مزرعهای جهانی به نام برزیل

دانش - با استفاده از نور خورشید، آب و زمین کافی؛ برزیل در تولید غذا و صادرات آن به سرعت از دیگر کشورها پیشی میگیرد. ولی آیا این کشور میتواند بدون تخریب آمازون به افزایش تولید محصولات کشاورزی خود ادامه دهد؟
مجید جویا: ماتیوس باتیستلا یک گیاهخوار بود، ولی غذاهای برزیلی مقاومت او را درهم شکست. در هنگام نهار، تقریبا تمام رستورانها یک ظرف کلاسیک برگه نازک گوشت گاو به همراه سالاد، برنج و لوبیا، عرضه میکنند که با یک بشقاب آرد پخته به نام فاروفا سرو میشود. قصابیهای سنتی و سوپرمارکتهای شهری، گوشت گاو را در هر اندازهای که تصور کنید عرضه میکنند.
باتیستلا میگوید: «گوشت همه جا هست و خیلی هم ارزان است. چند وقتی است که من همیشه گوشت میخورم». او یک مرکز پژوهشی نظارت ماهوارهای را در شهر جنوبی کامپیناس برای Embrapa، بازوی پژوهشی وزارت کشاورزی برزیل اداره میکند.
البته باید همین ابتدا گفت که این، بهترین کاری نیست که بتوان در کشوری انجام داد که نرخ دامهایش معمولا با تخریب جنگلهای آمازون نسبت مستقیم دارد. باتیستلا حتی یک عکس ماهوارهای بر دیوار دفترش آویخته که بزرگترین جنگل حارهای جهان را از سمت جنوب در محاصره زمینهای کشاورزی نشان میدهد. با این وجود، دنیا هم مانند باتیستلا هر روز علاقه بیشتری به گوشت گاو پیدا میکند.
این گوشت بالاخره باید از جایی تامین شود و خواه ناخواه، سهم برزیل در تامین آن هر روز بیشتر میشود. به گزارش نیچر، این غول در حال رشد کشاورزی صادرات گوشت گاو خود را در دهه گذشته 4 برابر کرده، بهطوریکه در سال 2003 با پشتسر گذاشتن استرالیا به بزرگترین صادرکننده جهان تبدیل شد. به پیشبینی فائو، محصولات کشاورزی برزیل در دهه آینده بیش از هر کشور دیگری رشد خواهد کرد و تا سال 2019 با رشدی 40 درصدی مواجه خواهد شد.

زمانی بود که این ارقام به معنای نابودی آمازون بود. در گذشته، هنگامی که تقاضا برای محصولاتی مانند گوشت، ذرت و سویا بالا میرفت، تعداد درختان کاهش مییافت. ولی در سالهای اخیر عکس این روند اتفاق افتاده است. به رغم افزایش محصولات و افزایش یکنواخت قیمت آنها از زمان بحران جهانی غذا در سالهای 08- 2007، جنگلزدایی آمازون به کمترین میزان خود در سالیان اخیر رسیده، تا حدی که به 75٪ کمتر از بیشینه خود در سال 2004 رسیده و برخی حتی انتظار دارند که در سال جاری اوضاع از این هم بهتر شود.
واضح است که در پنج سال گذشته الگوهای توسعه تغییر یافتهاند، بهطوریکه دیگر ارتباط مستقیمی بین غذا و جنگلزدایی وجود ندارد.
برزیل این موفقیت را از طریق سیاستگذاری، ارتقای دانش کشاورزی، اجرای بهتر قوانین زیستمحیطی و فشار مصرفکنندگان به دست آورده است. ولی این کشور هنوز با چالشهای بزرگی در افزایش تولید غذا روبرو است. کشاکشها بر سر سیاستهای استفاده از زمین زیادند، و تغییرات آبوهوایی نیز بخشی از مزارع مهم را از بین میبرند.
مزارع سویا
ظهور برزیل به عنوان یک غول کشاورزی با سویا شروع شد، بزرگترین محصول کشاورزی این کشور که در سال 2008 ارزشی معادل 17 میلیارد دلار داشت. در دهه 1960، سویا فقط محدود به جنوب برزیل بود، ولی از آن زمان تولیدکنندگان گونههایی را تولید کردند که در سراسر کشور رشد میکنند. دانشمندان کشاورزی خاکهای اسیدی صحراهای برزیل را با استفاده از سنگ آهک و دیگر مواد غذایی به خاک مولد تبدیل کردند و هزینه کود را نیز با خلق روشهایی برای تلقیح بذر با باکتری ریزوبیا کاهش دادند. اکنون کشاورزان برزیلی در حال رقابت با امریکاییها برای رسیدن به رتبه اول تولید سویا هستند.

بعد از یک تاخیر طولانی، برزیل به سراغ محصولات تراریخته ژنتیکی هم رفته است. در سال 1998 کمیسیون فدرال اولین سویای ژنتیکی را تایید کرد، ولی اندکی بعد، دادگاهی در برزیل رای به توقف استفاده از لوبیای مقاوم در برابر علف کشهای شرکت مونسانتوی امریکا داد و آن را «هیولای خارجی» نامید! البته کشاورزان برزیلی آن را به طور غیرقانونی از آرژانتین وارد کردند و نام اسطوره فوتبال آرژانتین، دیگو مارادونا را بر آن نهادند.
کشت سویای قاچاق مارادونا چنان گسترش یافت که در سال 2003، رئیس جمهور برزیل با امضای قانونی، واردات آن را مجاز اعلام کرد. دو سال بعد کنگره برزیل یک قانون ایمنی زیستی را تصویب کرد تا فرایند تایید محصولات تراریخته ژنتیکی را ضابطهمند کند.
برزیل هماکنون بیش از 21 گونه محصول تراریخته ژنتیکی تاییدشده دارد و بعد از ایالات متحده دومین کشور به لحاظ زمین زیر کشت این محصولات است. سویای تراریخته ژنتیکی 70 درصد بازار سویای برزیل را در سال جاری به خود اختصاص داده و تا سال 2011 میتواند به 75 درصد برسد.
والتر کولی, زیستشیمیدانی که فوریه / بهمن گذشته از ریاست این کمیسیون استعفا کرد، می گوید: «من چهار سال جهنمی را در آنجا سپری کردم، ولی باور دارم که در آینده مشخص خواهد شد که چه کارهای مهمی را برای برزیلیها انجام دادیم». او در جریان اهدای مجوز به محصولات ژنتیکی، مسائل ایدئولوژیک را به کلی نادیده گرفته و تنها بر سوالهای فنی در مورد ایمنی عمومی و زیستمحیطی تمرکز کرده بود، روشی که با تایید ضمنی دولت داسیلوا هم همراه بود.
برزیل در حال حاضر متکی به محصولات تراریخته ژنتیکی وارداتی است، ولی در سال جاری کمیسیون امنیت زیستی، اولین بذر تراریخته ژنتیکی سویای تولید شده توسط دانشمندان برزیلی (البته با کمک BASF، غول آلمانی صنایع شیمیایی) را تایید کرد. برای الیبیو رچ، مدیر این پروژه در مرکز زیستفناوری و منابع ژنتیک امبراپا، این کار نشاندهنده تواناییهای دانشمندان برزیلی در زیستفناوری و مدلی از نحوه همکاری پژوهشگران دولتی امبراپا با بخش خصوصی است. او میگوید: «برای این که بتوانیم اطمینان حاصل کنیم که تا سال 2050 میتوانیم تولید غذا را در زمین به دو برابر میزان کنونی افزایش دهیم، همه باید با هم کار کنیم، و برزیل در این میان نقش مهمی را ایفا میکند».
در حال حاضر، محصولات تراریخته ژنتیکی در برزیل و دیگر نقاط زمین به کشاورزان کمک میکنند تا با علفهای هرز و حشرات مقابله کنند، ولی مستقیما میزان غذای تولید شده در هر مزرعه را افزایش نمیدهند. امبراپا بر روی روشهای جدیدی کار میکند که شاید روزی منتهی به محصولاتی مغذیتر و پرمحصولتر شوند.
دیار فراوانی
گونههای پرمحصولتر در نهایت فشار بر جنگلهای پرباران را کمتر میکنند، جنگلهایی که به طور گستردهای پاکسازی میشوند تا زمینهای کشاورزی به جایشان بنشینند. ولی برزیل با تلاش برای استفاده بهتر از زمینهای پاکسازی شده، از شتاب جنگلزدایی کاسته است. تولید کنندگان سویا تحت فشار مصرفکنندگان و فعالانی مانند صلح سبز، اولین کسانی بودند که متعهد به حفاظت از آمازون شدند. امسال نیز کشتارگاههای بزرگ گاو به آنها پیوستهاند، عدم استفاده این تولیدکنندگان از زمینهای جنگلزدایی شده در سالهای اخیر با استفاده از ماهواره کنترل میشود.

برای افزایش تولید بدون جنگلزدایی، پژوهشگران برزیلی باید بر استفاده از زمین نظارت داشته باشند. پاولو آدریو که کمپین آمازون را در صلح سبز مدیریت میکند، با صنایع همکاری میکند تا تصاویر ماهوارهای را تحلیل کند. این نهاد همچنین پروازهای نظارتی بر فراز مناطق مشکوک را هم هدایت میکند.
گروه باتیستلا در امبراپا، در چند تحقیق دادههای ماهوارهای در ارتباط با استفاده از زمین را بررسی میکند. در یکی، پژوهشگران در حال طراحی راههایی برای ارزیابی فعالیت فتوسنتز و تعیین مقدار محصول کاشت و برداشت شده در هر سال هستند. هدف تشخیص سادهتر زمینهای کشاورزی کنونی است تا بتوان سیاستگذاری بهتری برای افزایش محصول کشاورزی انجام داد.
بزرگترین پتانسیل برای افزایش محصول تاکنون چراگاهها بودهاند که در برزیل بیش از 200 میلیون هکتار از آنها وجود دارد؛ (تقریبا یک چهارم سطح کشور که سه برابر کل مساحت فرانسه است!). دامداران برزیلی به طور متوسط یک گاو در هر هکتار دارند، اما خیلی از چراگاهها میتوانند با مدیریتی خوب و تولید بهتر علف، جوابگوی سه، چهار یا حتی پنج گاو در هر هکتار باشند. وضعیت در حال بهبود است. در دهه گذشته، چراگاههای آمازون 30 درصد رشد داشتند در حالی که میزان دام در آنها 80 درصد بیشتر شده است.

لوئیس بوریوتی، مدلساز کشاورزی در امبراپا، پژوهشی را هدایت کرده که هرچند هنوز منتشر نشده، اما ادعا میکند که برزیل باید در 20 سال آینده میزان دام در هکتار را به دو برابر افزایش دهد تا برای پاسخگویی به نیاز غذایی آن روز مجبور به جنگلزدایی نباشد. کاری که به لحاظ فنی بدون قطع حتی یک درخت به راحتی قابل انجام است.
به عنوان بخشی از یک تلاش گستردهتر برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و افزایش محصول، دولت برزیل برنامهای 2 میلیارد دلاری را آغاز کرده که در دهه آینده بیش از 15 میلیون هکتار از مراتع تحلیل رفته را بهبود بخشد.
آینده پرخطر
دولت برزیل همچنین امیدوار است که تولید را با کمک به کشاورزان برای تهیه بهترین بذر ممکن بهبود بخشد. در سال 1996، امبراپا شروع به تهیه نقشههای آبوهوایی برای بسیاری از محصولات کلیدی کرد تا اطمینان حاصل کند که وامهای دولتی بر روی زمینهای نامناسب هدر نمیروند. این نقشهها در هر ایالت برای هر محصول تهیه میشوند و عواملی مانند توپوگرافی، خاک، آبوهوا و الگوهای فصلی را در بر میگیرند. هنگامی که کشاورزان تقاضای وام میکنند، بانکها موقعیت محل را بررسی میکنند و میتوانند تشخیص دهند که دقیقا کشت چه نوع محصولی در هر روز از سال در آنجا مجاز است.
به گفته ادواردو اسد، از پژوهشگران مرکز دادههای کشاورزی امبراپا، این سیستم اکنون اکثر محصولات را پوشش میدهد. «فکر میکنیم که میتوانیم تولید را با منطقه بندی آبوهوایی تا 20 درصد افزایش دهیم».
منطقهبندیها به دلیل تغییرات آبوهوایی در حال تغییرند. اسد و هیلتون پینتو از UNICAMP که با او کار میکند، اکنون تلاش دارند تا تاثیر گرمایش جهانی را بر این مناطق در دهههای پیش رو تعیین کنند. طبق برآورد آنها، با توجه به گرمایش هوا خسارات سالانه کشاورزی تا سال 2020 از 4 میلیارد دلار در سال بیشتر خواهد شد. بیش از نیمی از این تلفات مربوط به سویا است و تنها برنده، نیشکر است که پیشبینی میشود محصول آن به بیش از دوبرابر افزایش یابد.
آبوهوا تنها یکی از چالشهای پیش روی برزیل در تلاش برای توسعه و نوسازی سیستم کشاورزی این کشور است. شرکتهای بزرگ هماکنون در کلاس جهانی کار میکنند، اما خیلی از کشاورزان کشور در مناطق دورافتاده روستایی به شدت فقیرند و از تجهیزات و بذرهای قرن نوزدهمی استفاده میکنند. بنابراین بهبود کشاورزی روستایی نیاز به گسترش دسترسی به دادهها و کاهش بیعدالتی اجتماعی دارد.
این کار نیاز به تغییر نگرش نیز دارد. به رغم اینکه پژوهشگران سیاستهای رشد قابل قبول را پذیرفتهاند، خیلی از دامداران و کشاورزان هنوز به این روند نپیوستهاند.
با این حال جامعه پژوهشی نشان داده که برزیل میتواند به سرعت رشد کند. باتیستلا میگوید: «20 سال پیش، ما تنها به توسعه جبهه و تکمحصولیها فکر میکردیم. اکنون تمام چیزی که پژوهشگران کشاورزی به آن فکر میکنند تقویت، آیش، کشاورزی بدون افزایش زمین و جنگلبانی کشاورزی است».
به عبارت دیگر، آنها به راههایی برای تغذبه جهان بدون تخریب جنگلها میاندیشند