پوران دخت بیست هشتمین پادشاه ساسانی است . وی دختر خسرو پرویز ، پسر هرمز پسر کسری انوشیروان بود که پس از کشته شدن فرایین بر تخت پادشاهی نشست .

در تاریخ طبری آمده است : " روزی که به پادشاهی رسید ، گفت : نیت خیر دارم و به عدالت فرمان میدهم و مقام وزارت را به فسفروخ 1داد و با رعیت روش نیکو داشت و عدالت کرد.دستور داد تا سکه نو زنند و پلها را آباد کنند و باقیمانده خراج را بخشیدو نامه نوشت و نیک خواهی خویش را با عامه ناس درمیان نهاد و از حال گذشتگان خاندان خود سخن آورد و گفت: امید دارد خداوند به روزگار وی چندان رفاه بیرد و کارها چنان استوار باشد تا بدانند که کشور گیری و لشکر کشی و پیروز مندی و فتنه نشانی به صولت و شجاعت وتدبیر مردان نیست، بلکه همه از خدای است و بفرمود : تا اطاعت آرند و نیک خواهی کنند." 2

او پادشاهی دادگر و در عین حال مقتدر بود. قاتل اردشیر را دستگیر کرد و به دم اسبی بست. پوران چوب صلیب را به پادشاه روم پس داد و یکسال و چهار ماه پادشاهی کرد.
حمزه اصفهانی مینویسد: " پوران دخت چوب صلیب مسیح را به جاثلیق باز گردانید و ومادرش مریم دختر هرقل ( هراکلیوس) پادشاه روم بود. سبب پادشاهی پوراندخت این بود که شیرویه همه پسرانی را که از نسل پدر بودند هلاک کرده بود و به ناچار زنان را به پادشاهی برداشتند"3 نوشته اند. ثعالبی نوشت : پس از هشت ماه پادشاهی بیمار شد و درگذشت. در شاهنامه ، پادشاهی پوراندخت شش ماه آمده است.

همی داشت این زن جهان را به مهر
نجست از بر خاک باد سپهر
چو شش ماه بگذشت از کار او
ببد ناگهان کژ پرگار اوی
به یک هفته بیمار بود و بمرد
ابا خویشتن نام نیکی ببرد
چنین است آئین چرخ روان
توانا به هر کار و ما ناتوان






منبع:
جایگاه سیاسی ، اجتماعی زنان شاهنامه
فریده یوسفی
1- پوس فرخ 2- تاریخ طبری ، جلد 2، ص 782 3-تاریخ پیامبران و شاهان، صفحه 59