سلام امشب حرم بودم شخصی آمد و بعد از احوالپرسی مختصری این سوال را پرسید: قبلاً وقتى نماز مى ‏خواندم حال عجيبى داشتم؛ ولى اكنون در من تأثيرى ندارد؟ چه كنم؟
يكى از دلايل اصلى و عمده‏اى كه ما از عبادات خويش- چه در قالب نماز و چه در شكل ديگر- بهره فراوان نمى ‏بريم و گاه احساس مى‏ كنيم در مقاطعى در ما مؤثر نيست نبود «حضور قلب» يا نبود «فراغت قلب» است.
مشكل اين است كه افكار متشتت و پراكنده را براى وقت عبادت ذخيره مى‏ كنيم همين كه «تكبيرةالاحرام» نماز را می گوئیم، گويى در دكانى را باز كرده ‏ايم، يا دفتر محاسبات را گشوده ‏ايم، يا كتاب مطالعه را در مقابل قرار داده‏ ايم و يا مشكلات زندگى را مدنظر گرفته‏ ايم. دل و قلب خويش را به امور ديگر مشغول مى ‏داريم و از عمل به كلى غافل مى‏ شويم زمانى به خود مى‏ آييم كه به حسب عادت، به سلام نماز رسيده‏ايم.
امام صادق «عليه السلام» مى ‏فرمايد: همانا من دوست مى‏ دارم مرد مؤمنى را كه وقتى اقامه نماز واجب مى‏ كند، قلبش را به سوى خداوند متوجه مى ‏سازد و آن را مشغول امور دنيوى نمى ‏كند. بنده‏اى نيست كه در نمازش با قلبش به سوى خدا توجه كند مگر آنكه خداوند به وجهش به سوى او اقبال مى ‏كند، و قلوب مؤمنان را با محبّت به سوى او متوجه كند، بعد از دوستى خداوند با او».[1]
بايد توجه كرد كه اگر «فكر» و «دل» آدمى در جاى ديگر باشد، در حقيقت خود او همان جا است نه نزد حضرت معبود. به عكس اگر «فكر» و «دل» او متوجه حق باشد، نزد او خواهد بود. بنابراين مشكل اساسى در عدم بهره‏ورى بايسته از عبادات و مناجات، عدم حضور دل و فكر انسان است.
براى رفع اين كاستى و مشكل، عمل به راه كارهاى زير مفيد است:
يكم: قبل از قيام به عبادت و ذكر و دعا يعنى، آن هنگام كه انسان مى ‏خواهد عبادت و مناجات را شروع كند، از خداى متعال با كمال تضرع، با فقر و مسكنت و با اصرار، بخواهد وى را به «حضور» موفق كند كه اصل مسأله عنايت او است.
دوم: بهتر است در مرحله نخست، از طريق تحصيل «حضور فكر»، به تحصيل «حضور دل»
بپردازد به اين صورت كه تصميم بگيرد «فكر» خويش را از همان وقت شروع به عبادت يا مناجات، از همه جا وهمه چيز قطع كند و به خداى متعال و معناى آنچه در محضر او مى‏گويد، متوجه سازد.
در اثناى عبادات و دعا، هر وقت و هرجا، به هر بهانه ‏اى و به هر علتى «فكر» وى، خواست به اين سو و آن سو برود، نگذارد و «فكر» خود را در حال حضور نگه دارد و به «حضور» ادامه دهد. اگر «فكر» او بر اثر غفلت به اين سو و آن سو رفت، فوراً متذكر شده و رشته فكر را قطع كند و به «حضور» برگردد. بر اين تصميم در مقام عمل بايد كاملًا ملتزم بوده و مجاهدت كند و در آن هيچ سستى روا ندارد و خسته نشود. به هر صورت با «حضور فكرى»، «حضور دل» نيز محقق خواهد گشت و وقتى چنين شد، در عبادات و مناجات، تصميم بگيرد از همان ابتدا، فكر و دل را متوجه خداوند متعال سازد.