صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 54

موضوع: متن های احساسی

  1. #11
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17

    برایت خاطراتی بر روی این دفتر سفید نوشتم

    که هیچکسی نخواهد توانست چنین خاطرات شیرینی را

    برای بار دوم برایت باز گوید...!

    چرا مرا شکستی؟؟چرا...؟

    اشعاری برایت سرودم

    که هیچ مجنونی نتوانست مهربانی و مظلومیت چهره ات را توصیف کند

    چرا تنهایم گذاشتی؟؟چرا..؟

    چهره پاک و معصومت را هزار بار بر روی ورق های باقی مانده وجودم نگاشتم

    چرا این چنین کردی با من؟؟چرا...؟

    زیباترین ستارگان آسمان را برایت چیدم....

    خوشبو ترین گلهای سرخ را به پایت ریختم...

    چرا این چنین شد؟؟چرا...؟

    من که بودم...؟!!!

    که هستم...؟!!! به کجا دارم می روم...؟؟؟

  2. #12
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17

    تنهایی یعنی : ذهنم پر از تو و خالی از دیگران است , اما کنارم خالی از تو و پر از دیگران است !



    ***********************


    من بودم ، تو و یک عالمه حرف
    و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد !
    کاش بودی و می فهمیدی وقت دلتنگی ، یک آه چقدر وزن دارد


    ***********************

    عصاره ی تمام مهربانی ها را می گیرم

    و از آن فرشته ای می سازم همچون “خودت”


    ***********************

    دلم چندین سال است روزه ی عشق گرفته است ! اذان افطارش را تو بگو


    ***********************


    تمام مزرعه کافر صدایش می زدند

    گل آفتابگردان کوچکی که عاشق باران شده بود


    ***********************

    تنهایی یعنی : ذهنم پر از تو و خالی از دیگران است

    اما کنارم خالی از تو و پر از دیگران است !


    ***********************

    در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟

    مثل آرامش بعد از یک غم ، مثل پیدا شدن یک لبخند

    مثل بوی نم بعد از باران ، در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟

    من به آن محتاجم !

  3. #13
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17

    طلوع کن از سرزمین رویاهایم ای ستاره ی شب های تاریکم ! آسمان دلم را منتظر مگذار


    ***********************

    بهانه های دنیا تو را از یادم نخواهد برد ، من تو را در قلبم دارم نه در دنیا

    ***********************

    دل اگر بستی ، محکم نبند ، مراقب باش گره کور نزنی ، او میرود ، تو میمانی و یک گره کور

    ***********************

    من که از کوی تو بیرون نرود پای خیالم / نکند فرق به حالم چه برانی چه بخوانی / چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی / نه من آنم که برنجم ، نه تو آنی که برانی

    ***********************

    دلم از نبودنت پر است ، آنقدر که اضافه اش از چشمانم میچکد !

    ***********************

    گلوی آدم را باید گاهی بتراشند تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود ، دلتنگی هایی که جایشان نه در دل که در گلوی آدم است ، دلتنگی هایی که میتوانند آدم را خفه کنند

    ***********************

    ای قطار ، راهت را بگیر و برو ! دیگر نه کوه توان ریزش دارد و نه ریزعلی پیراهن اضافه ، دیگر هیچ چیز مثل سابق نیست

    ***********************

    با یک گل هم “بهار” می شود ، اگر در دلمان جوانه بزند !

  4. #14
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17


    حلقه ی دستانت که بر کمرم میزنی ، زیباترین اسارت زندگی من است !

    ***********************

    بیچاره عروسک دلش میخواست زارزار بگرید ، اما خنده را بر لبانش دوخته بودند !

    ***********************

    در رویاهایت جایی برایم باز کن ، جایی که عشق را بشود مثل بازی های کودکی باور کرد ، خسته شدم از بی جایی !

    ***********************

    صبر کن ، برگرد ، چمدان هایمان اشتباه شده است ، دلم را به جای خاطراتت بردی !

    ***********************

    تا تویی در خاطرم ، با دیگران بیگانه ام / با خیالت همنشینم ، گوشه ای زندانی ام

    ***********************

    سلام بر آنان که لایق سلامند / یک رنگ و یکدل و یک مرامند / هم گلند هم گنجینه هم دوست / هرچه از وی تعریف کنی نیکوست

    ***********************

    همدم تنهایی شب های من ، اشک است و بس / مرهم زخم دل تنهای من ، اشک است و بس / گر نمیبینی غمی اندر نگاه خسته ام / آنچه میشوید غم از چشمان من ، اشک است و بس

    ***********************

    کاش دستانم آنقدر بزرگ بود که می توانستم چرخ و فلک دنیا را به کام تو بچرخانم

    ***********************


    نبودنت را با ساعت شنی اندازه گرفته ام ، یک صحرا گذشته است !

    ***********************

    گاهی به آسمان نگاه کن ، شاید کبوتری خسته به آشیانه ی دلت محتاج باشد

    ***********************

    بهاران من ، طوفان ها در رقص عظیم تو به شکوهمندی نیلبکی می نوازند ، و ترانه ی رگ هایت آفتابی همیشگیست

    ***********************

    دوریت زمستانی دیگر است ، کمتر از من دور شو ، باز سرما خورده ام

    ***********************

    گفتی اندر خواب بینی بعد این روی مرا / ماه من ، در چشم عاشق آب هست و خواب نیست

    ***********************

    تک گلی هستی تا عرش میخواهم تو را / گرچه کم میبینمت ، بسیار میخواهم تو را

  5. #15
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17


    من که از کوی تو بیرون نرود پای خیالم / نکند فرق به حالم چه برانی چه بخوانی

    چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی / نه من آنم که برنجم ، نه تو آنی که برانی . . .

    ***********************

    اسپند دود می کنم ، برای عشقمان

    هر شب

    میان راز و نیاز های شبانه

    نکند جادوگر زشت بی تفاوتی ، چشممان بزند . . .

    ***********************

    هر کسی می تواند با شما لبخند بزند

    هر کسی می تواند با تو گریه کند

    اما کسی که تو را دوست دارد

    وقتی اشک در چشمان شماست ، میتواند آنرا تبدیل به لبخند کند . . .

    ***********************

    گفتی : نفرین میکنی ؟

    گفتم : نه ، اما از خدا میخوام

    هیچکس ، اندازه من دوستت نداشته باشد . . .

    ***********************

    آنکه دستور زبان عشق را

    بی گزاره در نهاد ما نهاد

    خوب می دانست تیغ تیز را

    در کف مستی نمی بایست داد

    ***********************

    دلم یک جای دنج میخواهد

    آرام و بی تَنِش

    جایی باید باشد غیر از این کنج تنهایی!

    تا آدم گاهی آنجا آرام بگیرد

    مثلا آغوش تو !

    ***********************

    از راه وفا گاه ز ما یاد توان کرد / گاهی به نگاهی دل ما شاد توان کرد

    صید دل ما لایق تیر تو اگر نیست / از بهر خدا آخرش آزاد توان کرد

    مستم ز می عشق چنان کز پس مرگم / صد میکده از خاکـ من آباد توان کرد . . .

  6. #16
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    پیش فرض

    لبخند ، شروع عشق است


    محبت ، باغ عشق است

    ناکامی ، داغ عشق

    چشم ، راز عشق

    وعده ، امتحان عشق

    خاموشی ، درد عشق و رسوایی ، شرمندگی عشق . . .

    ***********************

    دل من یه روز به دریا زد و رفت / پشت پا به رسم دنیا زد و رفت

    زنده ها خیلی براش کهنه بودن / خودشو تو مرده ها جا زد و رفت . . .

    ***********************

    نفست باران است

    دل من تشنه ی باریدن ابر

    دل بی چتر مرا مهمان کن . . .

    ***********************

    سخت ترین دو راهی ، دوراهی بین فراموش کردن و انتظار است

    گاهی کامل فراموش میکنی و بعد میبینی که باید منتظر می ماندی

    و گاهی

    آنقدر منتظر میمانی تا وقتی که میفهمی زودتر از این ها باید فراموش میکردی . . .

    ***********************

    از تمام دنیا

    یک صبح سرد

    یک چای داغ

    و یک صبح بخیر تو

    برایم کافی ست . . .

    ***********************

    گاهی با یک قطره ، لیوانی لبریز می شود

    گاهی با یک کلام ، قلبی آسوده و آرام می گردد

    گاهی با یک کلمه ، یک انسان نابود می شود

    گاهی با یک بی مهری ، دلی می شکند

    مراقب بعضی یک ها باشیم

    در حالی که ناچیزند ، همه چیزند . . .

  7. #17
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17


    سوت‌ می‌کشد در هوا ، کابل‌ تلفنی‌ که‌ می‌توانست‌

    زیباترین‌ عبارات‌ جهان‌ را

    از عاشقی‌ به‌ عاشقی‌ برساند . . . !

    ***********************

    سنگ هایـی کـــه من از یادِ تو بر دل میــــزدم

    خانه ای میشد

    اگر خانه بنا میکردم . . .

    ***********************

    از وقتی که تــو رفتی ، آینده هیچ وقت نیامد که هیچ

    گذشته هم هیچ وقت نگذشت . . .

    ***********************


    بسترم صدف خالی یک تنهایی است

    و تو چون مروارید

    گردن آویز کَسان دگری . . .

    ***********************

    آتش گرفتن ای غم و افروختم بس است

    یک دم رها نمی کنی ام سوختم بس است

    سنگین شدم ز درد و چو سنگی به در خویش

    خون را چو لعل در جگر اندوختم بس است . . .

    ***********************

    وقتی پایت خواب می رود

    نمی توانی درست راه بروی

    لنگ می زنی!

    وقتی قلبت خواب می رود

    نمی توانی درست فکر کنی.

    عاشق می شوی !

    ***********************

    فاصله خط عابر پیاده ندارد ، دست مرا بگیر و از آن رد کن ،

    قرار دیدار ما هر نیمه شب ، خیالت که نمی گذارد بخوابم . . . !

  8. #18
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17

    می روم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست


    آنچـــــنان که تارو پود قلب من از هــــم گسست


    می روم با زخم هـــــایی مانده از یک سال سرد


    آن همه برفی که آمـــــد آشـــــــیانم را شکست


    می روم اما نگویــــــــی بی وفــــــا بود و نمــــاند


    از هجوم سایه هــــا دیگر نگــــــاهم خسته است


    راســــــتی : یادت بمــــــــاند از گـناه چشم تو


    تاول غــــــربت به روی باغ احســــــاسم نشست


    طـــــــرح ویران کـــردنم اما عجیب و ســــــاده بود


    روی جلد خاطــــراتم دست طوفــــــان نقش بست

  9. #19
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17


    دلمان خوش است که مینویسیم

    و دیگــران می خـواننــد

    و عــده ای می گـوینــد

    آه چـه زیبــا و بعضــی اشـک می ریــزند

    و بعضــی مـی خنــدنـد

    دلمــان خـوش اســت

    به لــذت هــای کــوتـاه

    به دروغ هــایی که از راســت

    بـودن قشنــگ تـرند

    به اینکــه کســی برایمــان دل بســوزاند

    یـا کســی عاشقمــان شــود

    با شــاخه گلی دل می بنــدیـم

    دلمــان خـوش می شــود

    به بـرآوردن خـواهشــی و چشــیدن لـذتـی

    و وقــتی چیـــزی مـطابـق مــیل مــا نبــود

    چقـــدر راحـت لگـــد می زنیـــم

    و چــه ســــاده می شـکــنیم

    همــــه چیـــز را ...


  10. #20
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17

    دلت تنگ یک نفر که باشد !


    تمام تلاشت را هم که بکنی تا خوش بگذرد ؛


    و لحظه ای فراموشش کنی ،


    فایده ندارد .... تو دلت تنگ است ،


    دلت برای همان یک نفر تنگ است !


    تا نیاید ... تا نباشد ....


    هیچ چیز درست نمی شود ... !!!

صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •