اولاً: اتحاد و یکپارچگی و یکنواختی همهمسلمین را در سراسر عالم بخصوص در هنگامی که به جماعت نماز می خوانند میتوان یکی از حکمتهای مهم این مطلب خواند. همانطور که در همه ادیان و مذاهبرسمی و مهم جهان، نیایش های مخصوصی به زبان واحد ادا می شود.
ثانیاً: زیبایی و رسایی و فصاحت و بلاغتی که در کلام عرب وجود دارد در هیچ یک از زبانهای دیگر به چشم نمی خورد.
ثالثاً:چون زبان دین و قرآن ما، زبان عربی است، مسلمین با این عمل یک نوع شناختاجمالی هر چند کم و مختصر با زبان دین و قرآن خود پیدا می کنند، باشد کهخود تشویق و ترغیبی باشد برای ایجاد ذوق و شوق بیشتر برای یادگیری زبانقرآن.
رابعاً: خواندن نماز به زبان واحد یکی از نشانه‌های جهانی بودندین اسلام است زیرا جمعیتی که دریک صف قرار می گیرند و در یک جبهه واحدفعالیت می کنند. لازم است دارای وجه اشتراکی قوی باشند که زبان، یک فاکتورمهم در این‌باره است.
خامساً: اگر مجاز بود نماز به زبانهای دیگرخوانده شود بدون تردید مورد تصرف و تحریف و آمیخته شدن به خرافات بی‌اساسمی شد که ادیان و کتب آسمانی دیگر نمونه‌های زنده و گویای این مطلب است.
البته ممکن است حکمت ها و فواید دیگری هم برای این پرسش وجود داشته باشد که ما به ذکر همین مقدار بسنده می‌کنیم.
سادسا:درعبادات ما موظف به تعبد از شارع هستیم یعنی زمانی که انسان با عقل و تحقیقدین را پذیرفت لوازم آن را نیز باید بپذیرد که یکی از آنها تعبد نسبت بهاحکام الهی است.