نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: ريشه هاي جشن شب يلدا

  1. #1

    Thumb ريشه هاي جشن شب يلدا

    دکتر «فریدون جنیدی» :جشن شب يلدا، جشن بزرگداشت علم است


    ميراث خبر، گروه فرهنگ، هستي پودفروش _ جشن شب چله، جشن بزرگداشت علم در دوران باستان است. نياكان ما، در 7000 سال پيش، به گاه‌شماري خورشيدي دست پيدا كردند و با تفكر و تامل دريافتند كه اولين شب زمستان بلندترين شب سال است.
    دكتر «فريدون جنيدي»، بنيانگذار بنياد فرهنگي نيشابور و متخصص اسطوره‌شناسي و تاريخ باستان، روز سه‌شنبه در سخنراني همايش شب چله به شناخت علوم گاه‌شماري و جغرافيايي در دوران باستان پرداخت و گفت: «هزاران سال است كه جشن شب چله در خانه ايرانيان برگزار مي‌شود. اين جشن حتي در زمان حمله مغول و تركان بي‌تمدن هم برگزار مي‌شد.
    استمرار و ادامه برگزاري اين جشن و جشن‌هاي امثال آن نشانه پيوند ناگسستني ايرانيان امروز با فرهنگ نياكان‌شان است. اما آنچه باعث تعجب انسان متمدن و پيشرفته امروزي است، چگونگي دستيابي ايرانيان باستان به گاه‌شماري است كه اين چنين دقيق طلوع و غروب خورشيد را بررسي كرده است.
    نياكان ما هزاران سال پيش دريافتند كه گاه‌شماري بر پايه ماه نمي‌تواند گاه‌شماري درستي باشد. پس به تحقيق درباره حركت خورشيد پرداختند و گاه‌شماري خود را بر پايه آن گذاشتند. آنها حركت خورشيد را در برج‌هاي آسمان اندازه‌گيري كردند و براي هر برجي نام خاصي گذاشتند. آنها دريافتند هنگامي كه برآمدن خورشيد با برآمدن برج بره در يك زمان باشد، اول بهار است و روز و شب با هم برابر است. آنها مانند ما مي‌توانستند در شب 6 برج را ببينند. از سر شب يكي‌يكي برج‌ها از جلوي چشم‌ها عبور مي‌كنند. برج بره سپس برج گاو و ... آنها مي‌دانستند 6 برج ديگر كه ديده نمي‌شوند در آن سوي زمين هستند و مردماني در آنسوي زمين 6 برج ديگر را نظاره مي‌كنند. آنها دريافتند كه اول پاييز و بهار روز و شب برابر و در اول تابستان روز بلندتر از شب است. آنها گاه‌شماري خود را بر اساس چهل روز، چهل روز تقسيم كردند. در فرهنگ ايرانيان و نياكان ما عدد چهل مانند عدد شش و دوازده قداست خاصي دارد. واژه‌هاي «چله نشستن»، «چل چلي» و در طبرستان واژه‌هاي «پيرا چله،‌ گرما چله» نشانه اهميت اين عدد در ميان فرهنگ ايراني است. آنها در اصل ماه را به چهل روز تقسيم كردند و نه ماه داشتند. اما پس از مدتي اين روزها به سي روز تغيير پيدا كرد و ماه سي روزه شد.
    در شاهنامه آمده است:
    نباشد بهار و زمستان پديد نيارند هنگام رامش نويد
    اين بيت اشاره به گاه‌شماري سرزمين‌هاي ديگر دارد. گاه‌شماري سرزمين‌هاي ديگر براي بهار و فصل‌هاي ديگر سرآغازي نداشتند و اين نشان مي‌دهد كه گاه‌شماري ايرانيان همواره كامل‌ترين گاه‌شماري بوده است. گاه‌شماري ايرانيان تا زمان دانشمند بزرگ خيام ادامه داشت. با ورود اسلام گاه‌شماري قمري اعراب نيز يكي از گاه‌شماري‌هاي مورد استفاده سرزمين ايران شد. وزراء ايراني خلافت عباسي هر پيشنهادي را كه براي اصلاح تقويم نياكان‌شان مطرح مي‌كردند از طرف پادشاهان عباسي رد مي‌شد. آنها مي‌گفتند اگر تقويم شما اصلاح شود باز به آيين و فرهنگ پيشين خود بازمي‌گرديد. اما در زمان خيام شرايط تغيير كرد. او در سن 28 سالگي هنگامي كه وارد دربار شاه خوارزم مي‌شد، شاه از جاي خود بلند مي‌شد و او را كنار خود مي‌نشاند. احترامي كه پادشاهان به خيام مي‌گذاشتند باعث شد دست او در اصلاح گاه‌شماري ايرانيان باز شود. با اصلاح گاه‌شماري بار ديگر فرهنگ و آيين ايراني زنده شد. سامانيان كه دوستار فرهنگ ايراني بودند، دانشمندان و وزرای ايراني را بدون ممانعت نگهبان مي‌پذيرفتند. اين نشانه فرهنگ غني ايراني است. ما شب چله را جشن مي‌گيريم تا ياد بزرگاني همچون خيام و نياكان دورتر از خيام را گرامي بداريم.»


    مير جلال الدين کزازي: كريسمس همان شب چله است

    ميراث خبر، گروه فرهنگ، هستي پودفروش _ همايش «کاوشی در شب چله» روز سه شنبه در دانشكده داروسازي دانشگاه تهران برگزار شد. در اين همايش دكتر «ميرجلال الدين كزازي» استاد زبان و ادبيات فارسي، به نقش ايزدمهر در مراسم شب چله و تقليد مسيحيان از اين آيين در شب كريسمس اشاره كرد. از دكتر كزازي تاكنون بيش از 38 كتاب و 80 مقاله به چاپ رسيده است.
    متن زیر برگرفته از سخنرانی دکتر کزازی در این همایش است:
    «شب يلدا، درازترين شب سال و يكي از بزرگترين جشن هاي ايرانيان است. ايرانيان همواره شيفته شادي و جشن بوده اند و اين جشن ها را با روشنايي و نور مي آراستند. آنها خورشيد را نماد نيكي مي دانستند و در جشن هايشان آن را ستايش مي كردند. در درازترين و تيره ترين شب سال، ستايش خورشيد نماد ديگري مي یابد. مردمان سرزمين ايران با بيدار ماندن، طلوع خورشيد و سپيده دم را انتظار مي كشند تا خود شاهد دميدن خورشيد باشند و آن را ستايش كنند. خوردن خوراكي ها و مراسم ديگر در اين شب بهانه اي است براي بيدار ماندن يكي از دلايل گرفتن جشن دراين شب زاده شدن ايزدمهر است.
    مهر به معناي خورشيد و يكي از بغان ايراني و هندي است و تاريخ پرستش به سال ها پيش از زرتشت مي رسد. پس از ظهور زرتشت، اين پيامبر ايراني خداي بزرگ را اهوارمزدا معرفي كرد. ايزدان و بغان را به دو دسته اهورايي و ديواني تقسيم كرد. در باور زرشتي، بغان تيره اهورايي ستوده و تيره ديواني نكوهيده شود. يكي از ايزدان اهواريي مهر ايراني و هني بود. مهر ايزدي نيك است و قسمتي از اوستا به نام او، نام گذاري شده است. در مهريشت اوستا آمده است: «مهر از آسمان با هزاران چشم بر ايراني مي نگرد تا دروغي نگويد.»
    ايزد مهر در يكي از شهرهاي خاوري ايران از دوشيزه اي به نام ناهيد زاده شد. پس از مدت اندكي كشور به كيش مهرپرستي گرويد. مهرپرستي از مرزهاي ايران فراتر و به رم رفت. پادشاهان رم به آن گرويدند و دين رسمي رم شد. «يوليانوس» يا «ژوليان» يكي از پادشاهان رومي گروه گروه مردم ترسا را به دين مهر مي كشاند و دعوت مي كرد. هنوز هم نيايش هاي اين شاه رومي با مهر برجاست. «اي پدر در آسمان نيايش مرا بشنو» «يوليانوس» در اين نيايش خدا را پدر مي نامد. اين اسمي بود كه ترسايان به تقليد از مهرپرستان بر خداي خود گذاشتند. روميان سال هاي بسيار تولد مهر و شب چله را جشن مي گرفتند و آن را آغاز سال مي دانستند. حتي پس از گسترش دين مسيحيت، باز كشيشان نتوانستند از گرفتن اين جشن ها جلوگيري كنند و به ناچار مجبور شدند به دروغ اين شب را زادروز تولد عيسي معرفي كنند تا روز 25 دسامبر را به بهانه تولد عيسي جشن بگيرند نه تولد ايزدمهر،‌ هنگامي كه به آيين و مراسم مسيحيان در كريسمس نگاه مي كنيم بسياري از نشانه هاي ايراني اين مراسم را در مي يابيم. ايرانيان قديم در شب چله درخت سروي را با دو رشته نوار نقره اي و طلايي مي آراستند. بعدها مسيحيان درخت كاج را به تقليد از مهرپرستان و ايرانيان تزيين كردند. مهر از دوشيزه با كره اي به نام آناهيتا در درون غاري زاده شد كه بعدها مسيحيان عيسي را جايگزين مهر و مريم را جايگزين آناهيتا قرار دادند. يكي ديگر از وام گيري هاي مسيحيان از مهرپرستان، روز مقدس مسيحي يعني يكشنبه است.
    Sunday به معني روز خورشيد يا مهر است كه روز مقدس مهرپرستان بود. ارنست رنان درباره آيين مهرپرستي گفته است:‌ «اگر عيسويت به هنگام گسترش خود بر اثر بيماري مرگ ماري باز مي ايستاد، سراسر جهان به آيين مهر مي گرويد.»
    یلدای ایرانی، شبی که خورشید از نو زاده می شود


    یلدا در افسانه ها و اسطوره های ایرانی حدیث میلاد عشق است که هر سال در «خرم روز» مکرر می شود.

    میراث خبر، گروه فرهنگ، کیان مهر احمدی_ «ماه دلداده مهر است و این هر دو سر بر کار خود دارند که زمان کار ماه شب است و مهر روزها بر می آید. ماه بر آن است که سحرگاه، راه بر مهر ببندد و با او در آمیزد، اما همیشه در خواب می ماند و روز فرا می رسد که ماه را در آن راهی نیست. سرانجام ماه تدبیری می اندیشد و ستاره ای را اجیر می کند، ستاره ای که اگر به آسمان نگاه کنی همیشه کنار ماه قرار دارد و عاقبت نیمه شبی ستاره، ماه را بیدار می کند و خبر نزدیک شدن خورشید را به او می دهد. ماه به استقبال مهر می رود و راز دل می گوید و دلبری می کند و مهر را از رفتن باز می دارد. در چنین زمانی است که خورشید و ماه کار خود را فراموش می کنند و عاشقی پیشه می کنند و مهر دیر بر می آید و این شب، «یلدا» نام می گیرد. از آن زمان هر سال مهر و ماه تنها یک شب به دیدار یکدیگر می رسند و هر سال را فقط یک شب بلند و سیاه وطولانی است که همانا شب یلداست. »
    یلدا در افسانه ها و اسطوره های ایرانی حدیث میلاد عشق است که هر سال در «خرم روز» مکرر می شود.
    در زمان ابوریحان بیرونی به دی ماه، «خور ماه» (خورشید ماه) نیز می گفتند که نخستین روز آن خرم روز نام داشت و ماهی بود که آیین های بسیاری در آن برگزار می شد. از آن جا که خرم روز، نخستین روز دی ماه، بلندترین شب سال را پشت سر دارد پیوند آن با خورشید معنایی ژرف می یابد. از پس بلندترین شب سال که یلدا نامیده می شود خورشید از نو زاده می شود و طبیعت دوباره آهنگ زندگی ساز می کند و خرمی جهان را فرا می گیرد.

    پیوند یلدا با میترائیسم

    از آنچه که از منابع و متون کهن برمی آید، یلدا زاد روز ایزد مهر یا میترا است. ایزدی که در کیش میترائیسم پرستش می شد و این دین، یکی از تاثیر گذارترین مذاهبی بود که نخست در شرق و بعدها در غرب و در دین مسیحیت رد پای بسیاری از خود به جای گذاشت.
    ریشه کلمه یلدا متعلق به زبان سریانی است و به معنای تولد یا میلاد است. در برخی منابع آمده است که پس از مسیحی شدن رومیان، سیصد سال پس از تولد عیسی مسیح، کلیسا جشن تولد مهر را به عنوان زاد روز عیسی پذیرفت، زیرا زمان دقیق تولد وی معلوم نبود. در واقع یلدا یک جشن آریایی است و پیروان میترائیسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می کرده اند. وقتی میترائیسم از تمدن ایران باستان به سایر جهان منتقل شد در روم و بسیاری از کشورهای اروپایی روز 21 دسامبر به عنوان تولد میترا جشن گرفته می شد ولی پس از قرن چهارم میلادی در پی اشتباه محاسباتی، این روز به 25 دسامبر انتقال یافت و از سوی مسیحیان به عنوان روز کریسمس جشن گرفته شد. از این روست که تا امروز بابا نوئل با لباس و کلاه موبدان ظاهر می شود و درخت سرو و ستاره بالای آن هم یادگاری از کیش مهر است.


    تنوع برگزاری یلدا

    یکی از آیین های شب یلدا در ایران، تفال با دیوان حافظ است. مردم دیوان اشعار لسان الغیب را با نیت بهروزی و شادکامی می گشایند و فال دل خویش را از او طلب می کنند. در برخی دیگر از نقاط ایران نیز شاهنامه خوانی رواج دارد. نقل خاطرات و قصه گویی پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر می کند. اما همه این ها ترفندهایی است تا خانواده ها گرد یکدیگر جمع شوند و بلندترین شب سال را با شادی و صفا سحر کنند.
    در سراسر ایران زمین، جایی را نمی یابید که خوردن هندوانه در شب یلدا جزو آداب و رسوم آن نباشد. در نقاط مختلف ایران، انواع تنقلات و خوراکی ها به تبع محیط و سبک زندگی مردم منطقه مصرف می شود اما هندوانه میوه ای است که هیچ گاه از قلم نمی افتد، زیرا عده زیادی اعتقاد دارند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند در سراسر چله بزرگ و کوچک یعنی زمستانی که در پیش دارند سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد.
    مردم شیراز در شب یلدا به شب زنده داری می پردازند و بعضی نیز بسیاری از دوستان و بستگان خود را دعوت می کنند. آنها در این شب سفره ای می گسترانند که بی شباهت به سفره هفت سین نوروز نیست و در آن آینه و قاب عکس حضرت علی (ع) را جای می دهند. انواع و افسام آجیل و تنقلاتی چون نخودچی، کشمش، حلوا شکری، رنگینک و خرما و میوه هایی چون انار و به و بخصوص هندوانه خوراکی های این شب را تشکیل می دهند.
    در آذربایجان مردم هندوانه چله (چیله قارپوزی) می خورند و باور دارند که با خوردن هندوانه لرز و سوز و سرما به تن آنها تاثیری ندارد.
    در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را قسم می دهند که زیاد سخت نگیرد و معمولا گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچی و کشمش می خورند.
    در گیلان هندوانه را حتما فراهم می کنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمی کند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» یکی دیگر از میوه هایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می شود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره می ریزند، خمره را پر از آب می کنند و کمی نمک هم به آن می افزایند و در خم را می بندند و در گوشه ای خارج از هوای گرم اطاق می گذارند. ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه می شود. آوکونوس ازگیل در اغلب خانه های گیلان تا بهار آینده یافت می شود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون می آورند و آن را با گلپر و نمک در سینه کش آفتاب می خورند.
    دکتر محمود روح الامینی روایت جالبی از یلدای مردم کرمان ذکر می کند. بنا به روایت او مردم کرمان تا سحر انتظار می کشند تا از قارون افسانه ای استقبال کنند. قارون در لباس هیزم شکن برای خانواده های فقیر تکه های چوب می آورد. این چوب ها به طلا تبدیل می شوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه می آورند.
    «جمشید کیومرثی» مردم شناس زرتشتی درباره یلدا می گوید:« نزد ایرانیان، زمستان به دو چله کوچک و بزرگ تقسیم می شود. چله بزرگ از اول دیماه تا 10 بهمن ماه را در بر می گیرد و از 10 بهمن به بعد را چله کوچک می گویند. یلدا، شب نخست چله بزرگ است.»
    بنا به روایت او زرتشتیان در این شب جشن می گیرند و فدیه می دهند:« فدیه، سفره ای است که در هر خانه گسترده می شود و در آن خوراکی های مرسوم شب یلدا چیده می شود. زرتشتیان در این شب دعایی به نام «نی ید» را می خوانند که دعای شکرانه نعمت است. خوراکی هایی که در این جشن مورد استفاده قرار می گیرند، گوشت و 7 میوه خشک شده خام (لورک) را شامل می شوند.»
    آشوریان ایران نیز در جشن یلدا با سایر اقوام ایرانی شریک هستند. «آلبرت کوچویی» رئیس سابق انجمن آشوریان تهران ضمن تایید این نکته می گوید:« ما معتقدیم یلدا، سنت دیرینه آشوری است. یلدا یعنی تولد و آشوری ها معتقدند به دلیل نزدیکی عید میلاد مسیح و شب یلدا، آشوری ها بعد از مسیحیت، یلدا را به عنوان شب تولد مسیح جشن می گرفتند ولی بعدها به علت تغییراتی که در گاهشماری ها پیش آمد و سال های کبیسه را هم محسوب کردند، این تاریخ تغییر کرد و شب یلدا سه روز عقب تر آمد و ما این سال ها در 4 دی ماه میلاد مسیح را جشن می گیریم.»
    وی در ادامه می افزاید:« آشوریان نیز در شب یلدا آجیل مشکل گشا می خرند و تا پاسی از شب را به شب نشینی و بگو بخند می گذرانند و در خانواده های تحصیل کرده آشوری تفال با دیوان حافظ نیز رواج دارد.»


    يلدا در روسیه

    یلدا که جشنی ایرانی است در کشور روسیه همسایه شمالی ما نیز رواج دارد. دکتر «داریوش کیانی هفت لنگ» مدیر سازمان اسناد ملی ایران درباره برگزاری یلدا در روسیه چنین روایت می کند:« این جشن در روسیه نیز از دیر باز، از روزگاری که هنوز مسیحیت به آن جا راه نیافته بود، به مدت 12 روز پر سرور و پر آئین با آداب ویژه ای برگزار می شده است و گویا هنوز هم در میان دهقاناان و روستائیان معمول است. در روسیه جشن یلدا، عید سالانه دهقانان و روستائیان بود. پختن نان شیرینی محلی به صورت موجودات زنده، بازی های محلی گوناگون، کشت و بذر پاشی به صورت تمثیلی و باز سازی مراسم کشت، پوشانیدن سطح کلبه با چربی، گذاشتن پوستین روی هره پنجره ها، آویختن پشم از سقف، پاشیدن گندم به محوطه حیاط، ترانه خوانی و رقص و آواز و مهم تر از همه قربانی کردن جانوران از آیین های ویژه این جشن بوده و هست....یکی دیگر از آیین های شب های جشن، فالگیری بود و پیشگویی رویدادهای احتمالی سال آینده. همین آیین ها در روستاهای ایران نیز کم و بیش به چشم می خورند که نشان از همانندی جشن یلدا در ایران و روسیه دارند.»

  2. #2

    پیش فرض

    شب يلدا يا «شب چله» شب اول زمستان و درازترين شب سال است. و فرداي آن با دميدن خورشيد، روزها بزرگ تر شده و تابش نور ايزدي افزوني مي يابد. اين بود که ايرانيان باستان، آخر پاييز و اول زمستان را شب زايش مهر يا زايش خورشيد مي خواندند و براي آن جشن بزرگي بر پا مي کردند.

    اين جشن در ماه پارسي «دي» قرار دارد که نام آفريننده در زمان قبل از زرتشتيان بوده است که بعدها او به نام آفريننده نور معروف شد،همان که در زبان انگليسي "day"خوانده ميشود.



    يلدا و جشنهاي مربوطه که در اين شب برگزار مي شود،يک سنت باستاني است.يلدا يک جشن آريايي است و پيروان ميتراييسم آن را از هزاران سال پيش در ايران برگزار مي کرده اند.يلدا روز تولد ميترا يا مهر است.اين جشن به اندازه زماني که مردم فصول را تعيين کردند کهن است.
    نور،روز و روشنايي خورشيد،نشانه هايي از آفريدگار بود در حالي که شب ،تاريکي و سرما نشانه هايي از اهريمن. مشاهده تغييرات مداوم شب و روز مردم را به اين باور رسانده بود که شب و روز يا روشنايي و تاريکي در يک جنگ هميشگي به سر مي برند.روزهاي بلندتر روزهاي پيروزي روشنايي بود درحالي که روزهاي کوتاه تر نشانه اي از غلبه تاريکي.

    براي در امان بودن از خطر اهريمن،در اين شب همه دور هم جمع مي شدند و با برافروختن آتش از خورشيد طلب برکت مي کردند.

    از منابع رومي مي دانيم که پيران و پاکان به تپه اي رفته ، با لباس نو و مراسمي از آسمان مي خواستند که آن «رهبربزرگ» را براي رستگاري آدميان گسيل دارد و باور داشتند که نشانه زايش آن ناجي ، ستاره ايست که بالاي کوهي – به نام کوه فيروزي- که داراي درخت بسيار زيبايي بوده است، پديدار خواهد شد. و موبد بزرگ براي اين موضوع دعايي مي خوانده که قسمتي از آن هنوز در کتاب بهمن يشت بر جاي مانده و اين گونه است :



    آن شب که سرورم زايد

    نشانه اي از ملک آيد

    ستاره از آسمان ببارد

    هم آنگونه که رهبرم در آيد

    ستاره اش نشان نمايد



    ظاهرا پس از مسيحي شدن روميان، سيصد سال بعد از تولد عيسي مسيح، کليسا جشن تولد مهر را به عنوان زادروز عيسي پذيرفت، زيرا، موقع تولد او دقيقا معلوم نبود. ازين روست که تا امروز بابانوئل با لباس و کلاه موبدان ظاهر مي شود و درخت سرو و ستاره بالاي آن هم يادگار مهري هاست،

    جالب اين است که يلدا کلمه ايست سرياني به معناي تولد و به گفته ابوريحان آن را شب زادن ترجمه کرده اند.

    همچنين گفته ميشود وقتي ميتراييسم از تمدن ايران باستان در جهان گسترش يافت،در روم وبسياري از کشورهاي اروپايي ،روز ?? دسامبر به عنوان تولد ميترا جشن گرفته ميشد.ولي پس از قرن چهارم A.D در پي اشتباهات محاسباتي اين روز به ?? دسامبر انتقال يافت و در آن زمان مسيحيان روز ? ژانويه را روز تولد مسيح جشن مي گرفتند.اما با گسترش مسيحيت در آن زمان به دليل اينکه نمي توانستند مردم را از برپاداشتن اين جشن منع کنند بنابراين روز کريسمس را به روز ?? دسامبر جابه جا کردند.



    آيين شب يلدا يا شب چله، خوردن آجيل مخصوص ، هندوانه، انار و شيريني و ميوه هاي گوناگون است که همه جنبه نمادي دارند و نشانه برکت، تندرستي، فراواني و شادکامي هستند. در اين شب هم مثل جشن تيرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روي پوکي و يا پري آن، آينده گويي مي کنند.



    بر گرفته از کتاب " ديدي نو از آييني کهن " نوشته دکتر فرهنگ مهر و "گاهشماري و جشنهاي ايران باستان" نوشته هاشم رازي

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •