نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: ایران فردوسی

  1. #1
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/09/10
    نوشته ها
    64
    سپاس ها
    1,028
    سپاس شده 279 در 73 پست

    پیش فرض ایران فردوسی

    در این خاک زرخیز ایران زمین
    نبودند جز مردمی پاک دین

    همه دینشان مردی و داد بود
    وز آن کشور آزاد و آباد بود

    چو مهر و وفا بود خود کیششان
    گنه بود آزار کس پیششان


    همه بنده ناب یزدان پاک
    همه دل پر از مهر این آب و خاک


    پدر در پدر آریایی نژاد
    ز پشت فریدون نیکو نهاد


    بزرگی به مردی و فرهنگ بود
    گدایی در این بوم و بر ، ننگ بود


    کجا رفت آن دانش و هوش ما
    که شد مهر میهن فراموش ما


    که انداخت آتش در این بوستان
    کز آن سوخت جان و دل دوستان


    چه کردیم کین گونه گشتیم خوار؟
    خرد را فکندیم این سان زکار


    نبود این چنین کشور و دین ما
    کجا رفت آیین دیرین ما؟


    به یزدان که این کشور آباد بود
    همه جای مردان آزاد بود


    در این کشور آزادگی ارز داشت
    کشاورز خود خانه و مرز داشت


    گرانمایه بود آنکه بودی دبیر
    گرامی بدان کس که بودی دلیر


    نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت
    نه بیگانه جایی در این خانه داشت


    از آن روز دشمن به ما چیره گشت
    که مارا روان و خرد تیره گشت


    از آنروز این خانه ویرانه شد
    که نان آورش مرد بیگانه شد

    ..
    چو ناکس به ده کدخدایی کند
    کشاورز باید گدایی کند

    ..

    به یزدان که گر ما خرد داشتیم
    کجا این سر انجام بد داشتیم


    بسوزد در آتش گرت جان و تن
    به از زندگی کردن و زیستن


    اگر مایه زندگی بندگی است
    دو صد بار مردن ، به از زندگی است


    بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم
    برون سر از این بار ننگ آوریم
    ویرایش توسط علي 11 : 2013/10/18 در ساعت 17:39

  2. کاربر روبرو از پست مفید علي 11 سپاس کرده است .


مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •