نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8

موضوع: السلام علیک یا مولانا یا حجة ابن الحسن المهدی ایها القائم یابن رسول الله

  1. #1
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    Icon2008 السلام علیک یا مولانا یا حجة ابن الحسن المهدی ایها القائم یابن رسول الله

    سلام کاربران سناتوری عرض ادب
    آغاز 1176 سال امامت امام عصر (ارواحنا فداه)

    به همه کاربران عزیز تبریک عرض می کنیم
    مدیر بخش مذهبی













    دوستان گل سناتوری برای ظهور اقا امام زمان (ع)دعا کنید ودر ادامه این پست شعری حرفی برای امام زمان (ع)هدیه کنید


  2. #2
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    ای جاری ندبه در کمیلم برگرد
    برگرد ستاره ی سهیلم برگرد...




    قیامتـی است گمانم قیامت مهدی است
    جهـان محیط وسیع کرامت مهدی است

    زمان زمان شروع زعامت مهدی است
    غدیـر دوم شیعـه
    ، امـامت مهدی است

    همه کنیـد قیـام و همـه دهید سلام
    امـام کـل زمان‌ها دوباره گشت امام


  3. #3
    معاونت سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/05
    محل سکونت
    Tabriz
    نوشته ها
    14,398

    Eh دانلود شعر اغاسي خبر امد خبري در راه است

    خبر آمد خبری در راه است
    سرخوش آن دل که از آن آگاه است
    شاید این جمعه بیاید...شاید
    پرده از چهره گشاید...شاید
    دست افشان...پای کوبان می روم
    بر در سلطان خوبان می روم
    می روم بار دگر مستم کند
    بی سر و بی پا و بی دستم کند
    می روم کز خویشتن بیرون شوم
    در پی لیلا رخی مجنون شوم
    هر که نشناسد امام خویش را
    بر که بسپارد زمان خویش را
    با همه لحظه خوش آواییم
    در به در کوچه ی تنهاییم
    ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر
    نغمه ی تو از همه پر شور تر
    کاش که این فاصله را کم کنی
    محنت این قافله را کم کنی
    کاش که همسایه ی ما می شدی
    مایه ی آسایه ی ما می شدی
    هر که به دیدار تو نایل شود
    یک شبه حلال مسائل شود
    دوش مرا حال خوشی دست داد
    سینه ی ما را عطشی دست داد
    نام تو بردم لبم آتش گرفت
    شعله به دامان سیاوش گرفت
    نام تو آرامه ی جان من است
    نامه ی تو خط اوان من است
    ای نگهت خاست گه آفتاب
    در من ظلمت زده یک شب بتاب
    پرده برانداز ز چشم ترم
    تا بتوانم به رخت بنگرم
    ای نفست یارومدد کار ما
    کی و کجا وعده ی دیدار ما
    دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد
    به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد
    به مکه آمدم ای عشق تا تو را بینم
    تویی که نقطه ی عطفی به اوج آیینم
    کدام گوشه ی مشعر
    کدام گوشه ی منا
    به شوق وصل تو در انتظار بنشینم
    ای زلیخا دست از دامان یوسف بازکش
    تاصبا پیراهنش را سوی کنعان آورد
    ببوسم خاک پاک جمکران را
    تجلی خانه ی پیغمبران را
    خبر آمد خبری در راه است
    سر خوش آن دل که ار آن آگاه است
    شاید این جمعه بیاید...شاید
    پرده از چهره گشاید...



    پسوورد فايل :www.senatorha.com


    فايل هاي پيوست شده
    ویرایش توسط !MAHSA! : 2014/01/12 در ساعت 21:57

  4. #4
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2010/07/18
    محل سکونت
    KaRaJ_SENATORHA
    نوشته ها
    317

    پیش فرض

    آیا می دایند از عمر شریف امام زمان (عج) تا کنون 1144سال شمسی و5ماه و10روز و17 ساعت و 44 دقیقه و26ثانیه
    گذشته است و زمان همچنان می گذرد , ما برای بر پایی ظهور ایشان چه کرده ایم ؟
    ویرایش توسط Max Payne : 2014/01/12 در ساعت 22:34

  5. #5
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2013/01/19
    محل سکونت
    مشهد
    سن
    28
    نوشته ها
    1,568

    Eh

    «شعر امام زمان»
    اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري
    کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟
    چشم انتظار ماندم،
    تا بر شبم بتابي
    اي آنکه در حجابت درياي نور داري
    من غرق در گناهم
    ، کي مي کني نگاهم؟
    برعکس چشمهايم چشمي صبور داري
    از پرده ها برون شد،
    سوز نهاني ما
    کوک است ساز دلها،
    کي ميل شور داري؟
    در خواب ديده بودم،
    يک شب فروغ رويت
    کي در سراي چشمم
    ، قصد ظهور داري؟

    «شعر امام زمان»
    از ميان اشک ها خنديده مي آيد کسي
    خواب بيداري ما را ديده مي آيد کسي

    با ترنم با ترانه با سروش سبز آب
    از گلوي بيشه خشکيده مي آيد کسي

    مثل عطر تازه تک جنگل باران زده
    در سلام بادها پيچيده مي آيد کسي

    کهکشاني از پرستو در پناهش پرفشان
    آسمان در آسمان کوچيده مي آيد کسي

    خواب ديدم , خواب ديده در خيالي ديده اند
    از شب ما روز را پرسيده مي آيد کسي

    *****شعر امام زمان******
    ویرایش توسط !.behnoosh.! : 2014/01/12 در ساعت 23:17
    شیشه ی نازک احساس مرا دست نزن
    چندشم می شود از لک انگشت دروغ
    آن که میگفت که احساس مرا می فهمد
    کو کجا رفت ؟که احساس مرا خوب فروخت

  6. #6
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2013/12/19
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    328

    Eh

    گر قسمتم شود که تماشا کنم تو را،

    ای نور دیده جان و دل اهدا کنم تو را..


    این چشم نیست لایق دیدار روی تو،

    چشم دگر بده که تماشا کنم تو را..


    هر جمعه ندبه کنان در دعای صبح ،

    از کردگار خویش تمنا کنم تو را..


    تو در میان جمعی و من در تفکرم،

    کجا برآیم و پیدا کنم تو را..


    یابن الحسن اگر چه نهانی ز چشم من،

    در عالم خیال هویدا کنم تو را...



  7. #7
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2010/07/18
    محل سکونت
    KaRaJ_SENATORHA
    نوشته ها
    317

    پیش فرض

    شعرجديد امام زمان(عج) حاج محمود كريمى

    از ماه سراغ تو گرفتم كه كجايي
    چشمش پر اختر شد و گفتا كه سه جايي
    از ماه سراغ تو گرفتم كه كجايي
    چشمش پر اختر شد و گفتا كه سه جايي
    يا بين بقيع خاك نشسته به هوايت
    يا پشت سر قافله يا كرب و بلايي
    چون حضرت سجاد روي ناقه نشسته ست
    امشب به مدينه به گمانم كه نيايي
    همگام قدمهاي پر از آبله هستي
    همپاي يتيمان و رئوس الشهدايي
    از لحظه آغاز سفر با غل و زنجير
    از كنگره عرش بلند است صدايي
    اين ناله زهراست كه مي گويد از آن شب
    مادر به فداي تو كه سرگرم خدايي
    اموال تو غارت شده ي هر دله دزدي
    دور سر تو خنده هر بي سرو پايي
    بي حاجت خود آمدم اي يوسف زهرا
    من هيچ ، بميرم كه پر از مشغله هايي
    من آمدم امشب به عزاي تو بگريم
    اي صاحب عزا جان به فداي تو كجايي

  8. #8

    پیش فرض





    گفتم که از فراغت عمریست بی قرارم


    گفت از فـــراق یاران من نیز بی قرارم

    گفتم به جز شما من فریاد رس ندارم


    گفتا به غیر شیعه من نیز کس ندارم

    گفتم که یاوررانت مظلوم هر دیــارند


    گفتا مرا ببینند مظلــــــــــوم روزگارم

    گفتم که دشمن تو در فکر محو شیعه است

    گفتا به حال شیعه هر لحظه پاسدارم

    گفتم که شیعیانت در رنـج و در عذابند

    گفتا به حال ایشان هر لحظه اشکبارم

    گفتم که شیعیانت جمعند به یاری تو

    گفتا که من شب وروز در انتظار یارم

    گفتم به شــــیعیانت آیا پیـــــام داری

    گفتا که گفته ام من هر دم در انتظارم

    گفتم که ای امامم از ما چرا نهانــــــی


    گفتا به چشم محرم همواره آشکارم

    گفتم به چشم انوار آیا که پا گزاری

    گفتا که شستشو ده شاید که پا گزارم

    *
    * * * *
    این جمعه ها که ختم به مختار میشود

    بدجور دل ، طالب دیدار می شود


    ای منتقم بیا که به عالم نشان دهیم

    شیعه عزیز است و جز او خوار می شود . . .





    ویرایش توسط mohammad-67 : 2014/01/13 در ساعت 23:07

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •