پخش سريال «بي‌گناهان» به كارگرداني احمد اميني اين فرضيه را بار ديگر روشن كرد كه در انتخاب بازيگر نمي‌توان متكي و قائل به يك فرمول و روش خاص بود.
كارگردان در جاهايي حس مي‌كند اين نقش فقط براي اين فرد مناسب است، حال شايد اين فرد خود كارگرداني صاحب‌نام باشد. «بي‌گناهان» با انبوهي از بازيگران حرفه‌اي و البته كمتر تكرار شده در تلويزيون از همان ابتدا بناي خود را به انتخاب‌هاي خاص گذاشته است. به همين دليل نقش‌هاي اول اين سريال متعلق به بازيگراني است كه نه‌تنها كاملا در نقش جا افتاده‌اند بلكه پيشينه‌اي متفاوت هم دارند. داريوش فرهنگ در نقش جلال و مسعود كرامتي در نقش آصف، كارنامه كارگرداني پربارشان با كارنامه بازيگري‌شان برابري مي‌كند و در كنار اين دو، حضور محمدعلي نجفي در نقش روان‌شناس و دوست جلال و همايون اسعديان در نقش روان‌پزشك خانوادگي آصف به‌ رغم محدوديت و كم‌بودن نقش نشان از دقت احمد اميني براي انتخاب نقش‌هاي فرعي‌اش داشته است.
جلال مرد خاموشي بود كه بايد بيشتر شنيده مي‌شد و سكوتش پر از عمق و معني بود. قرار بود جلال سرشار از عكس‌العمل باشد و كمتر عمل كند.

داريوش فرهنگ، كارگردان سريال‌هايي چون «سلطان و شبان»، «تولدي ديگري» و «راه شب» هم‌اكنون در سريال «كلاه پهلوي» هم نقش اصلي‌اي را برعهده دارد. او مي‌گويد: «سعيد شاهسواري مي‌گويد وقتي چند قسمت اول سريال را نوشته بود به من فكر مي‌كرده، بعد هم نظرش را به احمد اميني مي‌گويد و او هم روي من تامل مي‌كند. من هم با سعيد شاهسواري از فيلم سينمايي «روز برمي‌آيد» به كارگرداني بيژن ميرباقري بيشتر آشنا شدم. سر آن فيلم از نحوه نگارش شاهسواري خوشم آمد و با هم گپ زياد مي‌زديم. شايد اين آشنايي‌هاي براي انتخاب بي‌دليل نبود چون روحيات هم را شناخته بوديم. اما در كل فكر مي‌كنم حرف آخر انتخاب با اميني بود.»
فرهنگ درباره نقش جلال و اينكه چقدر به اين نقش نزديك بوده است مي‌گويد: «وقتي اميني درباره جلال با من صحبت كرد خيلي به او فكر كردم و اتفاقا او را به خودم نزديك‌تر حس مي‌كردم. جلال مرد خاموشي بود كه بايد بيشتر شنيده مي‌شد و سكوتش پر از عمق و معني بود. قرار بود جلال سرشار از عكس‌العمل باشد و كمتر عمل كند. اين براي يك بازيگر خيلي سخت است، چون ممكن بود هر لحظه من به حس‌هاي تكراري برسم و يكنواخت شوم زيرا هيچ نوع اكت و حسي نبايد به وجود مي‌آوردم اما صحبت‌هاي من و كارگردان و نويسنده خيلي موثر بود كه به جلال نزديك شوم.»
فرهنگ معتقد است كه جلال از خودش دور بود و او خيلي سعي كرد اين شخص را مال خودش كند. او مي‌گويد: «شايد اولين‌بار باشد كه تماشاچي مرا اين‌قدر درون‌گرا و آرام مي‌بيند. مردي خاموش با لايه‌هاي بسيار احساسي و ظريف، براي همين است كه مخاطب مدام درگير است. از طرفي جلال قاتل است و بايد قصاص شود ولي هيچ يك از مخاطبان راضي به اين قصاص نيستند.
اين براي يك بازيگر خيلي سخت است، چون ممكن بود هر لحظه من به حس‌هاي تكراري برسم و يكنواخت شوم زيرا هيچ نوع اكت و حسي نبايد به وجود مي‌آوردم اما صحبت‌هاي من و كارگردان و نويسنده خيلي موثر بود كه به جلال نزديك شوم.»

من بايد اين حس را درمي‌آوردم كه مخاطب در مورد من دوبه‌شك شود و با قصه جلو بيايد.» بازيگر نقش جلال در ادامه مي‌گويد: «جلال نشانه‌هايي دارد كه او را از بقيه آدم‌ها متمايز مي‌كند؛ مردي تنها، شكست‌خورده با گذشته‌اي سياه و تيره، در عين حال كم‌حرف، طوري كه مخاطب كم‌كم او را كشف مي‌كند. وقتي مقابل ليلا قرار مي‌گيرد، وقتي مقابل فروغ مي‌ايستد و وقتي با دوست دكترش حرف مي‌زند آن وقت كشف مي‌شود. اين نگه‌داشتن حس خيلي مهم بود و چيزي بود كه كارگردان روي آن تاكيد داشت.»
اقتدار خاكستري


مسعود كرامتي كارگردان فيلم‌هاي «روز كـــارنـــامــه»، «كودكانه» و سريال «خانه ما» قبلا هم سابقه بازيگري داشته است.
بازي در فيلم‌هاي رسول ملاقلي‌پور مانند «مجنون»، «پناهنده» «سفر به چزابه» و «باغ‌هاي كندلوس» ايرج كريمي و «راه بي‌پايان» همايون اسعديان از جمله آنهاست. كرامتي هم‌اكنون در پي تدارك ساخت سريال «تعطيلات لعنتي» است. او در نقش آصف توانسته است يكي از شخصيت‌هاي مهم و تاثيرگذار «بي‌گناهان» باشد و شايد نفر اول سريال كه همه موضوعات حول محور او مي‌چرخد و خواهد چرخيد.
كرامتي خود مي‌داند كه سعيد شاهسواري در هنگام نوشتن نقش به او فكر مي‌كرده ولي هيچ‌وقت به اميني در اين باره حرفي نمي‌زده است، چرا كه تصور اميني از آصف، فردي با فيزيك و چهره ديگري بوده است. تا اينكه پس از پايان نگارش فيلمنامه، سعيد شاهسواري، كرامتي را به اميني پيشنهاد مي‌دهد و پس از صحبت‌هاي زياد طرفين، آصف به كرامتي سپرده مي‌شود.
كرامتي درباره آصف مي‌گويد: «وقتي نقش آصف را خواندم حس كردم چقدر اقتدار و مديريت در وجود اين فرد وجود دارد؛ مردي با لايه‌هاي متفاوت شخصيتي كه شناختن‌اش بايد سخت باشد. آصف مرد بدي نيست. دوست دارد فضاي اطراف را آرام نگه دارد و بي‌مسئله و بي‌تنش زندگي كند اما گذشته‌اي دارد كه رهايش نمي‌كند. او در گذشته خطايي را مرتكب شده است و حالا هم مرتب دچار خطا مي‌شود؛ يعني چاره‌اي ندارد كه از اين دايره بيرون بيايد.
براي يك كارگردان كه هميشه پشت دوربين است خيلي خوب است كه گاهي جلوي دوربين بازي كند. يك نوع حس خوب تجربه كردن است و اينكه جزو تيمي باشم كه همه‌شان را مي‌شناسم و دوست دارم

او به شدت اهل خانواده است، همسرش را دوست دارد پس آدم خوبي است اما چهره‌اش لايه‌هاي ديگري هم دارد كه بايد منتظر بود و آنها را ديد.
كرامتي از اينكه در فضاي كارگرداني احمد اميني قرار گرفته بسيار راضي است و مي‌گويد: «اميني كارگردان صبوري است و يك نوع مديريت آرام دارد كه به نفع همه عوامل و بازيگران است. فضاي دوستانه و گرم و بدون تنش گروه او را از ديگران متمايز كرده است. وقتي وارد گروه شدم حس مي‌كردم كه همه چيز مهياست و ارزش‌ها و اصول در خدمت سريال و بازيگرانش است. طوري كه در تمام مدتي كه دورخواني مي‌كرديم و مدام تمرين‌ها را ادامه مي‌داديم حس نمي‌كردم كه نقش به من تحميل شده است.»
با اين حال كرامتي انكار نمي‌كند كه در جاهايي از نقش، پيشنهادهايي به اميني مي‌داده است و او هم كاملا آمادگي اين گفت‌وگو را داشت. او مي‌گويد: «شايد به خاطر چالش‌هاي اين نقش بود كه مدام به ذهنم مي‌آمد كه قسمت‌هايي از نقش را تغيير دهم. وقتي به اميني مي‌گفتم قبول مي‌كرد و در پايان به يك نتيجه دلخواه مي‌رسيديم.
شايد اگر نقش ديگري بود اين‌قدر نياز به چالش و ريزه‌كاري نداشت اما پيچيدگي‌هاي آصف نياز به يك نوع بازي خاص داشت كه مدام با اميني درباره آن حرف مي‌زديم.» در عين حال كرامتي از اينكه به عنوان كارگردان و بازيگري شناخته مي‌شود كه انتخاب‌هاي متفاوتي را مي‌كند و گاهي در عرصه بازيگري اثربخش‌تر است، مي‌گويد: «من اين خط‌كشي‌ها را نمي‌فهمم. بازي مي‌كنم همچنان كه كارگرداني مي‌كنم. هر دوي اينها حس خوبي به من مي‌دهند. اين‌طور نيست كه چون كارگرداني مي‌كنم نمي‌توانم بازي‌كنم و يا برعكس، الان هم حس مي‌كنم هيچ كدام از اين دو مزاحم ديگري نشده‌اند چون هر دو را دوست دارم.»
رفيق فاخر


محمدعلي نجفي را تلويزيوني‌ها با سريال‌هاي «سربداران» و «زمان شوريدگي» مي‌شناسند و سينمايي‌ها با انبوهي از آثار سينمايي چون «گزارش يك قتل»، «پرستار شب»، «عشق طاهر» و «زاگرس» او را به ياد مي‌آورند. او در سريال بي‌گناهان نقش كوتاه اما تاثيرگذاري دارد؛ نقشي كه تا پايان سريال وجود دارد.
محمدعلي نجفي درباره اينكه واقعا به بازيگري فكر مي‌كرده يا نه، مي‌گويد: «نه، دغدغه‌ خاصي در اين باره نداشتم اما گاهي دوست داشتم آن را تجربه كنم. و آشنايي‌‌ام با احمد اميني و سعيد شاهسواري اين امكان را به من داد كه تجربه‌ام را شروع كنم.» با اين حال او درباره «بي‌گناهان» معتقد است كه اميني دنبال شخصيتي بود كه يك جورهايي از گذشته‌اش خاطره‌هايي دارد و شبيه جلال است.
روان‌پزشكي كه در عين پر نغز و مغز صحبت كردن فرد برجسته‌اي است و با ديالوگ فاخر و كلام تاثيرگذارش تنها همدم و رفيق جلال مي‌شود.« يك روز در پايان جلسه شوراي كانون كارگردانان، اميني به من گفت كه يك نقش متفاوت دارد كه فكر مي‌كند به چهره من مي‌خورد و من هم كنجكاو شدم و گفتم فيلمنامه را بده بخوانم و وقتي خواندم حس كردم كه اين آدم را مي‌شناسم و دوستش دارم.» نجفي در مقام كارگردان وقتي مي‌خواهد درباره انتخاب بازيگران «بي‌گناهان» قضاوت كند مي‌گويد: «كارگردان تشخيص مي‌دهد كه چه كسي اين نقش را بازي كند.
به نظر من اين شناخت خيلي به قصه كمك مي‌كند. گاهي كارگردان به جاي يك ستاره دست روي يك نابازيگر مي‌گذارد ولي انتخابش آن قدرت درست است كه فقط به ذهنيت خودش برمي‌گردد.» به اعتقاد نجفي حضور كارگردانان به عنوان بازيگر در تلويزيون هيچ جاي شك و ابهام ندارد چرا كه گاهي يك كارگردان مي‌تواند نقشي را چنان خوب بازي كند كه آن را كاملا باورپذير كند، چون خودش مي‌داند كه قرار است چه چيزي از او در تصوير ثبت شود. بازيگري علاقه مي‌خواهد و مسلما اگر كارگرداني روزي جلوي دوربين قرار گيرد حتما براي خود آن نقش است كه اين جابه‌جايي صورت گرفته است نه براي حواشي كار و شهرت و...
تجربه لذت‌بخش


همايون اسعديان كارگردان سينما و تلويزيون است.«ده رقمي» و «راه بي‌پايان» آخرين كارهاي او در سينما و تلويزيون بوده‌اند و حالا او به عنوان بازيگر نقش روان‌پزشك در «بي‌گناهان» جمع كارگردانان حاضر در اين سريال را تكميل كرده است. اسعديان حضورش را در اين سريال كاملا دوستانه و اتفاقي مي‌داند و مي‌گويد: «بارها وقتي احمد اميني را مي‌ديدم به شوخي مي‌گفتم كه براي ما هم يك نقش كوچك بنويس تا بازي كنيم. اين خواهش نه از سر وسوسه بلكه فقط براي تجربه بود.
جالب است كه اميني هم حرف مرا جدي گرفت و براي اين سريال نقشي هم به من سپرد؛زماني كه من تازه از سفر حج برگشته بودم و موهايم كوتاه بود. شايد همين مسئله هم اين انتخاب را قوت بخشيد.» اسعديان درباره انتخاب اميني و تاثيرش روي خودش مي‌گويد: «براي يك كارگردان كه هميشه پشت دوربين است خيلي خوب است كه گاهي جلوي دوربين بازي كند. يك نوع حس خوب تجربه كردن است و اينكه جزو تيمي باشم كه همه‌شان را مي‌شناسم و دوست دارم.» با اين حال اسعديان آن‌قدر جدي به اين موضوع فكر نكرده است و بيشتر دلش مي‌خواسته خودش را محك بزند