صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 42

موضوع: ناگفته ها

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17 ناگفته ها

    به کدامین بهانه مرا اینگونه به دنیایت پیوند زدی ....
    که اینگونه محتاج بودنت شده ام ؟؟؟؟

    ***

    دیشب در خواب ناگهان خدا در گوش من گفت:
    تو را چه به عشق. . . گفتم چرا؟گفت تو خوابی و عشقت در آغوش دیگریست . . .لبخندی زدم و گفتم :خدایا این مخلوق توست . . .شاید تو خوابی که خبر از رسم دنیایت نداری . . .

    ***

    خدایا کودکیم را گرفتی جوانی ام را دادی . . . .عقلم را گرفتی عشق را دادی . . . عشق را گرفتی و تنهایی را دادی . . . خنده هایم را گرفتی و غم را دادی . . . آرزوهایم را گرفتی و حسرت ها را دادای .. . .خدایا برگرد . . .من هنوز نفس میکشم . . .یادت رفت نفسم را بگیری . . .
    ***


    خسته ام . . . .نه اینکه کوه کنده باشم . . . .نه . . .دل کنده ام . . . .

    ***

    گاهی حجم دلتنگی هایم آنقدر زیاد میشود که دنیا با تمام وسعتش برایم تنگ میشود . . .

    ***

    میدانی رفیق . . .دلم یک آمدن میخواهد بی هیچ رفتنی . . .و یک همدم که خیانت نداند . . .
    ***


    تو را هر لحظه به خاطر می آورم

    بی هیچ بهانه ای

    شاید دوست داشتن همین باشد...

    ***

  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    پیش فرض

    بغض میکنم از ترس روزهایی که سهم مان از هم فقط یک یادش بخیر ساده باشد . . .

    ***

    به سلامتی پسری که به دوست دخترش گفت :روزی که جلوی دختری غیر از تو زانو بزنم . . . روزیه که بخوام بند کفش دخترمون رو ببندم . . . به سلامتی . . .
    ***


    دست بر دلم نگذار . . .میسوزی . . .داغ خیلی چیزها بر دلم مانده . . .
    ***

    سیاهی لبهایم از سیگار و قلیون نیست . . .
    لبهایم عزادار حرفهای نگفته دلم است . . .

    ***

    چقدر زیباست کسی را دوست بداریم . . .نه از روی نیاز . . .نه از روی اجبار . . .و نه از روی تنهایی . . فقط برای اینکه ارزش دوست داشتن را دارد . . .
    ***


    این روزها

    بیشتر از هر زمانی

    دوست دارم خودم باشم !!

    دیگر نه حرص بدست آوردن را دارم

    و نه هراس از دست دادن را .....

    هرکس مرا میخواهد بخاطر خودم بخواهد

    دلم هوای خودم را کرده است ...

    همین...
    ***


    تلخ است ،

    همه فکر کنند سرت شلوغ است ،

    و تنها خودت بدانی چقدر

    تنـــهایی ...

    ***

  3. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    پیش فرض

    صبر کردن معجزه میکند . . .
    تنهاییهایت را پیش فروش نکن . . .فصلش که برسد به قیمت میخرند . . .

    ***


    دارم از تو حرف میزنم . . .اما روحت هم از نوشته هایم خبر ندارد . . .
    ایرادی ندارد . . .یاد تو به نوشته هایم رنگ میدهد . . .
    شاید دیگری بخواند و آرام گیرد ذهن پریشانش . . .

    ***

    دیشب که نمیدانستم به کدامیک از دردهایم بگریم . . .
    کلی خندیدیم . . .

    ***


    کم باش . . . اصلا هم نگران کم شدنت نباش . . .
    آنکس که اگر کم باشی گمت کند همانیست که اگر زیاد باشی حیفت میکند . . .
    سعی نکن متفاوق باشی رفیق . . .فقط خوب باش . . .
    اینروز ها خوب بودن به اندازه ی کافی متفاوت است

    ***


    گاهی مجبورم به آرامش عمیق سنگ حسادت کنم . . .
    چقدر خیالش آسوده ست . . .
    چقدر تحمل سکوتش طولانیست . . .
    چقدر. . .

    ***

    نمیدانستم دلتنگی دل نازکم میکند . . .آنقدر که به هر بهانه ی کوچکی چانه ام بلرزد و چشمهایم پر . . .
    نمیدانستم نبودنت کودکم میکند . . آنقدر که ساعتها گوشه ای بشینم و با همه قهر که چرا نیستی . . .چرا . . .

    ***


    خیانت است اما . . . انقدر که با یادت بودم با خودت نبودم. . . .
    ای کاش گفته بودی عاشق دیگری شده ای . . .من خودم هم عاشق بودم . . . درکت میکردم . . .

    ***

    اگر در زندگی جرات عاشق شدن را نداری . . . لااقل شعور معشوقه بودن را داشته باش . . .

    ***

    کوتاه مینویسم دوستت دارم . . . .اما از دوست داشتنت کوتاه نمی آیم . . .


    ***



  4. #4
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    پیش فرض

    عشقم اگه عوض شدی عیبی نداره ...
    فقط عوضی نشو ...

    ***

    من بودم و یک خط خاموش ...من بودم و دوستت دارم هایی که هیچوقت تحویل داده نشد ...کاش بودی و میفهمیدی وقت دلتنگی یک آه چقد وزن دارد . . . کاش بودی عزیز لعنتی ام . . .
    ***


    مواظب باش به چه کسی اعتماد میکنی رفیق . . .شیطان هم روزی فرشته بود . . .
    ***


    هرگز به دیگران اجازه نده قلم تو را در دست گیرند ...دفتر سرنوشتت را ورق بزنند... خاطراتت رو پاک کنننو در پایان بنویسند . . .قسمت نبود . . .
    ***


    سکوت …

    و دیگر هیچ نمی گویم …!

    که این بزرگترین اعتراض دل من است

    به تو …

    سکوت را دوست دارم

    به خاطر ابهت بی پایانش …

    ***


    بفهم . . .دارد ناز تو را میکشد . . .مردی که از غرور . . .
    خورشید هم به پایش نمیرسد . . .

    ***


  5. #5
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    پیش فرض

    مغرورانه اشك ریختیم چه مغرورانه سكوت كردیم

    چه مغرورانه التماس كردیم چه مغرورانه از هم گریختیم

    غرور هدیه شیطان بود و عشق هدیه خداوند

    هدیه شیطان را به هم تقدیم كردیم


    هدیه خداوند را از هم پنهان كردیم

    ***

    گاهــــــــــــــی دِلـــــــمتفــــــــــــریح ناسالم می خــــــــــــواد
    مثــــــــــــــــل فکر کــــــــــــردن به تـــــــــــــــــو !

    ***

    دلم واسه روزایی تنگ شده که هیچکی رو دوس نداشتم ...چه خوب بود اون بی خیالی ها

    ***


    فــرامـوشــت کـردم

    دیـگـر پـشـت هـیـچ پـنـجـره ای در انـتـظـارتـــــ ­ـــ نـیـسـتـم
    فـقـط شـایـد بـعـدهـا بـا لـبـخـنـدی تـلـخ
    یـادت کـنـم . . .


    ***

    دلم میخواد فریاد بزنم بگم : من مترسک خاطرات تو نیستم ...
    درست مثل دیوانه ای که اصرار دارد بگوید : من دیوانه نیستم ! راستی ! گفته بودم ؟ “من دیوانه نیستم”


  6. #6
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    پیش فرض

    سلام روزگار…
    چه میکنی با نامردی مردمان؟… من هم.. اگر بگذارند.. دارم خرده های دلم را چسب
    میزنم… راستی! این دل.. دل میشود؟..


    خدایا مانده ام..
    نمیدانم
    از دست داده ام
    یا از دست رفته ام
    که روزگارم چنین
    است..

    هرکس به سهمش از دنیا چیزی بر میدارد! من یکی از دنیا… دست بر داشته ام…!

    رفیق؟ این روزها…
    من خدای سکوت شده ام..
    خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا خط خطی
    نشود…!

    دست هایم…
    این روزها بوی حافظ میدهند…! تافال که میزنم.. کنعانم… بدجور یوسفش را میخواهد!!!

    کاش میتوانستم خاموش شوم.. فنا شوم.. محو شوم.. من از این روزگار خسته شده ام.. از این لحظه هایی که
    حال مرا نمی فهمند و کند میگذرند بیزارم.. من از تمام شاید ها و باید های اجباری روزگار متنفرم..!

    این روزها من روزه ی سکوت گرفته ام… آرام گرفته ام تا آرامش آنانی را که زیر پا له ام کردند خط خطی نشود…!



  7. #7
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    پیش فرض

    مجسمه ای ساخته از من...
    مجسمه ای با چشمان باز، خیره به دور دست….!
    شاید غرب..!
    شاید شرق..!
    مبهوت یک شکست…
    مغلوب یک اتفاق…
    مصلوب یک عشق…
    میبینی رفیق؟؟!!
    هه… خرده هایم را دارد باد بههمراه خود میبرد..
    بیایید و شاهکارش را ببینید.. مجسمه ای ساخته است به نام "من"…!

  8. #8
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17

    خـــــــــــــــدا
    دلگیر نشو از من;ولى به خودت قسم
    ته نامردیه

    ***

    نمیدونم بهونه ی اولین اشکت چیه…
    اما اگه واسه آخریش بهونه نداشتى منو دعا

    ***

    سکوت میکنم…….
    نه این که دردی نیست…..
    دیگر گلویی نمانده برای فریاد…!

    ***

    پر از اشکم ولى میخندم ب سختى…
    ب قول فروغ ک گفت:
    شهامت میخواهد سرد باشی و گرم بخندى…!

    ***

    آینه!
    تو ازشکستن چه می دانی
    که شکسته شدنم رااینطور به رخم می کشی؟

    ***

    اگر حرف در دل بماند
    عجیب سنگین می شود…
    آنوقت جور زبان را هم
    باید کمر به دوش بکشد!!

    ***



  9. #9
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    پیش فرض

    این اولین باره که من اِنقدر...دیوونــه ی بــارون و پــاییزم

    تو فرق داری با همه دنیا...من عاشق این حسِ تبعیضم


    .

    .

    .


    دست های تو

    تصمیمم بود

    باید می گرفتم و

    دور میشدم...


    .

    .
    .


    ﮐﺎﺭﻡ ﺍﺯ ﺗﮑﯿﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ !

    ﺩﻟﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ

    ﺗﻮﯼ ﺑﻐﻠﺖ ﺑﻤﯿﺮﻡ


    .

    .

    .


    هیچ چیز به اندازه ی محبت خالصانه و بی منت!

    قلب انسان را اسیر نمیکند...

    اسارت شیرینی که ممکن است به حبس ابد بیانجامد ,

    وگرنه چه فراوان زندان های موقتی ...


    .

    .

    .


    ساعتها به عقب برگشتند اما تو نه.

    حتی پاییز هم نتوانست تو را برگرداند ...


    .

    .

    .


    دستانم به شوق داشتنت،

    هوا را در آغوش می کشند...

    عطر تنت که از اتاقم کم شد،

    ابرهای سیاهِ دلتنگی،آسمانم را بارانی کرد!

  10. #10
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    پیش فرض

    بوی عطر تن تو

    ببخود که نیست زمین چنین

    سرگیجه گرفته است

    پیاپی دور خود می پیچد

    بوی عطر تن توست

    که دیوانش کرده…


    .
    .

    .


    تمام این مسافرخانه‌

    از عطر دست‌های تو

    پر خواهد شد

    دهان اگر باز کند

    این چمدان…


    .

    .

    .



    عطر ِ تَنت روی ِ پیراهنم مانده . . .

    امروز بوییدَمَش عمیق ِ عمیق !

    و با هر نفس بغضم را سـنگین تر کردم

    و به یاد آوردم که دیگر ، تنت سهم ِ دیگری ست ..

    و غمت سهم ِ من !


    .

    .
    .


    کجایـــــــــــــی….؟

    هی پشت این گوشی

    جای شماره

    گریه ام را میگیرم…..


    .

    .
    .

    بگذار دلم به تناسخ خوش باشد،

    شاید هزار سال بعد، مرا دوست داشته باشی....


    .

    .

    .



    و از خوشی های روزگار همین بس

    که در هر ساعت از شبانه روز که دلت خواست

    به کسی زنگ بزنی و او بی درنگ گوشی را بردارد

    و بگوید "سلام، جان ِ دل !! "

    که بدانی مزاحم نیستی...

    که اصلا انگار منتظر زنگ ت بوده



    .

    .

    .



    کنار لبانت، کناره می‌گیرم و تمام حرف‌های دلم را از دهانت می‌شنوم

    در فاصله‌ی پیشانی تو تا سایه‌ات جنگل سبزی‌ست که پرنده‌های من آنجا آرام می‌گیرند.


    .

    .

    .



    غيــرقـابــل پيش بينــي بـاش !

    مــن هر چه را در زندگي ام

    پيش بينــي كـــردم ،

    بــرعكس از آب در آمــد !!!

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •