[SIZE=2]حضرت زينب عليهاالسلام در فضيلت و منقبت، به حضرت خديجه تشبيه شده است. همان طور که فضايل جناب خديجه کبري بر احدي پنهان نيست، چه يکي از آن‌ها اين است که به اتفاق نظر شيعه و سني رسول خدا صلي‌الله عليه و آله و سلم فرمودند:

«انّ الله اختار من النّساء اربعة: مريم بنت عمران، و آسية بنت مزاحم، و خديجة بنت خويلد، و فاطمة بنت محمّد صلي‌ الله عليه و آله و سلم.»(1)


و در جلالت آن بانوي مخدّره همين بس که وي را مقابل شمشير جناب اميرالمومنين عليه‌السلام در خدمت به اسلام و اعلاي کلمه مقدّسه توحيد شمرده‌اند.(2)

و بسياري از مورّحين اهل تسنن گفته‌اند:

«و کانت سيّدتنا خديجة من اجمل نساء القريش و اعقلها، و کانت تسمّي بمليکة العرب و لعرف بسيّدة البطحاء»؛

خديجه سيد و سرور ما بود و عاقل‌ترين زن در بين زنان قريش بود . او با عنوان ملکه عرب ناميده شده بود و به سيد و سرور بطحاء معروف بود.



حضرت زينب عليهاالسلام از حيث صورت و هم از جهت سيرت به جدّه خود شباهت داشتند، حضرت خديجه انيس و مونس پيغمبر بود، و زینب (س) نيز يار و غمخوار امام حسين عليه السلام

خصرت خديجه مايه تسلّي حضرت نبوي، و ايشان مايه تسکين دردهاي حسيني بوده، حضرت خديجه براي استحکام دين از تمام اموال خود گذشت.(3)
اين مخدّره هم براي ابقاي دين از تمام اموال خود حتّي از قناع (پوشش رويي) سر و گوشواره و اولاد خود صرف‌نظر نمود.

حضرت خديجه متکفّل خدمات پيغمبر بوده، اين محترمه هم متحمّل خدمات برادر بوده است.

حضرت خديجه در جميع شدايد و گرفتاري‌ها شريک و سهيم بوده(4)، اين معظّمه هم در جميع مصايب و نوائب با برادرش شرکت ورزيده است .

حضرت خديجه پس از استماع هجوم کفّار بر حضرت رسول و مجروح نمودن بدن آن بزرگوار با سنگ، براي دادرسي پيغمبر، خود و اميرالمومنين با سفره ناني و کوزه آبي به کوه حراء رفتند.

اين مظلومه هم براي دادرسي برادر چندين نوبت به طرف قتلگاه آمده، ولي چون آب و نان نداشته که همراه آورد گاهي به طرف تلّ زينبيّه مي‌رفت و دست‌ها بالاي سر گذاشته از کثرت همّ و غمّ؛ گاهي فرياد مي‌کرد :

«وا غربتاه»، زماني متوجه به ابن سعد مي‌شد و مي‌فرمود:

«يابن سعد ايقتل ابو عبدالله و انت تنظر اليه»"(5)؛

اي پسر سعد! تو که از قريشي با ما رحمي نداري؟! زماني از شمر مهلت مي‌طلبيد، گاه ديگر که از همه اين وسايل مأيوس، مي‌شد، جدّ خود را صدا مي‌زد، چرا که رسم عرب بوده هر گاه در امري از همه وسايل منقطع مي‌شدند متوجه به بزرگ طايفه خود شده و او را صدا مي‌‌زنند.


پي‌نوشت‌ها:
------------------------
1- رواياتي که اين مضمون را مي‌رساند در اين منابع وجود دارد: الدرالمنثور در ذيل تفسير آيه شريفه: (و اذ قالت الملائکة يا مريم ان‌ّ الله اصطفاک و طهّرک). تفسير اين جرير طبري، ج 3، ص 180، فضائل الخمسة، ج 3، ص 145.
2- فاطمةالزهرا و ترفي عمد، ص 112.
3- وفات الزهرا عليها‌السلام، مرحوم مقرم، ص 7/ تذکرة الخواص، 214.
4- عقيلة الوحي، ص 20/ مثلهنّ الاعلي - خديجة بنت خويلد، ص 98.
5- بحارالانوار، ج 45، ص 55/ اعلام النساء في عالمي العرب والاسلام، ج 2، ص 93.



منبع:
----------
کتاب خصائص زينبيه، مرحوم سيد نورالدين جزائري، با دخل و تصرف
تبیان بود.