کعبه را گفتم تو از خاکی من از خاک چــرا بايــد به دور تو بگردم

ندا آمد تو با پــا آمــدی بايــد بگـــردی برو با دل بيا، تا من بگردم


خود شناسی و خدا شناسی



وقتی کودکی متولد می شود اگر او را در زندان کوچکی بزرگ کنیم ، دنیای او به همین زندان ختم می شود ، با در و دیوار آن انس می گیرد و تمام دنیای او همین حصار کوچک است و چه بسا که به این دنیای کوچک چنان عشق و علاقه ای پیدا می کند که دوست ندارد به بیرون حصار قدم بگذارد و حتی فکر رفتن آن طرف او را ناراحت می کند زیرا شناختی از بیرون حصار ندارد .
حال اگر این کودک در سن 18 سالگی بتواند یک آجر از دنیای کوچک و تنگ و تاریک خود را بردارد و آن طرف را ببیند تازه متوجه می شود که چه دنیای بزرگتر و بهتری در انتظار اوست بنابراین دیگر از پا نمی نشیند و تلاش می کند تا خود را از این حصار نجات دهد .
خود شناسی یعنی همین از حصار کوچک تن گذشتن و رسیدن به دنیای حقیقی اگر ما بتوانیم قسمت کوچکی از دنیای ماورایی را با استفاده از خود شناسی و خدا شناسی درک کنیم دیگر دلمان به این دنیا بند نمی شود و مدام هوای عالم بالا را می کند و بالطبع برای رسیدن به آن دنیا و درک لذت های آن تلاش می کند . مثل کسی که از شوق سفری که در پیش دارد از مدت ها قبل تدارک آن را می بیند و هر لحظه که به زمان مسافرت نزدیکتر می شود شاداب تر می گردد …
"من عرف نفسه فقد عرف ربه "


اباذر نجفی


چه کسی مراقب ماست


این یک داستان واقعی است که در ژاپن اتفاق افتاده است.شخصی دیوار خانه اش را برای نوسازی خراب می کرد. خانه های ژاپنی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند. این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش کوفته شده است.دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد. وقتی میخ را بررسی کرد تعجب کرد. این میخ ۱۰ سال پیش هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود!!!
چه اتفاقی افتاده ؟
مارمولک ۱۰ سال در چنین موقعیتی زنده مونده!!! در یک قسمت تاریک بدون حرکت.
چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است.
متحیر از این مساله کارش را تعطیل و مارمولک را مشاهده کرد.
تو این مدت چکار می کرده؟ چگونه و چی می خورده؟
همان طور که به مارمولک نگاه می کرد یکدفعه مارمولکی دیگر با غذایی در دهانش ظاهر شد!!!
مرد شدیداً منقلب شد.... ؛ " 10 سال مراقبت"
"به راستی چه کسی این چنین مراقب ماست ؟"


انگیزه ی عبادت


عبادت بر سه نوع است :
1-عبادت بردگان یا عبادت از روی ترس ( مرگ و قبر و دوزخ و... )
2-عبادت مزدوران یا عبادت از روی طمع مزد و پاداش ( بهشت و حوری و ... )
3-عبادت آزادگان یا عبادت از روی " عشق الهی "

نوع عبادت و خواسته هرکسی بستگی به میزان درک و فهم او از خدا دارد و همان گونه که یک بچه آبنبات چوبی را به دنیایی از آگاهی ها و کمالات ترجیح می دهد ممکن است کسی هم حوری را بر عشق الهی ترجیح دهد . در عرفان ، عبادت از روی عشق الهی مورد نظر است.
تذکرة الاولیاء : " خداوندا اگر تو را از بیم دوزخ می پرستم در دوزخم بسوز و اگر به امید بهشت می پرستم بر من حرام گردان و اگر برای تو ، تو را می پرستم جمال باقی دریغ مدار "
در این باره بیان بسیار زیبا و شکوهمندی از حضرت علی ( ع ) نقل شده است که در ضمن مناجاتی چنین می فرماید : " تو را نه از بیم دوزخ می پرستم و نه به طمع بهشت بلکه چون شایسته پرستشی می پرستمت "

زندگي فرصت بس کوتاهيست
تا بدانيم که مرگ آخرين نقطه پرواز پرستو ها نيست
مرگ هم حادثه است
مثل افتادن برگ
که بدانيم پس از خواب زمستاني خاک
نفس سبز بهاري جاريست