نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: آريايي ها

  1. #1

    Thumb آريايي ها

    ورود آريايي ها به ایران

    پيش از هر چیز بايد بگويم که بر خلاف آنچه که برخي فکر می کنند آریایی ها اولین قومی نبودند که به ايران پاي نهادند !
    هر کجا که سخن از تاریخ ایران میشود همه در ابتدا به یاد مادها و هخامنشیان مي افتند که ریشه آریایی داشتند ( تقریبا ) و کمتر راجع به اقوامی که قبل از ايشان در ایران ساکن بودند سخن به ميان مي آيد .
    خیلی پیشتر از آني که مادها و هخامنشیان در ایران زندگی کنند در غرب ایران یعنی در نواحي زاگرس کنونی اقوامی به نام گوتی ها لولوبی ها و کاسي ها زندگی می کردند . این اقوام با هوریان و اکدی ها و سومری ها ارتباط داشته اند .
    مناطق تخت اشغال و نفوذ لولوبی ها از کوهپایه های شمال دیاله تا دریاچه ارومیه گسترش می یافت . این اقوام از نظر نژادی از هوری ها جدا شده و احتمالا با ایلامی ها قرابت داشته اند . در ادبیات و زبان هوری ها از لولوبی ها بعنوان بیگانه و دشمن یاد شده و نخستین بار نارامسین نوهء سارگن از شاهان اکد ( قرن 23 ق.م ) در کتیبه مشهورش ضمن شرح پیروزی خود از لولوبی ها بحث می کند .
    واژه گوتی در هزاره سوم و دوم پیش از میلاد به یک گروه و نژادی معین اطلاق میشده است که در شرق و شمال غربی لولوبی ها و احتمالا در آذربایجان کنونی ایران و کردستان زندگی می کرده اند . اسناد تاریخی نشانگر این است که در هزاره اول پیش از میلاد همه اورارتوها و ماناها و مادها را گوتی می گفتندو تنها در کتیبه سارگن دوم ، مادی های ایرانی زبان ، از گوتی ها متمایز شده اند . احتمالا گوتی ها به زبان مستقلی سخن می گفته اند که تا اندازه ای با زبان های گروه ایلامی ها و لولوبی ها و کاسی ها که در نواحی زاگرس زندگی می کردند قرابت و نزدیکی داشتند . با تحقیقاتی که از طرف دانشمندان صورت گرفته این امر روشن شده که ظاهر بعضی از مردمی که درعصر حاضر و بویژه در آذربایجان زندگی می کنند با تصاویر و مجسمه هایی که از لولوبی ها و گوتی ها بجای ماندهکم و بیش مطابقت می کند . اقوام مذکور در هزاره چهارم پیش از میلاد نخستین موج از مهاجرینی بودند که به سرزمین غربی ایران روی آوردند که بیشتر دانشمندان آنها را آزیاتیک ( آسیایی ) نام نهاده اند ، تا از سایر امواج قومی ممتاز باشند . منشا این قوم احتمالا جنوب دشت های روسیه و سیبری بوده است .
    در هزاره سوم پیش از میلاد از همان اراضی سرد آسیای مرکزی ، موج دیگری از مهاجرین برخاستند که آنها را آریایی یا هنئو ایرانی لقب داده اند . این موج جدید مصادف شد با اقوام سابق الذکر که قبلا آمده و در کوهستان زاگرس مسکن اختیار کرده بودند . در نتیجه برخوردهای آنان غالب و مغلوب به هم آمیخته و در صدد تصرف شهرهای بین النهرین بر آمدندکه این هجوم همان است که در آثار بین النهرین به نام حمله گوتی ها و کاسی ها شهرت دارد .
    درباره موج دوم که معروف به آرایی یا هندواروپایی است نظر بیشتردانشمندان بر این است که دو جریان از نقطه مرکزی شروع شد ، یکی به جانبغرب روی نهاده ، داخل خاک اروپا شدند و موجی از آنها نیز تمام ناحیه جنوبی بالکان را پوشانیده و وارد یونان گردیدند . حال اگر تابع رای آن دانشمندانی شویم که می گویند مادها و پارس ها فقط در هزاره دوم پیش از میلاد به فلات ایران آمده اند ، ناچاریم بگوییم که پیش از آنها نیز آریایی های هند و اروپایی مهاجرتی به این سرزمین کرده اند ، زیرا که در لغات کاسی ها عنصر هند و اروپایی دیده می شود ( بویژه در نام خدایان و یا پادشاهان ) و در لغت مردم میتانی هم ، عنصر هندواروپایی بسیار است ولی اقوام هندو اروپایی که در آسیای صغیر از جهت شمال شرقی دانسته اند ، یعنی دره های قفقاز که کوتاه ترین راهی است کهبین آسیای صغیر میهن اصلی آنان و بعضی ها هم معتقدند که اقوام فوق از تنگه بُسفر گذشته داخل آسیای صغیر شده اند .

  2. #2

    پیش فرض

    مهاجرت آریایی ها

    واژه آريايي براي اولين بار در قبيله اي به نام Harry كه يكي از قبايل ميتاني Mitany بوده ديده شده است . ويل دورانت مي نويسد :« اقوامي كه از كرانه هاي بحر خزر برخاسته اند اين نام را به خود داده اند و به صورت خاصي به اقوام ميتاني ، هيتي ، مادي ، پارسي و هنديان و دائي (شاخه شرقي هند و اروپايي) كه در آسيا سكني گرفتند اطلاق مي شود . واژه آريا در اوستا Airya و در كتيبه هاي هخامنشي Ariya و در سانسكريت اِريه آمده است .

    موقعيت جغرافيايي ايران در طول تاريخ ، چهار راه حوادث و گذرگاه تند باد هاي گوناگون بوده است ، چنانچه در پيش ذكر شد وضعيت دو شكاف زره كوهستاني ، يكي در شمال شرقي (خراسان) و ديگري در شمال غربي (آذربايجان) باعث مي گرديد كه اقوام مهاجم به راحتي بتوانند از اين گذرگاه ها گذشته وارد ايران شوند. از عمده ترين و مهاجرت هاي تاريخي به طرف ايران مهاجرت آرياييان مي باشد ، همين اقوام چهره اين سرزمين را دگرگون كردند. در اينكه اقوام به چه سبب و از كجا به ايران روي آوردند ، نظريات گوناگون و گاهي متضاد ، از طرف صاحب نظران ارائه داده شده است اماآنچه مسلم مي باشد اين است كه اين اقوام چنانكه گفته شد از دو گذرگاه فوق الذكر ، گذشته و بيشتر در قسمتهاي غربي ايران سكني گزيده و تمدن هاي شگفت انگيزي را موجب شدند. براي روشن شدن خاستگاه اين قوم جنجال بر انگيز به نظريات صاحب نظران مي پردازيم . دربارهء محل سكونت اوليه آريايي ها در « ونديداد » يكي از بخش هاي اوستا آمده است : « اهورمزدا به سپنتان زرتشت گفت : من كه اهورمزدايم ، اولين شهري كه آفريدم « آرياوج » بود و خوب و با قاعده بود . اهريمن قتال بر ضد آن كار كرد و مار بزرگ و سرماي دادهء « دِوُ » در آن خلق كرد . آنجا دو ماه بماند. سرماست و دو ماه ، گرما. در آن ده ماه ، آب سرد است ، زمين سرد است ، گياه سرد است در آنجا در وسط زمستان بارندگي مي شود و مشكلات سخت مي آورد » در مورد کيفيت مهاجرت آريايان به فلات ايران ، ويل دورانت تحت عنوان « گهواره مدنيت و آسياي ميانه » مي نويسد : « اگر گفته هاي علماي زمين شناسي را که نظرياتشان پر از ابهام است باوركنيم ، بايد بدانيم كه چايلد نظر داده است : آسياي ميانه كه اينك خشك و بي آب و علف است ، در گذشته پر آب و معتدل بوده و درياچه هاي بزرگ و رود خانه هاي فراوان داشته است . در باز پسين عقب نشيني يخچال ها ، اين سرزمين ها دچار خشكي شده و در پايان ، كار به جايي رسيده كه به علت كمي بارندگي زندگي در آن عراضي غير ممكن شده و ساكنين ، مجبور به مهاجرت گرديده اند » . همچنين پيرنيا مشير الدوله در جلد اول كتاب ايران باستان آورده است : « آريايي هاي هند و ايراني پس از آن كه مدتها باهم زندگي مي كردند و مدتي طولاني به يك زبان واحد تكلم مي كردند ، از آسياي ميانه مهاجرت كرده و به باختر آمدند و از آن پس جدا شدند . شعبه هندي به طرف هندوكش و دره پنجاب و شعبه ايراني به طرف جنوب و غرب فلات ايران سرازير شدند » .

    در متون تاريخي از مردمي به نام « آزيانيك » ياد شده كه براي محققان اهميت فراوان دارد و به رقم آنان مردم در تاريخ فرهنگ بشر ، نقش عمده اي ايفا نموده اند . اين اقوام نخستين مهاجراني هستند كه پيش از اقوام هند و اروپايي از سرزمين هاي شمالي (دشت هاي اوراسي) سرازير شده اند .

    نظر به آنچه ذكر شد چنين مستفاد مي شود كه در كل ، مهاجرت هاي عمده در سه موج مهم و مشخص انجام شده است :







    آنچه براي ما از اهميت بيشتري در اين مقال برخوردار است ، موج سوم مي باشد ؛ تمدن ايران بر فرهنگ و تمدن اين اقوام بنا شده است . مهاجمان آريايي با امواج متوالي وارد شده و از دو راه ماوراء النهر و قفقاز وارد مي شدند . اين اقوام بر خلاف قوم هوري و ميتاني و كاسي كه توسط بوميان نابود شدند و اثري از آنان به جاي نماند ، از بين نرفتند .پس از چند قرن آنان در اين ناحيه نفوذ شديد يافته و ارباب اين ناحيه شدند . در قسمت جنوب هندوكش و پنجاب آريايي ها در هجوم قبلي خود مستقر شده بودند و موج دوم قسمت شرقي نمي توانستند در آنجا نفوذ يابند بنابر اين آنان مجبور به حركت به طرف فلات ايران شدند .

    ايرانيان ( آريايي ها ) نتوانستند به مغرب نفوذ كنند و آن هم به دليل وجود تمدن هاي نيرومند مغرب فلات ايران بود كه عبارتند از :
    1. آزيانيك در حدود هزاره چهارم پيش از ميلاد 2. هند و اروپايي در حدود هزاره سوم پيش از ميلادي 3. آريايي ها در حدود هزاره دوّم پيش از ميلاد كه مهمترين آنها ماد ها و پارس ها مي باشند . دسته آريايي ها به صورت دو شاخه شرقي و غربي در فلات ايران منتشر شدند .
    1. عيلام كه شامل شوش بود

    2. بين النهرين كه در شمال بابل ،سر حدي با آشور داشت

    3. در قسمت شمال و شمال شرقي درياچه « وان » ، دولت اورارتو واقع بود

    ايرانيان قدرت شكستن اين سد ها را نداشتند و ناگزير طي چهار قرن بعد ، اقوام بومي را چنانكه قبلاً نيز ذكر شد مستحلك و تمدن خود را مستقل كردند كه اين تمدن هم بر بنيان تمدن هاي ممالك همسايه استوار بود .

  3. #3

    پیش فرض

    ايران در آستانه ورود مادها

    قبل از اينكه شاخه ايراني موسوم به «مادها »خودرا در ناحيه بزرگ آينده خود موسوم به سرزمين « ماد » تدريجاً منتشر كنند ، با بومياني برخوردند كه در هزاره سوم پيش از ميلاد ( بر مبناي بررسي هايي كه حدس زده اند ) در آن سامان سكونت داشتند و اينان نيز با مهاجران آزيانيك كه در هزاره چهارم پيش از ميلاد در آميخته بودند . آخرين دسته از ساكناني كه پيش از ماد ها در مغرب فلات مستقر شدند اقوامي به نام هاي « گوتي ها ، لولوبي ها ، ميتاني ها و كاسي ها » بوده اند كه محققان اينها را جزو دسته مهاجران هزاره سوم پيش از ميلاد ميدانند و كساني بوده اند كه به اصطلاح در اقوام قبلي مستحيل شده و سر انجام ، رشته امور را به دست گرفتند و بنياد پادشاهي هايي را گذراندند و هر يك تا زمان درازي بر اقوام تابع فرمان راندند . گوتيان در نواحي شرقي تر مسكن داشتند و لولوبيان بر حسب تذكرات روشن متون « آشوري » ، در نقاط غربي تر در هزاره اول پيش از ميلاد ساكن بودند . در ناحيه جنوب غربي ، بخش هاي علياي رودخانه هاي « دياله » و « كرخه » را كاسي ها اشغال كرده بودند و همچنين در بعضي نواحي مجاور در ياچه اروميه ( بخصوص در مغرب و شمال آن ، و در برخي از دره هاي غربي زاگرس ) عناصري به نام « هوريان » زندگي مي كردند .

    همانطوريكه قبلاً نيز اشاره شد قديمي ترين اسنادي كه در باب اين طايفه در دست است كتيبه « نارامسين » است كه متعلق به حدود 2500 سال پيش از ميلاد مي باشد و در آن شرح لشكر كشي و غلبه نارامسين بر طايفه « لولوبي » و ديگر طوايف داده شده است . سند ديگر مربوط به لولوبي ها نقش معروف «آنوباني ني » پادشاه لولوبي ها در « سر پل ذهاب » است . در اين نقش بر جسته ، آنوباني ني را با الهه « ايشتار » و اُسرا ، نشان مي دهد. بخش پايين سمت راست نقش كه داراي خطوط عمودي است محل كتيبه شاه « آنوباني ني » مي باشد.

    علاوه بر مردم لولوبي و گوتي ، مردم ديگري كه پيش از مادها در سرزمين بعدي مادها جلوه گري كردند و چنانكه گفته اند در حدود شش قرن بر اراضي « بين النهرين و مركز كوهستان زاگرس » فرمانروايي كردند ، « كاسي » ها بودند كه محقّقان زمان آنان را حدود 1925 .م تا 1171. م پيش از ميلاد ذكر كرده اند.

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •