نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: نوشته های پشت خودروها

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17 نوشته های پشت خودروها

    آب رادیاتور ماشین بخور محتاج نامردان نباش !
    بپر بالا كه گیرت نمیاد !
    غم کشیدن کار هر نقاش نیست !
    تاكسی نارنجی از من نرنجی!

    جون من داداش یه خورده یواش!
    جهان باشد دبستان و همه مردم دبستانی چرا باید شود طفلی ز روز امتحان غافل؟!
    داداش مرگ من یواش امان از دست گلگیر ساز و نقاش!
    درخت مكر زن صد ریشه دارد فلك از دست زن اندیشه دارد!
    دو دو تا هفتا كی به كیه!
    دنبالم نیا آواره میشی!
    حالا كه خر تو خره ماهم پیرایدم ( ژیان ) !
    رنج گل بلبل كشید و برگ گل را باد برد رنج دختر مادر كشید و لذتش داماد برد!
    زندگی بدون عشق مثل ساندوچ بدون نوشابه هست!
    سر پایینی نوكرتم سر بالایی شرمندتم ( ژیان ) !
    گلگیرم ولی گل نمیگیرم!
    لاستیك قلبمو با میخ نگات پنچر نكن !
    پشت یه ژیان هم نوشته بود: جد زانتیا !
    قربان وجودت که وجودم زوجودت بوجود آمده مادر !
    رادیاتور عشق من از بهر تو، آمد به جوش !
    گر نداری باورم بنگر به روی آمپرم !
    کاش جاده زندگی هم دنده عقب داشت !
    تند رفتن که نشد مردی !
    چشم انتظارم كه برگردی !
    یا اقدس یا هیچکس !
    زندگی نگه دار پیاده میشم آیی بی وفا کجا میری اونطرفی که ورود ممنوعه !
    محبت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم برنمیدارد !
    دریای غم ساحل ندارد !
    از عشق تو لیلی ........... رفتم زیر تریلی !
    یه کیلو باش .... ادم باش !!

    ویرایش توسط !ALIPOUR! : 2013/09/20 در ساعت 14:27

  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    پیش فرض

    عد از مدت ها گفتم بگذار یک چیزی بنویسم دل انسان ها بسی باز شود ...


    به حرمت اشک مادر توبه کردم.


    دانی که چرا راز نهان با تو نگفتم / طوطی صفتی طاقت اسرار نداری.


    بوق نزن شاگردم خوابه!


    بی تو هرگز............باتو؟؟؟؟عمرا

    چپ چپ نیگا نکن سالاررررر


    در لجنزار عشق تو بودم ....ناگهان غورباقه ای گازم گرفت

    دریای غم اردک ندارد

    کاش زندگی هم مثل ماشین دنده عقب داشت

    انسان مسافر است . راه اوست ... رهرو اوست ... مقصد اوست ...

    چیه زل زدی؟ دنبالش نگرد چیزی به ذهنم نرسیده که بنویسم!

    پشت فرمان مدل پایین نشستن عیب نیست زیر بار سفته نامرد رفتن مشکل است

    اینجور نگاه نکن پنچر میشم

    نگا م کن !!! چه قشنگم !!!!

    تو رو اگه من نشورم کی میشوره ( عروسکم )

    گرپادشاه عالمی ، بازهم گدای مادری

    بیهوده متاز مقصد خاک است...


    در قلب منی هرگز !!!

  3. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    پیش فرض

    انان که علی را خدا پندارن کفرش به کنار عجب خدایی دارند!


    شب بود و شمع بود و من بودم و غم شب رفت و شمع سوخت و من ماندم و غم

    نمیخام شمع باشم دخترا فوتم کنن * میخام سیگار باشم لوطیا دودم کنن

    من ره صد ساله را یک شبه پیموده ام سر به سر من نذار اینجوری آسوده ام

    تو آخرین پناهى

    نمره بیست کلاسو نمى خوام

    گر فاصله اى هست میان من و تو‎/ وردار به یک لبخندى

    نوکرتم، اوستا کریم

    غلومتم

    نمى گم سنگه دلت ‎/ مى دونم تنگه دلت

    باید رفت عزیزم!

    همه رنگى قشنگه جز دورنگى

    مگه تموم عمر چند تا بهاره؟

    کیه که غم نداره؟

    پش سر مسافر، گریه شگون نداره

    سکوتم از رضایت نیست‎/ دلم اهل شکایت نیست

    اشتباهى که همه عمر پشیمانم از آن‎/ اعتمادى است که بر مردم دنیا کردم

    هر که بشناسد نمک کافى است انگشتى نمک‎/ کى شناسد گر خورد نامرد انبارى نمک؟

    حسن مشتى! کجایى پس؟

    شیخ على! یادت بخیر

    زندگى جویبارى است که از دهکده غم مى گذرد

    چون تکى، با نمکى

    منم حساس!

    خدا کنه دیر نکنه‎/ تو جاده ها گیر نکنه

    یکى باید بیاد و یه قصه نو بخونه‎/ رگ خواب شب بیداریمو خوب خوب بدونه

    یکى باید بیاد واسم لالایى بخونه‎/ به خدا خوابم میاد، بقیه شو کى مى ر ونه؟

    را تو برو مسافر‎/ برگشتنت عذابه

    نگه دارم؟

  4. #4
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    پیش فرض

    آدم دیوانه را بنگی بس است خانه پرشیشه را سنگی بس است!


    اگر از عشقت نکنم گریه و زاری به جهنم که مرا دوست نداری!

    اگر خواهی بمیری بی بهانه بخور ماست وخیار وهندوانه!

    التماس2a!

    ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازم تو عشق گل داری،من عشق گل اندامی!

    ای روزگاربا ما شدی ناسازگار! بپر بالا که گیر نمیاد!

    باغبان در را مبند من مرد گلچین نیستم من خودم گل دارم و محتاج یک گل نیستم!

    بحث30یا30 ممنوع!

    بخور و بخواب کارمه الله نگهدارمه!

    به مادرت رحم کن کوچولو!

    بهتر ازمن چه کسی جواب :به تو چه فزولی؟


    تجربه نام مستعاری است که بر خطاهای خود میگذاریم!

    جرم به دنیا آمدن شهرت =پشیمان نشانی=بی نشان!

    جهان باشد دبستان و همه مردم دبستانی چرا باید شود طفلی ز روز امتحان غافل؟!!

    داداش مرگ من یواش امان از دست گلگیر ساز و نقاش!

    در طواف شمع میگفت این سخن پروانه ای سر پیچ سبقت نگیر جانا مگر دیوانه ای!

    دلبرا دل به تو دادم که به من دل بدهی دل ندادم که به من ساندوچ و دلمه دهی!

    دلبری دارم چو مار عینکی خوشگل وزیبا ولی کم پولکی!

    دنبالم نیا آواره میشی!

    دودوتا هفتا کی به کیه!

    رخش بی قرار!

    رنج گل بلبل کشید و برگ گل را باد برد رنج دختر مادر کشید و لذتش داماد برد!

    رود میرود اما ریگذارش میماند!

    زندگی بدون عشق مثل ساندوچ بدون نوشابه هست!

    ژیان عشقت مرا بیچاره بنمود ز شهر و خانه ام آواره بنمود!

    سر پایینی نوکرتم سر بالایی شرمندتم

    شب و روز رانندگی در جاده ها کار من است از خطر باکی ندارم جون خدا یار من است!

    عشق میکروبی است که از راه چشم وارد میشود و قلب را عاشق میکند!

    قربان وجودی که وجودم ز وجودش بوجود آمده است!

  5. #5
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    پیش فرض

    کوه از بالا نشینی رتبه ای پیدا نکرد جاده از افتادگی از کوه بالا میرود!


    گاز دادن نشد مردی عشق آن است که بر گردی!

    (گدایان بهر روزی طفل خود را کور میخواهند طبیبان جملگی خلق را رنجور میخواهند!

    تمام مرده شویان راضیند بر مردن مردم بنازم مطربان را که خلق را مسرور میخواهند!)

    گلگیرم ولی گل نمیگیرم!

    نوکرتم ننه!
    یه بار پریدی موتوری دو بارپریدی موتوری آخر می افتی موتوری

    یکی دیگه البته کامیون بود: به گنده تر و خرتر از خودت احترام بگذار!
    سلطان جاده، عروس کویر، بیمه ابوالفضل، بسیار سفر باید، برچشم بد لعنت، هذا من فضل ربی . یواش برو که دلم زیر پای توست

    پشت یک اتوبوس نوشته بود: ناز نگات / قشنگه!

    سبب گر بسوزد / مسبب تو هستی، (کامیون) همه از ما می ترسند / ما از نیسان

    پشت یکی از این ماشینها یک شعر دیدم که خیلی جالب بود. نوشته بود: تند رفتن که نشد مردی / عشق است که برگردی.


    ولی خنده دارترین آنهایی که تا به حال خوانده ام این جمله بود که پشت یک کامیون حک شده بود: I Love You MATIZ.

    پشت یک کامیون درب و داغون ای بیت شعر نوشته شده بود. اغنیا بنز سوارند / من مسکین بر تو/ جان به قربان تو ماشین که بنز فقرایی.

    در چاله چوله های عشقت شافنرم شکست.
    نمیدانم چرا خوبان در جوانی میمیرند! پشت سوزولیت (ماشین شکل مینی بوس ولی خیلی کوچک) نوشته بود: منم یه روز بزرگ میشم.

    زندگی بر خلاف آرزوهایم گذشت.

    جمله معروف و جالب توجه را که دوسال قبل در کابل عقب یکی از خودروها نوشته بود و از عمق قلبهای عاشقان دلشکسته برخاسته بود : افسوس همه اش افسانه بود!

    چرخ قلبم رو با میخ نگاهت پنچر نکن.
    پشت کامیونی نوشته بود: من از عقرب نمیترسم ولی از سوسک میترسم/ من از دشمن نمیترسم ولی از دوست میترسم.

    پشت یک کامیون شب رو دیدم که نوشته بود: "همه دارند کار و ما هم داریم کار/ این چه کاریست همه خوابند و ما بیدار.

    رادیات قلب من از عشق تو جوش آمدست / گر نداری باورم بنگر به روی آمپرم.

    آنقدر در کشتی عشقت نشینم تا سحر/ یا به ساحل میرسم یا غرق دریا می شوم.

    پشت یک ماشین حمل آشغال نوشته بود: از دست روزگار ناچارم. یکی دیگه هم نوشته بود: یا زهرا یا هیچکس. تو برو من میام.

    شد شد، نشد نشد.

    احتیاط کن / ازدواج نکن

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •