در آیه چهارم سوره زمر آمده است که: (اگر خدا اراده کند تا فرزندی انتخاب کند، از میان مخلوقاتش آنچه را می‌خواست بر می گزید): «لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَدًا لَّاصْطَفَى مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاء».

امّا با این حال در آیه 101 سوره انعام می گوید: (چگونه ممکن است فرزندی داشته به اشد؟! حال آنکه همسری نداشته است): «أَنَّى یَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ».

چگونه قرآن در یک آیه فرزند را برای خداوند ممکن، و در آیه دیگر آن را غیر ممکن می داند؟

در حقیقت آیه چهارم سوره زمر پاسخی است به سخن مشرکان که فرشتگان را دختران خدا می‌پنداشتند.

نخست می‌گوید: (اگر خدا می خواست فرزندی انتخاب کند، از میان مخلوقاتش آنچه را می خواست، بر می گزید): «لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَدًا لَّاصْطَفَى مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاء». پس از این می گوید: (پاک و منزه است از این که فرزندی داشته باشد، او خداوند واحد قهار است): «سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ».

در تفسیر جمله اوّل، مفسّران تفسیرهای گوناگونی دارند:
بعضی گفته اند: منظور این است که: اگر خدا می خواست فرزندی انتخاب کند، چرا دختران را برگزیند که به زعم و پندار شما، انسان هائی کم ارزش‌اند؟

چرا پسران را برنگزیند؟ و این در حقیقت یک نوع استدلال بر طبق ذهنی‌ات طرف مقابل است، تا بی‌پایه بودن گفتار خودش را دریابد.

بعضی دیگر گفته اند: منظور این است که: اگر خدا می خواست فرزندی داشته باشد، مخلوقاتی برتر و بهتر از فرشتگان می آفرید.

امّا با توجّه به این که: ارزش وجودی دختران در پیشگاه خدا از پسران کمتر نیست، و فرشتگان و یا حضرت عیسی (علیه السلام) که به اعتقاد منحرفان فرزند خدایند، موجوداتی بسیار شریف و شایسته اند، هیچ یک از این دو تفسیر مناسب به نظر نمی رسد.

بهتر این است که گفته شود: آیه در صدد بیان این مطلب است که فرزند، لابد برای «كمك» یا «انس روحى» است، به فرض محال که خداوند نیاز به چنین چیزی داشت، لزومی نداشت فرزند داشته باشد، بلکه از میان مخلوقات خود کسانی را بر می‌گزید که این هدف را تأمین کنند، چرا فرزند انتخاب کند؟ ولی از آنجا که او واحد و یگانه و قاهر و غالب بر همه چیز و ازلی و ابدی است، نه نیازی به کمک کسی دارد، و نه وحشتی در او تصوّر می شود که از طریق انس گرفتن با چیزی برطرف گردد، و نه احتیاج به ادامه نسل دارد.

بنابراین، او منزّه و پاک است از داشتن فرزند، خواه فرزند حقیقی باشد، و یا فرزند انتخابی. (تفسیر نمونه، ج 19، ص: 394)

خداوند بارها عقیده و سخن کسانی را که می گفتند: (خداوند فرزندی برای خود انتخاب کرده است): «أَنْ یَتَّخِذَ وَلَدًا» ردّ کرده و می گوید: (سُبْحانَهُ: پاک و منزّه است او از این نسبت‌های ناروا). چنانکه با همین تعبیر در آیه چهارم سوره زمر این پندار را ردّ می کند.

در نتیجه این آیه با آیه 101 سوره انعام و آیات دیگری که فرزند داشتن خداوند را نفی می کنند، منافاتی ندارد.