صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16

موضوع: دل نوشته

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17 دل نوشته

    گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!


    ببرم بخوابانمش!


    لحاف را بکشم رویش!


    دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!


    حتی برایش لالایی بخوانم،


    وسط گریه هایش بگویم:


    غصه نخور خودم جان!


    درست می شود!درست می شود!


    اگر هم نشد به جهنم...


    تمام می شود...


    بالاخره تمام می شود...!!!

  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17

    گاه دلتنـــــــگ می شوم دلتنـگتر از تمام دلتنگـــــــــی ها


    حسرت ها را می شمارم


    و باختن ها


    وصدای شکستن را


    ... نمیدانم من کدامین امید را ناامید کردم


    وکدام خواهش را نشنیدم


    وبه کدام دلتنگی خندیدم


    که چنین دلتنگــــــــــــــــم

  3. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17

    دلم تنگ شده


    براي وقتي كه مي گفتي :دلم واست تنگ شده


    دلم تنگه..


    براي بودنت


    شايدم لبخند خودم


    دلم براي همه چيز تنگ شده جز


    نبودنت !

  4. #4
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17

    برای خیانت ،


    هــــزار راه هــســــت اما هـیــچ کــــدام


    به انـــدازه تــــظـــاهـــر


    به دوست داشتن کــثـیــف نـیـســـت ...

  5. #5
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17

    این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش !



    همین بس که :



    نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است ،با تیغِ کُند.

  6. #6
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17

    از دنیـــای ِ واقــعـی و نــامــردیــاش ! پنــــاه آوردیــــم بــه دنیــای ِ مـجــازی !



    غــافـل از این کــه ، آســمون ، هـــمون آسـمونــه ...

  7. #7
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17

    از عذاب بی تو بودن،در سکوت خود خرابم


    دوری از صورت ماهت،هر نفس میده عذابم


    خاطرات با تو بودن شب و روز میاد بخوابم


    اینه آخرین کلامم ،بخدا بی تو خرابم

  8. #8
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17

    این روزهــــایم به تظاهر می گذرد...


    تظاهر به بی تفاوتی،


    تظاهر به بی خیـــــالی،


    به شادی،


    به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست...


    اما . . .


    چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"

  9. #9
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17

    دلم تنگ است برای کسی که نمی داند...


    نمی داند که بی او به دشت جنون می رود دلم...


    می دانم که اگر نزدیکش شوم، دور خواهد شد....


    پس بگذار که نداند بی او تنهایم...


    دور میمانم که نزدیک بماند...

  10. #10
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2012/08/15
    محل سکونت
    تبريز
    سن
    30
    نوشته ها
    2,323

    Icon17

    حـقـیـقـت دارد !


    کافـی سـت چــمـدان هــایــت را ببــندی


    تــا حــاضـر شــونــد ، هـمه


    بـــرای ِ از یـــاد بــُـردنــت !


    آنـکه بــیشتـر دوستـت میــدارد ، زودتــــر !!!

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •