اجازه ی همسران برای سیر و سفر:
آیا زن، باید برای جهانگردی باید از پدر یا شوهر خود اجازه بگیرد؟ اگر اجازه را لازم دانیم آیا بین سفرهای واجب و مستحب و مباح تفاوتی است یا نه؟
بی تردید اگر زن، ‌شوهر نداشته باشد خارج شدن او از منزل و یا سیر و سفر او هیچ منعی ندارد، اما تنها باید حدود و شرایط اسلامی را رعایت کند همانگونه که مرد باید هنگام خارج شدن از خانه و گرشگری حدود و معیارهای اسلامی را رعایت کند. البته اگر پدر از سفر دخترش جلوگیری نماید در این مورد، دختر از باب حقوق والدین باید از وی پیروی کند. اما زنی که ازدواج کرده است، ‌به سبب ازدواج بر مرد به گونه ی متقابل حقوق و وظایفی واجب می گردد. این حقوق و وظایف گاه جنبه ی مالی دارد و گاه غیر مالی است، در حقوق غیر مالی یکی از حقوق مرد بر زن پیروی از شوهر است. شهید مطهری در این باره گفته (مطهری، 1372 ش، ‌ص 88): «مصلحت خانوادگی ایجاد می کند که خارج شدن از خانه توأم با رضایت شوهر و مصلحت اندیشی او باشد، ‌البته مرد هم باید در حدود مصالح خانوادگی نظر بدهد نه بیشتر.»
فقهای شیعه در کتاب های خود خارج شدن زن از خانه و یا سیر و سفر را به دو گونه تقسیم کرده اند:
1ـ خارج شدن زن از خانه و سفر برای انجام یکی از واجبات باشد.
2 ـ خارج شدن او برای امری مستحب یا مباح باشد.
صورت نخست مثل این است که زن بخواهد مسائل مورد نیاز خود را بیاموزد و یا این که مستطیع است و می خواهد برای حج سفر کند و یا در صورتی که واجب کفایی بر زن واجب عینی گردد. در این گونه موارد مرد حق ندارد او را از بیرون رفتن و سیر و سفر باز دارد به روایتی در این خصوص اشاره می شود. محمد بن مسلم می گوید: از امام باقر (ع) پرسیدم زنی که حج بر او واجب است ولی شوهرش اجازه نمی دهد به این سفر برود، آیا میتوانند بدون اجازه ی او به این سفر برود؟ امام در پاسخ فرمود: «طاعه له علیها فی حجه الاسلام» پیروی زن از شوهر در حج واجب لازم نیست. «الحرالعاملی، 1414 ق، 8/110»
امّا اگر سیروسفر از گونه ی دوم باشد، یعنی سفر مستحب یا مباح باشد در اینجا اجازه ی شوهر لازم است، روایات زیادی در این باره وجود دارد، از جمله روایتی که از امام جواد (ع) در این زمینه وارد شده است، در این روایت اسحاق بن عمار از امام جواد (ع) پرسیده که زنی ثروتمند، حج واجب خود را انجام داده است، ولی از شوهرش اجازه می خواهد که حج استحبابی انجام دهد آیا شوهرش می تواند او را باز دارد؟ امام فرموده اند: بله می تواند او از حج استحبابی منع کند. «الحر العاملی ، ‌1396 ق،‌ 110/8) از این روی حج مستحبی چون با استمتاع که حق مرد است منافات دارد بدون اذن شوهر صحیح نیست. «نجفی، ‌1367، 17/233، 232».
یکی از شرایط صدور گذرنامه برای زنان اجازه دادن شوهر به ایشان است،‌ با این وجود این مورد را نباید محدودیت نامید، زیرا زن و شوهری که با هم زندگی می کنند باید مصالح را رعایت کنند تا بهتر بتوانند از زندگی با هم لذت ببرند،‌ زن و شوهر در این موارد باید با هم تفاهم داشته باشند و شرایط زندگی را طوری فراهم کنند که خود،‌ همسر و فرزندان در مسیر زندگی با مشکلی مواجه نشوند،‌ از این روی این خود زن و مرد هستند که می توانند با تفاهم با یکدیگر سیر و سفر را برای زن فراهم کنند.
همراه مَحرم در سفر زن:
آیا همراه مَحرم در سفر برای زن لازم است یا نه؟ در این باره شیعه و اهل تسنن دیدگاههای خاص خود را دارند:
دیدگاه شیعه
1 ـ فقهای شیعه بر این باورند که وجود همراه لازم نیست و زن بدون همراهی نیز می تواند سفر کند.
2ـ سفر زن به تنهایی در صورتی که امنیت جانی، مالی و آبرویی تأمین باشد مانعی ندارد.
محقق حلی در این باره گفته: (محقق حلی، ‌1407 ق، ‌249/1) « الرابعه لا یشتروا وجود المحرم فی النساء بل یکفی غلبه ظنها بالسلامه» وجود همراه محرم برای زنان در سفر شرط نیست. بلکه اطمینان زن به سلامت و امنیت در سفر کافی است.
در روایتی معاویه بن عمار از امام صادق (ع) پرسیده: آیا زن می تواند بدون سرپرست به سفر حج برود؟ امام (ع) در پاسخ فرموده اند: «لا باس تخرج مع قوت ثقات» مانعی ندارد، با گروهی که مورد اطمینان هستند می تواند به حج برود. «الحر العاملی، ‌1396ق، 8/110»
فقهای شیعه وجوب سفر حج را برای زن و مرد یکسان می دانند. شرط اصلی سفر حج برای زنان استطاعت است نه همراه و شرط دوم امنیت است، این شرط در مورد مردان نیز ضروری است،‌ تنها تفاوت زن با مرد در سفر آن است که زن نیاز به حفاظت بیشتری دارد تا از دست راهزنان و سود پرستان در امان باشد. در نتیجه همراه محرم برای زن در سفر واجب نیست و سفر زن بدون همراه از نظر شیعه صحیح است. تنها محدودیت زن در سفر از نظر شیعه نبودن امنیت است.
در خصوص سفرهای مستحبی، چون زیارت قبور معصومین (ع) نیز در منابع حدیثی شیعه بابی تحت عنوان «استحباب زیاره النساء الحسین(ع) و سائر الائمه (ع) و لو من سفر بعید.» (حر عاملی، 1409ق،‌ 436/14) به چشم می خورد که سفر زیارتی زنان را جایز و بلکه مستحب دانسته و برای آن پاداش هایی بیان شده است از جمله محمد بن حسین عن الحکم بن مسکین از ام سعید الاحمسیه نقل کرده که گفته: نزد امام صادق (ع) آمدم که کنیزی بر ایشان وارد شد و عرض کرد با مرکب نزد شما آمدم، حضرت فرمود این مرکب چیست کجا می خواهی بروی؟ عرض کرد قبور شهداء را زیارت می کنم، فرمود: از اهل عراق جای شگفتی است از سفری دور برای زیارت شهدا می آیید و زیارت سید الشهدا را ترک می کنید. عرض کردم: سید الشهداء کیست؟ فرمود: حسین بن علی، عرض کردم من زنی هستم، فرمود برای افراد مشابه تو (زنان) باکی نیست که به زیارت قبر حسین (ع) بروند، عرض کردم زیارت ما چه فایده ای (اجری) دارد؟ فرمودند: معادل یک حج و عمره و اعتکاف دو ماه و روزه در مسجد الحرام است و حتی اجری افزون بر آن دارد.
بسیاری از زنان شیعه در خصوص سفرهای زیارتی و غیر زیارتی خود سفرنامه نگاشته و در آن به تبیین نکاتی جالب پرداخته اند،‌ از آن جمله می توان به سفرنامه اعتضاد السلطنه از زنان عصر قاجار اشاره نمود که در آن مکان های زیارتی مکه و مدینه را ترسیم نموده است.
دیدگاه اهل سنت:
بیشتر اهل سنت همراه محرم را در سیر و سفر برای زنان واجب می دانند. از باب نمونه: حنفیان پس از آنکه بین شرایط وجود حج و شرایط ادای آن فرق می گذارند،‌ وجود همراه را برای حج لازم می دانند. و اشاره می کنند که سومین شرط از شرایط واجب بودن ادای حج آن است که، شوهر یا یکی از محرم های زن،‌ همراه او باشد زن پیر و جوان در این حکم تفاوتی ندارند. البته لزوم وجود همراه برای زن در صورتی است که زن بخواهد از جایی به مکه برود که سه روز یا بیشتر راه باشد و اما اگر کمتر از آن اندازه باشد، بر او واجب است حج بگذارد،‌ هر چند شوهر یا یکی از محرم هایش با او نباشند (عبدالرحمن حریزی،‌ 633/1) حنابله بر این باورند که بر زن،‌ حج واجب نیست، مگر آن که با شوهر یا یکی از محارم زن همراه او باشد. «همان 1/635» مالکیان بر این باورند که در صورتی که شوهر یا یکی از محرم ها و یا گروهی مورد اطمینان برای همراهی وجود داشته باشند، ‌حج بر زن واجب است و اگر نباشند واجب نیست. «همان1/634»
همچنین شافعیه اشاره نموده اند که در صورتی حج بر زن واجب است که شوهر یا یکی از محارم و یا زنان مورد اطمینان، ‌دو نفر یا بیشتر همراه او باشند. اگر تنها یک زن به عنوان همراه پیدا کند حج بر او واجب نیست، هر چند جایز است که حج واجب را همراه همان یک زن انجام دهد،‌ بلکه واجب است به تنهایی برای ادای حج واجب مسافرت کند در صورتی که امنیت باشد. «همان: 636/1» بسیاری از دانشمندان اهل سنت با استناد به روایت «لعن الله زوارات القبور»(نووی،‌ بی تا: 309/5) در خصوص زیارت قبور توسط زنان سختگیری نموده و به عدم جواز آن حکم نموده اند.
رشید رضا (رشید رضا،‌ «تفسر المنار، ج53/11» از دانشمندان اهل سنت، پس از آن که (سائحون) در سوره توبه را به سیاحت و سیر و سفر در زمین برای هدفی درست همانند: دانش آموختن، جهاد در راه خدا،‌ هجرت در راه خدا و ... تفسیر نموده گفته: «علت این که برخی از مفسران (سائحات) را به روزه داران، تفسیر کرده اند، این است که بعید دانسته اند، خداوند زن را به خاطر سیاحت در روی زمین ستایش کرده است». ایشان پس از آن گفته: «در اسلام، ‌سفر زن به تنهایی بدون شوهر و یا یکی از محرم هایش حرام است، امّا اگر زن با شوهر و یا یکی از محرم هایش و با انگیزه و هدف درستی چون: آموختن دانش سودمند، عمل صالح، حفظ سلامتی و یا کسب رزق و درآمد، ‌به سیر و سیاحت بپردازد هیچ اشکالی ندارد که خداوند چنین زنانی را ستایش کند.» آن گاه ایشان استدلال می کند که زنان پیامبر (ص) و یاران او،‌ همراه آنان به سیرو سفر می رفتند.
آیا وجود امنیت و محیط آرام از شرایط جواز سفر زنان است؟
وقتی سخن از سفر زنان می شود آن هم سفر زنان بدون حضور خانواده بیشتر از هر چیز پای امنیت به میان کشیده می شود، عوامل چندی در ایجاد امنیت نقش بسزا دارند، ‌از جمله آن عوامل ایمان است،‌ قرآن امنیت و آرامش را در ایمان داشتن معرفی نموده و فرموده: «الذین امنو و لم یلبسوا امانهم بظلم اولئک لهم الامن و هم مهتدون» آنان که به خدا ایمان آورده،‌ و ایمان خود را به ستم نیالودند ایمنی آنها را است و هم آنان به حقیقت (به سرمنزل سعادت) راه یافته اند. (انعام/82)
با ایمان یک تکیه گه روحی و مطمئن در نهاد آدمی ایجاد شده و باعث ایمنی و نجات او در جنگ با سختی ها،‌ مشکلات و نارسایی های زندگی می گردد.
از جمله عوامل امنیت، تقوا و حجاب است. خداوند در آیه 32 احزاب فرموده: (ای همسران پیامبر) مانند هیچ یک از زنان (دیگر) نیستید. اگر می خواهید پارسا و با تقوا باشید با ناز سخن نگویید تا کسی که در دلش مرض است (برشما) طمع ورزد و (لازم است که) گفتاری شایسته گویید. یکی از مهمترین راه برون رفت از ناامنی اخلاقی برای زن «حجاب» است که از زیر مجموعه های تقوا است. حجاب زن او را از ناامنی های اخلاقی اجتماع مصون نگه می دارد. مهمترین اصل امنیت اجتماعی زن از نظر قرآن حجاب است که باعث می شود در اجتماع مورد آزار و اذیت قرار نگیرد. در حقیقت حجاب سپر مطمئنی است برای زن جهت ورود او به میدان مبارزه ی اجتماع. یعنی زن می تواند فعالیت اجتماعی داشته باشد. زنان مسلمان می توانند با حجاب هم امنیت خود را در سیر و سفر حفظ کنند و هم فرهنگ ناب اسلامی را با رفتار و گفتار مناسب در سرزمین های دیگر گسترش دهند. تا کسانی که اسلام را مانع رشد پیشرفت زنان می دانند به اشتباه خود پی ببرند.
مهمترین نیاز امروز زنان برای گسترش فعالیت های اجتماعی آنها ایجاد امنیت است و هر چه حضور زنان در عرصه های مختلف جدی تر و پررنگ تر باشد، امنیت آنها بیشتر خواهد شد، ‌در حالی که تصور برخی افراد بر این است که امنیت زنان با انزوا و حاشیه نشینی آنها تأمین می گردد. اسلام در جهت حفظ امنیت اجتماعی، طرفدار حجاب بیشتر و حداکثر بانوان بویژه زنان و دختران جوان در بیرون از منزل در مواجهه با نامحرم است. پس اگر زن خود از یک طرف عوامل امنیت را برای خود فراهم کند و از طرف دیگر به جایی که می خواهد برود شرایط امنیت وجود داشته باشد، اسلام هیچ گونه مخالفتی را برای سیر و سفر او ندارد و در چارچوب قوانین اسلام می تواند به سیرو سفر بپردازد.
نتیجه:
یکی از مسائل مطرح شده در قرآن کریم برای رسیدن به معرفت و دانش،‌ کشف حقایق وجود و رسیدن به کمال و تعالی مسئله ی سیر و سیاحت می باشد. با توجه به ابعاد این مسئله در قرآن و روایات و منابع تفسیری و کتاب های حدیثی شیعه و سنی، سیر و سیاحت امری خدایی است که قرآن در انجام آن به صورت دستور و تأکید در قالب پرسش های تأکیدی یا انکاری و آوردن مثال ها و نمونه ها و چگونگی سیر و سیاحت به وضوح امر فرموده است و گاهی چهره ی مردان و زنان مؤمن را در ویژگی سیر و سیاحت آنان مورد تأکید قرار داده و کافران را به دلیل ترک سفر مورد نکوهش و سرزنش قرار داده است و مثال هایی به عنوان نمونه و الگوی جهانگردی و سیاحت از افراد عادی تا انبیای الهی و افراد شایسته، بیان فرموده است.
حتی در برخی موارد به سوگند نیز متوسل شده و آسمان ها و زمین و دریا و کشتی و حیوانات و وسایل دیگر مسافرت که گذشت زمان آنها را اثبات می نماید نیز خود تأکیدی برای مسافرت و جهانگردی است. قرآن سیر و سفر را وسیله ی خداشناسی و خود شناسی معرفی کرده است و به واژه های چون سیر، سیح،‌ سفر،‌ عروج و هجرت،‌ انسانها را به سیرو سفر و حرکت دعوت می نماید.
سیر و سیاحت عامل شکوفایی فطرت بشری و رسیدن به آگاهی و بصیرت و تحمل و بردباری و حتی روزی می باشد. روایات زیادی از معصومان نیز حاکی از نهفته بودن گنجینه های اسرار و علوم و معارف اسلامی در سفر است.
قرآن گاهی به صورت تشویق و گاهی به صورت تأکید به سفر و جهانگردی فرا می خواند و در امر جهاد، کسب علم و معرفت،‌ رسیدن به امور معیشتی و امور دینی و عبرت پذیری، سیاحت را مورت تأکید قرار داده است. قرآن حتی به نکات اخلاقی سفر نیز اشاره دارد.
سفر بهترین وسیله برای از بین بردن حجاب های ظاهری و باطنی است که انسان هم به حقیقت ظاهر و برون می رسد وهم به حقایق درونی.
وقوع خارجی سفرهای گوناگون زنان بر اساس منابع تاریخی نشان از روایی آن در فرهنگ اسلامی دارد. سیر و سفر زنان علاوه بر آن که در آیات و روایات مورد اشاره قرار گرفته،‌ در کتب فقهی شیعه و اهل تسنن نیز مورد توجه قرار گرفته و درباره روایی و عدم روایی و نیز شرایط آن اظهار نظر شده است.
منابع و مآخذ:
1ـ قرآن
2 ـ ابن هشام، سیره النبویه، دار احیاء التراب العربی،‌ بیروت
3 ـ ابن ابی حدید، محمد ابوالفضل ابراهیم، 1377 ق، شرح نهج البلاغه،‌ داراحیا التراث العربی، بیروت
4 ـ ابن سعد، محمد،‌ بی تا، ‌طبقات الکبری،‌ دار صادر بیروت
5ـ امین،‌ سید محسن، اعیان الشیعه،‌ 1403 ق، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت
6ـ ابن عبد ربه اندلسی، العقد الفرید،‌ بی تا، ‌دارالکتب العلمیه، بیروت
7 ـ تمیمی مغربی، نعمان بن محمد،‌ 1383 ق، دعائم الاسلام،‌ دارالمعارف
8ـ پاینده، ‌رسول،‌ پیام رسول،‌ 1385ش، سازمان انتشارات جاویدان
9ـ حریزی،‌ عبدالرحمان،‌ 1386 ش، ‌الفقه ـ علی المذاهب الاربعه، مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی
10ـ حر عاملی،‌ محمد بن حسن،‌1414 ق، ‌وسائل الشیعه، ‌مؤسسه آل البیت
11ـ حلی (محقق)، ‌نجم الدین جعفر بن حسن،‌ 1407 ق، ‌شرایع الاسلام،‌ دارلاضواء،‌ بیروت
12ـ رشید رضا، ‌محمد، ‌1366 هجری، ‌تفسیر المنار
13ـ سید بن طاوس، ‌علی بن موسی (1417 ق) اللهوف فی قتلی الطفوف، بی جا
14ـ سیوطی،‌ جلال الدین، الدر المنثور، 1365،‌ دارالمعرفه
15ـ طباطبایی،‌ محمد حسین، ‌1407 ق، المیزان فی تفسیر القرآن، ‌دفتر انتشارات اسلامی جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم
16 ـ طبرسی،‌ فضل ابن حسن، ‌1372 ش، ‌مجمع البیان فی تفسیر القرآن،‌تهران،‌ انتشارات ناصر خسرو
17ـ کحاله، عمر رضا، اعلام النساء، ‌مؤسسه الرساله، بیروت، 1959 م
18ـ کلینی،‌ محمد ابن یعقوب، 1407 ق، اصول کافی،‌ دارالکتب الاسلامیه،‌ چاپ چهارم
19ـ المتقی الهندی،‌ 1409 ق، ‌کنزالعمال، مؤسسه الرساله
20 ـ مجلسی،‌ محمد باقر، ‌1403 بحارالانوار، بیروت،‌ مؤسسه الوفا
21 ـ محلاتی،‌ ذبیح الله، 1375 ش، ریاحین الشریعه، بی جا
22ـ مزینانی، ‌محمد صادق، زنان و محدودیت های جهانگردی، ‌مجله فقه، شماره 14
23ـ مطهری، مرتضی،‌ 1372 ش، مسأله حجاب‌، ‌چاپ سی و هشتم
24ـ مفید، محمد بن محمد، 1413 ق،‌ الجمل،‌ تحقیق سید علی میر شریفی،‌انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه ی قم
25 ـ نجفی، ‌محمد حسن بن باقر، ‌1367 ش، جواهر الکلام، داراحیاء التراث العربی، بیروت
26ـ نوری طبرسی،‌ میرزا حسن، 1411 ق، مستدرک الوسائل،‌ مؤسسه آل بیت
27ـ نووی، محی الدین، بی تا، ‌المجموع، دارالفکر
28 ـ واقدی، المغازی،‌ نشر دانش، ‌قم، ج1
فصلنامه قرآنی کوثر- ش 37