گردآورنده: حمیدرضاطاهریان
با تشکیل امپراتوری هخامنشی، که صاحبنظران آن را پایهگذار نظام امپراتوری انسجام یافته و متشکل در جهان میدانند، ارتباطات سیاسی ـ اجتماعی و اداری بخشهای مختلف گسترش قابل اعتنایی یافت و با تقسیمبندی جدید جغرافیایی ـ سیاسی امپراتوری به ساتراپهای متعدد، موجب شد شاهان هخامنشی درصدد بهرهگیری از شیوههای کارآمدتر نظام اطلاعاتی ـ امنیتی و خبررسانی برآیند تا میان مرکز امپراتوری با ساتراپنشینهای متعدد ارتباط لازم برقرار شود.
در همین راستا بود که، همزمان با پدید آمدن نخستین دستگاههای اداری ـ دیوانی انسجام یافته، اهمیت قابل توجهی به نظامهای اطلاعاتی ـ امنیتی و خبررسانی داده شد تا «کار حفظ عدالت و امنیت را تسهیل کند.» بدین ترتیب بود که، حداقل از دوران سلطنت داریوش اول هخامنشی، دستگاه اطلاعرسانی و جاسوسی، تحت عنوان «چشم و گوش شاه» پا به عرصه وجود نهاد و با گماشتن مأمورانی در اقصی نقاط امپراتوری، کار نظارت بر امور مختلف کشور را به گونهای نامحسوس، ولی تقریباً کارآمد، برعهده گرفت. شاید بسیاری از افراد نظامهای اطلاعاتی ایران را منحصر به تاریخ معاصر بدانند اما نظامهای اطلاعاتی در ایران دارای تاریخ دور و درازی هستند. تاریخی که ریشه در سلسلههای باستانی دارد.
در نوشتهها و آثار مورخان و پژوهشگران، اخبار قابل اعتنا و متقنی درباره دستگاهها و مراجع اطلاعاتی و امنیتی ایران قدیم و عهد باستان دیده نمیشود؛ و اساساً محققان در این زمینه به ندرت به اطلاعاتی دست یافتهاند.
آنچه امروزه تحت عنوان دستگاهها و مراجع اطلاعاتی و امنیتی از آن یاد میشود در نظام سیاسی ـ اجتماعی عهد باستان محلی از اعراب نداشته و اصولاً ارتباطات اجتماعی ـ سیاسی مردمان آن روزگاران هنوز ابتدایی بود. با تمام این احوال، میتوان استنباط کرد که در جای جای همین ارتباطات و نظام اجتماعی ـ سیاسی ابتدایی هم جنبههایی از فعالیتهای اطلاعاتی و امنیتی وجود داشته است. با آغاز سلسله هخامنشی در ایران ـ قرن ششم قبل از میلاد ـ به تدریج رگههای روشنتری از تشکیلات و فعالیتهای اطلاعاتی امنیتی را میتوان ردیابی کرد.
با تشکیل امپراتوری هخامنشی، که صاحبنظران آن را پایهگذار نظام امپراتوری انسجام یافته و متشکل در جهان میدانند، ارتباطات سیاسی ـ اجتماعی و اداری بخشهای مختلف گسترش قابل اعتنایی یافت و با تقسیمبندی جدید جغرافیایی ـ سیاسی امپراتوری به ساتراپهای متعدد، موجب شد شاهان هخامنشی درصدد بهرهگیری از شیوههای کارآمدتر نظام اطلاعاتی ـ امنیتی و خبررسانی برآیند تا میان مرکز امپراتوری با ساتراپنشینهای متعدد ارتباط لازم برقرار شود.
در همین راستا بود که، همزمان با پدید آمدن نخستین دستگاههای اداری ـ دیوانی انسجام یافته، اهمیت قابل توجهی به نظامهای اطلاعاتی ـ امنیتی و خبررسانی داده شد تا «کار حفظ عدالت و امنیت را تسهیل کند.» بدین ترتیب بود که، حداقل از دوران سلطنت داریوش اول هخامنشی، دستگاه اطلاعرسانی و جاسوسی، تحت عنوان «چشم و گوش شاه» پا به عرصه وجود نهاد و با گماشتن مأمورانی در اقصی نقاط امپراتوری، کار نظارت بر امور مختلف کشور را به گونهای نامحسوس، ولی تقریباً کارآمد، برعهده گرفت.
همگام با تضعیف و سپس فروپاشی امپراتوری هخامنشی، دستگاه اطلاعاتی ـ امنیتی آنان نیز راه زوال پیمود و از میان رفت و با تشکیل سلسله سلوکی (میراث خواران اسکندر) نظمی نوین در عرصه سیاسی ـ اجتماعی و اداری کشور پدیدار شد و با ورود عناصر یونانی به عرصه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ایران، در نظامهای امنیتی ـ اطلاعاتی امپراتوری هم تغییراتی داده شد.
ساتراپنشینهای پیشین به تدریج برچیده شدند و به جای آنها واحدهای سیاسی ـ اداری کمتر متشکل، تحت عناوین پلیس در سراسر امپراتوری بنیاد نهاده شد که ارتباطات سیاسی ـ اداری و اطلاعاتی هماهنگتری با پادشاه سلوکی داشتند. در این میان، نیروهای نظامی نقش بسیار مهمیدر انجام وظایف اطلاعاتی ـ امنیتی برعهده داشتند. منابع موجود، نظام اطلاعاتی ـ امنیتی مستقل دیگری، به جز این نیروها، برای سلسله سلوکیان و میراثخواران اسکندر در ایران ثبت نکردهاند.
در دوره اشکانیان، نظام اطلاعاتی ـ امنیتی منسجم و قابل توجهی تشکیل نشد و نظام اداری ـ سیاسی آن از نظمیاستوار برخوردار نبود. به علت عدم تمرکز سیاسی و پراکندگی روابط میان شاه اشکانی با ایالات و بخشهای مختلف و شکلگیری نوعی نظام ملوکالطوایفی، که رگههایی از فرهنگ و تمدن یونانی را هم در خود نهفته داشت، امکان تأسیس دستگاهی که بتواند به گونهای منظم و کارآمد روابط اطلاعاتی ـ امنیتی مرکز را با ولایات آسان گرداند میسر نشد.
در آثار و منابع قابل دسترس، اشارهای صریح و آشکار به وجود دستگاه اطلاعاتی ـ امنیتی سلسله اشکانیان نشده است. بنابراین، نظامی که از اوایل تأسیس سلسلة هخامنشی برای انجام وظیفه یک نظام اطلاعاتی ـ امنیتی تقریباً متمرکز و کارآمد شکل گرفته بود، مدتها پس از سقوط آن سلسله به دست فراموشی سپرده شد.
با تشکیل امپراتوری ساسانی، نظام اداری ـ سیاسی کشور از انسجام و یکپارچگی قابل توجهی برخوردار شد. تقسیمات اداری ـ سیاسی و نیز سازمان دیوانی گستردهای در امپراتوری شکل گرفت و دستگاه اطلاعاتی ـ امنیتی تقریباً نیرومندی ایالات و بخشهای مختلف کشور را با مرکز امپراتوری مرتبط میساخت.
نظام اطلاعاتی ـ امنیتی کشور زیرمجموعه گستردهتری از تشکیلات عظیمی بود که زیرنظر وزیر اعظم، که لقب «هزار بد» داشت، اداره میشد. اعضای سازمان اطلاعاتی ـ امنیتی ساسانیان ترکیبی از افراد نظامی و غیرنظامی بود که به فراخور جایگاهی که داشتند وظایف محوله را انجام میدادند. این دستگاه اطلاعاتی، علاوه بر برقراری امنیت داخلی در شهرها و بخشهای مختلف امپراتوری، اخبار و اطلاعات ریز و کلان حوزه خدمت خود را به مرکز امپراتوری و وزیر اعظم گزارش میدادند و طبق آموزشهای ارائه شده از سوی تشکیلات مرکزی، فعالیت خود را تنظیم میکردند.
در دوره پادشاهی خسرو انوشیروان، تشکیلات اطلاعاتی ـ امنیتی امپراتوری باز هم گسترش یافت و به تبع اصلاحات او «وحدت و تمرکزی که به وسیله دیوان و ارتش در قلمرو ساسانی به وجود آمد موجب استقرار امنیت بیسابقهای شد!»