بدون شک آينده جهان نيازمند استفاده روزافزون از زيست فناوري به عنوان يکي از هفت رشته کليدي جهان است.
در اين ميان استفاده از اين فناوري در دهه هاي گذشته منحصر به کشورهاي توسعه يافته نبوده و کشورهاي در حال توسعه هم نياز به استفاده از آن را احساس کرده و با سرمايه گذاري در اين بخش به دنبال دستيابي به آن بوده اند. ايران هم به عنوان يکي از کشورهاي در حال توسعه ، با توجه به پتانسيل هاي خود در دستيابي به فناوري زيستي در اين مسير گامهايي برداشته است ، اما جايگاه فعلي زيست فناوري در ايران با توجه به گذشت دو دهه از تولد آن و انتظاري که از آن مي رفته است ، نشان دهنده کمبودهايي است که در عرصه هاي مختلف رشد اين فناوري وجود دارد. اين در حالي است که نزديک بودن پايه هاي علمي اين فناوري به مرزهاي دانش و همچنين نياز به استفاده از آن در عرصه هاي مختلف با توجه به پتانسيل هاي بالقوه لزوم انجام تحقيقات در اين زمينه را به امري اجتناب ناپذير مبدل کرده است.
با توجه به اهميت موضوع از دکتر سيروس زينلي ، رئيس شبکه پزشکي مولکولي کشور از وضعيت زيست فناوري و محصولات آن پرسيديم.

در حال حاضر وضعيت زيست فناوري ما نسبت به کشورهاي ديگر چگونه است؟
به طور کلي سه اتفاق مهم در کشور ما به وقوع پيوست. يکي انقلاب که تمام ساختارها را دگرگون کرد و بسياري از دانشمندان ما به علل مختلف مهاجرت کردند و حتي دانشگاه هاي ما تا مدتها تعطيل بودند، دوم جنگ تحميلي که باعث شد تمام منابع کشور اعم از انساني ، مالي و... را به خود معطوف کند و ديگري تحريمي است که طي اين 30 سال بر ما اعمال شده است.
مجموعه اين اتفاقات نقاط مثبت و منفي بسياري براي ما داشته است. در اين ميان هر پديده و حرکت روبه پيشرفت در کشور ما با يک تاخير 10 ، 15 ساله صورت گرفته است و البته زيست فناوري يعني استفاده از موجودات زنده براي توليد محصولات مختلف دارويي ، غذايي ، صنعتي و... در کنار بالا بردن توان تحقيقاتي در دنيا بسيار سريع فراگير شد، چراکه مي توان از موجود زنده براي توليد بهينه استفاده کرد. اما در کشور ما خيلي دير اين علم را شروع کرديم. در واقع در سال 1974 ميلادي اولين کار مهندسي ژنتيک در دنيا مطرح شد و دهه 80 اوج حرکت در اين زمينه بود، در حالي که ما در اواخر دهه انقلاب کرديم و درست زماني که دنيا بسرعت به اين علم توجه مي کرد ما درگير جنگ بوديم و زماني که با آن آشنا شديم و حتي همين الان که نزديک 20 سال از جنگ گذشته است ، ما هنوز آن حرکتي را که بايد در اين زمينه داشته باشيم ، نداريم.
يکي از دلايل آن هم اين است که ما قوانين و مقررات حمايتي نداريم. هنوز مافياي دارو ترجيح مي دهد داروها را از خارج وارد کند و در بخشهاي ديگر مرتبط با محصولات زيست فناوري مقاومت هايي بوضوح ديده مي شوند. بنابراين در کشور ما حمايت قانوني و مالي از گسترش زيست فناوري بسيار بسيار کم است. سالهاي سال هم ساختار قانوني براي اين بحث نداشتيم و اگرچه شوراي عالي زيست فناوري ما نزديک به 5سال است که مصوب شده ، اما همين مصوبات هم مورد حمايت لازم قرار نمي گيرد. ما سند ملي ايمني زيستي مان مصوب هيات محترم دولت است در حالي که بودجه هاي عنوان شده در آن به هيچ وجه به اين بخش تزريق نشده است و مسلما با تامين بودجه ها به صورت قطره چکاني هرگز حرکتهاي بزرگ صورت نمي گيرد.
به عنوان مثال در قانون برنامه چهارم توسعه ادعا شده که مي بايد در پايان برنامه چهارم دو درصد بودجه ناخالص ملي صرف تحقيقات شود، ولي در حال حاضر کمتر از 0.5 درصد از اين درآمد براي اين منظور صرف مي شود و مسلما زيست فناوري هم بخشي از اين کل است.

ما فقط مشکلات مالي و اجرايي در مقوله زيست فناوري داريم يا از لحاظ علمي هم از کشورهاي ديگر عقب تر هستيم؟
مسلما از لحاظ علمي هم به دلايل مختلف عقب تر هستيم. وقتي پول داشته باشيم مي توانيم نيروهايمان را براي تحصيل به خارج از کشور بفرستيم. در حالي که وزارت بهداشت ترجيح مي دهد دانشجويي را براي ادامه تحصيل به خارج اعزام نکند. اين در حالي است که کشورهاي پيشرفته اي همچون ژاپن تعداد قابل توجهي از دانشجويان خود را براي ادامه تحصيل به دانشگاه هاي معتبر دنيا فرستاده است. در ضمن در حال حاضر يک محقق جوان ايراني اجازه فعاليت همزمان در مراکز خصوصي را ندارد؛ در حالي که در دنيا اگر يک محقق جذب بخشهاي خصوصي نشود بي عرضه تلقي مي شود. ما به طور کلي در اعزام و جذب نيرو و دانشجو مشکل داريم و البته يکي از علل بروز اين مشکل هم دولتي کار کردن است.

اما چرا بيشتر پيشرفت هاي ما در حوزه زيست فناوري به نظر مي رسد در بخش دارو و درمان بوده است؟
خوشبختانه در بخش بهداشت و بخصوص در دوره جديد توجهات مثبتي صورت گرفته است و در زمينه حمايت از توليد داروها روند رو به رشدي داشته ايم. ولي اگر يک گريز به بخش کشاورزي بزنيم ، بسياري از محصولات کشاوري که وارد کشور ما مي شوند تراريخت هستند و البته هيچ کس هم نسبت به ورود آنها اعتراضي نمي کند؛ اما برنج تراريخته ايراني مخالفان بسياري پيدا کرد که هيچ منطق علمي و مستندي براي اين مخالفت ندارند. براي کوربيولوژيک هم همين طور که با وجود نتايج فوق العاده و استقبال کشاورزان بازهم حتي از طرف وزارت جهاد کشاورزي مورد اعتراض قرار مي گيرد. بنابراين اگر يک عزم و اراده ملي وجود نداشته باشد، از همين امکانات حداقل هم نمي توانيم بهره مند شويم.
با توجه به همه اين مسائل يشتر اخبار اين حوزه تاکنون به دليل حمايت وزارت بهداشت در بخش پزشکي و دارويي بوده است در حالي که در زمينه علوم جانوري و کشاورزي هم مي توانيم بسيار اثر بخش باشيم. به عنوان مثال وقتي داروي سينورکس وارد بازار شد، با وجود شايعات و تلاش بدخواهان ، وزارت بهداشت از آن حمايت کرد و خوشبختانه باعث شد نتايج مثبتي عايد کشور شود.
سينورکس نقطه عطفي در محصولات زيست فناوري است که دولت هم حمايت کرد و در نهايت هم موفق بود. بله و از اين نقاط عطف در همه کشورها بارها و بارها اتفاق مي افتد و مسلما در يک نظامي که مي خواهد به بالندگي و رشد برسد بايد اين کارها انجام شود. مطمئنا ديکته نانوشته هيچ غلطي ندارد و با توجه به اين که ما در اين حوزه هنوز بي تجربه هستيم ، بايد با حمايت هاي مادي و معنوي زمينه رشد و پيشرفت را ايجاد کنيم. کما اين که با وجود حمايت هاي بسيار اندک در زمينه بيوتکنولوژي باز هم نتايج مثبتي در کشور داريم.

به طور کلي در سند ملي ايمني زيستي چه نقاط قوت و ضعفي براي پيشرفت اين علم عنوان شده است؟
به نظر من اين سند نردباني است که ما بايد از آن به بهترين شکل استفاده کنيم در غير اين صورت في نفسه هيچ قابليتي ندارد. سند برنامه هاي کوتاه مدت ، ميان مدت و بلندمدت زيست فناوري در کشور را مشخص کرده.
مسلما برنامه اي که 5 سال پيش براي 10 سال بعد از آن مشخص شده است ، خيلي دقيق نيست ؛ چرا که دنيا دايم در حال رشد سريع در اين حوزه است ، اما بالاخره ما هم يک محمل قانوني و سند داريم.
براساس سند، ما شوراي عالي زيست فناوري را داريم که در 2 - 3 ماه اخير چند جلسه خوب داشت. به طور کلي اين سند، يک سند راهبردي است و به ما مي گويد که در چه ابعاد و جهاتي بايد حرکت کنيم و در نهايت به کجا برسيم ، بخش آموزش ، تجاري سازي و... همه و همه در آن مطرح شده است.
اما از طرف ديگر اگر نگذاريم سند به نتيجه برسد، مثلا بودجه لازم براي اجراي مفاد آن پرداخت نشود، نتايج به شکل دلخواه نخواهد بود. متاسفانه سازمان هاي مطرح شده در سند بر خلاف انتظار با هم هماهنگ عمل نمي کنند، مثلا انستيتوپاستور، انستيتو رازي و... هر کدام ساز خود را مي زنند. البته در حال حاضر در بخش استاندارد، وضع قوانين ، تحقيقات ، منابع و بازاريابي در تلاش هستيم تا هماهنگي هايي را ايجاد کنيم. هر چند اين يکي از عواملي است که براي پيشرفت زيست فناوري بايد در نظر قرار گيرند.

فکر مي کنيد در سند ملي انجمن زيستي فاکتور زمان و سرعت پيشرفت کشورهاي ديگر در اين زمينه در نظر گرفته شده است؟
بله ، در نظر گرفته شده ، اما در عين حال تحولي که در کشورهاي منطقه صورت مي گيرد، همچون چين و هند براي ما بسيار مهم است.
ما مي دانيم که فرصت خيلي محدود است و هر روزي که ما نسبت به اين مساله بي توجهي يا حتي کم توجهي کنيم ، فاصله بيشتري با کشورهاي ديگر پيدا خواهيم کرد. متاسفانه آن توجهي که مي بايست به اين سند باشد نيست. حقيقت اين است که در حال حاضر ما تنها در بخش واردات دارو دهها ميليارد دلار صرف مي کنيم در حالي که اگر تنها 10 درصد از اين هزينه را صرف سرمايه گذاري داخلي کنيم ، شاهد ساخت همين محصولات در داخل کشور خواهيم بود.

شما چقدر سازمان ها يا مراکزي که با پيشبرد سند ملي ايمني زيستي مخالفت مي کنند مثل سازمان محيط زيست را در گفته ها و مخالفت هايشان محق مي دانيد؟
درخصوص سازمان محيط زيست و بحث برنج تراريخت ، ما در انجمن ژنتيک و بيوتکنولوژي يک کارگروهي را تعيين کرديم که درد دلهاي وزارت جهاد کشاورزي و سازمان محيط زيست را بشنوند و مدارک آنها را جمع آوري کنند.
پس از گذشت 9 ماه گزارشي نهايي را ارائه دادند که براساس آن مشخص شد سازمان محيط زيست هيچ گونه مدرک و دليل مستند و علمي که خطرات و نگراني هاي اين برنج را مطرح کند ندارد و بيشتر تصورات و احتمالاتي بر پايه حدس و گمان و اما و اگر بوده مطمئنا با صورت مساله مخالفت کردن به نظر من براي يک نظام و يک سازمان درست نيست. در کل سازمان محيط زيست رفتار مشکوکي از خود در اين زمينه نشان داد. ما در اين قضيه گفته هاي وزارت جهاد کشاورزي و سازمان محيط زيست را شنيديم و در نهايت گزارش اين است که برنج تراريخت طارم مولايي اصولا شبيه برنج غيرتراريخت طارم مولايي است. ممکن است کسي در اين ميان مغلطه کند که ثابت کنيد اين نوع برنج بي خطر است. در حالي که اين يک مغلطه علمي است. در واقع اين ژن در قسمت سبزينه گياه برنج است در حالي که ما قسمت غيرسبزينه اي آن را مصرف مي کنيم.
ضمن اين که خود اين محصول يا BT يعني باکتري که اين ژن را توليد مي کند حتي در حد گرم هم براي بدن انسان بي ضرر است. البته سازمان محيط زيست در اين زمينه مدعي است که ممکن است اين برنج از محدوده خود خارج شود و ديگر محصولات را ترانس ژن کند و در نهايت باعث از بين رفتن حشرات آن محيط شود.

البته معمولا يک محدوده مشخص بين مزارع ترانس ژن با مزارعي که محصولات مشابهي در آنها کشت مي شود، قائل مي شوند.
دقيقا همين طور است و براي اين کار علاوه بر فاصله بين مزارع مي توان در اطراف اين مزارع محصولات متفاوت ديگري را کشت کرد که مانع انتقال و جابه جايي اين ژن بين محصولات مشابه نباشد. اما در کل معتقدم که وزارت جهاد کشاورزي و سازمان محيط زيست بايد با دليل و مدرک و نه از موضع سياسي وارد عمل شوند.

مساله عجيب تر اين که تقريبا تمام کشورهاي دنيا اين محصولات را تجربه کرده اند و البته اگرچه مخالفت هايي هم در بعضي موارد ديده شده ، اما در مورد برنج ، حداقل 20 کشور دنيا چند سالي است که آن را بدون هيچ مشکلي توليد و مصرف مي کنند.
بله در زمينه اين ژن خاص که در برنج کلون شده در بسياري از گياهان ديگر هم استفاده شده و تجربه جهاني بسيار خوبي را هم دارد، امريکايي ها بيشتر از هر جاي ديگري از نظر زيست فناوري پيشرفته هستند و در عين حال نظارت زيادي بر محصولات خود دارند؛ اما بيشترين محصولات زيست فناوري را توليد مي کنند و اروپايي ها هم اگر از نظر وضعيت آب و هوايي شرايط مناسبي داشته ، شاهد پيشرفت توليد چشمگير آنها هم در اين زمينه بوديم. به طور کلي چه داروهايي که از اين طريق توليد مي شوند و چه محصولات و گياهان ترانس ژن از نظر ما هيچ خطري ندارند و اگر هم دارند، بسيار بسيار کم است.
جالب اين است که در گزارش مرکز تحقيقات بيوتکنولوژي کشاورزي در جواب تاييد نمونه هاي ارسالي وزارت جهاد کشاورزي ، از 10 محصول وارداتي پنج مورد ترانس ژن ، 3 مورد مشکوک و تنها يک يا دو مورد از آنها غيرترانس ژن تشخيص داده شدند. در واقع محصولات ترانس ژن خارجي براحتي وارد بازارهاي داخلي ما مي شوند، اما برنج تراريخت ايراني پشت درهاي قفل شده قرار گرفته و هيچ کس هم اجازه توليد و حتي نگاه کردن به آن را ندارد.

اما وجود برچسب هاي GMS ، حاوي اطلاعات نوع محصول که نشان دهنده ترانس ژن بودن است حق مصرف کنندگان نيست؟
اين بحثي است که بايد در مجلس عنوان شود و در مورد آن بحث کارشناسي صورت بگيرد. به اعتقاد من در کشور ما چون مردم اطلاعات عمومي کمي در اين زمينه دارند و برخلاف مردم کشورهاي اروپايي و امريکايي به دولت اعتماد مي کنند، در نتيجه دولت بايد مراقبت بيشتري نسبت به اين محصولات داشته باشد و گلوگاه هاي اصلي پايه قوي و مطمئن باشند. اما در حال حاضر زدن برچسب هايي اين چنيني باعث بروکراسي بيشتر مي شود و کمکي به افراد جامعه نمي کند.

به اين ترتيب فاکتور مهم اعتماد مردم به دولت مي تواند براي پيشرفت بحث زيست فناوري و توليد هر چه بيشتر اين محصولات موثر و مثبت باشد؟
ما هنوز محصولات مختلف توليدي مان را برچسب نمي زنيم و البته برچسب هاي حاوي اطلاعات بتازگي روي مواد غذايي زده مي شود، اما در کشورهاي غربي يک سري قوانيني وجود دارد که توليدکنندگان را ملزم به مطلع کردن خريداران از کم و کيف محصولاتشان مي کند. بنابراين در کشور ما به دليل ضعف قوانين و عدم رعايت حقوق مصرف کننده سهل انگاري هاي مختلفي صورت مي گيرد. در اين ميان اتصال ما به سازمان تجارت جهاني مي تواند ضربه سنگيني باشد، چراکه کشورهايي که از جهات مختلف عقب مانده هستند در بازار رقابت محو و نابود مي شوند. البته خيلي هم نمي خواهيم منفي نگاه کنيم چون سرعت پيشرفت در اين سالها با توجه به مشکلات خوب بوده است ، اما اين موفقيت ها نبايد تنها در بخش آزمايشگاهي باشد، بلکه بايد در بخشهاي مختلف قوانين و مقررات ، آگاه سازي مردم ، نقش درست مطبوعات و صداوسيما، نقش دولت و مجلس و براي رسيدن به موفقيت گام برداريم.
خوشبختانه تمام مردم ما از بالاترين مقام تا افراد عادي حسن نيت دارند و قلبشان براي موفقيت هر چه بيشتر کشور مي تپد. ما در قضيه زيست فناوري در حال حاضر در بحران نيستيم و تنها مطلع کردن مردم مهم است که اين قضيه در کنار مطلع کردن آنها از دستاوردهاي مهم اين علم امکان پذير است.
اگر مردم عادي ما بدانند که زيست فناوري يکي از پرسودترين سرمايه گذاري هاي ممکن است که براحتي مي توان محصولات آن را صادر کرد، مطمئنا اين اطلاع باعث مي شود سرمايه گذاري در اين بخش افزايش يابد. با حمايت دولت از اين سرمايه گذاران در بخش خصوصي مي توانيم حداقل شاهد ايجاد دهها غول دارويي همچون سيناژن باشيم.

در اين ميان شبکه پزشکي مولکولي چه نقشي در گسترش اين محصولات ايفا مي کند؟
سير تحول در چند دهه گذشته چنان تحول عظيمي در جهاني که در آن زندگي مي کنيم ، ايجاد کرده که پيش بيني چگونگي وضعيت جهان در چند سال آينده غيرممکن به نظر مي رسد. کما اين که امروزه چيزهايي امکان پذير است که در گذشته اي نه چندان دور بعيد به نظر مي رسيد.
با اين حال پيشرفت در برخي از زيرشاخه هاي جوان علوم پايه مانند بيوتکنولوژي و پزشکي مولکولي با سرعتي حيرت انگيز در جريان بوده و شگفتي هاي بسياري را سبب شده است.
در کشور ما و اکثر کشورهاي ديگر جهان سوم ، به دلايل متعدد در گذشته ، غفلت فاجعه باري صورت گرفته است ، به طوري که در زمينه علوم جديد، فاصله ما با جهان اول بسيار زياد شده است.
وليکن در چند سال گذشته ، فعاليت هاي مناسبي در زمينه پزشکي مولکولي در ايران صورت گرفته است که بسيار موثر بوده اند.
در سال 1379 با توجه به پشتوانه تحقيقاتي و سالها تجربه عده اي از محققان و با هدايت معاونت محترم تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکي اولين هسته مراکز تحقيقاتي و تشخيص در زمينه پزشکي مولکولي تحت عنوان شبکه پزشکي مولکولي کشور ايجاد شد تا اولا فاصله بين مراکز تحقيقاتي ، تشخيصي و درماني را کم و از توان تحقيقاتي حداکثر استفاده را کند و ثانيا امکان ارتباط با خارج را به صورت هدفمند دنبال کند و همکاري بيشتري بين محققان به وجود آورد.
همچنين توسعه مديريت شبکه اي مي تواند ضمن ارتقاي کمي و کيفي تحقيقات علوم پزشکي و توسعه دانش فناوري هاي نوين با توليد اطلاعات پژوهشي و توانمندسازي محققان نتايجي را به بار آورد که براي سياستگذاران ، مردم ، مديران و صنعت قابل استفاده باشد.
شبکه پزشکي مولکولي مجموعه اي از مراکز تحقيقاتي کشور است که به منظور ايجاد هماهنگي و تعيين سياست هاي کلي تحقيقات در زمينه پزشکي مولکولي براي مشارکت در اعتلاي سطح سلامت جامعه از طريق پيشگيري ، تشخيص و درمان و ريشه کني بيماري ها تشکيل شده است.
اين شبکه در سال 1379 با عضويت 5 مرکز شروع به کار کرد و بسرعت طي يک سال بعد 7 مرکز جديد را به عضويت پذيرفت و در سال 1381 نيز با 20 عضو کار خود را دنبال کرد. در حال حاضر اين شبکه با 39 عضو به فعاليت خود ادامه مي دهد که اميد است در آينده شاهد پيشرفت کمي و کيفي شبکه پزشکي مولکولي باشيم.

حالا که قرار است مثبت به قضيه نگاه کنيم ، فکر مي کنيد زيست فناوري چه تاثيرات مثبتي بر چشم انداز 20 ساله توسعه کشور خواهد داشت؟
از دو جهت زيست فناوري مي تواند نقشهاي مهمي داشته باشد. يکي اين که زيست فناوري محصولاتي را توليد مي کند که در حال حاضر از خارج با هزينه هاي سرسام آور وارد مي کنيم در حالي که علاوه بر مرتفع کردن نيازهاي داخلي از مازاد آن هم مي توان براي صادرات استفاده کرد. دومين حسن آن دسترسي به فناوري هاي نوين از سلولهاي بنيادي تا تشخيص بيماري هاي ژنتيکي و... است که مي تواند باعث شکوفايي علمي کشور شود. حضور در تمامي علوم واژه بيوتکنولوژي (زيست فناوري) نخستين بار در سال 1919 توسط Karl Ereky به مفهوم کاربرد علوم زيستي و اثر متقابل آنها در فناوري هاي ساخت بشر به کار برده شد. به طور کلي هرگونه فعاليت هوشمندانه بشر درخلق ، بهبود و عرضه محصولات گوناگون با استفاده از موجودات زنده مخصوصا از طريق دستکاري ژنتيکي آنها در سطح مولکولي ، در حوزه بيوتکنولوژي قرار مي گيرد. برخي کاربردهاي سنتي زيست فناوري عبارتند از: اصلاح نباتات و دام ، تهيه نان ، ماست و پنير که سپس توليد انواع آنتي بيوتيک ها، انسولين انساني و اينترفرون را نيز شامل شد.
در حال حاضر با ظهور فناوري DNA نوترکيب ، دستکاري ژنها و انتقال ژن از يک موجود زنده به ديگري يا به عبارت ديگر مهندسي ژنتيک ، ظرفيت بهره گيري از اين فناوري به نحو فزاينده اي افزايش يافته است.
کميته ملي زيست فناوري کشور بيوتکنولوژي را اين گونه تعريف کرده است: بيوتکنولوژي (زيست فناوري) عبارت است از کاربرد علوم مختلف در استفاده مستقيم يا غيرمستقيم از موجودات زنده ، قسمتي از بدن و يا فرآورده هاي آنها در اشکال طبيعي يا تغيير يافته. به عبارت ديگر، زيست فناوري شامل عضوي از فناوري هاست که در آن از موجودات زنده و يا اجزاي آنها بهره گرفته مي شود.
اين تعريف ، گستره وسيعي از رشته هاي مختلف علوم و فنون را در بر مي گيرد. چنان که مي توان زمينه هاي فعاليت زيست فناوري را در بخش هاي کشاورزي ، پزشکي ، دام و آبزيان ، فرآورده هاي غذايي و دارويي ، صنعت و محيطزيست فراهم کرد. پيشرفت هاي چشمگير زيست فناوري در دهه هاي اخير (بويژه پس از دستيابي به روشهاي نوين مهندسي ژنتيک در جداسازي ژنها، دستکاري و انتقال آنها از موجودي به موجود ديگر) آن را به عنوان يکي از مهمترين فناوري هاي مولد در حال و آينده معرفي کرده است.
به طور کلي زيست فناوري يکي از محورهاي اساسي توسعه در بسياري از کشورها قلمداد شده و در تنظيم راهکارها و برنامه هاي ملي توجه جدي به آن معطوف شده است.
در قرن 21 با توجه به افزايش بي رويه جمعيت و نياز به تامين مواد غذايي ، زيست فناوري کشاورزي مورد توجه خاص قرار گرفته است. گياهان زراعي تراريخته پر محصول و مقاوم گوناگوني مانند ذرت ، برنج ، سويا، گوجه فرنگي و گندم توليد شده و تکنيک هاي نوين زيست فناوري در افزايش توليد شير و گوشت دام موثر واقع شده اند.تامين سلامت و بهداشت جمعيت بيش از 6 ميلياردي ساکنان کره زمين از طريق توليد داروهاي نوترکيب و واکسن ها، دستيابي به روش هاي درمان کم هزينه بيماري ها، يافتن درمان بيماري هاي صعب العلاج و تشخيص سريع تر و موثرتر بيماري هاي گوناگون از جمله بيماري هاي ژنتيکي از وظايف زيست فناوري پزشکي است.
رويکرد جديد به محيط زيست در قرن حاضر، در نظر گرفتن آن به عنوان يک جزئ از سرمايه ملي کشورها و در نتيجه لزوم حفظ آن با استفاده از زيست فناوري از مهم ترين دغدغه هاي بشر در قرن حاضر است.
حذف موثر آلاينده هاي محيطي خطرناک از محيط زيست با استفاده از ميکروارگانيسم هاي پالايشگر آلودگي و استفاده از تکنيک هاي حفظ، نگهداري و حراست از ذخاير ژنتيکي کشور از جمله کاربردهاي زيست فناوري در زمينه محيط زيست است.
کاربردهاي زيست فناوري در صنعت که منجر به توليد محصولات گوناگون با صرف هزينه و انرژي کمتر، ضايعات اندک و از همه مهمتر با کمترين اثر مخرب بر محيط زيست مي شود، باعث شده که از اين فناوري به عنوان يکي از پاکترين و در عين حال سودآورترين بخشهاي صنعت ياد شود. زيست فناوري همچنين توليد محصولات نويني را که قبلا از روشهاي ديگر امکان توليد آن وجود نداشته يا بسيار سخت و دشوار بوده ، ممکن ساخته است.