قرآن به صراحت يا به كنايه، از دوازده زن پاك نام مي برد: حوا، آسيه همسر فرعون، سارا همسر ابراهيم، هاجر همسر ابراهيم، يوكابد مادر موسي، صفورا همسر موسي و دختر شعيب، اليزابت يا يصابات همسر زكريا، حنه همسر عمران، همسرايوب، بلقيس، مريم عليها السلام، خديجه عليها السلام و فاطمه طاهره(س). قرآن براي هر يك از اين زنان صفت يا صفات بارزي را به عنوان شاخصه ذكر مي نمايد كه به ترتيب ياد شده به آن صفات اشاره مي شود:


1-حوا همسر آدم از تائبات بود
«قال ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفرلنا...؛... پروردگارا! ما به خود ستم كرديم و اگر تو ما را نبخشايي و بر ما ترحم ننمايي هر آينه از زيانكاران خواهيم بود.»
2-آسيه همسر فرعون از مؤمنات و مشتاقان خدا بود
«و ضرب الله مثلا للذين امنواامرات فرعون اذ قالت رب ابن لي عندك بيتا...؛ خداند براي كساني كه ايمان آورده اند(آسيه) زن فرعون را مثال مي زند... آن گاه كه [درمقابل تهديدات فرعون] گفت: پروردگارا خانه اي در نزد خودت(بهشت)، براي من بنا نما...»
3-سارا همسر ابراهيم از قائمات و خدمتگزاران پيامبر بود
«وامراته قائمه...؛ و همسر او به خدمتگزاري به پا بود...»
4-هاجر همسر ابراهيم از سائحات بود

سائحات كه در قرآن به عنوان يكي از صفات كمالي براي زنان ذكر شده به معناي زنان مهاجر است. علامه طباطبايي مي گويد: سائحات كساني هستند كه با گامهاي خود از مسجدي به مسجد ديگر و از معبدي به معبد ديگر هجرت نموده، با بدنهاي خود در پي اطاعت و انجام دستورات پروردگار مي روند. هاجر نمونه سائحات بود؛ زيرا به امر خداوند ابراهيم از اورشيلم به مكه هحرت كرد رنج دوري از وطن، خانه و شوهر خود را تحمل نمود و در جست و جوي آب بارها ميان دو كوه صفا و مروه را پيمود.
5-يوكابد مادر مسي از مسلمات و توكل كنندگان بر خدا بود
«اذ اوحينا اليا امك ما يوحيا* ان اقذفيه في التابت فاقذفيه في اليم فليلقه اليم...؛ مادر حضرت امام موسي نمونه زنان مسلمان بود. او به امر پروردگار، فرزندش را به دريا انداخت.»
6-صفورا دختر شعيب، همسر موسي نمونه حيا و حسن انتخاب بود
«فجاء ته احديهما تمشي علي استحياء... يا ابت استءجره ان خير من استءجرت القي الامين؛
دختر شعيب در هنگام دعوت از موسي به سوي پدرش نهايت حيا و آزرم را رعايت نمود به رغم تهيدستي موسي ملاك گزينش را امين و توانا بودن مي داند.» سائحات كساني هستند كه با گامهاي خود از مسجدي به مسجد ديگر و از معبدي به معبد ديگر هجرت نموده، با بدنهاي خود در پي اطاعت و انجام دستورات پروردگار مي روند.
7-اليزابت همسر زكريا از صالحات و خاشعات بود
«فاستجبنا له و وهبنا يحيي و اصلحنا له زوجه انهم كانو يسارعون في الخيرات و يدعوننا رغبنا و رهبا و كانوا لنا خاشعين؛ ما همسر زكريا را برايش صالح گردانيديم، آنها دركارهاي خير سبقت مي گرفتند و مارا با حالت بيم و اميد دعا مي كردند همواره در برابر ما خاضع و خاشع بودند.»
8-حنه همسر عمران از متصدقات و صادقات و مخلصات بود
«اذ قالت امرات عمران رب اني نذرت لك ما في بطني محررا فتقبل منيا...»
حنه همسر عمران، مادر مريم عليها السلام با اخلاص نذر نمود فرزندي را كه در شكم دارد خدمتگزار بيت المقدس قرار دهد و به آنجا هديه كند؛ پس چون فرزندش متولد شد صدق خود را وفاي به نذرش به اوج رساند.
9-همسر ايوب نمونه صبر و ايثارگري و خدمتگزاري پيامبر بود
«واتينا اهله...» «...و وهبنا اهله...» همسر ايوب نمونه بزرگي از ايثار و فداكاري بود، از همين رو لياقت يافت كه خداوند در قرآن از او به كنايه به نيكي ياد كند؛ زيرا در هنگام گرفتاري خضرت ايوب و بيماري و تعفن بدن او همه حتي فرزندان از او دوري گزيدند و تركش كردند و درحالي كه ايوب به فقر و فاقه دچار بود و به دليل بيماري جسماني حتي براي صدقه دادن نزد او نمي آمد، فقط همسرش ايثار نموده، دركنار او ماند حتي با گدايي براي حضرت ايوب به مدت طولاني نان و غذا تهيه مي نمود و دست از آن حضرت بر نمي داشت. افزون بر اينها حاضر شد براي نشكستن سوگند حضرت ايوب بعد از بهبود و تمكن او، ضربه ضغث را تحمل كند:«وخذ بيدك ضغثا فاضرب به و لا تحنث انا وجدناه صابراً» و هرگز زبان به اعتراض نگشود كه اي ايوب! بعد از آن همه صبري و خدمتي كه به پاي تو ريختم آيا بايد نسبت به من گمان بد ببري و عجولانه سوگند ياد كني و هم اكنون نيز براي شكستن قسم تو، من بايد ضغث را تحمل كنم؟!

10-بلقيس نمونه عقل، درايت و آينده نگري و حق گرايي بود
«اني وجدت امراة تملكهم و اوتيت من كل شيء... قالت رب اني ظلمت نفسي و اسلمت مع سليمان لله رب العالمين
افزون بر اين، علامه طباطبايي معتقد است عبارت«اوتيت من كل شيء» بر اساس قرائن در آيه شريفه بيان مي دارد كه از جمله چيزهايي كه به بلقيس داده شده بود دورانديشي، عقل، درايت، جزم و عزم نيز بود. سياق و دلالت اين آيات به طور ضمني روشن مي كند كه بلقيس زني هوشمند، با درايت، عاقبت انديش، اهل مشورت و داراي روح حق گرايي بوده است؛ زيرا پس از مشاهده دلايل درستي نبوت حضرت سليمان بلافاصله به خداوند ايمان آورده، مسلمان مي شود و از كفر خود نادم شده، آن را ظلم به خويش(ظلمت نفسي) معرفي مي كند. هوش و درايت او از آنجا آشكار مي شود كه وقتي نامه سليمان به دستش مي رسد با تعمق در آن، از نامه به وصف كريم ياد كرده، بلافاصله اظهار نظر نمي كند، بلكه نخبگان كشوري و لشكري را گرد آورده، با آنان به مشورت مي نشيند. نخبگان لشكري راه مقابله با قدرت را پيشنهاد مي كنند، اما با اين حال تصميم گيري نهايي را بر عهده خود بلقيس مي گذارند كه خود نشان از مقبوليت حزم و عقل او در ميان نخبگان دارد. بلقيس بر اساس شناخت و درايت خود تصميم به تحقيق، تأمل و مذاكره تسليم حق مي شود. افزون بر اين، علامه طباطبايي معتقد است عبارت«اوتيت من كل شيء» بر اساس قرائن در آيه شريفه بيان مي دارد كه از جمله چيزهايي كه به بلقيس داده شده بود دورانديشي، عقل، درايت، حزم و عزم نيز بود.
11-خديجه نمونه ايثار و احسان بود

«... ووجدك عائلاً...» مفسران آيه را اشاره به حضرت خديجه(س) دانسته اند؛ زيرا كلمه عائل را به معناي فقير گرفته و گفته اند پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله بعد از آنكه مالي نداشت خداوند او را به وسيله خديجه عليها السلام كه اموالش را پس از ازدواج به پيامبر بخشيد، ثروتمند نمود. افزون بر اين، رواياتي نقل شده كه اين نظر را تأييد مي كند.
12-تجلي كمال يازده زن الهي قرآني در فاطمه عليهاالسلام
قرآن از فاطمه زهرا عليهاالسلام نيز در موارد متعددي به كنايه ياد كرده، وي را نمونه وفاكنندگان به عهد، صائمات،‌ متصدقات، صابرات و ذاكرات معرفي مي كند.
تجلي كامل تر تقديس مريم (ع)
مريم، مادر حضرت عيسي زن پاكي است كه قرآن بيشتراز ساير زنان به نيكي از او ياد نموده است. خداوند 34 بار به صراحت نام وي را در قرآن آورده و ويژگيهاي متعالي آن بانو را مستقيم يا غير مستقيم يادآور شده است؛ مانند، رويش نيكو(وانبتها نباتا حسنا)، صاحب محراب،(كما دخل عليها الزكريا امحراب)، قلب پر از ايمان و داراي كمال علم(صدقت بكلمات ربها و كتبه)، عصمت، تطهير و برگزيده خدا(واذ قالت الملائكة يا مريم ان الله اصطفاك و طهرك)، پاكدامني و عفت، مادر فرزندي پاك،(مريم ابنه عمران التي احصنت فرجها فنفخنا فيه من روحنا)، واسطه الحاق نسل به انبياء، برگزيدگي و برتري بر زنان(ان الله اصطفاك و طهرك و اصطفاك علي نساء العالمين)، محدثه بودن و نزول ملائكه بر او(اذ قالت الملائكه يا مريم ان الله يبشرك بغلام...) و كرامت و دريافت غذاي بهشتي، مشتاق بهشت و اشتياق بهشت به او. قرآن به صراحت او را صديقه(و امه صديقه) و از قائنات معرفي مي كند: «و صدقت بكلمات ربها و كتبه و كانت من القانتين»... و مريم كلمات پروردگار خويش و كتب آسماني او را با كمال ايمان تصديق كرد و او از قانتين بود. قانت از ماده قنوت به معناي مداومت
بر طاعت همراه با خضوع است و از نظر مرحوم طبرسي به معناي نماز، طاعت، طول ركوع، قيام، دعا و سكوت است. مريم، مادر حضرت عيسي زن پاكي است كه قرآن بيشتراز ساير زنان به نيكي از او ياد نموده است. در كلمات پيامبر صلي الله عليه و اله و ائمه اطهار عليها السلام نيز صفات ديگري درباره حضرت مريم ذكر شده است؛ مانند نيل به آخرين درجه كمال، پاكي از خون زنانه و... بنابراين مي توان براي صديقه كبري(س) اين مشخصات را نيز بر شمرد:1- فاطمه عليها السلام؛ نمونه كامل صائمات و صادقات،« ... يوفون بالنذر و يخافون يوما كان شره مستطيراً» ائمه اطهار عليها السلام و تمام مفسران شيعه و بيشتر مفسران اهل سنت اين آيات سوره دهر را در مورد نذري مي دانند كه علي عليه السلام و فاطمه عليها السلام براي شفاي حسن و حسين عليها السلام كردند و پس از بهبود آنان به نذر خود وفا كرده، سه روز را روزه گرفتند و افطاري خود را مسكين، يتيم و اسير دادند و خود با آب افطار كردند.2- فاطمه: نمونه كامل متصدقات، مخلصات و مشتاقان به خدا.«و يطعمون الطعام علي حبه مسكيناً و يتيماً واسيراً* انما نطعمكم لوجه الله لا نريد منكم جزاء لاشكوراً»
3-فاطمه؛ نمونه كامل صابرات.«وجزيهم بما صبروا جنة و حريراً».4- فاطمه، نمونه كامل ذاكرات، قانتات و خاشعات.«انا نخاف من ربنا يوما عبوساً قمطريراً»