رهزنان دین شبهه می کنند که اصولا احکام و عبادات در دین اسلام سخت و خارج از توان انسان است ، لذا این دین برحق نیست .
یا به بهانه برداشتن احکام سختگیرانه در دین و به خیال باطل خود آسان کردن احکام ، مرتکب بدعت گردیده و حکم الله را تحریف یا تعطیل می نمایند .
براستی احکام خداوند متعال که مهمترین آن ها واجبات عبادی و مالی می باشد ، آیا خارج از طاقت و توان انسان است ؟
آیا در کل خداوند تکالیف ما لایطاق برای بندگان تشریع فرموده ؟
آیا واجبات الهی از سنخ این تکالیفند یا خیر ؟
جواب :
تکالیفی که خدای متعال به عنوان شارع مقدس برای بندگان وضع نموده بر اساس یک سری معیار و ملاکاتیست که مطابق با حکمت و مصلحت الهی و منطبق با فطرت و عقل سلیم انسانی است .

توجه به شرائطی که خداوند برای انجام این دستورات مقرر فرموده انسان را به باطل بودن شبهه مذکور رهنمون می نماید .
اولین شرط برای انجام واجبات : داشتن تکلیف است ، تا شخص مکلف نباشد خداوند از او تکلیفی نمی خواهد ، مؤاخذه و کیفر هم نمی کند
بطور مثال : صبی ( کودک ) تا زمانی که به سن تکلیف و بلوغ شرعی نرسیده از انجام واجباتی که بر دیگران هست رها می باشد . سن تکلیف دختر نه سال قمری ( بنابر مشهور ) و پسر پانزده سال قمری است .
مجنون تا زمانیکه جنون و دیوانگی بر او عارض است از انجام تکالیفی که به عهده افراد عاقل می باشد معاف است تا زمانیکه جنون او بر طرف شود .
برخی از تکالیف هم در مواقعی خاص از مکلفین برداشته می شود : مثلا خانم ها در ایام خاص عادت از انجام نماز و روزه معافند ، نمازشان قضا ندارد ولی روزه نگرفته آنها در وسعت ایام سال تا ماه رمضان آتی قضا دارد . و اگر عمدا و بدون عذر موجه شرعی یک سال به تأخیر بیندازند قضا بعلاوه ی کفاره تأخیر به ازای هر روز ده سیر گندم که برای اطعام فقیر است بر عهده آنان ثابت میشود .
برخی از تکالیف در حال اضطرار از مکلفین برداشته یا تخفیف داده می شود . مانند : خوردن گوشت میته در حال اضطرار برای حفظ جان .
پس مکلفین کسانی هستند که به سن بلوغ شرعی رسیده باشند و عاقل بوده و در حال اختیار باشند و عذر و ممنوعیت دیگر شرعی در انجام تکلیف نباشد .
دومین شرط برای انجام واجبات : علم داشتن به تکلیف است . یکی از وظایف مؤمنین علم آموزی و فراگیری دستورات الهیست . از همین رو رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود :
طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمة یعنی علم آموزی ( علم ایمانی و دستورات الهی ) بر هر مرد و زن مسلمان واجب است .
چنین گفت پیغمبر راستگوی
زگهواره تا گور دانش بجوی
اگر مکلفی عمدا از یادگیری مسائل شرعی خود سر باز زند مصداق جاهل مقصر بوده و چنین شخصی مؤاخذه گردیده و عقوبت الهی در کمین او خواهد بود . بخلاف جاهل قاصر که به دلیل فقدان امکانات و منابع علم آموزی نتوانسته به تکلیف خود علم پیدا نماید .
سومین شرط برای انجام واجبات : قدرت و توانایی است . بررسی تک تک احکام و واجبات الهی این حقیقت را بر همگان روشن می کند که خداوند تکلیف ما لایطاقی برای بندگان تشریع نفرموده است .
بطور مثال :
نماز : که مهمترین و جامعترین عبادت الهیست . خود دارای شرائطیست ، مانند اینکه اصل در نماز اقامه آن به حال قیام و ایستاده است اما اگر مکلف توانایی انجام ایستاده نماز را نداشت به ترتیب حالات : با تکیه مختصر به دیوار یا ستون بعد به حال نشسته و سپس حالت خوابیده جانب راست و بعد جانب چپ و بعد به حال خوابید به پشت این تکلیف را به جا می آورد .
یا در حال سفر نمازهای چهار رکعتی قصر خوانده میشود .
همین نمازهای یومیه را خداوند در پنج وعده با وسعت وقت در اوقاتی خاص که برای هرکدام مقرر فرموده از بندگانش خواسته است ، که مجموع زمانی که برای انجام اینها لازم است فقط دقایقی ناچیز از یک شبانه روز را در بر می گیرد .
یا نماز آیات که در وقایع طبیعی خاص مانند زلزله و کسوف و خسوف و.. آنهم خارج از توان انسان ها نیست .

روزه :این تکلیف مخصوص اشخاص سالم است ، که خداوند متعال از دوازده ماه سال ، روزه فقط یک ماه آن را یعنی ماه مبارک رمضان را بر بندگان واجب فرموده است .

افراد مسافر و مریض موقتا از انجام آن معافند و اگر کسی مرض مداوم داشته باشد به گونه ای که قدرت گرفتن روزه را ندارد ( مانند افراد مسن و پیر مریض ) بطور کلی روزه از آنها ساقط است قضا و کفاره هم ندارد اگر قدرت مالی دارند به ازای هر روز یک مد طعام به فقیر می دهند (معادل ده سیر گندم ) . اگر شخص بیماری که روزه بر او مضر است اگر روزه بگیرد معصیت کرده است . علاوه بر اینکه روزه وصل حرام است و مستحب مؤکد است که روزه داران سحری بخورند و افطار هم بکنند . خواب آنها هم عبادت و نفس کشیدن آنها تسبیح خداوند محسوب میشود .

حج :باید سه شرط استطاعت مالی و استطاعت طریقی و استطاعت بدنی در شخص جمع گردد تا فقط یک بار در طول عمر خود این عمل عبادی بر او واجب شود .

زکات مال : این هم دارای شرائطیست که مهمترین آنها قدرت مالیست با آن نصابهایی که شرع مقدس بیان فرموده لذا این هم تکلیفیست بر مبنای توان مالی آنهم مخصوص اقلام خاصی از اموال به خصوص غلات اربعة و احشام سه گانه و طلا و نقره مسکوک . موارد مصرف این تکلیف مالی نیز برای فقرا و مساکین و در راه ماندگان مسلمانان و حتی غیر مسلمانان از باب تألیف قلوب و سایر امورات عام المنفعه است .

زکات فطره :این تکلیف مالی هم در سال یک بار آنهم در روز اول شوال المکرم مصادف با روز عید سعید فطر برای کسانی که توانایی مالی برای گذران زندگی در یک سال خود را دارند واجب میشود که این هم مورد مصرفش بنابر اولویت فقراء از مؤمنین هستند .

خمس :این هم از جمله تکالیف واجب مالیست با شرائطی که مهمترین آن قدرت و وتوانایی مالی می باشد در کتب فقهی به صورت مفصل بحث گردیده است .

اینها نمونه هایی از آسان بودن تکالیف و واجبات الهیه می باشد و نتیجه اینکه خداوند تکلیفی فراتر از قدرت و حتی مساوی با قدرت انسان بر او واجب نفرموده است ، بلکه بسیار پایین تر از قدرت و توان او بر او تکلیف مقرر فرموده است و حقیقتا دین مبین اسلام شریعت سمحه سهله است نه اینکه کسی بخواهد با حلال کردن حرام خدا و بالعکس این دین را تحریف و یا احکام آنرا تعطیل نماید . و به خیال خود آسان نماید .

و من الله التوفیق