-
کاربر سایت
روح و معاد جسمانی و جسم مثالی در آیات و روایات
با سلام و ادب
از مطالعه آیات قرآن به روشنی به دست میآید كه معاد هم جسمانی است و هم روحانی، یعنی علاوه بر اینكه ارواح در قیامت محشور خواهند شد، بدنها نیز بار دیگر صورت و شكل پیشین خود را بازیافته و مورد تعلق ارواح قرار میگیرند، و نیز پاداشها و كیفرها منحصر در لذایذ و آلام حسی و بدنی نبوده، بلكه یك رشته لذایذ غیر حسی و غیر بدنی نیز تحقق دارد: اینك نمونههایی از آیات قرآنی را در دو زمینه معاد روحانی و معاد جسمانی، یادآور میشویم:
الف. قرآن و معاد روحانی
در این رابطه دو دسته از آیات قابل بررسی است:
1. آیات مربوط به بقای نفس پس از مرگ.
2. آیات مربوط به آلام و لذایذ غیر بدنی.
آیاتی كه بر بقای نفس پس از بدن دلالت دارند، بسیارند. برخی از آنهارا یادآور میشویم:
1. «اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها».(1)
خداوند جانها را به هنگام مرگ به طور كامل میگیرد.
مقصود از كلمه «اَنْفُس» در این آیه شریفه همان ارواح است كه به بدنها تعلق داشته و مدبر آنها میباشند. بنابراین، از این آیه استفاده میشود كه اولاً: نفس واقعیتی مستقل از بدن دارد. ثانیاً: با مرگ بدن و متوقف شدن حیات جسمانی انسان، نفس او همچنان باقی میباشد. و چون حیات انسان در گروِ نفس او است بنابراین، حیات اُخروی او بدون نفس و روح او نخواهد بود.
2. «قُلْ یَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِی وُكِّلَ بِكُمْ»(سجده/ 11)
ـ بگو فرشته مرگ، كه گرفتن جانهای شما به او واگذار شده است، جانهای شما را به طور كامل میگیرد.
این آیه شریفه پاسخ كسانی است كه واقعیت انسان را همین كالبد حسی او میپنداشتند، و با توجه به اینكه بدن پس از مرگ متلاشی شده و ذرات آن در سطح زمین پراكنده و ناپدید میگردند، معاد را امری باور نكردنی میانگاشتند.
قرآن كریم سخن آنان را اینگونه بازگو نموده است:
«وَ قالُوا أَ إِذا ضَلَلْنا فِی الْأَرْضِ أَ إِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ».(سجده/ 10)
آیا هنگامی كه ما در بین زمین پراكنده و ناپدید شدیم، زندگی جدیدی خواهیم داشت.
قرآن، با بیان اینكه واقعیت روح و جان انسانها امری غیر مادی است، و توسط فرشته مأمور از جانب خدا به طور كامل دریافت میگردد، و پس از مرگ تن همچنان به حیات خود ادامه میدهد، نادرستی پندار آنان را آشكار میسازد.
3. «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ».(آل عمران/ 169)
ـ گمان مبرید، افرادی كه در راه خدا كشته شدهاند مردگانند، بلكه آنان زندگانی هستند كه از رزق پروردگارشان برخوردار میباشند.
شكی نیست كه حیات و بهرهمندی از نعمتهای الهی مربوط به جسم آنان نیست. بنابراین، حیات و رزق مذكور در آیه شریفه فوق، مربوط به روح و جان شهیدان است. و همانگونه كه مفسران گفتهاند،حیات و بقای روحی پس از مرگ اختصاص به شهیدان ندارد، و ذكر آنان به خاطر احترام ویژهای است كه قرآن برای شهیدان قایل است.
از آیات قرآن به دست میآید كه در سرای آخرت علاوه بر پاداشها و كیفرهای بدنی و حسی، پاداشها و كیفرهای غیرحسی نیز برای صالحان و تبهكاران وجود دارد كه تحقق آنها متوقف بر وجود بدن و قوای بدنی نیست. قرآن كریم پس از یادآوری پاداشها و لذتهای حسی بهشت برای مؤمنان، از رضایت و خشنودی خداوند به عنوان بزرگترین پاداش اخروی یاد كرده و چنین میفرماید:
«وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها وَ مَساكِنَ طَیِّبَهً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ».(2)
ـ نیز در آیه دیگر از «رضوان الله» به عنوان یكی از پاداشهای اخروی پرهیزكاران یاد كرده و فرموده است:
«لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ».
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر آیه نخست كلامی دارد كه حاصل آن چنین است:
«ممكن است وجه اینكه كلمه «رضوان» به صورت نكره آورده شده است، اشاره به عظمت رضای الهی باشد كه فوق تصور انسان است. و نیز ممكن است مقصود از آن بیان برتری رضای خداوند از سایر نعمتهای بهشتی باشد. گواه بر این مطالب، جمله ـ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ـ است كه رستگاری را منحصر در «رِضوان الله» میداند؛ زیرا پاداشهای بهشتی نیز در پرتو رضایت خداوند، نعمت محسوب میشوند، و گرنه لذت بدون محبت و رضای خداوند، نعمت نخواهد بود».(4)
اگر رضا و خشنودی محبوب، گواراترین نعمت اُخروی است؛ آتش حسرت نیز سوزندهتر و كشندهتر از آتش دوزخ میباشد. قرآن كریم یادآور میشود كه روز قیامت اعمال گمراهان به آنان ارائه میشود و مایه حسرت آنان میگردد. چنان كه میفرماید:
«كَذلِكَ یُرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَیْهِمْ وَ ما هُمْ بِخارِجِینَ مِنَ النَّارِ».(بقره/ 167)
ـ از امام باقر ـ علیه السلام ـ روایت شده كه فرمودهاند: از جمله عوامل حسرت در قیامت این است كه فردی مال و ثروتی را میاندوزد و در راه خدا به كار نمیبرد، ولی وارثان او آن مال را در راه خدا مصرف میكنند و شایسته پاداش میگردند.(5)
شاید به همین جهت است كه قرآن روز قیامت را «یوم الحسره» (روز حسرت) نامیده و فرموده است:
«وَ أَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَهِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ».(مریم/ 40)
منابع:
1. التوفی، فیض الشیء الأیفاء و الاتمام؛ زمر/ 42.
2. توبه/ 72. محقق طوسی(ره) علاوه بر آیه مذكور، به دو آیه دیگر نیز به معاد روحانی استدلال كرده است. یكی آیه «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّهِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما كانُوا یَعْمَلُونَ» (سجده آیه 17)؛ و دیگری آیه «لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى وَ زِیادَهٌ» (یونس آیه 26) تلخیص المحصل،ص 393.
3. المیزان، ج 9، ص 339.
4. مجمع البیان، ج 1، ص 251.
-
کاربر سایت
ب. قرآن و معاد جسمانی
در این بخش به نقل و بررسی نمونههایی از آیات قرآن پیرامون معاد جسمانی میپردازیم:
1. ابراهیم ـ علیه السلام ـ و چگونگی احیای مردگان
قرآن كریم یادآور میشود كه ابراهیم خلیل ـ علیه السلام ـ از خداوند درخواست كرد تا چگونگی احیای مردگان را به او نشان دهد. خداوند درخواست او را پذیرفت و دستور داد تا چهار پرنده را ذبح و بدنهای آنها را ذره ذره كند، آنگاه آنها را به هم درآمیزد، و سپس آنها را به چند قسمت تقسیم كرده و بر بالای چند كوه بگذارد، سپس هر یك از آن پرندگان را با نام او بخواند، و بنگرد كه چگونه اجزای پراكنده از نقاط مختلف گرد آمده، و آن پرنده شكل نخست خود را بازیافته و زنده میگردد، چنان كه میفرماید:
«وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ أَرِنِی كَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتى؟ قالَ: أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ؟ قالَ: بَلى وَ لكِنْ لِیَطْمَئِنَّ[8] قَلْبِی قالَ: فَخُذْ أَرْبَعَهً مِنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَكَ سَعْیاً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَكِیمٌ».(1)
آیه یاد شده، به روشنی بر معاد جسمانی و زنده شدن بدنهای مردگان دلالت دارد، زیرا ابراهیم از خداوند درخواست میكند تا چگونگی احیاء مردگان را در قیامت به او نشان دهد، و از پاسخ خداوند و دستوری كه به ابراهیم داده شد، معلوم میشود كه سؤال او مربوط به حشر و بعث بدنهای متلاشی شده و پراكنده در زمین بوده است، و هرگاه پرسش او فقط ناظر به معاد روحانی و حشر ارواح بود، نیازی به انجام آن برنامه ویژه نبود، و اصولاً مسئله معاد روحانی قابل مشاهده حسی نمیباشد.
2. سرگذشت عزیر: قرآن، از پیامبری یاد میكند كه به شهری ویران گذشت كه سكنه آن همگی هلاك شده بودند، با دیدن آن منظره مسئله معاد و احیاء مردگان در ذهن او راه یافت و با شگفتی با خود گفت: خداوند چگونه انی مردگان را زنده میكند (این سخن از روی تردید نبود، بلكه او به احیاء مردگان و توانایی خداوند بر آن یقین داشت. لیكن بزرگی و شگفتآور بودن آن وی را به آن اندیشه فرو برد و گویا میخواست به گونهای آن را مشاهده نماید، بدین جهت) خداوند او را به مدت صد سال میمیراند آنگاه او را زنده كرد و این در حالی بود كه مركب او نیز مرده و استخوانهای آن، پوسیده و از هم متلاشی شده بود ولی خوراكی و نوشیدنی كه همراه داشت همچنان سالم باقی مانده بود. آنگاه خداوند با زنده كردن مركب او، چگونگی احیاء مردگان را به او نشان داد. چنانكه میفرماید:
أوْ كَالَّذِی مَرَّ عَلی قَرْیَهٍ وَ هِیَ خاوِیَهٌ عَلی عُرُوشِهَا، قالَ: أنَّی یُحْیِی هذِهِ اللهُ بَعْدُ مَوْتِها؟ فَامَاتَهُ اللهُ مِائَهَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ كَمْ لَبِثْتَ؟ قالَ: لَبِثْتُ یَوْماً أوْ بَعْضَ یَومٍ.
قالَ: بَلْ لَبِثْتَ مِائَهَ عامٍ فَانْظُرْ إِلی طَعَامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ یَتَسنَّهُ وَ انْظُر إِلی حِمارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ آیَهً لِلنّاسِ وَ انْظُرْ إِلی الْعِظَامِ كَیْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوها لَحْمَاً فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قالَ: أعْلَمُ أنَ اللهَ عَلی كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ.(2)
شیوه استدلال به آیه مزبور بر معاد جسمانی از آنچه در رابطه با ارائه كیفیت احیاء مردگان برای ابراهیم ـ علیه السلام ـ بیان گردید روشن است.
3. تشبیه احیاء مردگان به احیاء زمین: قرآن برای اثبات اینكه معاد و احیاء مردگان كاری ناممكن نبوده و خداوند بر انجام آن توانا است احیاء زمین كه در همین دنیا به طور مكرر رخ میدهد را یادآوری میكند چنانكه میفرماید:
«وَ مِنْ آیاتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خاشِعَهً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ إِنَّ الَّذِی أَحْیاها لَُمحْیِ الْمَوْتى إِنَّهُ عَلى كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ».(فصلت/ 39)
از نشانههای تدبیر الهی این است كه تو زمین را خشك و تهی از گیاه میبینی، پس آنگاه كه آب بر آن نازل نماییم حركت و جنبش كرده و بالا میآید، به درستی كه آن كس كه زمین را احیاء نمود، احیاء كننده مردگان میباشد، حقاً كه او بر هر كاری توانا است.
و نیز میفرماید: «فَانْظُرْ إِلى آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَیْفَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ ذلِكَ لَُمحْیِ الْمَوْتى وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ».(روم/ 50)
به نشانههای رحمت خدا بنگر كه چگونه زمین را پس از مرگ آن زنده میكند، او احیاء كننده مردگان میباشد و او به هر چیزی توانا است.
و نیز میفرماید: «وَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ كَذلِكَ تُخْرَجُونَ».(روم/ 19)
زمین را پس از مردن زنده میكند، و شما نیز اینگونه از زمین خارج میشوید.
بدیهی است آن چه محكوم مرگ میشود و حیات او متوقف میگردد روح انسان نیست، بلكه بدن او میباشد، بنابراین تشبیه احیاء مردگان به احیاء بدنها است، به ویژه اینكه كلمه «تخرجون» در آیه اخیر گویای این مطلب است كه انسانها بسان گیاهان كه از دل خاك بیرون میآیند، از زمین خارج میشوند، و آنچه در درون زمین جای میگیرد بدنها است نه ارواح و جانها.
4. همانندی زنده شدن پس از مرگ با زنده شدن نخست: برخی از آیات قرآن، بیانگر این مطلب میباشند كه چگونگی زنده شدن مردگان همانند زندگی یافتن نخست آنان است، یعنی همانگونه كه در آغاز از زمین پدید آمدهاند، بار دیگر نیز از زمین بیرون میآیند.
چنان كه میفرماید:
«مِنْها خَلَقْناكُمْ وَ فِیها نُعِیدُكُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُكُمْ تارَهً أُخْرى».(طه/ 55)
و نیز میفرماید: «وَ اللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً ثُمَّ یُعِیدُكُمْ فِیها وَ یُخْرِجُكُمْ إِخْراجاً».(نوح/ 18ـ17)
5. آیات مربوط به پاداشها و كیفرهای حسی، و بدنی: آیات در اینباره بسیار است كه نمونههایی از آنها را میتوان در سورههای: الرحمن، واقعه، دهر مطالعه نمود.
6. آیات مربوط به گواهی دادن اعضاء بدن بر گناهان.
«یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا یَعْمَلُونَ».(نور/ 24)
«الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا یَكْسِبُونَ».(یس/ 65)
7. آیات مربوط به شبهات منكران معاد و پاسخ آنها: در این آیات آن چه مورد استبعاد و انكار مخالفان قرار گرفته زنده شدن بدنها و استخوانهای پوسیده و متلاشی شدن انسانها است. و قرآن نیز با تكیه بر امكان عقلی آن از یك سو، و علم و قدرت نامتناهی خداوند از سوی دیگر به آنها پاسخ داده است و هیچگاه در پاسخ نفرموده است كه حشر و معاد، مربوط به بدنها نبوده و تنها ارواح در قیامت حاضر میشود. به آیات زیر توجه نمایید:
«وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّهٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ».(یس/ 79ـ78)
«أَ یَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ بَلى قادِرِینَ عَلى أَنْ نُسَوِّیَ بَنانَهُ».(قیامت/ 4ـ3)
«وَ قالَ الَّذِینَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلى رَجُلٍ یُنَبِّئُكُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ».(نساء/ 7)
1 . یعنی، میخواهم چیزی را كه از طریق برهان عقلی میدانم و به آن معتقدم، مشاهده حسی نمایم، یا اینكه مطمئن شوم كه مرا به مقام خلقت (خلیل اللهی بودن) برگزیدهای، زیرا از طرف خداوند به آن مقام مژده داده شده بود و علامت آن اجابت درخواست او در مورد احیای مردگان قرار داده شده بود. ر.ك: به مجمع البیان، ج 1، ص 372.
2 . جهت آگاهی بیشتر درباره تفسیر آیه فوق به مجمع البیان، ج 1، ص 370 و المیزان، ج 2، ص 365ـ362 رجوع نمایید. بقره/ 295.
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن