هنگامی که زیبای جهان آفرین از نظر مجنون به خاک سپرده شد مجنون خود را به مزار معشوقه رساند سنگ قبر را دربغل گرفت از دل بزاری گریست وسعادت آنرا یافت که در جوار لیلی جان به جهان آفرین تسلیم کند.ولی ای طبیعت نا سازگار تو این سعادت بی نظیر را هم از من گرفتی .
لیلی می شنبد که معشوقش می گوید:در غار همیشه جای مار استای ماه ترا چه جای غار است؟