صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 31

موضوع: زیبا ترین شعر های عاشقانه و غمگین(تقدیم به samane333

  1. #11
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض


    احساسم را به دار آویختم

    منطقم را به گلوله بستم

    لعنت به هر دو که عمری بازیم دادند

    دیگر بس است

    میخواهم کمی به چشمانم اعتماد کنم!


    ویرایش توسط !ALIPOUR! : 2013/09/23 در ساعت 23:56

  2. #12
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض


    دستم بوی گل میداد

    مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند

    اما هیچکس فکر نکرد که

    من شاید گل کاشته باشم

    ویرایش توسط !ALIPOUR! : 2013/09/24 در ساعت 00:05

  3. #13
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    ده دقیقه که دیر می کنی ...
    ده بار دیگر روی نبضم ...
    روی موهایم روی شالم ادکلن می زنم ...
    ده بار دیگر در آینه نگاه می کنم ...
    ده بار دیگر از آینه می پرسم : " من خوبم ؟ "
    ده بار به تپش قلبم اضافه می شود ...
    ده بار از پنجره بیرون را به آمدنت دید می زنم ...
    من این ده دقیقه را ده ها بار آرزو کرده بودم ...
    سپاس که هستی ...


    ویرایش توسط !ALIPOUR! : 2013/09/24 در ساعت 00:08

  4. #14
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    این سکوتت مرا دیوانه میکند...
    اینکه هیچ نمیگویی...
    به مرز جنون میکشد مرا...
    حرف بزن..
    چیزی بگو..
    قول میدهم بدعادت نشوم


    ویرایش توسط !ALIPOUR! : 2013/09/24 در ساعت 00:09

  5. #15
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    بی‌تو
    همیشه پاییز است
    چه پاییز باشد
    چه نباشد
    بی‌تو
    بید
    همیشه مجنون است
    چه پاییز باشد
    چه نباشد

    بی‌تو
    آتش
    شعله‌ور خاموش است
    در کنج تمنای بی‌مثال
    چه پاییز باشد
    چه نباشد


    که تو پاییز بی‌مثال منی
    در آینه‌ی بی‌تصویر جدایی




  6. #16
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    در زندگیت با آدمهایی برخورد خواهی کرد
    که آزارت می دهند
    تحقیرت میکنند
    عهدشان را میشکنند
    به شما دروغ میگویند
    حق شما را می گیرند



    هیچگاه منش خود را
    درسطح آنها پائین نیاور
    و درصدد کینه و انتقام بر نیا
    آنها را ببخش و در گذر
    همه چیز را به خدا واگذار کن
    او بهترین داور است
    و هیچ حقی را ضایع نمیکند
    ! این قانون طبیعت است
    به این قانون عمل کن
    تا همیشه از آرامش درون برخوردار باشی



  7. #17
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    من هم عاشق می شوم روزی ...





    اما نه از این عاشق شدن های مضحک و بی سروته که بعضی ها از آن دم می زنند .





    من هم عاشق می شوم روزی ... اما نه سر خیابان !



    من هم عاشق می شوم روزی و پس میزنم تمام مردان ِ جهان را .





    من هم عاشق می شوم روزی و میریزم تمام عشقم را به پای مردی که عاشقش خواهم شد



    میبندم چشمم را به روی تمام ِ مردانِ جهان و چشم بر نمی دارم از مردی که عاشقش خواهم شد





    من هم عاشق میشوم روزی ... اما نه از این عشق های یک روزه یا یک ماه و یا چند ماهه .. ابدی و جاودان!





    من هم عاشق می شوم روزی ...

  8. #18
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    ﺑﺎﯾﺪ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﺎ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﻧﮕﺎﻩ ﺳﺮﺩ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﻪ


    ﺩﺳﺖ ﺳﺮב ﯾﻌﻨﯽ ﭼــﮧ ... ﺣﺮﻑ ﺳﺮﺩ ﯾﻌﻨﯽ ﭼــﮧ
    בﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺩﻭﺳﺘﺖ בﺍﺭﻡ ﮔﻔﺘﻨﺖ ، ﺳﮑﻮﺕ ﺳﺮﺩ ﯾﻌﻨﯽ ﭼــﮧ
    ﺑﺎﯾﺪ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﺎ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﮔﺮﻣﺎﯼ ﺣﺮﻑ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻭבﺳﺘﺖ
    ﻭﻗﺘﯽ ﺑــﮧ ﺳﺮﻣﺎﯼ ﺍﻭ ﺑﺮﺧﻮﺭב ﻣﯿﮑﻨﺪ
    ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﺕ ﺑﺨﺎﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ

    ﻗﻄﺮﻩ ﺍﯼ ﻣﯿﺸﻮב

  9. #19
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض


    وقتی عاشقش شدم که دیدمهیچوقت دلمو نشکستهیچوقت بهم نه نگفتهمیشه در جواب بچه بازیهامخندید و گفت: عاشق همین کاراتم…

  10. #20
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    دارم از غصه میمیرم خدا کاری بکن
    اینبار که دستهای ظریفش رو تو دستهام حس کنم یک بار
    خدا کاری بکن اینبار خدای مهربونه من
    زبونم بند اومد ای وای کجا رفت هم زبونه من
    خدا کاری بکن مردم خدا اونم دلش تنگه
    اگه میگه مهم نیستم با حسش داره میجنگه
    اگه میگه تو فکرم نیست
    میخواد بیشتر پیشش باشم
    درسته اون ولم کرده دلیل اشکه چشماشم
    خدا کاری بکن اون رفت ازت میخوام که برگرده
    اینبار قدرش رو میدونم اگر چه اون ولم کرده
    خدا بگو که برگرده خدا بگو که برگرده
    خدا کاری بکن زود باش خدا
    اون دیگه تنها نیست
    خدا بهش بگو مردم چرا عین خیالش نیست
    خدای مهربونه من دلت میاد که تنها شم
    بره عشقم تک وتنها تا کی دلواپسش باشم
    خدا کاری بکن زود باش خدا صبرم همین قدر بود
    بگوحرف هاشو بخشیدم بگو گنجایشم کم بود
    بگو تقصیره من بوده بگو حق داره میدونم
    بگو به فکر جبرانه بگو قدرش رو میدونم
    بگو دیگه غرورش مرد میخواد پیشه تو برگرده
    بگو سختی این روز ها اونو از راه به در کرده
    خجالت میکشم از اون بگو چیزی نگه با من
    خدا پادر میونی کن شاید از من خوشش اومد


صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •