صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 52

موضوع: فرهنگ و بینش یهود و یهودیاان ایران و جهان

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/07/06
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,834

    Bow فرهنگ و بینش یهود و یهودیاان ایران و جهان

    شمونه عسره
    شبات (شنبه)
    علائم پرندگان حلال گوشت
    تقويم عبري
    چهار نوع محصول زمين
    شولحان عاروخ
    پـسـح : عيـد آزادي
    هيلل
    هدف آفرينش از ديدگاه تورا
    دوران پس از تلمود
    ازدواج
    ربي عقيوا
    تورا
    قَدّيش
    براخاهای شب ها ی روش هشانا
    توبه

    ********************************

    ايرانيان يهودي
    یهودیان فرانسه
    یهودیان آفریقای جنوبی
    يهوديان آذربایجان
    یهودیان کوبا
    یهودیان یمن
    یهودیان اسلواکی
    يهوديان سورینام
    يهوديان آرژانتین
    يهوديان بحرين
    يهوديان افغانستان
    يهوديان اورگوئه
    يهوديان عراق
    يهوديان جمهوري چك
    يهوديان امريكاي مركزي
    يهوديان لهستان و اروپاي شرقي
    يهوديان روماني
    يهوديان هلنــــد
    يهوديان تركيه
    يهوديان اسپانيا
    يهوديان بـــــرمه - ميانمار
    يـــهوديان مغــــرب(مراكش)، تونس و الجزاير
    يهوديان سوئد
    يهوديان هنـد
    يهوديان آلمان
    يهوديان ازبكستان
    يهوديان اوكراين
    يهوديان بوليوي
    كليميان اراك
    يهوديان اصفهان
    يهوديان خرم آباد
    كليميان سنندج
    يهوديان كرمانشاه
    يهوديان مياندوآب
    كليميان همدان



  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/07/06
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,834

    پیش فرض

    دعاهاي هجده‎ گانه

    شكي نيست كه مهمترين قسمت نماز ما همان دعاهاي هجده ‎گانه ‎اي است كه در نمازهاي مختلف مي‎خوانيم. در ميشنا اين دعاها را نماز (تفيلا) نام گذارده ‎اند. اين نماز را رَبان گَمليئل اهل شهر يونه در قرن اول ميلادي تنظيم نموده است. عده‎اي ديگر عقيده دارند كه مدتي قبل از او صد و بيست نفر از پيران قوم كه در بين آنها عده‎اي پيامبر وجود داشت، اين نماز را تنظيم نمودند.
    قديمي‎ترين قسمت‎هاي اين نماز سه دعاي اولية آن است كه در حدود چهارصد سال قبل از ميلاد به وسيلة اعضاي بِت‎هَكِنِسِت هَگِدولا (مجمع بزرگان قوم يهود) فراهم شده ‎است. سه دعاي آخر آن احتمالا درحدود دويست سال قبل از ميلاد در دورة مكابي‎ها نوشته شده است. دوازده دعاي وسطي به دوران معبد دوم مربوط است. امروز اين نماز در نوزده دعا خوانده مي‎شود و قسمت نوزدهم آنرا شموئيل جوان اهل يَونِه تنظيم نموده است.
    اين نماز را عميدا يعني ايستاده نيز نام نهاده ‎اند و اين نام مناسبتر از شِمونِه عِسره است، زيرا فقط در حال ايستادن خوانده مي‎شود.
    در روزهاي شنبه و اعياد و در نماز موساف سيزده قسمت وسطي نماز را نمي‎خوانيم و بدين طريق در اين روزهاي استراحت و آسايش، فكر خود را از تمام ناراحتي‎‎ها و تقاضاها آزاد مي‎نمائيم. در اين روزها بجاي اين سيزده قسمت، نمازهايي مختص آن عيد را مي‎خوانيم.

    دعاهاي هجده‎گانه را ابتدا به آرامي مي‎خوانيم سپس پيش نماز (شاليَح صيپور) آنرا با صداي بلند تكرار مي‎كند. علت تكرار آنست كه اگر كسي نماز را بلد نباشد بتواند، هنگام تكرار، آنرا به آساني دنبال نمايد. علت اينكه اين نماز را در ابتدا آهسته مي‎خوانيم آن است كه به نمازگزار فرصت بدهيم تقاضاهاي شخصي خود را هم بيان كند. اين موضوع را از بحثي كه در تلمود، نوشته شده است (بين ربي اِليعِزر و ربي يشوآ) نتيجه مي‎گيريم (‎عَبودا – زارا 7ب)

    در سه قسمت اولية اين نماز نام پيامبران بزرگ خد.ا (ابراهيم، اسحق و يعقوب) را ذكر نموده و از خد.ا مي‎خواهيم كه به خاطر نيكي و پاكي و صداقت آنها، به ما احسان نمايد. در دعاي دوم اَتا گيبور از قدرت خد.اوند سخن مي‎گوييم. اعتراف مي‎كنيم كه او روزي ما را مي‎دهد و بيماران را شفا مي‎بخشد. براي اينكه كشاورزي ما بركت داشته باششد تقاضا مي‎كنيم كه در فصل پاييز و زمستان باران‎هاي مفيدي ببارد. آنگاه خد.ا را تقديس نموده به رحمت و احسان او اعتراف مي‎نماييم.

    در دعاي پنجم اظهار ندامت نموده از خد.ا مي‎خواهيم كه ما را به سوي تورات و قوانينش بازگرداند. آنگاه از او تقاضا مي‎نمائيم كه به زندگي و كشاورزي و كار ما بركت بدهد. در آخرين قسمت نماز از خد.ا مي‎خواهيم كه به دعا و استغاثة بندگان خود گوش دهد و رحم و شفقت خود را از آنان دريغ ننمايد.



  3. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/07/06
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,834

    پیش فرض

    فواید و آثار دعا و نماز

    تورات مقدس متن مدونی برای تفیلا (نماز) معرفی نكرده، لیكن هر فردی چه مرد و چه زن یعنی همه افراد یهود را موظف به خواندن نماز كرده است. در سفر تثنیه فصل 11 آیه 13 چنین ذكر شده است: «خداوند خدای خود را دوست بدارید و او را با تمامی دل و با تمامی جان خود عبادت كنید». دانشمندان یهود درباره این موضوع تفسیر كرده ‏اند كه این كدام پرستش است كه به قلب مربوط می‏ باشد؟ جواب داده‏ اند كه همان نماز است.
    تفیلا وسیله ارتباطی است بین انسان و خدا كه در این رابطه انسان خود را بی‏نهایت كوچك دانسته در مقابل نیرویی بی‏نهایت بزرگ، به مدح و ستایش می‏پردازد. در قسمت دیگری از تفیلا انسان خواست‏ه ی خود را با خدا مطرح می‏كند. دعا كردن تكلیف كردن بر خدا نیست بلكه برعكس تكلیف كردن بر خود ماست یعنی می‏توان این طور بیان كرد كه انسان هنگام دعا كردن با در نظر گرفتن عنصر مشترك با خدا یعنی عنصر اراده و اختیار كه او را از سایر موجودات جدا می‏كند خواستار آن است كه با داشتن چنین عنصری خود را از مقام بی‏نهایت كوچك به مقامی بی‏نهایت بزرگ برساند و با كسب چنین قدرتی قادر به رفع نیازها و برآورد خواست‏ها باشد. قسمت دیگر تفیلای ما مربوط به شكرگذاری از خداوند است و این بزرگترین نشانه آگاهی انسان است و عبارت است از آگاه بودن انسان به ارزش‏های خویش و آگاهی او نسبت به همه نعمت‏ها و موهبت‏هایی كه دارد.
    حخامیم(دانشمندان یهود) شكرگذاری را وظیفه هر انسانی در تمام موارد زندگی می‏دانند. چنان چه وقتی غذایی را می‏خوریم این كار را انجام می‏دهیم و یا در موارد دیگری مانند بوییدن شكوفه ی شكر می‏گوییم كه چنین بصیرتی در حواس و فكر انسان وجود دارد تا پی به چنین مخلوقاتی ببریم. اصولا فلسفه مدح و شكرگزاری انسان را از فلسفه نیهیلیزم و پوچی‏گری بیرون آورده و او را متوجه جهان خارج و طبیعت می‏سازد.
    نزدیكی انسان به خدا (كه توسط تفیلا(نماز) انجام می‏گیرد) نتیجه پیشرفت ‏های عقلانی و تزكیه نفس خود اوست، كه او را مسئول آن قرار می‏دهد تا شایستگی خود را نسبت به این موهبت الهی ثابت نماید. اگر به انسان این افتخار داده شده است كه پرتویی از انوار الهی در روح او به امانت گذاشته شود، این وظیفه نیز برعهده او نهاده شده است كه زندگی خود را به نحوی بگذراند كه مورد تعیید آفریدگار قرار گیرد.
    ایمان به عالی‏ترین وجه، هنگام دعا كردن و نماز خواندن جلوه‏ گر می‏شود. زیرا آن كس كه به خدا علاقه و صمیمانه ایمان دارد، به حضور پروردگار دعا می‏كند و حاجات خود را از او می‏خواهد. دعا كردن و نماز خواندن تنه برای رفع حاجات نیست، دعا و نماز در حقیقت عبارت است از رابطه ا‏ی صمیمانه بین آفریدگار و آفریده، كه انسان به وسیله آن از اعماق قلب با خالق خویش سخن می‏گوید. از این رو دعا و نماز هم به درگاه خداوند مقبول و خوش‏ایند است و هم به انسان كمك می‎كند تا غم از دل بزدید و بار روح را سبك‏تر سازد حتی گفته شده است: خداوند مشتاق شنیدن دعا و نماز عادلان و نیكوكاران است برای چه دعا و نماز نیكوكاران به پارو (كلمه «عِتِر» به معنی پارو می‏باشد و همان حروف عِِتِر ریشه فعل دعا كردن و نماز خواندن را دارد) تشبیه شده است؟ چون همان‏طور كه پارو محصول را زیرو رو كرده و آن را از جایی به جای دیگر منتقل می‏‎سازد، به همان ترتیب دعا و نماز عادلان و نیكوكاران خـشم و غـضب خـداوند را بـه رحمت مبدل می‏كند (تلمود: یواموت 64 الف) نماز حقیقی چیزی بیش از حركت و تلفظ لبان است و بایستی از اعماق قلب برخیزد. نماز انسان به حضور خداوند مورد قبول واقع نمی‏شود مگر این كه وی قلب و جان خود را كف دست بگذارد چنان كه در مراثی ارمیا فصل 3 آیه 41 آمده: «قلب خود را همراه با دست ‏هایمان به سوی خدایی كه در آسمان‏ها است برافرازیم». یعنی آن كه ما نباید تنها دست ‏هایمان را هنگام دعا و نماز به سوی خداوند بلند كنیم بلكه باید قلب خود را نیز متوجه خالق جهان سازیم.

    كسی كه دعا و نماز می‏خواند باید چشمانش را پائین افكنده و قلبش را متوجه بالا سازد و باید نزد خود چنین مجسم كند كه خداوند مقابل او است چنان كه در كتاب مزامیر داود (تهیلیم) فصل 16 آیه 8 می‏فرمید: «خداوند را همیشه پیش روی خود می‏دانم». در تلمود؛ براخوت، 28 ب آمده است: «هنگامی كه شما دعا و نماز می‏خوانید بدانید كه در حضور چه كسی ایستاده‏ید». دانشمندان یهود دعا و نماز را چیزی بزرگ‏تر و والاتر از درخواستی برای رفع احتیاجات مادی می‏دانند. در عین حال كه تقاضاهای زندگی جسمانی را از یاد نبرده‏ اند ایشان دعا و نماز را به عنوان واسطه ا‏ی برای ارتباط با خدا و گسترش پا‏ك‏‎ترین و عالی‏ترین احساسات و انگیزه‏ های طبیعی به كار می‏برند. در نظر ایشان، عبادت و خواندن دعا و نماز ورزشی است روحانی برای افزودن قدرت روان، بدین نیت كه روح فرمانده زندگی و ارباب و سرور جسم شود.
    «نیچه» می‏نویسد انسان همچنان كه به آب و اكسیژن نیازمند است به خدا نیز محتاج است. روح نیمش عقل است و نیم دیگرش احساس، ما باید هم زیبایی دانش را دوست بداریم و زیبایی خدا را.
    «الكسیس كارل» می‏گوید: آثار نییش و رسم پرستش و دعا كردن در جامعه وقتی رو به ضعف و فراموش شدن می‏گذارد مقدمات انحطاط و عدم مقاومت ملت و جامعه را فراهم می‏كند. بنابرین جامعه با از دست دادن عمل پرستش و نیایش مزاج خود را برای رشد میكرب انحطاط ، متلاشی شدن، تجزیه و ضعف اجتماع آماده می‏كند او می‎‏گوید روم باشكوه و متمدن قدیم را، دوری مردمش و متروك ماندن سنت دیرین بشری در پرستیدن، رو به ضعف و ذلت برد.
    محققین روانشناسی از روی آمارهای ممالك مختلف به این نتیجه مسلم رسیده‏ اند كه تعداد نسبی انتحار و قتل و طلاق و اعمالی كه در هیجان ‏های یاس و غضب انجام می‏شود در اقوام معتقد و مومن خیلی كمتر از محیط‏ های بی‏‏ دین و لاقید است.
    لغت نماز و دعا در زبان عبری تفیلا گفته می‏شود و از ریشه (پیلِل) به معنی مجادله گرفته شده است چنان كه در تهیلیم (زبور داود) فصل 106 یه 30 آمده است: «پینحاس (نوه حضرت هارون) ایستاد و داوری نمود نماز و دعا كرد و مرگ و میر قطع گردی». در تلمود؛ سنهدرین 82 این جمله را چنین تفسیر كرده ‏اند: پینحاس مثل این كه با خدا مجادله كرد و درباره وبائی كه قوم را كشتار می‏كرد از خداوند توضیح خواست بنابرین هیتْپَلِل یعنی تقدیم اظهارنامه درباره مطلبی به پیشگاه قاضی عالم در عالیترین دادگاه و در سِفر پیدایش حضرت ابراهیم را می‏بینیم كه درباره افراد سِدُوم با خداوند به صورت مجادله و مانند یك وكیل مدافع با قاضی كل عالم بحث می‏كند و نمونه جالب دیگر دعا حضرت موسی است كه مانند وكیل مدافع شجاعی از قوم اسرائیل دفاع می‏كند و در سفر خروج فصل 32 یه‏هی 11 و12 و 13 چنین آمده: «موسی، به درگاه خداوند خدای خود التماس نموده، گفت: خداوندا چرا خشمت بر قومت افروخته شده است این قومی كه با قدرت عظیم و با نیروی قوی از مصر بیرون آوردی چرا مصریان بگویند از روی سوءنیت آنها را از مصر بیرون آوردنت این كه آنها را در بیابان بكشد ... .
    در طرف مقابل دعی سیر انبیاء به صورت مجادله با خداوند نیست، بلكه درخواست آنها به صورت التماس و تضرع است یعنی به درگاه خداوند بخشنده و مهربان روی آورده و طلب رحمت و بخشیش می‏نمایند. این نوع نماز را به نام (تفیلت ویدوی) یعنی اعتراف و اقرار به گناه خوانده می‏شود. در بیشتر قربانی‏هایی كه (در دوران معبد مقدس) تقدیم می‏شد صاحب قربانی دست‏ های خود را روی سر حیوان می‏گذاشت و مطالبی اداء می‏كرد و سپس مبادرت به قربانی می‏نمود و حال كه اجری مراسم قربانی امكان‏پذیر نیست این مطالب جزء دعا و نمازهای روزانه گردیده است.
    دانشمندان یهود عقیده دارند كه اجداد مقدس ما حضرت ابراهیم و اسحق و یعقوب بنیان‏گذاران زمان نمازهای روزانه بوده ‏اند. حضرت ابراهیم نماز صبحگاه را بنیان گذاشت. «پیدایش فصل 22 آیه 3: ابراهیم بامدادان سحرخیزی كرد .....» و حض اسحق نماز نیم‏ روز را «پیدیش فصل 24 آیه 63: قبل از غروب اسحق برای راز و نیاز كردن (با خدا) به صحرا رفت..... ». حضرت یعقوب نماز شامگاه را. پیدایش فصل 28 آیه 11: در آن محل (محل كوه موریا كه حضرت اسحق برای قربانی به آنجا برده شد) نماز خواند و نظر به این كه آفتاب غروب كرد آنجا منزل نمود...».
    بنی ‏اسرائیل در مصر نیز نماز می‏گذاشتند و دعا می‏خواندند چنان كه در سفر خروج فصل 2 یه 23 این طور آمده: یعنی «پس از مدت مدید (كه فرزندان ییسرائل از گل‏كاری و خشت‏ زنی رنج می‏بردند) واقع شد كه پادشاه مصر درگذشت. فرزندان ییسرائل از آن بندگی نالیدند و از عذاب فریاد ‏زدند. فریاد شكایت آنها از بندگی به درگاه خداوند رسید».
    در كتاب دانیال فصل 3 یه 11 مندرج است: حضرت دانیال روزانه سه مرتبه پنجره خانه خود را رو به بیت‏ المقدس (اورشلیم) باز می‏كرد و به زانو می‏افتاد و با سجده به درگاه خداوند نماز می‏گذاشت. این نماز با تسبیح و مدح شروع می‏شد و با شكرگذاری خاتمه می‏یافت.
    از نماز و دعاهای حضرت موسی در تورات زیاد بازگو شده است از جمله در كتاب تثنیه فصل 3 یه 24 و 25 آمده است: «یعنی خداوندا تو شروع كردی كه بزرگواری و قدرت زیادت را به بنده‏ات نشان دهی چون كه كدام نیروئی در آسمان و زمین وجود دارد كه كارها و دلاوری ‏های تو را انجام دهد. تمنی این كه (اجازه دهی از رود اردن) عبور نمایم و آن سرزمین خوبی را كه در آن طرف رود اردن است یعنی آن كوه زیبا و لِوانُون را ببینم».
    سیر تكامل نماز از حضرت ابراهیم تا ظهور حضرت موسی به طور بسیار خلاصه شروع می‏شود و در زمان حضرت موسی با نزول تورات نمازهای خاصی به آنها اضافه می‏گردد و پس از دوران انبیاء به طور كلی بنا به مقتضی وضع اجتماعی و سیاسی و اتفاقات تاریخی ادعیه بوجود آمده و تصنیف می‏گردد و به مجموعه دعاهای قبلی اضافه می‏گردد و در دوران بازگشت پراكندگی اول توسط «عِزرا» و یارانش در حدود دو هزار و چهارصد سال قبل شكل كامل به خود می‏گیرد و به صورت مدون در می‏ید و سپس در تمام دوران استقرار معبد مقدس دوم به شكل ثابت می‏ماند و در زمان تدوین تلمود یروشلمی حدود 1800 سال قبل ختم می‏گردد.
    به طور خلاصه انبیاء بعد از حضرت موسی مانند یهوشوع پیغمبر، حنا زن القانا، شموئل نبی، حضرت داود، حضرت سلیمان، حزقیاهو پادشاه و یا حضرت یونس، ارمیا نبی، حبقوق نبی، دانیال نبی، مردخی و استر و عزرا و (دانشمندان تلمود) هركدام در عصر خود بر نماز و ادعیه‏هی موجود دعاهایی افزودند. نمونه‏ هایی از این دعاها بدین مضمون می‏باشند:
    در پیان لحش (دعی نوزده بركتی) این درخواست را می‏خوانیم:
    «ای خدی من زبان مرا از بدگویی، و لبانم را از تكلم به نیرنگ باز دار، در برابر اشخاصی كه مرا نفرین می‏كنند، زبانم ساكت و خاموش بماند، و روانم در برابر همگان همچون خاك باشد. قلبم را برای پذیرفتن تورات بگشا، جانم فرمان ‏های تو را پیروی و تبعیت و اگر كسانی علیه من بد بیندیشند و به زیان من قصد كنند، تو به فوریت مشورت آنها را برهم زن و فكرشان را باطل كن. سخنان دهان من مورد رضای تو قرار گیرند و تفكر دلم به حضور تو مقبول افتد، ای خدایی كه آفریدگار و نجات ‏دهنده من هستی». (براخوت 17 الف)
    یكی از دانشمندان یهود، در پیان دعا فوق، این دعا را افزوده است:
    «ای خداوند من، خدای اجداد من میل و رضای تو بر این تعلق گیرد، كه در دل هیچ انسانی كینه و دشمنی علیه ما وراد نشود. و كینه و عداوتی علیه هیچ انسانی بر دل ما نگذرد. حسادتی نسبت به ما در دل هیچ‏كس رسوخ نكند، و نسبت به هیچ‏كس نیز حسد به دل ما راه نیابد. در سراسر روزهای عمر تحصیل تورات و اجری فرایض تو مشغله ما باشد، و سخنان ما به حضور تو التماس و تضرع محسوب می‏گردد، قلب‏ های ما را متحد كن تا از نام تو بترسیم. از آن چه كه منفور درگاه تو است ما را دور بدار، و به آن چه مورد راضی تو است ما را نزدیك ساز، و به خاطر نام مبارك خودت با ما احسان كن. (تلمود یروشلمی براخوت 7 دال)

    چند گفتار از دانشمندان درباره نماز و اهمیت آن:
    1- دعا و نماز از قربانی‏ بزرگ‏تر و مهم‏تر است.
    2- دعا و نماز از اعمال نیك با اهمیت ‏تر است.
    3- كسی كه دعا و نماز می‏خواند، باید قلب خود را متوجه (خدی) آسمان سازد.
    4- كسی كه دعا و نماز می‏خواند باید چشمانش را پایین انداخته و قلبش را متوجه بالا سازد.
    5- كسی كه فكرش آسوده نیست (تمركز حواس ندارد) نماز نخواند. (تلمود؛ عرووین 65 الف)
    6- هر كس كه برای همنوع خود دعا می‏كند و جهت او طلب رحمت می‏نماید، در حالی كه خود نیز به آن مورد نیاز دارد نخست به خود او جواب داده می‏شود و خود او اول نجات می‏یابد.
    7- هر كس فرامین الهی را با ایمان كامل بر خود قبول نماید و آن را انجام دهد شیسته آن خواهد بود كه الهام الهی بر او قرار گیرد. (مخیلتا صفحه 33 ب )
    8- بهترین راه تزكیه روح، نماز است، چون وسیله مطمئنی جهت تزكیه است.
    9- نماز مایه آرامش است.
    10- نماز مایه نزدیك شدن انسان به سعادت است.
    11- نماز انسان را از فحشا و منكرات باز می‏دارد.
    12- نماز سپاسگزاری از معبود است چون تشكر از نعمت ‏دهنده واجب است، چنانچه اگر كسی كاری را برای ما انجام داد و از او تشكر نكنیم در حق او جفا كرده‏یم.
    13- از ویژگی ‏های نماز جلوگیری از غفلت است.
    14- نماز انسان را به پاكی‏ها و پاكسازی هم ظاهر و هم باطن هدیت می‏كند.
    15- نماز ضد اضطراب و پریشانی است.
    16- نماز سدی است در مقابل گناهكاری‏ها و ایجاد روح تقوا و پرهیزگاری.
    17- نماز وسیله پاك شدن و ثابت كننده خلوص و پیراستگی از تكبر و غرور است.
    18- نماز وسیله زدودن پرده ‏های غفلت و سستی، پرورش فضائل اخلاقی گسترش‏ دهنده زمینه عدالت و رعایت حقوق اجتماعی، یجاد روح، نظم و پاكیزگی در ظاهر و باطن انسان است.
    19- نماز درست است كه به وسیله فرد انجام می‏پذیرد، اما با نماز، ساخته شدن عضوی از جامعه شكل می‏‎گیرد و این رابطه بین نماز و اجتماع است.
    20- وقتی انسان متذكر خدا بود خدا را مراقب خویش دید قهراً از انجام گناه و منكرات شرم و حیا می‎‏كند.
    21- شادابی روح انسان: نماز در ساخت روح انسان، همان نقشی را ایفا می‏كند كه نرمش و ورزش در ساخت جسم انسان ایفا می‏ نماید.
    22- نماز روح انسان‏ها را به مبداء هستی‏ بخش مرتبط و متصل می‏كند و به این ارتباط، روح و جان آدمی را زنده، بانشاط و آرام می‏سازد و او ر برای انجام سیر تكالیف و وظائف فردی و اجتماعی آماده می‏كند.
    23- خواندن نماز علاوه بر آن كه انجام یك دستور و یك واجب الهی است، خود مانع از انجام زشتی‏ها، خلاف‏ها و گناهان دیگر است.
    24- یكی از فلسفه‎‏ های عبادت، اظهار خضوع و تسلیم در مقابل امر پروردگار و ایجاد روح عبودیت و بندگی در انسان است.
    25- و بالاخره نماز داری آثار و فلسفه‏ های متعددی است از جمله این خواص: نماز، تقدیر و سپاس‏گزاری از خدا است، موجب آرامش انسان است، موجب یاد خداست، زمینه پرهیز از گناه را در انسان فراهم می‏كند، تأكیدی بر نظافت و سلامتی است، دارای آثار وحدت ‏بخش اجتماعی است و موجب انضباط و وقت ‏شناسی است.







    مقالات مرتبط :
    نماز (تفیلا) در یین یهود
    تفیلین یا مهر نماز یهودیان

    نماز و زوزه (نخوردن و نیاشامیدن) پوریم. بخاطر طلب رحمت از جانب خد-اوند

  4. #4
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/07/06
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,834

    پیش فرض

    نماز (تفيلا) در آيين يهود



    در تورات مقدس (دواریم – تثنیه، فصل 11، یه 13) آمده است: «خدی خالقتان را دوست بدارید و او را با تمام قلبتان پرستش و بندگی نمیید.» علمی یهود عبارت پرستش و بندگی از طریق قلب را همان دعا و نماز به درگاه خالق تعبیر نموده اند.
    اساس عبادت یهود را در گذشته تا حدود 2000 سال پیش مراسم تقدیم قربانی ها تشكیل می داد و دعی لفظی در كنار آن قرار می گرفت. اما پس از ویرانی معبد مقدس یهودیان در بیت المقدس در سال 68 میلادی، به علت توقف مراسم تقدیم قربانی، اصل عبادت یهود بر نماز و دعاهی كلامی قرار گرفت و با گذشت زمان یین و متن نمازها شكل مدون امروزی را به خود گرفت
    تاریخ نییش یهود و مسیر تكاملی آن و همچنین احكام و قوانین و جزئیات مربوط به دعاها و نمازهی یهود بسیار مفصل و گسترده است. این مقاله تنها به معرفی اولیه این یین در یهود پرداخته است.
    نماز در لفظ عبری «تفیلا» نامیده میشود. تفیلا به دو بخش كلی تفیلی عادی و تفیلی ویژه تقسیم می گردد.
    تفیلی عادی :
    ین تفیلا در یام عادی هفته (شنبه شب الی بعدازظهر جمعه) خوانده میشود. كه به ترتیب عبارتند از:
    1- شَحَریت (صبح)
    2- مینحا (بعدازظهر)
    3- عَرویت (شامگاه)
    در كلیه تفیلاهی فوق یك بخش اصلی به نام «لَحَش» (به معنی آهسته) یا «شمُونِه عِسره» به معنی هجده دعا) مشترك و یكسان است اما مقدمات و مؤخرات این سه تفیلا با هم متفاوت هستند.
    ین بخش اصلی، لَحَش نام می گیرد. زیرا والاترین قسمت تفیلا بوده و به صورت آهسته ادا می گردد. همچنین «شمُونِه عِسره» نام دارد زیرا در ابتدی تدوین از 18 دعا تشكیل میشد كه بعدها یك دعی دیگر در میان آن جی گرفت. اما همچنان نام اولیه بر آن اطلاق می گردد. در متن لحش گاه به مناسبت هی مختلف (اول ماه و اعیاد خاص یا روزهیی كه در آن روزه گرفته می شود) متن هیی اضافه می شود.
    «شمُونِه عِسره» یا مدح و ستیش خداوند و ذكر اعتبار معنوی اجداد اولیه یهود (حضرت ابراهیم، اسحق و یعقوب) آغاز می گردد. سپس دعاهیی در طلب عقل و دانش، پذیرش توبه، عفو، بركت، عدالت، حمیت الهی از صادقان، ظهور ناجی جهان و توجه به دعی مومنین خوانده میشود. با دعاهیی در مدح خداوند و تقاضی صلح و سلامتی، این بخش اصلی تفیلا پیان می یابد.
    نماز جماعتی در یهود با حضور حداقل ده نفر مرد بالغ (بالی 13 سال) برگزار می شود. در تفیلی جماعتی یك نفر به عنوان پیش نماز كه «شالیح صیپور» نام می گیرد، تفیلا را با صدی بلند میخواند اما بخش لحش را همانند سیرین آهسته می خواند. در تفیلاهی شحریت و مینحا دوباره بخش لحش توسط شالیح با صدی بلند قرائت می گردد.
    مقدمات و مؤخرات نماز صبح طولانی تر از دیگر نوبت هی تفیلا است اما در هر سه تفیل این بخشها از گزیده تورات، تلمود، مزامیر داوود و متون مربوط به تفیلا تشكیل شده اند.
    بخش مهمی كه در تفیلاهی شحریت و عرویت علاوه بر بخش اصلی لحش وجود دارد متن «شِمَعْ ییسرائل» است كه گزیده ی از یات تورات است. در این قسمت توحید، پاداش و مجازات الهی و توجه به احكام خداوند مورد تاكید قرار گرفته است.
    زمان مجاز برای خواندن تفیلی شحریت از حدود یك ساعت قبل از طلوع آفتاب تا حدود 4 ساعت پس از آن است. تفیلی مینحا نیم ساعت پس از ظهر شرعی تا دقیقی پس از غروب آفتاب خوانده می شود. و خواندن تفیلی عرویت از غروب آفتاب تا قبل از سپیده دم روز بعد است.
    خواندن تفیلا در هر سه نوبت بر مردان بالغ واجب است و خانمها حداقل موظف به خواندن یك نوبت تفیلا هستند. در صورت عدم امكان خواندن یك نوبت تفیلا، می توان آن را از طریق دوبار خواندن نوبت بعدی جبران نمود.
    شریط خواندن تفیلا بطور خلاصه عبارت است از:
    پاكی مكان و بدن نمازگزار و پوشیده بودن بدن در حد معمول.
    آقیان هنگام تفیلا كلاه بر سر می نهند و زنان نیز موهی خود را در این مراسم می پوشانند.
    علاوه بر این در تفیلی شحریت آقیان از دو نماد دیگر به نام هی «صیصیت» و «تفیلین» استفاده می كنند.
    صیصیت شامل پارچه ی است كه بالاتنه را می پوشاند و در چهارگوشه آن بندهیی به روش خاص گره خورده اند و نشانی از احكام الهی هستند.
    تفیلین، از دو محفظه چرمی تشكیل شده است كه توسط بندهی چرمی، به بازو و پیشانی بسته می شوند. داخل این محفظه ها یاتی از تورات (به صورت دست نوشته بر روی پوست دباغی شده مخصوص) قرار دارند كه آن نیز نشانی از احكام و كلام الهی است.
    در روزهی دوشنبه و پنجشنبه پس از قرائت شمونه عسره تومار دست نوشته تورات از جیگاه مخصوص خود در كنیسا خارج شده و بخش كوتاهی از فصل مربوط به آن هفته از روی آن قرائت می گردد.
    تفیلاهی ویژه :
    1- شبات (شنبه):
    در شب و روز شنبه متن لحش و مقدمات و مؤخرات تفیلاها تغییر می كند و عمدتا به موضوع قداست روز شنبه اختصاص می یابند. همچنین صبح روز شنبه علاوه بر تفیلی شحریت یك نوبت تفیلی اضافی تحت عنوان «موساف» نیز خوانده می شود. صبح روز شنبه پس از تفیلی شحریت از تومار تورات كه «سِفِر تورا» نام دارد یك بخش كامل قرائت می گردد. لازم به ذكر است كه تورات شامل پنج كتاب حضرت موسی است و به پنجاه و چهار بخش موضوعی «پاراشا» به ترتیب تقسیم شده است كه در هر هفته یك یا دو پاراشا قرائت می گردد و در پیان یك سال یك دوره قرائت آن كامل می گردد.

    همچنین عصر روز شنبه نیز در تفیلی مینحا بخش كوتاهی از سفر تورا قرائت می گردد. با غروب آفتاب روز شنبه متن تفیلی عرویت به شكل عادی و تنها با تغییراتی جزئی خوانده می شود.
    2- رُوش حُودِش (اول ماه عبری):
    در روزهی اول ماه عبری، علاوه بر اضافه شدن بخش مخصوص در لحش، پس از آن یك متن ویژه بنام «هَلِل» (به معنی تهلیل و سپاس از خداوند) قرائت بخش خاصی از سفر تورا و تفیلی موساف اضافه می شود.

    3- اعیاد سه گانه و اول سال نو عبری:
    در سه موقع از سال به مناسبت اعیاد ویژه مذهبی، شكل مراسم مانند روز شنبه تغییر می یابد و متن تفیلاها و قرائت تورات تفاوت هیی متناسب با آن عید مذهبی پیدا می كنند. علاوه بر آن كه هلل نیز خوانده می شود.

    ین اعیاد عبارت اند از:
    - «پسح» و «شاووعوت» در بهار
    - «سوكوت» در ابتدی پییز.
    - در دو روز اول سال نو عبری كه «رُوش هَشانا» نام دارند نیز مراسم و تفیلاها تغییرات ویژه ی (مشابه با شنبه و اعیاد سه گانه) پیدا می كنند.


    4- یوم كیپور:
    در دهمین روز از سال نو عبری، روزه بزرگ یهودیان برای طلب بخشش سالیانه واقع شده است كه «كیپور» نام دارد. در شب و روز این مناسبت نیز كلیه تفیلاها و دعاها و مراسم همانند مناسبت هی شبات تغییرات ویژه و متناسب با اهداف این روزه بزرگ پیدا می كنند. علاوه بر ین، نوبت جدیدی از تفیلا به نام «نِعیلا» پس از تفیلی مینحا و قبل از غروب آفتاب به مراسم این روز اضافه میشود.

    5-سِلیحوت، دعی بخشش :
    از حدود 30 روز قبل از شروع سال نو عبری تا حدود یك هفته پس از آن، رسم است كه یهودیان در نیمه شب یا سحرگاهان و قبل از تفیلی شحریت، بصورت جمعی به خواندن متونی می پردازند كه در آن به كرات به استغاثه و طلب عفو از خداوند پرداخته می شود. هرچند كه بطور شرعی این مراسم را می توان تا قبل از غروب نیز انجام داد، اما هدف اصلی آن بیدار شدن د شب و بهره مندی از حالات خاص شب بیداری و سحرخیزی است. این مراسم در شبهی شنبه یا سال نو برگزار نمی شود.

    مكان تفیلا :
    شرط اصلی مكان تفیلا، پاكی آن است. و در هر مكان میتوان تفیلا را به تنهیی یا جماعتی برگزار كرد. اما مكان رسمی نماز یهود در كنیسا (كنیسه) یا لفظ صحیح تر آن «بِت هَكِنِسِت» است. اجزا اصلی كنیسا عبارت اند از:
    - صحن اصلی نمازگزاران (نشسته بر زمین یا صندلی)
    - پیشخوان و میز پیش نماز (شالیح صیپور) كه «تِوا» نام دارد
    - «هِخال» (جیگاه قرارگیری اسفار تورات)
    - سكوی جلوی هخال بنام «دوخان» كه محل اجری برخی مراسم خاص كاهنان (مردان از نسل حضرت هارون).
    جهت گیری برای خواندن تفیلا (چه شخصی و جماعتی و در كنیسا یا بیرون از آن) رو بسوی مغرب و با نیت «بیت المقدس» می باشد. هرچند كه خواندن تفیلا در جهت دیگر نیز آن را باطل نمی كند. در نقاط دیگر عالم با توجه به محل قرارگیری آن مكان نسبت به اورشلیم و بیت المقدس ممكن است كه جهت به سمت مشرق تغییر یابد.
    دعاهی غیر از تفیلا :
    غیر از نوبت هی رسمی تفیلا، استفاده از نعمات جهان نیز عموما مستلزم ادی دعی ویژه ی تحت عنوان «براخا» یا بركت است. قبل از خوردن هر خوراكی یا نوشیدنی دعیی خاص گفته می شود. حتی برای بوئیدنی ها، پوشیدن لباس نو، انجام فریضه ی كه شرع آن را دستور داده است (مانند استفاده از صیصیت و تفیلین) دعی خاص آن موضوع گفته می شود. مشاهده برخی پدیده هی طبیعی مانند دیدن اولین شكوفه هی درختان، دیدن ماه نو (از هفتم تا
    چهاردهم ماه قمری)، رعد و برق، رنگین كمان و غیره نیز انسان یهودی را ملزم به ادی دعا و شكرانه می سازد. حتی وضعیت هی غم انگیز (از دست دادن بستگان درجه اول یا زیارت قبور) دعاهی خاص خود را دارند. رفتن به سفر یا بازگشت از آن، برخاستن از بستر بیماری یا آزادی از زندان و بسیاری از موارد دیگر، همگی دعا یا براخاهی مخصوصی دارند كه تحت احكام معین ادا میشوند.
    در مورد خوراكی ها پس از استفاده نیز دعی شكرانه مخصوص خوانده می شود. موردی كه تورات صریحا به آن اشاره كرده است، دعی پس از صرف غذا (با نان) است كه «بیركَت هَمازون» نام دارد. ارزش این دعا را حتی از نوبت هی رسمی تفیلا نیز بالاتر دانسته اند. این دعا نیز همانند تفیلا، اگر به صورت جمعی (3 نفر یا 10 نفر مرد بالغ) ادا شود، شكل هی كاملتری به خود می گیرد و در اعیاد و مناسبت هی مذهبی (مانند تفیلاهی ویژه) بخش هیی به متن اصلی آن اضافه می شوند.
    زبان تفیلاها و دعاها به لفظ عبری هستند و در موارد خاص (و بیشتر در مقدمات و موخرات) زبان «آرامی» نیز به كار می رود.
    ذكر خواسته ها و دعاهی شخصی :
    طبق شرع یهود، هر گونه تغییر شكل در كلیات یا كلمات دعاها و تفیلاها ممنوع است. اما در بخش هیی از متن تفیلاها ، نقاط خاصی جهت بیان درخواست هی شخصی (حتی به زبان غیر یهودی) پیش بینی شده است. غیر از موارد ذكر شده، خواندن نوبت هی تفیلا به صورت اضافی عموما منع شده است مگر با رعیت احكامی ویژه. هر چند روشن است كه دعا و نییش در هر زمان و مكان از انسان پذیرفته می شود و این خارج از چهار چوب تفیلا و دعاهی مدون مذكور است.




  5. #5
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/07/06
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,834

    پیش فرض

    تفيلين


    تفيلين دو قطعه است كه هر كدام از آنها تشكيل شده است از يك جعبه كوچك چرمي با تسمه هاي چرمي بلند. در داخل هر يك از جعبه هاي كوچك قطعه اي از پوست حيوانات حلال گوشت كه روي آنها آيه هاي توحيد به خط عبري نوشته شده است جا دارد. در نماز صبح يكي از اين قطعات را روي پيشاني و ما بين دو چشم در مرز رستنگاه موهاي سر قرار ميدهند و قطعه دوم را نيز روي ماهيچة بازوي چپ و مقابل قلب ميبندند. تسمة چرمي تفيلين سر، بصورت آويخته باقي ميماند. ولي تسمه هاي تفيلين دست، دور بازو و ساعد و كف دست و انگشتان دست چپ پيچيده ميشود و تا پايان نماز روي سر و بازو باقي ميماند .

    آيه هائي كه در تفيلين نوشته شده است آيه هاي توحيد از تورات است و عبارتند از :
    بشنو اي اسرائيل. .. .. (شمع اسرائيل. ...) و براي من تقديس نما. .... (قدش لي. ..) و هاياكي. ... و هاياايم. ... بطوريكه از متن اين فصلها نتيجه ميشود بين اعضاي مختلف بدن انسان، يعني قلب و مغز و چشمها و غيره، اعضائي هستند كه ميتوانند عامل كار خطا يا عمل صواب باشند. زيرا پس از اينكه چشم چيزي را ديد، انسان خواهان آن ميشود و ممكن است مغز اين خواسته را تصويب كند. ولي هر يهودي، صبح پس از بستن تفيلين، موظف ميشود كه همواره خداي يكتا را در نظر داشته باشد تا بدين وسيله از ارتكاب عمل بد جلوگيري نموده و به انجام كار نيك تشويق شود. اگر او بخواهد بسوي بدي برود، بخاطر خواهد آورد كه در تفليني كه بسته است چه دستوراتي مرقوم ميباشد و با بستن آن چه تعهدي نموده است. در فصل «شمع ايسرائل» كه يكي از چهار قسمت فوق است نوشته شده است :
    خدا را با تمام قلب و وجود خود دوست بدار. مفسران و علماي يهود از اين آيه نتيجه گرفته اند كه در هر انساني دو نيروي متضاد وجود دارد كه يكي از آنها انسان را به كارهاي نيك تشويق و ديگري به انجام اعمال زشت و گناه هدايت مينمايد. يك فرد يهودي بايد بر خود مسلط باشد و هر دو فكر را تحت فرمان مغز خود در آورد. از اين جهت تفيلين دست را روي دست چپ و مقابل قلب ميبنديم تا قلب را كنترل كند و تفيلين سر را بين دو چشم و روي مغز ميگذاريم تا چون يك نگهبان، مراقب اجراي صحيح قوانين اساسي توحيدي باشد.
    در روزهاي شنبه و اعياد، هنگام نماز صبح از تفيلين استفاده نميشود و فقط صيصيت را ميپوشند. اگر كسي نتوانست در نماز صبح تفيلين ببندد بايد در ساعت نماز عصر اين كار را انجام دهد. به عبارت ديگر هر فرد يهودي بايد هر روز يك بار تفيلين را ببندد و دعاي مربوط به آن را بخواند. معمولا رنگ تمام قسمتهاي تفيلين سياه است. وظيفه بستن تفيلين براي پسران، از سيزده سال و يك روز شروع ميشود و در اين سن است كه پسر يهودي از نظر اجراي مراسم مذهبي كبير شناخته ميشود. هر پدر يا مادر يهودي موظف است به محض اينكه پسرش به اين سن رسيد براي او تفيلين تهيه نمايد و طرز بستن آنرا بوسيله يكي از روحانيون به او ياد دهد و او را موظف كند كه هر روز اين عمل واجب را انجام دهد. دختر يهودي در سن دوازده سال تكليف شناخته ميشود.



  6. #6
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/07/06
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,834

    پیش فرض

    پوریم



    2700 سال زندگی مسالمت آمیز یهودیان در کنار ایرانیان و نیز احترام خاص یهودیان جهان در طی تاریخ به ملت خدا پرست ایران به پاس خدمات و برخورد مناسب ایرانیان با آنها و وجود مقبره پیامبران و بزرگان یهود در ایران همه حکایت گر وجود پیوندی قوی و مستحکم بین ایرانیان و یهودیان است که با سم پاشی برخی افراد مغرض معلوم الحال خدشه پذیر نمی باشد.
    یکی از اعیاد و "روزه های واجب" یهودی که طی سالیان اخیر بیشتر مورد توجه عموم قرار گرفته است جشن پوریم است که به علت تحریکات برخی افراد ناآگاه یا مغرض تعبیراتی نا صواب از آن بعمل آمده است لذا سعی می گردد به صورت خلاصه به شرح تاریخچه و کیفیت این واقعه بپردازیم.

    پس از شکست پادشاهان کلدانی (حکومت بابل در عراق امروزی) از پادشاهان ایران ، یهودیان که پیش از این توسط بخت النصر به بابل آورده شده بودند تحت حکومت ایران قرار گرفتند که با لطف و آزاد اندیشی کورش کبیر نسبت به آزاد گذاشتن اقوام و ملل در اعتقاد و آئین عبادی خود، به یهودیان اجازه داده شد تا به میل خود در ایران ساکن شده یا به سرزمین مقدس برگردانند و معبد بیت المقدس را از نو بنا نمایند. که برخی یهودیان از این فرصت استفاده نموده و به سرزمین مقدس برگشتند ولی عده زیادی سکونت در شهرهای ایران را انتخاب نمودند بعدها در زمان حکومت خشایار شاه وزیری ملقب به هامان به مقام صدر اعظمی می رسد که به خاطر عقاید الحادی و کفر آمیزش و اینکه مردخای یکی از بزرگان و انبیاء یهود حاضر به تعظیم به او که تمثالی از بت خود را به گردن آویخته بود، نیست تصمیم به نابودی یهودیان ایران که در واقع همه یهودیان دنیای آن روز را شامل می شد ، می گیرد. هامان مُشرک که تبار ایرانی ندارد و از نسل اگاگ (اَجاج) عمالقی می باشد که با زدوبند های مختلف به مقام درباری رسیده و پیش از این پیشنهاد برکناری ملکه قبلی ایران وشتی را داده است با ترفندی اجازه قتل عام عمومی قومی بی نام و نشان را که فایده ای برای کشور نداشته و عمر خود را به بطالت می گذرانند را از پادشاه می گیرد تا همگی را در یک روز نابود سازد (طومار استر فصل 3 ،آیه 10-8) و بدنبال آن به همه سران حکومتی در 127 ایالت امپراطوری ایران نامه ارسال می گردد تا همه یهودیان از کودک تا پیر ، مرد و زن در یک روز ، روز سیزدهم ماه دوازدهم (ادار) قتل عام گردند و همه اموال آنها غارت شود .این نامه در سیزدهم ماه اول در اختیار عموم قرار می گیرد تا همه برای این اقدام آماده باشند.(همان فصل 4 آیه 15-12)
    پوریم و توبه: مردخای با مطلع شدن از این قضیه مردم را به روزه و توبه فرا می خواند و با کمک استر ،عموزاده اش ،که به عنوان ملکه ایران انتخاب شده سعی در نجات قوم خود دارد که با الطاف الهی ،توطئه هامان بر ملا گشته و هامان در16 ماه اول( نیسان)(طومار استر فصل 7) به دار آویخته می شود.
    دورواقع پیش از این مردخای به علت بر ملا ساختن "توطئه قتل توسط دو تن از نگهبانان" نسبت به پادشاه ایران مورد لطف و عنایت پادشاه قرار گرفته بود (همان فصل 6) ولی الرقم این محبت، هنوز پادشاه ادعا داشت که نامه ی قبلی اش که به هامان سپرده بود (چون با مهر سلطتنی ممهور شده) قابل ابطال نیست، تا اینکه با در خواست های استر ، پادشاه راضی می گردد که نامه ی دیگری نوشته و در آن به یهودیان سراسر کشور نیز اجازه داده شود تا در روز توطئه به دفاع از خود پرداخته و از جان خود و افراد خانواده شان حمایت نمایند(طومار استر فصل 8 آیه 11) این نامه در 23 ماه سوم تقریبا 70 روز پس از نامه اول نوشته و به والیان -127 استان - ارسال گردد (طومار استر فصل 8 آیه 9)
    در فرا رسیدن روز توطئه ی هامان ، دشمنان یهود منتظر بودند بر یهودیان استیلا یابند ولی با لطف خداوند این امر بر عکس شد و یهودیان بر دشمنان خویش استیلا یافتند .(همان فصل 9 آیه 1)
    یهودیان سایر استانها نیز جمع شدند و از خود دفاع کردند آنها- جمعا ً- 75 هزار نفر از دشمنان خود را کشتند (همان فصل 9 :16) که اگر عدد فوق را بر 127 استان تقسیم کنیم متوجه می شویم که در هر ایالت از 127 ایالت ایران که در آن زمان از هند تا حبشه گسترده است بین 500 تا 600 نفر از دشمنان کشته شده اند آن هم افرادی که عموماً تباری ایرانی نداشته و با یهودیان دشمنی تاریخی داشتند و یا جزو مزدوران هامان بودند و در آن روز خود را آماده ستیز با یهودیان در روز 13 آدار کرده بودند. و نه افراد عادی
    همچنین در همین طومار بارها اشاره شده که هیچ کدام از اموال کشته شدگان را غارت نکردند.
    و این با مفهوم نسل کشی که عده ای از آن استفاده می کنند، فرق داره.روزه گرفتن یهودیان: (13 آدار) روزه استر یا پوریم یکی از 6 روزه واجب یهودیان می باشد که بنا بر دستور مردخای نبی، یهودیان هر ساله روز سیزدهم ماه آدار را روزه گرفته (هیچ نمی خورند و نمی آشامند) و به مناجات می پردازند. تا از خد-ا طلب رحمت کنند. چرا که در چنین روزی قرار بود تمام یهودیان توسط دشمنانشان قتل عام شوند. و هرچند متاسفانه این اتفاق در برخی از جاهای دور افتاده ی امپراطوری ایران نیز افتاد. چون نامه دوم پادشاه، (مبنی بر دفاع از خود) هنوز به آنجاها نرسیده بود.

    و همچنین یهودیان روز چهاردهم و پانزدهم ماه ادار را به مناسبت نجات یهودیان از چنگ دشمنانشان جشن می گیرند به یادبود الطاف الهی و نجات خود و نه به خاطر کشتار دیگران (همان فصل 9 آیه 20تا 22).
    *** 2700 سال زندگی مسالمت آمیز یهودیان در کنار ایرانیان و نیز احترام خاص یهودیان جهان در طی تاریخ به ملت ایران به پاس خدمات و برخورد مناسب ایرانیان با آنها و وجود مقبره پیامبران و بزرگان یهود در ایران همه حکایت گر وجود پیوندی قوی و مستحکم بین ایرانیان و یهودیان است که با سم پاشی برخی افراد مغرض معلوم الحال خدشه پذیر نمی باشد.

    باید به این نکته اشاره کنیم که واقعه ی پوریم دقیقا در تاریخ 3405 عبری ( حدودا 356 قبل از میلاد مسیح) به وقوع پیوسته و همچنین هیچ سند تاریخی دیگری غیر از تومار استر یا مگیلت استر به این واقعه مذهبی اشاره نکرده است. مگیلت استر جزو کتب مقدس یهود بشمار می رود. که حاوی مطالب دقیق فلسفی و مذهبی است. و در تاریخ 5 آدار 3406 عبری نوشتن آن توسط مردخای و استر به پایان رسیده است.



  7. #7
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/07/06
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,834

    پیش فرض

    شباتهاي مخصوص سال
    در طول سال هشت شبات مخصوص وجود دارد كه يهوديان بايد از آن اطلاع داشته باشند. علاوه بر نماز شبات، در اين روز ها نماز جداگانه اي خوانده ميشود.
    علماي يهود گفته اند كه ما بين آخرين روز ماه شواط و اولين روز ماه نيسان ما بايد چهار قسمت از تورات را بخوانيم كه هر يك از آنها محتوي دستور مخصوصي دربارة چهار شبات ويژه ميباشد. اين شباتها خصوصيتي دارند و قسمتهائي از تورات كه در آن چهار شبات ميخوانيم از فصل هاي زير است :
    1- شقاليم 2- زاخور 3- پارا 4- هحودش
    در ميشنا هم اسم اين چهار شبات ذكر شده است و اين خود نشان ميدهد كه آن فصول تورات اهميت بسزائي دارد.

    هشت شبات مهم عبارتند از :
    1- شبات شيرا به مناسبت گذشتن بني اسرائيل از دريا

    2- شبات شقاليم (اعانات) در آن روز براي تعميرات خانة خد-ا اعانه داده ميشود .

    3- شبات زاخور (يادبود) براي يادآوري عيد پوريم .

    4- شبات پارا (گاو قرمز )- اين گاو بعداز ذبح سوزانده ميشد و از خاكستر آن نياز شرعي زائران تأمين ميگرديد.

    5- شبات هحودش (ماه نيسان) به مناسبت فرا رسيدن عيد فطير و خروج بني اسرائيل از مصر .

    6- شبات گادول (بزرگ) كه در آن روز واعظين با سخن رانيهاي مفصل خود مردم را به داشتن ايمان و تقوي تشويق مي نمايند .

    7- شبات ايخا (شبات قبل از نهم ماه آب) براي ياد آوري روز نهم ماه آب.

    8- شبات شوبا (توبه) كه شبات قبل از روز كيپور ميباشد و واعظين به مردم توصيه مي كنند كه از صميم قلب بسوي خد-ا باز گردند و توبه و انابه نمايند.

    روشن كردن شمع در عصر روز جمعه
    هر بانوي يهودي موظف است قبل از غروب روز جمعه دو شمع روشن كند و دعاي زير از بخواند و با آن شنبه را آغاز كند. اگر در خانه بانوئي نباشد، اين وظيفه بعهدة دوشيزه خانه است و در غياب او مرد خانه ميتواند براخا را بگويد.

    براخاي روشن كردن شمع شبات :
    باروخْ اَتا اَدوناي اِلو هِنو مِلِخْ ها عُولام اَشِرْ كيدِ شانو بِميصْوُتاوْ وِ صيوانو لِهَدْ ليقْ نِرْ شِلْ شَبات كودِشْ .

    در عصر روزهاي قبل از اعياد به جاي شبات نام آن عيد را ذكر ميكنند.
    البته بانوي خانه بايد هنگام انجام اين فريضه از نظر لباس پوشيده و منظم باشد .




  8. #8
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/07/06
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,834

    پیش فرض

    علائم پرندگان حلال گوشت

    اين علائم عبارتند از
    1- داشتن سيخك (انگشت پنجم) در پشت پاشنه ها .
    2- داشتن چينه دان .
    3- داشتن منقاري كه قسمت فوقاني آن بلند تر از قسمت تحتاني آن باشد.
    4- پوسته زيرين سنگدان كه مواد خوراكي برروي آن قرار دارد به آساني از گوشت جدا شود.
    5- سطح پاها بر خلاف پوست بدن انسان كه صاف است زبر باشد.
    6- براي خوردن غذا و دانه فقط از منقار خود استفاده كند.
    7- هنگامي كه برروي طناب يا ميله اي قرار ميگيرد با سه انگشت خود در جلو و يك انگشت در عقب به آن محكم بچسبد.





  9. #9
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/07/06
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,834

    پیش فرض

    تقويم عبري

    نخستين دستور خداوند به قوم بني اسرائيل، تعيين حلول ماه عبري نيسان براي مبداء شمارش ماههاي سال است.
    تعيين شماره روزها، آغاز ماهها و شمارش سالها از مهمترين موضوعهاي مورد توجه علماي يهود بوده و برگزاري مراسم مذهبي، وابسته به تعيين دقيق حلول ماه قمري مي بود. شمارش سالها از جهت پرداخت درصدهاي سالانه محصولات كشاورزي، وجوه خيريه و نيز تعيين سال «شِميطا» و «يُووِل» (سالهايي كه در آنها كشاورزي تعطيل مي شد و گروهي از محكومانِ جرايم مالي آزاد مي شدند) بسيار با اهميت بوده است. به همين دليل، يكي از مهمترين كارهاي علما و دانشمندان يهود، تنظيم و تثبيت تقويم عبري بود كه در حدود سال 4110 عبري دانشمند بزرگي به نام «هيلل دوم» به شكل امروزي آن تنظيم كرد.
    مبناي آغاز شمارش تقويم عبري، آفرينش حضرت آدم است. طبق گفتار تورا، خداوند در شش مرحله يا شبانه روز جهان را آفريد و در آخرين مرحله، آدم (تكامل يافته) را خلق كرد و به او هستي بخشيد. پس از آن بهطور دقيق، عمر آدم اول را ياد مي كند و تاريخ جٍهان را با ذكر طول عمر نسلهاي بعدي حضرت آدم تا نوح، ابراهيم، حضرت موسي و همچنين انبياي بعدي بني اسرائيل تا حدود اوايل آبادي معبد دوم بت هميقداش شرح مي دهد. مدت زمان برپايي معابد اول و دوم بت هميقداش و وقفه ناشي از ويراني معبد اول براي ما معلوم است و مي دانيم كه ويراني معبد دوم در سال 68 ميلادي (3828 عبري) واقع شده است. با توجه به اين موضوع، تاريخ تقويم عبري به حدود 5761 سال در مهرماه 1379 هجري شمسي، معادل 5761 سال است.
    برابر آنچه گفته شد؛ براساس دين يهود، ماههاي عبري، قمري هستند و براساس حركت ماه به دور زمين تنظيم شده اند. در همين حال، طبق فرمان تورا سالگرد خروج از مصر (عيد پسح) هميشه بايد اوايل بهار، و عيد سوكوت در اوايل پاييز واقع شود. اگر سال عبري هم قمري مي بود، اين ترتيب به هم مي خورد؛ زيرا سال قمري 354 روز است كه حدود 11 روز از سال شمسي كوتاهتر است. بنابراين، اگر عيد پسح امسال در اول بهار باشد، براساس سال قمري، پس از گذشت 9 سال، در آخر پاييز واقع شده؛ يعني، يك فصل جلو مي افتد. براي جلوگيري از اين امر، هر دو يا سه سال يكبار، سال را كبيسه مي گيريم كه سيزده ماهه است. ماه سيزدهم را كه پيش از ماه نيسان واقع مي شود، ادار دوم ناميده اند. به اين ترتيب، حداكثر نوسان سال عبري نسبت به سال شمسي كمتر از يك ماه است. در يك دوره 19 ساله، هفت سال؛ يعني، سالهاي 3، 6، 8، 11، 14، 17و 19 كبيسه هستند.
    براي پي بردن به اينكه سالي كبيسه است يا نه؛ آن سال را بر عدد 19 تقسيم مي كنيم. مثلاً اگر سال 5790 را در نظر بگيريم،5790 را بر عدد 19 تقسيم مي كنيم كه خارج قسمت 304 بوده و نشانه آن است كه سال 5790 پس از سيصد و چهارمين دوره 19 ساله تقويم عبري است (دوره 305) و باقيمانده 14 خواهد بود كه چون عدد 14 جزء سالهاي كبيسه ذكر شده در بالاست، پس سال 5790 عبري كبيسه است.
    سال عبري كه با فصول سال شمسي نيز تطبيق دارد، از اول تيشري (روش هشانا) و در اواخر تابستان يا اوايل پاييز شروع مي شود. يعني در روش هشانا، تقويم عبري يك سال به جلو مي رود. ولي در ترتيب شمارش ماههاي سال، طبق دستور تورا، ماه نيسان مصادف با خروج بني اسرائيل از مصر، اولين ماه شمرده مي شود. پس ماههاي سال را به اين ترتيب مي شماريم:
    فصل بهار: نيسان، ايار، سيوان
    فصل تابستان: تموز، آو، الول
    فصل پاييز: تيشري، حشوان، كيسلو
    فصل زمستان: طِوِت، شِواط، ادار
    پس در تورا منظور از ماه سوم، ماه سيوان است و ماه هفتم، ماه تيشري و... است.
    تقويم هاي شمسي، قمري و ميلادي براساس حركت انتقالي زمين به دور خورشيد يا حركت ماه به دور زمين تنظيم شده اند، ولي تقويم عبري بر مبناي هر دو حركت تنظيم شده است. علماي دين كوشش كرده اند تقويم را طوري تنظيم كنند كه اعياد، روزها و مراسم مذهبي تغيير فصل ندهند.
    آنها براي رسيدن به اين مقصود، مقررات زير را وضع كرده اند:
    1- سال تقويم عبري با سال شمسي تطبيق داده شده و ماهها به صورت قمري است و تاريخ اعياد بر طبق دستور تورا به موقع در تقويم پياده مي شود.
    2- سعي شده است كه تا حد امكان، تعطيلات و اعياد به روز جمعه يا يكشنبه نيفتد؛ زيرا دو يا سه روز تعطيل متوالي در تقويم با توجه به مقررات ممنوعيت كاركردن در روزهاي فوق باعث مشكلاتي خواهد شد، لذا از آن جلوگيري شده است.
    براي نمونه، برابر اين مقررات، روزه كيپور هرگز در روزهاي يكشنبه، سه شنبه يا جمعه واقع نمي شود.
    لازم به تذكر است كه همه تاريخهاي مذهبي، از جمله بَرميصوا و بَت ميصوا يا روز بلوغ شرعي پسر و دختر و سالگرد فوت، برپايه تقويم عبري سنجيده مي شود. براي تبديل تقريبي سال ميلادي به عبري، بايد به سال ميلادي 3760 سال افزود.

  10. #10
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/07/06
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,834

    پیش فرض

    چهار نوع محصول زمين

    مي‎ دانيم كه عيد سايبانها يا سوكوت عيد جمع‎ آوري محصول هم مي‎باشد. چون اين عيد جنبة، جشن كشاورزي دارد، پس از جمع‎ آوري محصول به پاس نعمت‎هاي بيكراني كه خد.ا به ما ارزاني داشته است، چهار نوع از محصولات زمين را دردست گرفته و دعا (براخا) مي‎خوانيم.


    اين چهارنوع عبارتند از:
    1- ترنج (اِتروگ)
    2- شاخه درخت خرما (لولاب)
    3- شاخة درخت مورد (هَدَس)
    4- شاخة درخت بيد
    اين عمل را طبق فرماني كه در كتاب لاويان فصل 23 آية 40 داده شده است انجام مي‎دهيم. علماي يهود بكاربردن اين چهار نوع محصول را در نماز عيد سوكوت دو نوع توجيه كرده‎‎ اند:

    توجيه اول: ترنج بشكل قلب است و شاخة نخل شبيه ستون فقرات انسان و برگ مورد بشكل چشم و برگ بيد بشكل لب مي‎باشد. اينها اعضائي هستند كه مجري بيشتر اعمال انسان مي‎باشند. با دعائي كه مي‎خوانيم از خد.ا مي‎خواهيم كه همواره بتوانيم با عقل سليم و ايمان كامل، آن اعضاء را تحت اختيار خود بگيريم.

    توجيه دوم: مردم دنيا چهارنوع هستند.
    1. كساني كه ايمان كامل و رفتار سالم دارند. ترنج طعم خوب و بوي مطبوعي دارد. پس شبيه گروه اول انسان‎هاست ؛
    2. كساني كه تحصيلات و اطلاعات كامل دارند ولي مراسم مذهبي را بجا نمي‎آورند. شاخه‎ هاي درخت خرما هم ميوة خوبي دارد ولي معطر نيست، پس شبيه گروه دوم است ؛
    3. كساني كه اطلاعات و معلومات مذهبي كاملي ندارند ولي اعمال و رفتارشان خوب و شايسته است. شاخة مورد ميوه ندارد ولي بوي آن مطبوع است. پس نمايندة گروه سوم انسانها مي‎باشد ؛
    4. كساني كه معلومات مذهبي ندارند و رفتارشان هم خوب نيست. شاخة بيد ميوه ندارد و بوي مطبوعي هم از آن استشمام نمي‎شود. بنابراين نمايندة گروه چهارم از انسانهاست ؛

    پس اين چهار نوع محصول چهار گروه از مردم را كه درهر جامعه‎اي وجود دارند نمايش مي‎دهد. انسانهايي كه در جامعه زندگي مي‎كنند در برابر همديگر مسئول هستند زيرا اعمال و رفتارشان و ايمانشان در سرنوشت افراد ديگر جامعه مؤثر است. هركدام از اين افراد معلومات و رفتارهاي مختلفي دارند و رويهم جامعه را تشكيل مي‎دهند. با جمع‎آوردن اين چند نوع گياه در يك بسته صفات نيكو يعني، اتحاد و همبستگي و همكاري در جامعه را نمايش مي‎دهيم. علت اينكه نام براخا را براخاي لولاب گذاشته‎ايم اين است كه لولاب از تمام آنها بزررگتر است. در روز اول، بعد از براخاي لولاب براخاي شِهِحيانو گفته مي‎شود.

    در روز شبات كه حمل و نقل هر چيزي ممنوع است براخاي لولاب را نمي‎گوييم زيرا بزرگان دين يهود بيم آنرا داشته‎اند كه مؤمنان در آن روز لولاب را با خود حمل كنند. تا موقعي كه معبد مقدس ويران نشده بود، لولاب را فقط درآن محل به دست گرفته و براخا مي‎گفتند. ولي از ويراني معبد، علماي دين قرار گذاشتند كه لولاب را تمام روزهاي عيد به دست بگيرند (به استثناي روز شنبه) گويا رسم دور زدن در اطراف سكوي وسط كنيسا بعد از نماز موساف با در دست داشتن لولاب از دورة مكابي‎ها معمول شده است. در ميشنا نوشته شده است كه اين رسم در معبد مقدس هم اجرا مي‎شد و مؤمنان در حاليكه لولاب را در دست داشتند دور مذبح مي‎گشتند و نمازهاي هَلِل و هوشَعنا را مي‎خواندند. در زمان ما فقط هوشَعنا را مي‎خوانيم كه موضوع آن دعا براي خوبي و زيادي محصول زمين است. اين تشريفات نمايندة اميد ماست به اينكه خد.اوند به ما كمك خواهد كرد كه بر دشواريهاي خود پيروز شويم.


    عيد سوكوت يا جشن جهاني
    جشن سوكوت علاوه بر معني و خصوصيت اصلي خود به عنوان يك عيد يهودي، داراي يك جنبة جهاني هم مي‎باشد. اين جشني است كه در آن يهوديان پيام مخصوصي براي افراد بشر مي‎فرستند و در آن نطفه‎اي از اعتقاد به ماشيح موعود وجود دارد. يكي از مظاهر اين طرز تفكر قرباني كردن هفتاد گاو نر در هفت روز عيد بود. اين عمل، همبستگي يهوديان را با تمام ملل جهان نشان مي‎دهد. بدين طريق يهوديان به تمام ملت‎هاي جهان اعلام مي‎‎داشتند كه بدون رضايت خد.ا و دخالت او در سرنوشت انسانها، جهان نمي‎تواند باقي بماند.

    هوشَعنا ربا
    هفتمين روز عيد سوكوت را به مناسبت نماز مخصوص هوشعنا كه در آن روز خوانده مي‎شود، هوشَعنارَبا مي‎ناميم. در اين روز هفت بار به دور سكوي كنيسا كه تورات بزرگ روي آن قرار دارد دور مي‎زنيم و هوشعنا را مي‎خوانيم. در آن موقع اِتروگ و لولاب را در دست داريم و برگهاي بيد را به حركت درمي‎آوريم. فلسفة اين تشريفات آن است كه همچنانكه درختها پس از ريختن برگشان، مجددا با باران رحمتي كه از آسمان مي‎بارد و گرمي هوا زندگي تازه‎اي را شروع مي‎كنند اگر ما هم ايمان خود را به خد.ا زياد كيم و به رهبري او اعتقاد داشته باشيم، همواره مي‎توانيم نيروي جديدي به دست آورده و در مبارزة زندگي موفق شويم.
    بسياري از اشخاص در شب هوشعناربا بيدار مي‎مانند و قسمتهايي را كه مخصوص آن شب است با قطعاتي از تورات و ميشنا مي‎خوانند.

    شِميني عَسِرِت و سيمحا تورا
    پس از گذشتن نيمه اول ماه تيشري و ايام سوكوت با برقراركردن جشنهاي شِميني عَسِرِت و سيمحا تورا شروع فصل جديد را شادباش مي‎گوييم.
    علماي يهود مي‎گويند كه شميني عسرت يا روز هشتم جشن سوكوت روز مخصوصي است و ارتباطي به عيد سوكوت ندارد. از اين جهت در آن روز براخاي شهحيانو مي‎گوييم و در نماز هم آنرا روز شميني عسرت ذكر مي‎كنيم. گفته شده است كه در اين روز عيد, بايد خوشحال باشي و شادي كني. در صورتي كه در هفت روز عيد سوكوت براي سلامت تمام ملتها قرباني مي‎داديم، روز شميني عسرت مختص يهوديان است. از اين جهت در آن روز فقط يك گاو قرباني مي‎كردند. در دورة ما كه معبد مقدس وجود ندارد به جاي آن قرباني‎ها نماز مخصوص موساف قرائت مي‎‎كنيم.

    دعاي باران
    در اين روز دعاي مخصوص باران را مي‎خوانيم و از خد.ا مي‎خواهيم كه با بارانهاي فراوان و به موقع به محصولات كشاورزان بركت بدهد. از آن روز به بعد در نمازهاي خود به جاي تقاضاي شبنم از خد.ا مي‎خواهيم كه باد بوزد و باران ببارد. اين نماز نشان مي‎دهد كه در آن زمان اگر باران نمي‎باريد، مردم گرفتار گرسنگي و تشنگي و بيماري‎هاي گوناگون مي‎شدند.

    سيمحا تورا
    جشن سيمحا تورا به مناسبت به انجام رسيدن قرائت پنج جلد تورات در عرض يك سال برگزار مي‎شود. در همان روز، اولين فصل از جلد اول را قرائت مي‎كنيم. ما به اين وسيله علاقه شديد يهوديان را به خد.ا و قوانينش ابراز مي‎نماييم. كودكان هم در اين جشن شركت مي‎كنند. كسي را كه در اين روز براي خواندن تورات و گفتن براخاي قسمت اول تورات (برشيت) مي‎خوانندش حاتان برشيت ناميده مي‎شود و احترام زيادي دارد.

صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •