-
مدیر بازنشسته
راهكارهایی برای تسلط بر اعصاب و افزایش اعتماد بهنفس
بر اعصاب خود مسلط شوید، جنبههای منفی زندگیتان را كنار بگذارید و به اعتماد بهنفس تازه برسید. اما عمیقاً در باطن شما شك و تردیدی وجود دارد. احساسی كه موجب ناكام گذاشتن تصمیمات برای ایجاد تغییرات میشود. اما میتواند بدینگونه نباشد. اگر خیلی مایل هستید میتوانید تغییر كنید؛ تنها چیزی كه به آن نیاز دارید علاقه و كمی راهنمایی و تشویق برای ایجاد انگیزه و حركت است.
تا حالا چند بار شده كه شما كتابی را از روی قفسه برداشته و خواندهاید؟ چگونه، حتی به بهای قیمت پشت جلد «این كتاب میتواند باعث تغییر مسلم در زندگی شما شود...!» امكان دارد یكی دوتا از این كتابها را خریده و خوانده باشید و شاید از آنها بهره برده باشید.
هر چند، افراد بسیاری معتقدند كه اثرات مثبت این كتابها با انگیزه زودگذر است و پیام آن به زودی به فراموشی سپرده میشود.اما چرا باید این طور باشد؟ چرا، زمانی كه میخواهیم با جدیت تصمیمات تازه خود را دنبال كنیم و آن قدر مشتاق هستیم، باید مرتباً شكست بخوریم؟
علت آن است كه ما آنچه را كه میخوانیم و یا میشنویم برای خود به كار نمیگیریم و باور نداریم كه این پیام مشخصاً برای ما هم گفته شده، در نتیجه با تلاش نه چندان جدی و با بیمیلی آنها را دنبال میكنیم.
از كجا شروع میكنید؟ خوب، اكنون كه این مطالب را میخوانید، مهمترین قدم اول را برداشتهاید، حالا قبل از آن كه ادامه دهید چند لحظهای مكث كنید و از خودتان بپرسید، آیا من از شرایطی كه در آن قرار گرفتهام، راضی هستم؟ آیا در زندگیم چیزی وجود دارد كه خواستار تغییر آن باشم؟
اگر پاسخ شما به سؤال اول «خیر» و سؤال دوم «بله» است پس ادامه این مطلب را بخوانید. هیچ وقت دیر نیست
تصمیمات جدید حتماً نباید در اولین روز سال آغاز شود؛ هر روز تازهای میتواند با تصمیمات جدیدی همراه باشد. خیلی از ما تمایل ذاتی داریم وقتی كه متوجه یك نقص و كمبود در خودمان میشویم یا فرصتی را از دست میدهیم، زود تصمیم میگیریم. اما اغلب در این برآوردها شتابزده عمل میكنیم زیرا هیچوقت برای تغییر دیر نیست. بنابراین، پذیرای این اعتقاد باشید كه میتوانید تغییر كنید و در مسیر تبدیل به شخصی شاداب و آرامتر همراه با زندگی بهتر، باشید.
اعتماد بهنفس
چگونه میتوانید چیزی به این اندازه پیچیده و مبهم را تعریف كنید؟ خوب، با چیره شدن بر اعصاب. «اعتقاد» میتواند به عنوان اعتقاد بهنفس یا شاید درستتر آن، اعتماد بهنفس تعریف شود. اعتماد به نفس چیزی نیست كه با آن متولد شده باشید مانند موی قهوهای با چشمان آبی.
این حقیقت كه فاقد یا دارای اعتماد بهنفس هستید، محصول شرایط فعلی در ذهن شما است . رسیدن به اعتمادبهنفس موفقیت بزرگی است اما، مسلماً اگر واقعاً خواستار آن باشید، در شما وجود دارد.
چرا اصولاً ما از اول با كمبود اعتماد بهنفس روبهرو هستیم؟ چرا ما به توانایی خود در رسیدن به موفقیت شك و تردید داریم؟ برای بسیاری از ما از دست دادن ایمان به خود اغلب در رقابت و در زمانهای نامطلوب در محیط اطراف ما بوجود میآید، یعنی توسط ترسها و نگرشهای منفی جوراجور احاطه میشویم، از جمله:
1 - ترس از عدم پذیرش
2 - ترس از شكست
3 - ترس از دیگران
4 - ترس از عدم توانایی در دستیابی موقعیت
5 - كمبود اعتماد بهنفس
با ترسهای خود مقابله كنید
با نگاه كردن به فهرست فوق اغلب ما موافقیم كه آن احساسات همگی اساساً نامعقول هستند، از این رو باید دانست كه اگر در برابر ترسهایتان ایستادگی كنید كه كاری كاملاً عاقلانه است، میتوانید بر آنها غلبه كنید. برای رسیدن به این مرحله، اولین كاری كه باید انجام دهید این است كه با چیزهایی كه از آن میترسید روبهرو شوید.
بهعنوان تمرین اول فهرستی از چیزهایی كه از آن ترس و وحشت دارید تهیه كنید، از تمامی چیزهایی كه موجب كمتر یا بیشتر شدن ترس میشود، چه فیزیكی باشد مثل عنكبوت، یا از نوع روانی باشد مثل صحبت كردن در جمع استفاده كنید و زمانی كه این كار را انجام دادید، فهرست را مرور كرده و جلوی هر كدام بنویسید چه شد كه دچار آن ترس بهخصوص شدید.
حالا، فهرستتان را همراه با اعتراف در مورد ترسها و علت ترس از آنها به زبان خودتان، مشاهده كنید (شاید غیرمنطقی بودن آنها آشكار شود). در شرایطی هستید كه میتوانید آنها را به عنوان عوامل منفی در زندگیتان كنار بگذارید.
ترسها را از ذهن خود بیرون كنید
- در اتاقی آرام راحت استراحت كنید، چه نشسته یا ایستاده، چشمانتان را ببندید و ذهن خود را مانند ضبط ویدئو تصور كنید.
- در برنامه ویدئویی ذهن شما، یكییكی، روی نوارهای جداگانه ترسهای شما به تصویر كشیده میشوند.
- بعد از گذاشتن هر كدام از نوارها، آنها را عقب برده و از ذهن خود پاك كنید. سپس همان نوار را دوباره بگذارید و اگر اولین بار پاك نشده بود دوباره آن عمل را تكرار كرده تا نوار خالی شود.
شاید این برای شما غیرعادی بهنظر برسد و تردید كنید، اما موقتاً بیاعتقادی خود را كنار بگذارید. متوجه میشوید كه مطمئناً یكی از مؤثرترین روشها، مقابله با عواملی است كه شما را ناراحت میكنند.
شاید علتهای روانی نیز برای ترس و اضطراب شما وجود داشته باشد، مانند كسانی كه قربانیان حادثه تصادف بودهاند. این را «اختلالات استرسی بعد از تنش» مینامند. اگر احساس میكنید از این موقعیت رنج میبرید باید با پزشك مشورت كنید.
استراحت
چند دقیقهای قدم زدن در روز برای آرامش میتواند تغییر بسزایی روی فرد برای جلوگیری از استرس و اضطراب داشته باشد. یك فعالیت ساده وجود دارد كه میتواند هنگام استرس در دادن آرامش به شما كمك كند.
- محلی آرام پیدا كنید كه به شما تمركز اعصاب دهد.
- از پای خود شروع كرده و هر لحظه توجه خود را روی قسمتهای مختلف بدن خود متمركز كنید. عضلات را كشیده، چند ثانیه نگه دارید سپس رها كنید.
- همانطور كه عضلات خود را استراحت میدهید، در ذهن خود تجسم كنید كه فشار عصبی از شما خارج میشود. بدنتان را از روی انگشتان پا تا ماهیچه ساق پا، ران، باسن، شكم، شانه، گردن، آرنج و دستهایتان بلند كنید.
- این عمل را با شل كردن ماهیچههای اطراف دهان و چشمهایتان تكمیل كنید.
استراحت مهارتی است كه برای مؤثر واقع شدن نیازمند تمرین مداوم است. اگر آن را جدی بگیرید سرانجام ناخودآگاه در زمانهای استرس متوجه واكنش این استراحت خواهید شد. بنابراین سعی كنید و چند دقیقهای را در روز به آن اختصاص دهید؛ با این عمل وقتتان را هدر ندادهاید.
مشكلات خود را از ریشه حل كنید
از بین بردن ترسهای موجود یعنی سختترین نیمه مبارزه را پیروز شدن.
به هر حال زمانی میتوانید در این نبرد برنده بیرون بیایید كه اطمینان داشته باشید میتوانید در برابر مشكلات احتمالی یا در حال وقوع آینده ایستادگی كنید.پس بیایید ببینیم چگونه میتوانیم این مشكلات را از ریشه برطرف كنیم.
مشكلات خود را مشخص كنید
شاید از بعضی چیزها كه در مورد آنها ناراحت میشوید، متوجه شده باشید كه نیاز دارید اقدامی انجام دهید، مثلاً نسبت به چیزهای اطرافتان كمتر حساس باشید یا شاید یك زندگی سالمتر را در پیش بگیرید. با این وجود، خیلی از خودداوریها درونی هستند (مثلاً دریافت شده ولی الزاماً براساس واقعیت نبوده)، همچون احساسات منفی راجع به ظاهر افراد، و اینها اغلب میتواند با برداشتن قدمهای مثبت كنار گذاشته شوند. با تغییر نگرش خود به كل جهان میتوانید این كار را انجام دهید، به بیان سادهتر، الزاماً باید كنترل زندگیتان را در دست بگیرید.
كنترل را در اختیار بگیرید
برای در دست گرفتن كنترل نیازمندیم كه ذهنمان را به بیرون گسترش دهیم. خیلی مواقع ذهن انسان میتواند مانع رشد احساسات و عواطفمان شود؛ شاید شما هم به این حقیقت دست یافتهاید اما برای انجام هر كاری در مورد آن ناتوان بودهاید. بنابراین، چگونه میتوانیم از این سه بگریزیم؟ چگونه عواطف خود را نشان دهیم؟
تنها در صورتی میتوانیم از شناسایی تمایل خود رهایی پیدا كنیم كه مرتب فكرمان را به خود متمركز كنیم، درست مثل این كه شخصاً در معرض دید دیگران قرار گرفته بودهایم.
اگر راجع به آن فكر كنیم، میبینیم كه به نظر دیگران راجع به خود خیلی اهمیت میدهیم. تمایل داریم كه بپنداریم كه هر كاری كه انجام میدهیم یا میگوییم، زیر ذرهبین است، در حالی كه دیگران آن قدر مشغول زندگی روزمره خود هستند كه نمیرسند در كارهای ما دخالت كند.
ذهن خود را آسوده كنید
دیگر پیامدهای جانبی نشانههای مانع آن است كه بیش از آن كه ذهن را آسوده كند آن را مشغول میكند. این موجب میشود كه قسمتهای خالی ذهن ما با بسیاری از مشكلات بیاهمیتی انباشته شود كه ما رغبتی نداریم با آن روبهرو شویم. نتیجه آن است كه آن مسائل ناراحتكننده و بیاهمیت كه در ضمیر نیمههوشیار ما جمع شده به پیامهای بیجوابی میماند كه در محل نامههای رسیده تلنبار شده است.
همه میدانیم زمانی كه كارهای عقبافتاده وجود داشته باشد كه باید به آنها رسیدگی كرد چقدر رنجآور است؛ هر چه بیشتر آنها را رها میكنیم كمتر مایلیم كه خودمان را با آن درگیر كنیم.
بنابراین، اگر میتوانید یكی یا بیشتر از این خصوصیات را در خود شناسایی كنید متوجه میشوید كه زمانی بهتر از الان نیست كه شروع كنید و با آنها روبهرو شوید.
به كمك خودتان بیایید
برای ایجاد تغییر در خودتان جدی باشید، فقط خودتان میتوانید مسئول مؤثر و واقع شدن این تغییر باشید. باید بپذیرید زمانی كه به خط آخر میرسید هیچكس نمیتواند برای یاری كردن مفید واقع شود.
«اعصاب» بخش طبیعی از ساختار شیمیایی ما است، آنها یكی از بسیاری احساسات و عواطفی هستند كه نشان میدهند زندگی میكنیم و موجودات زندهای هستیم.
هیچ زمانی بهتر از الان نیست v به طور خلاصه، اگر نمیتوانید قبول كنید كه كمتر از آن چیزی كه میتوانید باشید هستید و احساس میكنید كه قادرید از زندگی بهتر استفاده كنید، پس الان عمل كنید. v در ابتدای این راهنما نوشتیم كه چقدر از برنامههای خودیاری نتوانستهاند موفق شوند زیرا قادر نبودهاند در خواننده نفوذ كنند و آنها را از آن بیتفاوتی در بیاورند.
اما الان، بیتفاوتی را از خود دور كنید. در ذهن داشته باشید كه هیچ وقت برای تغییر كردن دیر نیست. هر روز، فرصتی برای آغازی تازه است. هر روز كه از خواب بیدار میشوید فرصت دست شماست و خیلی هم مشكل نیست. سه كلمه این عمل را خلاصه میكند:
- انگیزه
- اعتقاد
- عمل
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن