نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9

موضوع: مهرورزان به پيشواز مهرگان برويم

  1. #1

    Thumb مهرورزان به پيشواز مهرگان برويم

    مهر روز از مهرماه برابر با شانزدهم مهرماه در گاهشماری ایرانی



    "می­ستاییم مهرِ دارنده­ی دشت­های پهناور را،
    او که به همه­ی سرزمین­های ایرانی،
    خانمانی پُر از آشتی، پُر از آرامی و پُر از شادی می­بخشد."

    «اوستا - مهریَشت»
    «جشن مهرگان» که در گذشته آن­را «میتراکانا یا متراکانا (Metrakana)» می­نامیدند و در نخستین روز از پاییز برگزار می­شد(1)، پس از نوروز بزرگ­ترین جشن ایرانی و هندی است در ستایش ایزد «میثرَه» یا «میترا» و بعدها «مهر» که از مهرروز آغاز شده تا رام روز به اندازه­ی شش روز ادامه دارد.

    سنگ‌‌نگاره­ی میترا
    در نمرود داغ، آناتولی خاوری
    سده یکم پیش از میلاد
    «مهریشت» نام بخش بزرگی در اوستا است که در بزرگداشت و ستایش این ایزد بزرگ و کهن ایرانی سروده شده است. مهر یشت، دهمین یشت اوستا است و همچون فروردین یشت، از کهن‌ترین بخش­های اوستا بشمار می‌آید. مهر یشت از نگاه اشاره‌های نجومی و باورهای کیهانی از مهم‌ترین و ناب‌ترین بخش‌های اوستا است و کهن‌ترین سند در باره­ی آگاهی ایرانیان از کروی بودن زمین، بند 95 همین یشت می­باشد. از مهر یشت تا به امروز 69 بند کهن و 77 بند افزوده شده از دوران ساسانیان، به جا مانده است.
    روز آغاز جشن مهرگان، مهرگان همگانی (عامه) و روز انجام، مهرگان ویژه­ (خاصه) نام دارد.
    همان­طور که می­دانیم در گاهشماری باستانی ایران، سال به دو پاره (فصل) بخش می­شد، تابستان (هَمَ - Hama) هفت ماهه و زمستان (زَیَنَ Zayana) پنج ماهه، که جشن نوروز جشن آغاز تابستان و مهرگان جشن آغاز زمستان بود و از این رو این دو جشن با هم برابری می­کرده­اند.

    برج رادکان - برج رادک خواجه نصیر توسی
    آن­چنان كه ابوریحان بیرونی در «آثارالباقیه»‌ از زبان «سلمان فارسی» آورده است:
    «... ما در عهد زرتشتی بودن می‌گفتیم، خداوند برای زینت بندگان خود یاقوت را در نوروز و زبرجد را در مهرگان بیرون آورد و فضل این دو روز بر روزهای دیگر مانند فضل یاقوت و زبرجد است بر جواهرهای دیگر ...»
    در برهان قاطع «خلف تبریزی» نیز درباره­ی مهرگان می­خوانیم:
    «نام روز شانزدهم از هرماه و نام ماه هفتم از سال شمسی باشد و آن بودن آفتاب عالم تاب است در برج میزان که ابتدای فصل خزان است و نزد فارسیان بعد از جشن و عید نوروز که روز اول آمدن آفتاب است به برج حمل از این بزرگتر جشنی نمی­باشد و هم­چنان که نوروز را عامه و خاصه می­باشد، مهرگان را نیز عامه و خاصه است و تا شش روز تعظیم این جشن کنند. ابتدا از روز شانزدهم و آن را مهرگان عامه خوانند و انتها روز بیست و یکم و آن را مهرگان خاصه (روز جشن مُغان یعنی آتش پرستاران) خوانند و عجمان گویند که خدایتعالی زمین را در این روز گسترانید و اجساد را در این روز محل و مقر ارواح گردانید ...»

  2. #2

    پیش فرض

    مهمترين لازمه‌هاي پاسداشت آيين‌هاي كهن، همانا خودداري از دگرگوني و واژگونه‌نمايي‌هاي شخصي است. كوشش در انتساب آن به اديان ديگر و از جمله دين زرتشتي، برهم‌زدنِ شيوه برگزاري مراسم و زمان اجراي آن به دلخواه هر كس، و همچنين افزودن برخي عناصر ساختگي و بدون پيشينه تاريخي، تحريفِ فرهنگ و بزرگترين عامل آسيب به آيين‌هاي كهن است. باشد تا با برگزاري جشن‌هاي ملي باستاني با پاسداشت شيوه اصلي و كهن آن، آيين نياكان را گرامي بداريم و از پيشگاه «اهور مزدا » پايندگي آنرا آرزو كنيم.
    در حدود 4800 سال پيش، ستاره «ذَيـخ/ ثُـعبان» قطب آسماني زمين بوده و مانند ستاره قطبي امروزي در جاي خود ثابت و بي‌حركت ايستاده و در همه شب‌هاي سال ديده مي‌شده و هيچگاه طلوع و غروب نمي‌كرده است. اين ستاره در ميانه دو صورت فلكي پيرا قطبي «خرس بزرگ» و «خرس كوچك» واقع شده است و اين دو صورت فلكي در هر شبانه روز يك بار به دور آن مي‌گرديده‌اند . اين گردش، همراه با گردش صورت فلكي «ثُـعبان» ، نگاره باستاني «چليپا» يا صليب شكسته را در آسمان رسم مي‌كرده‌اند كه به گمانی ، همان «گردونه مهر» است .به اين دليل كه مهر، نقطه ثقل آسمان و ستارگان بوده است و از ديد ناظر زميني، همه ستارگان و صورت‌هاي فلكي بر گرد او مي‌چرخيده‌اند ؛ مهر را سامان‌دهنده هستي و برقراركننده و پاسبانِ قانون و هنجار كيهاني و نظام حاكم بر نظم جهان، و بعدها او را ايزد روشنايي و راستي و پيمان و حتي محبت دانستند.
    اما پس از 4800 سال و هنگامي كه ستاره «ذَيخ/ ثُـعبان» از قطب آسماني فاصله مي‌گيرد؛ اين فاصله منجر به گردش اين ستاره به دور نقطه قطب آسماني و ترسيم دايره يا حلقه كوچكي در آسمان مي‌شود كه سرچشمه پيدايش باوري به نام «حلقه مهر» يا «حلقه پيمان» است كه هنوز هم به شكل حلقه پيمانِ ازدواج در ميان مردمان رواج دارد.
    به گماني نقش گل‌هاي دايره‌اي شكل با دوازده و هشت گلبرگ در تخت‌جمشيد، مي‌تواند نشانه‌اي از مهر باشد. چرا كه در پيرامون ستاره قطبي (چه ستاره قطبي امروزي و چه باستاني) دوازده صورت فلكي تشكيل دهنده برج‌هاي دوازده‌گانه، و نيز هشت صورت فلكي پيرا قطبي، در گردشي هميشگي‌اند.
    مهر يا ميترا (در اوستا و پارسي باستان «ميـثْـرَه»، در سانسكريت «ميـتْـرَه»)، ايزد نام‌آورِ روشنايي، پيمان، دوستي و محبت، و ايزد بزرگ دين و آيين مهري است.
    بخش مهم و بزرگي از اوستا به نام «مهر يـشت» در بزرگداشت و ستايش اين ايزد بزرگ و کهن ايراني سروده شده است. مهر يشت، دهمين يشت اوستا و از لحاظ مضمون همراه با فروردين يشت، کهن‌ترين بخش آن بشمار مي‌رود. مهر يشت از نگاه اشاره‌هاي نجومي و باورهاي کيهاني از مهم‌ترين و ناب‌ترين بخش‌هاي اوستا است و کهن‌ترين سند درباره آگاهي ايرانيان از کروي بودن کره زمين (بند 95) .
    در نگاره‌هاي باستاني، نقش ميترا/ مهر را معمولاً به شكل مردي كه پرتوهاي نوراني بر گرد سرش ديده مي‌شود، نشان مي‌داده‌اند. اين سنت نگارگري در عصر ساساني، به گونه افزودن پرتو يا هاله‌اي نوراني بر گرد سرِ پادشاهان و پس از آن بر سر پيامبران و شخصيت‌هاي ديني ادامه پيدا كرد.
    جشن مهرگان يكي از كهن‌ترين جشن‌ها و گردهمايي‌هاي ايرانيان و هندوان است كه در ستايش و نيايش مهر يا ميترا برگزار مي‌شود.جشن مهرگان قدمتي به اندازه ايزد منسوب به خود دارد. تا آنجا كه منابع مكتوبِ موجود نشان مي‌دهد، ديرينگي اين جشن دستكم تا دوران فريدون باز مي‌گردد.
    دليل برگزاري جشن مهرگان در آغاز مهرماه و اصولاً نامگذاري نخستين ماه فصل پاييز به نام مهر، در اين است كه در دوره‌‌هايي از دوران باستان و از جمله در عصر هخامنشي، آغاز پاييز، آغاز سال نو بوده است و از همين روي نخستين ماه سال را به نام مهر منسوب كرده‌اند.
    تثبيتِ آغاز سال نو در هنگام اعتدال پاييزي با نظام زندگي مبتني بر كشاورزي ايرانيان بستگيِ كامل دارد. مي‌دانيم كه سال زراعي از اول پاييز آغاز و در پايان تابستان ديگر خاتمه مي‌پذيرد. قاعده‌اي كه هنوز هم در ميان كشاورزان متداول است و در بسياري از نواحي ايران جشن‌هاي فراوان و گوناگوني به مناسبت فرارسيدن مهرگان و پايان فصل زراعي برگزار مي‌شود. در اين جشن‌ها گاه ترانه‌هايي نيز خوانده مي‌شود که در آنها به مهر و مهرگان اشاره مي‌رود. شايد بتوان شيوه سال تحصيلي امروزي را باقي‌مانده گاهشماري كهن ميترايي/ مهري دانست.
    در روز مهر از ماه مهر هر ساله در ايران زمينجشن با شكوهي برگزارمي‌شد؛ به نام مهرگان.مهرگاني كه اگرچه امروز تنها يكياز جشن‌هاي ماهيانه زرتشتيان به شمار مي‌رود اما ديروز شكوهش با نوروز برابريمي‌كرد و گستره‌ي آن به سبب پيوندش با آيين مهر و ميترا از خاور تا باختر اين كره‌يخاك را درنورديده بود و صد افسوس كه با تمام اين شكوه در هزار توي تاريخپرفراز و نشيب اين سرزمين، گرد فراموشي بر رخسار گرفت و امروز تنها اقليتي ديني درداخل و اقليتي قومي در خارج از كشور اين ميراث كهن را نگاهبانند.
    در تقويم زرتشتي، روز شانزدهم از مهر ماه به نام« مهر » ناميده شده و تاپيش از تغييرات در اين تقويم، معمولا روز شانزدهم از مهر ماه « جشن مهرگان» برگزار مي شده است. جشن و آئين مهرگان از نظر زماني، با تغيير تقويم در سال 1304 هجري شمسي تغيير کرد. بدين معني که 5 روز«پنجه يا خمسه» (که پس از 12 ماه سي روزه براي رسيدن به 365 مي آمد) حذف و 6 ماه اول سال 31 روز شد. از آن پس در برخي از تقويم ها ، مهرگان به جاي 16 مهر در 10 مهر آمده يعني در صد و نود و ششمين روز سال بر اساس تقويم پيشين. فلسفه اينکه در اين زمان، مهرگان در روز 10 مهر جشن گرفته مي شود در اين تغيير است.
    ايرانيان باستان درباره مهرگان به سه فلسفه معتقد بودند. نخست آنکه در اين روز خداوند به کالبد «مشي » و « مشيانه» (آدم و حوا در دين زرتشتی ) روان دميده است. دوم اينکه مردمي که از ستم ضحاک مار دوش به ستوه آمده بودند در اين روز به رهبري کاوه آهنگر بر او شوريده و او را در کوه دماوند در بند کردند. فلسفه سوم آن است که اردشير بابکان در اين روز فرخنده ديهيم خورشيد نشان را بر سر نهاده است. شايد اين كه بيشترتاريخ‌نويسان بر مردمي‌بودن اين جشن قلم مي‌زنند، به اين سبب است كه مهرگان يادآورپيروزي بر بيداد و ستم زمانه بوده است.
    در شاهنامه فردوسي مي‌خوانيم:
    فريدون چو شد بر جهان كامگارندانست جز خويشتن شهريار
    به روز خجسته سر مهر ماه به سربرنهاد آن كياني كلاه
    كنون يادگارست از او ماه مهر بهكوش و به رنج ايچ منماي چهر
    پرستيدن مهرگان دين اوستتن‌آساني و خوردن آيين اوست.
    كتسياس، پزشك اردشير دوم پادشاه هخامنشي، نقل كرده است كه در اين جشن ايرانيان با پوشيدن رداي ارغواني رنگ و همراه با دسته‌هاي نوازندگان و خنياگران به رقص‌هاي دسته‌جمعي و پايكوبي و نوشيدن مي‌پرداخته‌اند.
    مردمان در اين روز تا حد امكان با جامه‌هاي ارغواني (يا دستكم با آرايه‌هاي ارغواني) بر گرد هم مي‌آمده‌اند؛ در حالي كه هر يك، چند «نبشته شادباش» يا به قول امروزي‌، كارت تبريك براي هديه به همراه داشته‌اند. اين شادباش‌ها را معمولاً با بويي خوش همراه مي‌ساخته و در لفافه‌اي زيبا مي‌پيچيده‌اند.
    در ميان خوان يا سفره مهرگاني كه از پارچه‌اي ارغواني رنگ تشكيل شده بود؛ گل «هميشه شكفته» مي‌نهادند و پيرامون آنرا با گل‌هاي ديگر آذين مي‌كردند. در پيرامون اين گل‌ها، چند شاخه درخت گز، هوم يا مورد نيز مي‌نهادند و گونه‌هايي از ميوه‌هاي پاييزي كه ترجيحاً به رنگ سرخ باشد به اين سفره اضافه مي‌شد. ميوه‌هايي مانند: سنجد، انگور، انار، سيب، به، ترنج (بالنگ)، انجير، بادام، پسته، فندق، گردو، كُـنار، زالزالك، ازگيل، خرما، خرمالو و چندي از بوداده‌ها همچون تخمه و نخودچي.
    ديگر خوراكي‌هاي خوان مهرگاني عبارت بود از آشاميدني و ناني مخصوص. نوشيدني از عصاره گياه «هَـئومَـه/ هوم» كه با آب يا شير رقيق شده بود، فراهم مي‌شد و همه حاضران در جشن، به نشانه پيمان از آن مي‌نوشيدند. نانِ مخصوص مهرگان از آميختن آرد هفت نوع غله گوناگون تهيه مي‌گرديد. غله‌ها و حبوباتي مانند گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن. ديگر لازمه‌هاي سفره مهرگان عبارت بود از: جام آتش يا نوكچه (شمع)، شكر، شيريني، خوردني‌هاي محلي و بوي‌هاي خوش مانند گلاب.
    آنان پس از خوردن نان و نوشيدني، به موسيقي و پايكوبي‌هاي گروهي مي‌پرداخته‌اند. سرودهايي از مهريشت را با آواز مي‌خوانده و اَرْغُـشت مي‌رفته‌اند (مي‌رقصيده‌اند). شعله‌هاي آتشداني برافروخته پذيراي خوشبويي‌ها (مانند اسپند و زعفران و عنبر) مي‌شد و نيز گياهاني چون هوم كه موجب خروشان شدن آتش مي‌شوند.

    منبع : جشنهای ایران باستان و میترائیسم نوشته هاشم رضی و ...

  3. #3

    پیش فرض

    در سروده های چامه سرایان پارسی گوی پیش از مغول نیز فراوان به بزرگداشت جشن مهرگان برمی خوریم. در آثار برجای مانده از ابوالفضل بیهقی، به آگاهی هایی پیرامون به مهرگان نشستن مسعود غزنوی برمی خوریم. از آثار منوچهری نیز بر می آید که در زمان سلطان مسعود این جشن با شکوه بسیار برگزار می گشته است. و از همه ارجدارتر سروده های چامه سرایان آذربایجانی چون قطران و خاقانی و ... است که نشان دهنده ی برگزاری پُرشکوه این جشن آریایی/ایرانی در آذربایگان می باشد. برای نمونه قطران یکی از پاسداشت های خود در حق شاه ابومنصور مملان را با این بیت می آغازد:
    هر که دلبند باشد مهر جوی و مهربان روز او دائم بود نوروز و عید مهرگان
    (دیوان قطران تبریزی، ص ۳۴۷)

  4. #4

    پیش فرض

    افزون بر جایگاه تاریخی که جشن مهرگان دارد، این جشن همچون دیگر جشن های ملی ایرانی، دارای پشتوانه ی استوره ای/افسانه ای نیز می باشد. برجسته ترین جایگاه استوره ای جشن مهرگان همانا پیروزی فریدون و کاوه ی آهنگر بر ضحاک ماردوش و بندی کردن آن ستمگر است.(نک: تاریخ و فرهنگ مینوی، ص ۴۲-۵۱۶)
    شماری نیز جشن مهرگان را زادروز «مشی» و «مشیانه»(آدم و حوا) می دانند. به هر روی این جشن همچون دیگر جشنهای ایرانی، با شادی و پایکوبی و پیروزی ِ روشنایی بر تاریکی، و همچنین رهایی از بیدادگری ستمگران، همراه و همپیوند است.



    جشن مهرگان براستی آغاز ِ بخش دوم سال و درونشُد(ورود) به پاییز/زمستان و سرمای بزرگ است و جشن خرمن و گردآوری محصول بشمار می آید. در این جشن همچون نوروز شاهان بارعام می داده اند و پیشکش ها را پذیرا می شدند.
    به نوشته ی کتزیاس نویسنده ی یونانی سده ی ۵پ م و پزشک اردشیر دوم هخامنشی، پادشاهان هخامنشی در روز جشن مهرگان، در باده پیمایی با میخوارگان همراه شده و تنها در این روز پَروای مست شدن می یافتند!. همچنین استرابون گزارش می دهد که شهربان ارمنستان در جشن مهرگان ۳۰ هزار کره اسب برای پیشکش به دربار هخامنشی می فرستاده است.(برهان قاطع، تعلیقات محمد معین، ص ۲۰۶۶)

  5. #5

    پیش فرض

    اينم سفره مهرگان


  6. #6

    پیش فرض

    درون : یک نوع نان گرد که با آرد هفت نوع از غلات تهیه میشده
    شاخه انار , زیتون , بید , مورد, کاج یا نوعی سرو که نگاه کردن به آن شگون داشت و با تفال میزدند
    آجیل لرک (با مغز هفت نوع گیاه تهیه میشده مثل پسته و گردو و فندق.... )
    هفت سین
    میوه خشک
    شکر
    جوز هندی
    خرمای تازه
    نارگیل
    شیر
    و شربت

  7. #7

    پیش فرض

    چگونگی برپایی جشن مهرگان در گذشته
    با نگاهی با آثار به جا مانده از بزرگان و دانشمندان و مورخانی چون فردوسی، بیرونی، اسدی توسی، کتزیاس، دوریس، استرابون، و همچنین آثار شاعرانی چون رودکی، فرخی، منوچهری دامغانی، ناصرخسرو، سعد سلمان و ... می­توان به راحتی شیوه­ی برگزاری جشن مهرگان در دوران­های پیشین را دریافت:
    «کتزیاس»(Katesias) یونانی، پزشک ویژه­ی اردشیر دوم هخامنشی می­نویسد: «... پادشاهان هخامنشی به هیچ­گونه نباید مست شوند، مگر در روز جشن مهرگان که لباس­های ارغوانی گرانبهایی می­پوشند و همراه با مردم و دسته‌های نوازندگان و خنیاگران در باده پیمایی همگانی شرکت می­جویند ...»
    این تنها روز در ایران هخامنشی بوده که مردم می‌توانستند در حضور پادشاهان به صورت همگانی باده گساری کنند.
    تاریخ نگار دیگری به نام «دوریس»(Duris) می­نویسد: «... پادشاهان در این جشن پایکوبی و دست افشانی می­کردند....»
    بنا به گفته­ی «استرابون»(Strabon) خشتره پاون (ساتراپ) ارمنستان، در جشن مهرگان بیست هزار کره اسب به رسم پیشکشی به دربار شاهنشاه هخامنشی گسیل می­داشت.
    اردشیر پاپکان (بابکان) و خسرو انوشیروان در این روز تن­پوش نو به مردم می­بخشیدند.
    در این روز موبدموبدان خوانچه­ای که در آن لیمو، شکر، نیلوفر، سیب، به، انار، و یک خوشه انگور سفید و هفت دانه مورد گذاشته بود، واج گویان (زمزمه کنان) نزد شاه می­اورد. هفت مورد و هفت چیز دیگر که در خوانچه می­گذاشتند، همان هفت چین (4) بود که جز تشریفات جشن نوروز و مهرگان به حساب می­آید.
    ابوریحان بیرونی می­گوید:
    «... گویند مهر، نام خورشید است و در چنین روزی پدیدار گشته، از این­رو، نام مهرگان را به او نسبت داده­اند.
    پادشاهان در این روز تاجی به شکل خورشید که در آن دایره­ای مانند چرخ چسبیده بود بر سر می­گذاشتند و می­گیند که در این روز فریدون بر بیوراسپ (ضحاک ماردوش) دست یافت. چون در چنین روزی فرشتگان از آسمان به یاری فریدون پایین آمدند، لذا در جشن مهرگان به یاد آن روز، در سرای پادشاهان، مردی دلیر می­گماشتند و بامدادان به آواز بلند ندا می­داد، ای فرشتگان به سوی دنیا بشتابید و جهان را از گزند اهریمنان برهانید.»
    خلف تبریزی نیز بخشی از مراسم جشن مهرگان را چنین توصیف می­کند که:
    «... و گویند که اردشیر بابکان تاجی که بر آن صورت آفتاب نقش کرده بودند در این روز بر سر نهاد و بعد از او پادشاهان عجم نیز در این روز هم چنان تاجی بر سر اولاد خود نهادندی و روغن «بان» که آن درختیست و میوه­ی آن را «حسب البان» گویند به جهت یُمن و تبرک بر بدن مالیدندی و اول کسی که در این روز نزدیک پادشاهان عجم آمدی موبدموبدان و دانشمندان بودی و هفت خوان از میوه همچو ترنج و سیب و بی و انار و عناب و انگور سفید و کُنار با خود آوردندی، چه عقیده­ی فارسیان آن است که در این روز از هر هفت میوه­ی مذکور بخورند و روغن بان بر بدن بمالند و گلاب بیاشامند و برخود و دوستان خود بپاشند ...»
    «کومون»(Cumont) خاورشناس و دانشمند بلژیکی در کتاب گرانبهای خود به نام «آیین میترا» چنین می­گوید:
    «.. بدون تردید، جشن مهرگان که در کشورهای روم باستان، روز پیدایش خورشید نامیده می­شد و آن را «سل ناتالیس این وکتی»(Sol-Natalis-Invecti)(5) یعنی روز زایش خورشید شکست ناپذیر می­گفتند که به بیست و پنجم ماه دسامبر کشیده شد و شماری زیاد از عیسویان پیش از عیسی مسیح به آیین مهرپرستی گرویدند و پس از گسترش دین مسیح در اروپا، روز زایش مسیح قرار داده شد. چون عیسویان نمی­خواستند این روز را جشن بگیرند به نام زاده شدن عیسی جشن گرفتند.»
    در واقع باید گفت که کریسمس عیسویان بر پایه­ی مهر روز ایرانیان باستان است.
    دکتر ذبیح الله صفا در مجله­ی مهر شماره­ی ده سال نخست چنین می­گوید:
    «در روزهای مهرگان و نوروز، پارسیان، مُشک و عنبر و عود هندی به یکدیگر می­دادند و توده­های مردم هر کدام به فراخور حال و توانایی و کار خود برای پادشاه پیشکش می­آوردند و رسم و آیین و آداب جشن مهرگان همانند بزرگواری روز نخست نوروز بوده است.»
    به روایتی نیز تاجگذاری اردشیر پاپكان، مقارن با جشن مهرگان بود.
    ابومسلم خراسانی، برمكیان و دولت مردان آن زمان عباسیان، در گرفتن جشن مهرگان پافشاری داشتند.
    در کتاب «تلمود»، از کتاب­های مقدس یهود هم از جشن مهرگان سخن رفته است و این نشان می‌دهد که این جشن در بسیاری از مناطق دنیای باستان برگزار می‌شده است.
    واژگان «مهرجان»(مهرجانات) و «نیروز» که معرب شده­ی مهرگان و نوروز است و اکنون نیز در بسیاری از کشورهای عرب زبان حاشیه­ی خلیج فارس و برخی از کشورهای شمال آفریقا به مفهوم جشنواره (فستیوال)، كاربرد دارد و وارد زبان و قلمرو فرهنگی كشورهای مسلمان و عرب‌زبان گردیده است نیز،‌ نشانه‌ی دیگری است بر فر و شكوه این دو جشن باستانی.

    چگونگی برگزاری کنونی جشن مهرگان

    امروزه هم میهنان گرامیمان چند روز مانده به پاییز با خانه تکانی به پیشباز پاییز و مهرگان می­روند، در روز مهر از ماه مهر جلوی در خانه­ها را آب پاشی و جارو کرده و پس از آن با رفتن به نیایشگاه­ها و گردهم آمدن با تهیه­ی خوراک­های سنتی از یکدیگر پذیرایی می­کنند و با سخنرانی­، سرود و شعر و دکلمه جشن مهرگان را با شادی برپا می­کنند.
    در برخی روستاهای کشور جشن مهرگان همراه با اجرای موسیقی سنتی همراه است بدین گونه که در روز پنجم پس از مهرگان گروهی از اهالی روستا که بیشتر آنان­را جوانان تشکیل می­دهند در تالار مرکزی یا نیایشگاه مرکزی روستا یا سرچشمه و قنات، گرد هم می­آیند و «گروه ساز» را تشکیل می­دهند، هنرمندان روستایی نیز با سُرنا و دف گروه را همراهی می­کنند، آن­ها با هم حرکت کرده و از یک سوی روستا و از نخستین خانه مراسم بازدید از اهالی روستا را آغاز می­کنند و با شادی وارد خانه­ها می­شوند، کدبانوی هر خانه مانند همه­ی جشن­های ایرانی نخست آینه وگلاب می­آورد و اندکی گلاب در دست افراد ریخته و آینه را در برابر چهره­ی آن­ها نگه می­دارد و سپس «لُرَک» را که فراهم نموده میان همه­ی گروه پخش می­کند، این آجیل مخصوص مخلوطی است از تخم کدو، آفتابگردان، و نخودچی کشمش که همراه با شربت و چای پذیرایی می­شود.
    آن­گاه یکی از افراد گروه ساز که صدایی رسا دارد نام­های کسانی را که پیش از این در این خانه سکونت داشته و درگذشته­اند باز می­گوید و برای همه­ی آن­ها آمرزش و شادی روان آرزو می­کند. بعد از آن بشقابی از لرک از این خانه دریافت می­کنند و در دستمال بزرگی که بر کمر بسته­اند می­ریزند و از خانه بیرون می­آیند و به خانه بعدی می­روند. چنان که در خانه­ای بسته باشد برای لحظه­ای بیرون خانه می­ایستند و با بیان نام­های درگذشتگان این خانه بر روان و فروهر آن­ها درود می­فرستند. برخی از خانواده­ها نیز پول و میوه برای استفاده در جشن مهرگان به گروه می­دهند و برخی دیگر نیز نوعی نان مخصوص به نام «لورگ» درست می­کنند و گوشت­های بریان شده که به قطعات کوچکی تقسیم شده است همرا با سبزی داخل نان قرار داده به گروه می­دهند. پس از پایان مراسم در نیایشگاه، موبد یا کدخدا، آجیل، میوه و نان و گوشت و سبزی جمع آوری شده را در میان شرکت کنندگان پخش می­کند. مردم تا آن­جا که امکان دارد با لباس­های ارغوانی گرد هم آمده و به پایکوبی و شادی می­پردازند و هر یک چند نبشته­ی شادباش (کارت تبریک) برای هدیه به همراه دارند.

  8. #8

    پیش فرض

    سفره­ی مهرگان
    خوان یا سفره مهرگانی نیز همچون نوروز و دیگر سفره­های جشن­های ایرانی، هفت­چینی از میوه­ها و خوراکی­هاست همراه با شاخه­هایی از درختان «سرو»،«مورد» و «گز» و شربتی از عصاره­ی «هوم»(هَئومَه) که با شیر رقیق شده و نان مخصوص «لورگ» كه روی پارچه‌ای ارغوانی گرد یک آتش­دان چیده می­شوند.
    هفت میوه­ همچون سیب، انار، ترنج، سنجد، بی (به)، انگورسفید، انجیر، كُـنار، زالزالک، ازگیل، خرمالو و ...
    آجیل ویژه­ای از هفت خشکبار از جمله مغز گردو، پسته، مغز فندق، بادام، تخمه، توت خشک، انجیرخشک، نخودچی و ...
    آش هفت غله از گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن.
    کاسه­ای پر از آب و گلاب و سکه و برگ آویشن همراه با گل­های بنفشه و نازبو (ریحان)، آیینه، سرمه­دان، شیرینی و بوهای خوش همچون اسفند و عود و کُندر.

  9. #9

    پیش فرض

    جشن مهرگان در جنوب كاليفرنيا

    جشن مهرگان امسال روزهاي سيزدهم و چهاردهم اكتبر (21 و 22 مهر) در "كوستا مسا"، جنوب كاليفرنيا برگزار شد.

    علاوه بر بخش هاي مربوط به ايران، غرفه هايي از كشورهاي همسايه مانند ارمنستان، افغانستان و هندوستان نيز برپا بود.

    خانه مولانا: جشن امسال به مناسبت هشتصمدين سالگرد تولد مولانا، به نام او نامگذاري شده بود

    حضور بچه ها به همراه والدين خود در نمايشگاه امسال قابل توجه بود و بخش مربوط به كودكان از تنوع بيشتري برخوردار بود.

    اردوان مفيد، حضار را هر چه بيشتر با فرهنگ هاي ايراني و مهرگان آشنا مي كرد.

    غرفه هايي هم به شهرستان ها و مناطق مختلف ايران اختصاص داشت. اين عكس مربوط به غرفه خوزستان است.

    اجراي رقص هاي محلي ايران از جمله برنامه هاي مورد توجه بازديد كنندگان بود.

    غرفه هايي براي خريد عموم

    براي نخستين بار در ميان نشريات ايراني در آمريكا، نشريه اي به نام "عروس" به همت نويد سهليان و همكارانش منتشر مي شود. آنها نيز چادري براي نمايش وسايل عروسي داشتند.

    و سرانجام، پر طرفدارترين بخش جشن مهرگان امسال، كنسرت هنرمندان بود كه در آن از جمله ستار، بهزاد، آصف، فرشيد امين، شايان و عرفان به هنرمندي پرداختند.

    فرامز آصف در حال اجراي برنامه

    فرشيد امين، از ديگر خوانندگان شركت كننده در جشن مهرگان

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •