نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: جشنهاي ايران باستان در دي ماه

  1. #1

    Thumb جشنهاي ايران باستان در دي ماه

    یكم دی/ اورمزد روز
    از گرامی‌ترین روزهای ایرانیان به نام «خرم‌روز/ خور‌ روز (خورشید روز)» یا جشن «نود‌روز» (نود روز تا نوروز).
    آغاز سال نو در برخی تقویم‌های ایران باستان كه هنوز نیز در پامیر و بدخشان بكار گرفته می‌شود. دیده شدن خورشید در این روز نه تنها «زایش خورشید» ( سی‌ام آذر) را نوید می‌دهد، بلكه آغاز روز، ماه، فصل و سال جدید نیز بوده است.
    همچنین هنگام جشنی با نام «آب نو» در آذربایجان همراه با تعویض آبِ آب‌انبارها با آبِ تازه و با مراسمی همگانی.
    پنجم دی/ سپندارمذ روز

    جشنی همراه با بازار عمومی در سُـغد باستان.
    یكم، هشتم، پانزدهم و بیست و سوم دی چهار جشن منسوب به «دی/ دادار» (خداوند/ هرمزد). كوشیار گیلانی در «زیج جامع» این روزها را «دی جشن» می‌نامد.

    چهاردهم دی/ گوش روز


    جشن «سیر سور»، جشن گیاه‌خواری و به ویژه خوردن سیر. و نیز روز غلبه دیوان و كشته‌ شدن جمشید‌شاه در روایت‌های ایرانی. (در شـاهنامه فـردوسـی نیز پـدیده گوشتخواری پس از جمشید رواج می‌یابد.)

    پانزدهم دی/ دی به مهر روز

    جشنی همراه با ساخت تندیس‌‌ها و پیكرتراشی‌هایی به شكل انسان و گاه سوزاندن آن. در برخی متون از این روز بنام «بتیكان» یاد شده است كه به احتمال شكل تغیر یافته «دیبگان» است.

    شانزدهم دی/ مهر روز

    هنگام جشن «درامزینان» یا «كاكتل/ كاكثل» در متون ایرانی. جشنی بسیار كهن و اسطوره‌ای و ناشناخته كه نام‌های گوناگون آن ارتباط آن با «درفش كاویان» و «گاو كتل/ گاو درفش» را نشان می‌دهد. در این روایت‌ها «فریدون» نیز جایگاه شاخصی دارد و می‌دانیم كه در باورهای كهن، پیوندهای بسیاری میان فریدون و گاو وجود دارد (مانند پرورش فریدون توسط «گاو پُـرمایه/ بَـر مایه» و گرزه «گاو سر» فریدون). گونه‌های مختلف نام‌های این روز و این مراسم، همانند بسیاری از دیگر نام‌های كهن، نشانه دیرینگی این آیین و فراموش شدن شكل اصلی نام آنست. این روز احتمالاً در پیوند با دیده شدن صورت فلكی «گاو/ ثور» نیز بوده است.

    بیست‌و‌سوم یا بیست‌وچهارم دی/ دی به دین روز یا دین روز

    برابر با سیزدهم ژانویه و جشن تیرگان ارمنیان ایران.

  2. #2

    پیش فرض

    جشنهاى ديگان
    Daygan





    روز اورمزد از ماه دي - اول ديماه
    روز دي به آذر از ماه دي به سالشمار زرتشتي - دوم ديماه به سالشمار خورشيدي
    روز دي به مهر از ماه دي به سالشمار زرتشتي - نهم ديماه به سالشمار خورشيدي
    روز دي به دين از ماه دي به سالشمار زرتشتي - به سالشمار خورشيدي 17 ديماه


    سه گانه ديگان و نيايش اهورامزدا
    ميراث خبر، گروه فرهنگ، آرزو رسولي _ جشن ديگان در روزهاي دوم و نهم و هفدهم ماه دي در تقويم رسمي كشور از جشن‌هايي است كه به مناسبت همنام شدن روز و ماه در تقويم ايرانيان برگزار مي‌شد.
    ايرانيان قديم، گذشته از جشن‌هايي كه به مناسبت‌هاي گوناگون برگزار مي‌كردند، همنام شدن روز و ماه را هم در هر ماه جشن مي‌گرفتند. از اين گونه جشن‌ها در ماه‌هاي پيش، جشن‌هايي چون تيرگان و مهرگان را داشتيم. اما ماه دي تفاوتي اساسي با ماه‌هاي ديگر دارد.
    از يك سو، «دي» نام هيچ يك از امشاسپندان يا ايزدان آيين زردشت نيست، در حالي كه ديگر ماه‌هاي سال و بيشتر روزهاي ماه با نام اين نيروهاي مينوي نامگذاري شده‌اند كه هنوز هم اين نام‌ها در تقويم ايراني باقي است. از سوي ديگر، در هر ماه، سه روز به نام «دي» نامگذاري شده است و به اين ترتيب، در ماه دي سه جشن با نام ديگان داريم.
    «دي» از چنان اهميتي برخوردار بوده كه سه روز در هر ماه را به نام خود اختصاص داده است.
    «دی» درحقیقت صفت خدای یگانه و بزرگ در آیین زردشت، اهورامزدا است. دی از صورت پهلوی «دَی» و اوستایی «دَذوَه» به معنی آفریننده است. در سراسر ادبيات زردشتي، اهورامزدا با صفت دادار يا آفريننده ناميده شده، زردشت هم در گاهان او را «آفريننده زندگي» مي‌خواند (يسناي 11، بند 50). با اين توضيح، سردترين ماه سال به نام خداي بزرگ نامگذاري شده بود تا در گذراندن سرماي سخت ياري‌بخش مردمان باشد. در كتاب پهلوي (بندهشن) نيز آمده كه در اين ماه، زمستان به بيشترين سردي به ايرانويچ رسد.
    ماه سي روزه زردشتي به چهار بخش مي‌شده است كه در آغاز نخستين بخش نام اهورامزدا و در آغاز سه بخش ديگر نام «دي»، صفت اهورامزدا قرار داشته است و اين چيزي شبيه به تقسيم ماه به هفته سامي است. به اين ترتيب، هر بخش ماه به نام خدا آغاز مي‌شده است: اول ماه به نام هُرمزد، هشتم و پانزدهم و بيست و سوم ماه به نام دي. هر يك از اين چهار روز معرف آغاز هفته‌اي تازه در ماه است و براي آن كه دي‌ها با هم اشتباه نشوند، هر يك از آنها را با نام روز بعد همراه مي‌كنند و بدين گونه، روز هشتم را دي به آذر، روز پانزدهم را دي به مهر و روز بيست و سوم را دي به دين مي‌گويند.
    در ماه دي، در هر سه اين روزها جشن ديگاني در ستايش و نیایش خدای بزرگ برگزار می شد، سه جشن نیایشی در سردترین ماه سال.
    مطابق تقويم رسمي كشور، اين سه جشن به روزهاي دوم و نهم و هفدهم دي ماه موكول مي‌شود. علت آن كه همه ماه‌هاي زردشتي سي روزه هستند، در حالي كه در تقويم رسمي كشور، شش ماه، سي و يك روزه داريم. اين شش روز اختلاف سبب شده كه هشتم دي زردشتي با دوم دي تقويم رسمي مطابق شود و به همين ترتيب بنا بر كتاب پهلوي بُندهشن (= آغاز آفرينش) اين چهار روز ماه كه به نام هرمزد و سه دي است،‌ يكي بر نام، يكي بر گاه، يكي بر دين و يكي بر زمان دلالت مي‌كنند كه هميشه بوده‌اند.
    همچنين در همين كتاب آمده است كه هر گلي از آنِ يكي از آنان است: «مورد و ياسمن هرمزد را خويش است، با درنگ دي به آذر را، كاردَك دي به مهر را، شنبليد دي به دين را.»
    اما بسياري از دانشمندان از اين كه «دي» نخستين ماه سال نبوده است، اظهار شگفتي كرده‌اند. به نظر بسياري از آنان، از جمله ماركوارت، دانشمند آلماني، در اصل چنين نبوده و انتظار مي‌رود كه اهورامزدا جاي برجسته‌اي را در سال تقبّل كند، يا در آغاز (چنان كه در مورد روزهاي ماه چنين است) يا در وسط.
    گايگر (Geiger) ديگر دانشمند آلماني معتقد است ماه دي در آغاز يا زماني در دوره ساسانيان است. مصادف با اعتدال بهاری بوده است. «آرتور کریستن سن» ،دانشمند دانمارکی، از مجموع نظریاتی که در خصوص تقویم ایرانی ارائه شده، نتیجه مي‌گيرد كه ايرانيان دو تقويم ساليانه داشته‌اند.
    يكي سال عامه كه از انقلاب تابستاني آغاز مي‌شده و نخستين ماه آن فروردين بوده و دي، يعني ماه دهم، از اعتدال بهاري شروع مي‌شده است و يكي سال ديني كه مانند سال بابليان از اعتدال بهاري آغاز مي‌شده و در نتيجه، نخستين ماه آن دي يعني ماه آفريدگار و اول دي، يعني خرم روز، روز اول آن بوده است. ماه دي در هر دو تقويم نخستين ماه سال بوده. بعدها با تلفيق دو تقويم، تقويم جديدي به دست آمد كه سال در آن از اول فروردين آغاز مي‌شد و مانند سال عامه، اين تاريخ با اعتدال بهاري برابر به شمار مي‌آمد، به طوري كه آغاز نجومي سال ديني حفظ مي‌شد.
    به هر حال، مساله تقويم ايرانيان به دلايل مختلف از جمله مراعات نكردن كبيسه و برخي جا به جايي‌هاي تقويمي يا احتمال وجود دو نوع تقويم، امروزه به مساله‌اي غامض براي دانشمندان تبديل شده است. به خصوص كه در منابع قديم اشاراتي كه به برخي ماه‌ها مي‌شود با آب و هواي امروزي آن ماه‌ها مطابقت نمي‌كند و گاه بسيار گيج كننده است. اما آنچه اهميت دارد، باقي ماندن اين تقويم با همان نام های اعتقادی آن است. نام هایی که مفاهیم آن با اعتقادات، ایرانیان مسلمان نیز هماهنگ بوده و حفظ شده است. نام «دي» (= آفريننده)، صفت خداي تعالي، چه در آغاز سال بوده و چه حالا در سردترين ماه سال، به هر حال نام خود را در تقويم رسمي ايرانيان حفظ كرده است. ماهي كه تقدس آن با نام خدا و همچنين با سالگرد آفرينش چارپاي مفيد (مطابق با اعتقادات زردشتي) كامل مي‌شود. به جز سه جشن ديگان، جشن ديگري به نام «مِدياريم گاه» به معناي «ميان سال» در اين ماه برگزار مي‌شد معروف به گاهانبار پنجم كه به يادبود آفرينش چارپايان بوده است. اين جشن از روز دي به مهر (15 دي مطابق با نهم دي در تقويم رسمي) به مدت پنج روز برگزار مي‌شد و يكي از اعمال آن، فراهم كردن انبار زمستان براي دام‌ها بوده است.
    بيروني جشن ديگري را هم در روز پيش از آغاز گاهانبار پنجم، روز چهارده دي ماه (مطابق با 8 دي در تقويم رسمي) كه روز «گوش» باشد، ثبت كرده است به نام «سير شور». اين جشن را مرتبط با سوگواري عمومي براي مرگ جمشيد، پادشاه آرماني ايران مي‌دانند. در اين روز مردم سير مي‌خورند و آب انگور مي‌نوشند و سبزيجات را با گوشت مي‌پزند و با اين كار، خود را از شيطان حفظ مي‌كنند. دليل اين جشن اين بود كه مردم مي‌خواستند كه از اندوهي كه پس از كشته شدن جمشيد بر آنان رسيده بود، و سوگند خورده بودند كه به هيچ چربيي دست نزنند، خويش را برهانند و اين رسم در ميان آنان برجاي ماند و با آن غذا از بيماري‌هايي كه از ارواح بد ناشي مي‌شود، خود را شفا مي‌بخشند.
    اگر دي ماه را در زمان بيروني در فصل سرما بدانيم، «سير شور» موجه‌تر مي‌نمايد. زيرا خوراكي‌هايي كه در اين روز مصرف مي‌شود، نشان از نوعي مقابله با سرما دارد. گرچه بهتر است دوباره وارد بحث پيچيده تقويم نشديم و ماه دي را با همه جشن‌هاي آن گرامي بداريم.

  3. #3

    پیش فرض

    واژه دي در در ايران باستان به معناي دادن و آفريدن و ساختن و بخشودن است و دادار در فارسي از همين ريشه است روز هشتم و پانزدهم و بيست وسوم هر ماه (۲دی و۹ دی و ۱۷دی به تقويم امروزی ) به نام دي است و براي تشخيص اين سه روز از يکديگر هر يک از اينها را با نام بعد از خودش مي خوانده و دي بآذز دي بمهر و دي بدين مي گويند يعني اين سه روز را براي باز شناختن به روز بعد خودش نسبت مي دهند ضمن آِنکه مي دانيم روز اول هر ماه هرمزد يا اورمزد مي باشد که نام آفريننده جهان است پس به اين ترتيب روز اول (۲۵ آذر به تقويم امروزی)و هشتم و پانزدهم و بيست وسوم ديماه به نام خداوند است و چون نام ماه و روز يکي مي شود هر چهار روز جشن است و خود ماه هم که به معناي خداوند است اين جشنها را جشن اورمزد و سه دي گويند يعني اولي در اورمزد روز و سه ديگر در سه روزي است که هر سه دي نام دارد. در ترجمه آثار الباقيه راجع به دي ماه مطالبي نوشته شده که خلاصه آنها به اين شرح است ((دي ماه نخستين روز آن خرم روز است و اين روز و اين ماه هر دو بنام خداوند است که هرمزد ناميده شده يعني پادشاه حکيم و صاحب راي و آفريدگار . در اين روز عادت ايرانيان چنين بود که پادشاه از تخت پايين مي آمد و جامه سفيد مي پوشيد و در بيابان بر فرشهاي سفيد مي نشست و دربانها و محافظان را که هيبت پادشاه به آنهاست کنار مي راند و هر کس که مي خواست پادشاه را ببيند خواه دارا يا نادار بدون هيچگونه حاجب و مانع به نزد شاه مي رفت و با او گفتگو مي کرد و در اين روز پادشاه با برزگران مجالست مي نمود و در يک سفره با آنها غذا مي خورد و مي گفت من امروز مانند يکي از شماها هستم و با شما برادرم زيرا دوام و پايداري دنيا به کارهاي است که با دست شما انجام مي شود و امنيت مملکت نيز با شاه است نه شاه را از رعيت گريزي است و نه رعيت را از شاه و چون حقيقت امر چنين باشد پس من که پادشاه هستم با شما برزگران برادر مي باشم و مانند دو برادر مهربان خواهيم بود)) کدام يک از ملتهاي دنيا داراي چنين فرهنگ پرمهرو غني هستند؟؟؟صد افسوس که از اين آيين ها و گذشته کهنمان چيزی جز حسرتش برايمان باقي نمانده.خلاصه آنکه روز اول و هشتم و پانزدهم و بيست و سوم ديماه که هر چها روز بنام خداوند است و با معني مفهوم واژه دي يعني آفريننده جهان موافق مي باشد در ايران باستان جشن بوده که روز اول را جشن خرم روز و سه جشن ديگر را جشن ديگان مي ناميدند . امروزه هم در ايران اول ديماه را بنام شب اول چله زمستان عملا مورد توجه قرار مي دهند و مخصوصا در اينشب هندوانه يا ميوه هاي ديگر مي خورند . مسيحيان نيز اين شب را که در زبان عبري يلدا نام دارد شب ميلاد مسيح مي دانند و جشن مي گيرند .يلدا در اصطلاح نجوم آخرين شب پاييز و نخستين شب زمستان است که درازترين شبها مي باشد .هرچند که با تفاوتهايي که بين تقويم کهن و امروز ايران وجود دارد نمي توان گفت دقيقا شب يلدا چه تاريخي است اما اگر يکي از موسساتي که در زمينه نجوم فعاليت مي کند بلندترين شب سال را دقيقا مشخص کند اين مشکل هم در نوع خودش برطرف مي شود اگر عمري باقي باشد درباره شب يلدا مطلب جداگانه به تاريخ امروزي خواهم نوشت. لازم به ذکر است که تعطيلات آخر هفته که امروز در بين ملل دنيا مرسوم است (شنبه يکشنبه يا جمعه) در فرهنگ کهن ايراني بوده و ايرانيان قديم بطور کلي در هر ماه اين چهار روز را که بنام خداوند است بجاي چهار آدينه فعلي تعطيل مي کردند .چه زيبا بود اگر مي توانستيم اين سنت قديم ايران زمين را دوباره زنده نماييم تا آثار نياکانمان و يادگارهاي ارزشمند آنان بکلي فراموش نگردد.جشن خرم روز بر تمام ايرانيان فرخنده باد .پاينده ايران

  4. #4

    پیش فرض

    براي اطلاعات بيشتر از نام ماه ها به فهرست زير توجه کنيد :


    نام روزها در ایران باستان بدین صورت بوده در تقابل این روزها با ماههای هم نام جشن های ماهانه اتفاق می افتاد
    یکم:اورمزد روز
    دوم:بهمن روز
    سوم:اردیبهشت
    چهارم:شهریور روز
    پنجم:سپندارمذ روز
    ششم:خرداد روز
    هفتم:مرداد روز
    هشتم:دی به آذر روز
    نهم:آذر روز
    دهم:آبان روز
    یازدهم:خورشید روز
    دوازدهم:ماه روز
    سیزدهم:تیر روز
    چهاردهم:گوش روز
    پانزدهم:دی به مهر روز
    شانزدهم:مهر روز
    هفدهم:سروش روز
    هجدهم:رشن روز
    نوزدهم:فروردین روز
    بیستم:بهرام روز
    بیست و یکم:رام روز
    بیست و دوم:باد روز
    بیست سوم:دی به دین روز
    بیست و چهارم:دین روز
    بیست و پنجم:ارد روز
    بیست و ششم:اشتاد روز
    بیست و هفتم:آسمان روز
    بیست و هشتم:زامیاد روز
    بیست و نهم:مانتره سپند روز
    سیم:انارام روز

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •