند انواع حشرات اعم از حشرات مضر يا مفيد را از بين ببرد.



  5. #5
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/07/06
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,834

    پیش فرض

    تکثير و رها سازي دشمنان طبيعي
    مقدمه :
    مراحل تكثير و رهاسازي دشمنان طبيعي در مواردي انجام مي‌شود كه
    - دشمن طبيعي وجود نداشته باشد؛
    - جمعيت آن‌ها كم باشد؛
    - ظهور آن‌ها با تاخير صورت گيرد.

    تکثير و رها سازي دشمنان طبيعي در شرايطي انجام مي‌شود که استقرار دائمي دشمن طبيعي امکان‌پذير نيست و بهترين شاخص اين موضوع شرايط گلخانه‌اي است. در گلخانه‌ها بعد از برداشت محصول، گياه به همراه آفت و دشمنان طبيعي خود، از گلخانه خارج مي شود. در فصل بعد که گياه ديگري کشت مي‌شود نيازمند رهاسازي دوباره دشمنان طبيعي است.

    * پرورش و تکثير دشمنان طبيعي
    پرورش و تکثير دشمنان طبيعي شامل مراحل مختلفي است:
    انتخاب دشمن طبيعي؛ دشمنان طبيعي از نظر توانايي كنترل با هم متفاوتند كه اين تفاوت به دليل اختلاف در خصوصيات زيستي آن‌ها است. از جمله اين خصوصيات مي‌توان به قدرت باروري، قدرت جستجو و فاکتورهاي ديگر نيز اشاره كرد.
    1) کيفيت دشمنان طبيعي؛ دشمنان طبيعي مورد استفاده براي تکثير و رهاسازي بايد عاري از بيماري و هيپرپارازيتوئيدها باشند. دشمن طبيعي انتخاب شده براي تكثير بايد داراي كيفيت مناسب باشد. جمعيت موسس انتخاب شده، براي برنامه تکثير بايد يک جمعيت سالم و قوي باشد هم‌چنين حفظ کيفيت دشمنان طبيعي در طي ساليان متمادي نيز از اهميت فوق‌العاده زيادي برخوردار است. زيرا ورود دشمنان طبيعي به محيط بسته در واقع جمعيت آن‌ها را از يک جمعيت باز به يک جمعيت بسته تبديل مي‌كند كه با گذشت چند سال احتمال كاهش تنوع ژنتيكي و هم چنين زوال ژنتيكي وجود دارد. به همين دليل القا ژن به داخل جمعيت بصورت مرتب ضروري مي‌نمايد.
    چگونگي القا ژن: معمولاً در برنامه‌هاي تکثير بطور مرتب از جمعيت‌هاي وحشي گونه، به جمعيت‌هاي پرورشي اضافه مي‌شود تا از کاهش تنوع ژنتيکي جلوگيري شود.
    2) هزينه پرورش دشمنان طبيعي؛ براي موفقيت و توسعه كنترل بيولوژيك بايد دشمنان طبيعي پرورش داده شده قدرت رقابت اقتصادي با ساير روش‌هاي كنترل آفات بويژه مبارزه شيميايي را داشته باشند.
    تعدادي از دشمنان طبيعي براحتي بر روي ميزبان طبيعي خود پرورش داده مي‌شوند. براي مثال کنه فيتوزيولوس پرسيميلس (Phytoseiulus persimilis) براحتي بر روي تترا نيکوسلتيکه و گياه لوبيا پرورش داده مي‌شود. نمونه ديگر انکارسيا فورموزا (Encarsia formosa) است که بر روي (Trialearodes vaporariorum) به سادگي تکثير مي‌يابد.
    ولي در مورد بعضي از دشمنان طبيعي سيستم‌هاي طبيعي خيلي پر هزينه هستند. در سال‌هاي اخير توجه زيادي به پرورش دشمنان طبيعي آفات گلخانه‌اي بر روي ميزبان‌هاي مصنوعي انجام گرفته است. البته زماني خواهد رسيد كه مبارزه بيولوژيک با مبارزه شيميايي رقابت کند. کنترل بيولوژيک سه نوع مختلف دارد. در کنترل بيولوژيک کلاسيک يک دشمن طبيعي را در منطقه‌اي رهاسازي مي‌كنند كه براي هميشه مستقر مي‌شود و جمعيت آفت را تحت کنترل در مي‌آورد .در اين مورد هزينه خيلي ناچيز است اما سود بالايي دارد. به اين صورت كه هزينه روش‌هاي کنترل بيولوژيک حدود يک پنجاهم مبارزه شيميايي درمي‌آيد.
    3) ذخيره سازي و حمل و نقل دشمنان طبيعي؛ دشمنان طبيعي فقط در چند ماه از سال خريدار دارند. در حاليكه در طول سال بايد جريان توليد دشمنان طبيعي حفظ شود. زماني كه تقاضا براي دشمن طبيعي وجود ندارد بايد دشمن طبيعي را ذخيره نمود.
    در مورد بعضي از دشمنان طبيعي بررسي‌هايي تاكنون انجام شده. مثلاً در مورد پشه آفيدولتوس آفيدوميزا (Aphidoletes aphidomyza) ثابت شده است که در دماي حدود يک درجه سانتي‌گراد تا مدت دو ماه حفظ مي‌شود. هم‌چنين بال توري معمولي کريزوپرلا کارنئا (Chrysoperla carnea)، که براي کنترل بيولوژيک شته‌ها مورد استفاده قرار مي گيرد، را مي‌توان حدود 31 هفته ذخيره سازي كرد.

    4) روش‌هاي کاربرد دشمنان طبيعي؛ زمان و نحوه‌ي رهاسازي دشمنان طبيعي در كارآيي و موفقيت آن‌ها بسيار موثر است.
    روش‌هاي کاربرد در مورد گونه‌هاي مختلف دشمنان طبيعي بسيار متفاوت است. بعنوان مثال زنبور انکار سيافورموزا را بر روي کارت‌هايي مي‌چسبانند. بر روي هر کارت تعداد زيادي از شفيره‌هاي آفت وجود دارد که پارازتيه است و داخل گلخانه‌ها به نهال‌ها و گياهان زينتي آويزان مي‌کنند. زنبورهاي پارازيتوئيد که خارج مي‌شوند شروع به پارازتيه کردن ميزبان خودشان مي‌کنند. در صورتيكه بعضي از دشمنان طبيعي بوسيله هواپيما رهاسازي مي‌شوند.
    5) ارزيابي فرآورده بيولوژيک يا دشمنان طبيعي؛ براي اطمينان از كاهش جمعيت آفت به پايين‌تر از سطح زيان اقتصادي ارزيابي دشمنان طبيعي ضروري است. اين ارزيابي مي‌تواند از طريق مقايسه ميزان پارازيتيسم در شرايطي که دشمن طبيعي را رهاسازي کرديم، با شرايطي که دشمن طبيعي وجود ندارد، انجام شود. از طريق مقايسه ميزان پارازيتيسم مي‌توان ميزان کارآيي دشمن طبيعي را سنجيد. هم‌چنين از طريق شمارش تعداد آفات در يک واحد سطح معين، در محلي که دشمن طبيعي استفاده شده و در محلي که دشمن طبيعي وجود ندارد نيز اين كار ميسر مي‌شود.
    بي‌خطر بودن دشمنان طبيعي، دشمنان طبيعي رهاسازي شده بايد ساير موجودات مفيد را مورد حمله قرار ندهند.


کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •