شهر کردنشین وان در پنج کیلومتری شرق دریاچه‌ای به همین نام در آناتولی شرقی (ارمنستان پیشین و ترکیه امروزی) قرار دارد. ناحیه‌ای که این شهر در آن واقع شده، دره‌ای سرسبز و حاصل‌خیز به طول تقریبی بیست و عرض شش کیلومتر است که از کوهستان‌های بلند پیرامون سیراب می‌شود. خط راه‌آهن تهران- استانبول نیز از همین دره و از شمال شهر وان عبور می‌کند و در حاشیه دریاچه به پایان می‌رسد. در اینجا، قطار و یا محموله آن سوار کشتی‌های بزرگی می‌شود تا در آن سوی دریاچه بر روی ادامه خط آهن قرار گیرد. ناحیه وان همچنین به سبب گربه‌های سپیدِ زیبا و معروفش که چشمانی دورنگ دارند، شهرتی جهانی دارد.

شهر وان و دشت‌های پیرامون آن، کهن‌ترین استقرارگاه کشور باستانی «اوروآتری» Uruatri ( در فارسی باستان: «اَرمـيـنَـه Arminah/ ارمنیه، در بابلی و آشوری: «اورارتو» Urartu) بوده است. این شهر و دریاچه در زبان اورارتویی با نام‌های «بـیـائـیـنـی» Biaini و «نائیری» Nairi شناخته می‌شده و شهر قلعه‌مانند «توشپا» Toushapa/ Tospa پایتخت اورارتوییان در سده‌های نخستین هزاره یکم پیش از میلاد نیز در همین ناحیه بوده است. بازمانده بناها و آثار اورارتویی توشپا، در قلعه و تپه‌هایی در غرب شهر امروزی وان (که به نام «وان قدیم» خوانده می‌شوند) و در فاصله دو کیلومتری از کرانه دریاچه، همچنان برجای مانده است.

کشور اورارتو همواره از سوی آشوریان در معرض تاخت و تاز بوده است. کتیبه‌ و نگارکندی از شلمنصر سوم حاکی از حمله او به این شهر، کشتار اهالی، خونین کردن کوهستان‌ها، سوزاندن شهرها و برافراشتن میل‌هایی از سر انسان‌هاست.

ارمنیه یا اورارتو، یکی از سرزمین‌های تابعه حکومت مرکزی ایران در زمان شاهنشاهی هخامنشی بوده و در آنجا، خط، زبان، ادیان و پرستش خدایان سه‌گانه ایران هخامنشی (اهورامزدا، میترا و آناهیتا) در کنار سه خدای بزرگ اورارتویی: «خالدی» Khaldi، «تِـئـیـشِـبـا» Teisheba و «شیوینی» Shivini رواج داشته است.

در «وان قدیم»، آثاری از دوره‌های گوناگون تاریخی دیده می‌شود که شامل دژ، گورستان، آرامگاه، برج، مناره، کاخ، کلیسا، مسجد و سنگ‌نبشته‌های متعدد اورارتویی و آشوری است. بسیاری از اشیای باستانی یافت‌شده در کاوش‌های منطقه، در موزه وان و نیز در موزه باستان‌شناسی شهر ارزروم نگهداری می‌شوند.

در ناحیه مهم و باستانی وان، بجز کتیبه‌های اورارتویی و آشوری، یک سنگ‌نوشته از خشیارشا شاه، چهارمین پادشاه هخامنشی و فرزند داریوش بزرگ وجود دارد. این کتیبه در سینه‌کش صخره‌ای دست نیافتنی و در زیر قلعه بزرگ اورارتویی (واقع در میانه دو بخش جدید و قدیم وان) و با ارتفاع تقریبی بیست متر از سطح زمین جای دارد. از طریق پلکانی سنگی که بسوی قلعه می‌رود، می‌توان بیشتر به این اثر نزدیک شد. در این کتیبه، برخلاف کتیبه شلمنصر سوم، هیچ نشانی از خشونت و رفتارهای قهرآمیز وجود ندارد و مانند دیگر کتیبه‌های هخامنشی از «خوشبختی مردم» سخن رفته است.

کتیبه خشیارشا (با شناسه XV)، اندازه‌ای در حدود 2 در 4 متر دارد و در سه ستون نوشته شده است. ستون سمت چپ (از دید بیننده) که پهن‌تر از دو ستون دیگر است با 92 واژه و 577 حرف، به خط و زبان فارسی باستان، ستون میانی به خط و زبان عیلامی/ ایلامی، و ستون سمت راست به خط و زبان اکدی/ بابلی نو نوشته شده است. هر ستون از 27 سطر تشکیل شده و متن‌های عیلامی و اکدی، ترجمان تقریباً برابر متن فارسی باستان همین کتیبه است. این سنگ‌نگاره برخلاف نمونه مشابه خود در گنج دره همدان، بدون در یا روپوش بوده اما از نظر میزان فرسایش در وضعیت مطلوبی قرار دارد و به ویژه متن فارسی باستان آن کاملاً سالم و خوانا باقی مانده است.

مضمون کتیبه هخامنشی وان، همانند چندین کتیبه دیگر از خشیارشا و داریوش است. جز آنکه در اواخر آن، خشیارشا بازگو می‌کند که ایده و آغاز ساخت این اثر متعلق به پدرش بوده است و او آنرا به پایان رسانده است:

«خدای بزرگ است اهورامزدا، که بزرگ‌ترین خدایان است، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که خوشبختی را برای مردم آفرید، که خْـشَـیارشا (حرف‌نوشت: خَـ شَـ یَـ ـا رَ شَـ ـا) را شاه کرد. تکِ بسیاری شاه (متن اصلی: اَئـیـوَم پَـرونـام خْـشـایَـثْـ‌یَـم)، تکِ بسیاری فرمانروا.

من خشیارشا، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمین‌هایی با بسیار مردمان (خْـشـایَـثْـیَـه دَهْـیـونـام پَـرو زَنـانـام)، شاه بر این زمینِ بزرگ و بس دور. پسر داریوش شاه، هخامنشی.

گوید خشیارشا شاه: داریوش شاه که مرا پدر بود، به خواست اهورامزدا بسا بهترین‌ها بکرد و فرمان کندن (کَـنْـتَـنَـئـی) اینجا را بداد، جایی که نپشته‌ای (ديـپـيـم) ننوشت. پسانگاه، من فرمان نبشتن این نپشته را دادم. اهورامزدا بپایاد با دیگر خدایان (بَـگَـئـیـبـیـش)، مرا و شهریاری مرا و آنچه که کرده‌ام».