احکام پیوند اعضا

آیت الله بهجت:
1173. آيا مى توان اعضاى شخصى را كه دچار مرگ مغزى شده است (و از لحاظ پزشكى اميدى به زنده ماندن وى نيست، ولى برخى اعضا مثل قلب وى براى مدتى كار مى كنند) به بيمارى كه محتاج است پيوند زد؟ (با توجه به اين كه در صورت صبر، ممكن است ديگر، قابل پيوند نباشند).
ج. چون در همان مدّتى كه قلب كار مى كند و مغز مرده است، امكان دارد دارويى اختراع يا كشف شود كه مغز را به كار اندازد (اين مطلب هر چند در خيلى از نفوس موجب يقين به عدم باشد، ولى در بعض نفوس و افراد، يقين به عدم نيست؛ زيرا پيدا شدن بعضى داروها كه براى بعض امراض اختراع يا كشف مى شود، آنى است) لذا با اين احتمال، جايز نيست.



1180. اگر ميّت در زمان حيات اجازه دهد كه اعضاى بدن او را پس از مرگ جدا كرده و به بيماران نيازمند پيوند بزنند، اين عمل جايز است؟
ج. در صورتى كه راه نجات فردى مسلمان متوقف و منحصر به دادن عضو به او باشد و تهيه آن از غير مسلمان هم ممكن نباشد، اشكالى ندارد.
آیت الله سیستانی:
سؤال :

آيا پيوند اعضاء جايز است ؟آيا بخشيدن عضو مرده جايز است؟ به عبارت ديگر كسى كه مرده است آيا جايز است عضو او را به فردى ديگر كه درحال رنج وعذاب است ، بخشيد؟جواب :

اگر مرده مسلمان باشد درصورتى جايز است كه حيات مسلمانى بر قطع عضو او متوقف باشد ودر اين صورت هم بايد ديه داده شود و ديه آن متعلق به خود ميت است وصرف در مصالح متوفى بايد شود مثلا دين او ادا شود يا براى او خيرات كنند.


سؤال :

اگر فردي ضربه مغزي شد و در کما رفت و ديگر اميدي به زنده ماندن او نبود ايا ميتوان اعضاي بدن او را به بيماران نيازمند هديه کرد ؟جواب :

جايز نيست و او زنده است هر کاري که موجب مرگ او باشد قتل عمد به حساب ميايد.
آیت الله وحید خراسانی: سوال 422 : آیا وصیت کردن به اهداء عضو بعد از مرگ صحیح است و آیا وراث حق اهداء عضو انسانی که به طور کامل از دنیا رفته یا دچار مرگ مغزی شده را دارند؟
اگر کسی در حال حیات خود وصیت کند که پس از مردن او عضوی از اعضای او را قطع کنند و به دیگری پیوند بزنند صحت این وصیّت محل اشکال است. و بریدن عضوی از اعضای بدن مسلمان مرده که از اعضاء رئیسه باشد،(مانند چشم و غیر آن) به منظور پیوند زدن آن به بدن شخص زنده جایز نیست و قطع کننده باید دیه آن عضو را که دیه اعضای جنین مسلمان است بپردازد. ولی چنانچه زنده ماندن مسلمان متوقف باشد براین که عضو بدن مسلمان مرده ای را ببرند و به او پیوند زنند بریدن آن عضو جایز است ولی قطع کننده باید دیه آن را بپردازد و پس از پیوند که جزء بدن زنده گشت احکام بدن زنده بر آن جاری است، ضمناً کسی که دچار مرگ مغزی شده، مرده به حساب نمی آید لذا اهداء اعضاء او به دیگری جایز نیست.
آیت الله مکارم شیرازی: سوال تعدادى از بیماران به دلیل ضایعات مغزى غیر قابل بازگشت و غیر قابل جبران، فعالیتهاى قشر مغز خود را از دست داده و در حالت اغماى کامل بوده و به تحریکات داخلى و خارجى پاسخ نمى دهند، در ضمن فعّالیّتهاى ساقه مغز خود را نیز از دست داده، فاقد تنفّس و پاسخ به تحریکات متفاوت نورى و فیزیکى مى باشند. در این گونه موارد احتمال بازگشت فعّالیّتهاى مورد اشاره، مطلقاً وجود نداشته، بیمار داراى ضربان خودکار قلب بوده که ادامه این ضربان هم موقّتى و تنها به کمک دستگاه تنفّس مصنوعى به مدّت چند ساعت و حدّاکثر چند روز مقدور مى باشد. این وضعیّت در اصطلاح پزشکى مرگ مغزى نامیده مى شود از طرفى نجات جان عدّه دیگرى از بیماران منوط به استفاده از اعضاى مبتلایان به مرگ مغزى است. با عنایت به این که این اشخاص فاقد تنفّس، شعور، احساس و حرکت ارادى هستند و هیچ گاه حیات خود را باز نمى یابند:
الف) آیا در صورت احراز شرایط فوق مى توان از اعضاى مبتلایان به مرگ مغزى براى نجات جان بیماران دیگر استفاده کرد؟
ب) آیا صرف ضرورت نجات جان مسلمانان نیازمند به پیوند عضو، براى جواز قطع عضو کافى است یا اذن قبلى و وصیّت صاحب عضو نیز لازم است؟
ج) آیا اطرافیان میّت مى توانند پس از مرگ مغزى چنین اجازه اى بدهند؟
د) آیا انسان مى تواند در زمان حیات خود با امضاى کارتى رضایت خود را براى برداشتن اعضاى بدنش در صورت عارضه مرگ مغزى، جهت پیوند به انسانهاى مسلمان نیازمند اعلام نماید؟
هـ) آیا در موارد جواز قطع اعضا دیه ثابت است یا ساقط مى شود؟
و) در صورت ثبوت دیه، پرداخت آن برعهده کیست پزشک یابیمار؟
ز) موارد مصرف دیه مذکور کدام است؟
جواب
الف) جواب این مسأله درسابق گفته شد ولى از نظر اهمّیت مسأله توضیحاتى عرض مى شود که در موارد مرگ مغزى بصورتى که در بالا ذکر شده اگر موضوع قطعى و یقینى باشد چنان فردى در این گونه احکام مانند میّت است
(هر چند پاره اى از احکام میّت مانند غسل و نماز و کفن و دفن و غسل مسّ میّت بر او جارى نمى شود) بنابراین برداشتن اعضاى او براى نجات جان مسلمانها مانعى ندارد.
ب) در مواردى که عضورا بعد ازمرگ کامل برمى دارند و نجات جان دیگران منوط به آن است، اذن قبلى یا اجازه بازماندگان لازم نیست، هرچند بهتر است.
ج) از جواب بالا معلوم شد.
د) از جواب بالا معلوم شد.
هـ) در موارد جواز قطع اعضا، احتیاط دادن دیه است.
و) بر عهده کسى است که عضو را قطع نموده است.
ز) در کارهاى خیر براى میّت مصرف مى شود.

سوال
پیوند اعضاى حیوانات به انسان چه حکمى دارد؟
جواب

در موارد ضرورت اشکالى ندارد.

آیت الله خامنه ای:س 1292: بعضى از افراد دچار ضايعات مغزى غير قابل درمان و برگشت مى‏شوند که بر اثر آن، همه فعاليت‏هاى مغزى آنان از بين رفته و به حالت اغماى کامل فرو مى‏روند و همچنين فاقد تنفس و پاسخ به محرّکات نورى و فيزيکى مى‏شوند، دراين گونه موارد احتمال بازگشت فعاليت‏هاى مذکور به وضع طبيعى کاملاً از بين مى‏رود و ضربان خودکار قلب مريض باقى مى‏ماند که موقّت است و به کمک دستگاه تنفس مصنوعى انجام مى‏گيرد و اين حالت به مدّت چند ساعت و يا حداکثر چند روز ادامه پيدا مى‏کند، وضعيت مزبور در علم پزشکى مرگ مغزى ناميده مى‏شود که باعث فقدان و از دست رفتن هر نوع شعور و احساس و حرکتهاى ارادى مى‏گردد و از طرفى بيمارانى وجود دارند که نجات جان آنان منوط به استفاده از اعضاى مبتلايان به مرگ مغزى است، بنا بر اين آيا استفاده از اعضاى مبتلا به مرگ براى نجات جان بيماران ديگر جايز است؟

ج: اگر استفاده از اعضاى بدن بيمارانى که در سؤال توصيف شده‏اند براى معالجه بيماران ديگر، باعث تسريع در مرگ و قطع حيات آنان شود جايز نيست، در غير اين صورت اگر عمل مزبور با اذن قبلى وى صورت بگيرد و يا نجات نفس محترمى متوقف بر آن عضو مورد نياز باشد، اشکال ندارد.
س 1293: علاقمند هستم اعضاى خود را هديه کرده و از بدن من بعد از مردنم استفاده شود و تمايل خود را هم به اطلاع مسئولين رسانده‏ام. آنان نيز از من خواسته‏اند که آن را در وصيّت‌نامه خود نوشته و ورثه را هم از خواست خود آگاه کنم، آيا چنين حقّى را دارم؟

ج: استفاده از اعضاى ميّت براى پيوند به بدن شخص ديگر براى نجات جان او يا درمان بيمارى وى اشکال ندارد و وصيّت به اين مطالب هم مانعى ندارد مگر در اعضايى که برداشتن آنها از بدن ميّت، موجب صدق عنوان مثله باشد و يا عرفاً هتک حرمت ميّت محسوب شود. آیت الله شاهرودی:
سؤال 1794 :قطع عضو مرده محترم به نفع انسان زنده ،جايز است يا خير ؟جواب :جايز نيست ،مگر آنكه حفظ نفس زنده ،متوقف بر آن باشد .


سؤال 1797 :شخصى كه دچار مرگ مغزى شده و به هيچ يك از علائم حياتى پاسخ نمى دهد و اميدى به درمان او نيست ولى تنفس دارد و قلب او كار مى كند ،آيا جايز است قلب او را خارج نمايند و به مريض ديگرى كه نارسايى قلبى دارد و حيات او بستگى به پيوند قلب دارد پيوند بزنند ؟جواب :جايز نيست و مادامى كه روح در بدنش هست قتل او موجب قصاص يا ديه مى شود .
سؤال 1798 :مريض لاعلاج كه با اكسيژن مصنوعى به حيات خود ادامه مى دهد آيا ولى يا پزشك مى تواند اكسيژن را از مريض بردارد كه البته به ناچار مريض مى ميرد ؟ حال اگر ادامه حيات او با اكسيژن هزينه سنگين دارد تكليف چيست ؟جواب :جائز نيست و هزينه آن بر خود مريض است يا ولى او و يا بيت المال و يا مؤمنين بنحو واجب كفائى .