ارزشمندی گفتگو مباحثه و مناظره به عنوان فعلی از افعال اختیاری انسان منوط به انگیزه ی فرد از انجام آن است و الا خود گفتگو فی نفسه نه دارای ارزش اخلاقی مثبت است و نه ارزش اخلاقی منفی . به طور کلی می توان انگیزه ی افراد را از مباحثه و گفتگو یکی از موارد ذیل دانست :

1_انگیزه های مثبت :
_حق خواهی : گاهی برای یک فرد حقیقت و واقعیت مسئله ای روشن نشده است و با گفتگو و مباحثه با دیگران به دنبال فهم حقیقت است . امام علی (ع) می فرماید : " اندیشه ها را با یکدیگر رودررو کنید تا اندیشه ی درست از آن ها پدید آید . "

_روشن گری : این یکی از وظایف اخلاقی ما هست . یکی از مصادیق امر به معروف و نهی از منکر در حوزه ی معرفتی ، گفتگو با افرادی است که نادانسته و ناآگاهانه در عرصه ی اندیشه به انحراف کشیده شده اند و یا حقیقت برای آن ها مشتبه شده است . شکر نعمت فهم حق ، دستگیری معرفتی علمی از کسانی است که به هر دلیلی از آن نعمت محروم مانده اند .
2_انگیزه های منفی : گاهی هدف از گفتگو صرفا غلبه بر طرف مقابل و به کرسی نشاندن سخن باطل و نادرست و غیرمستدل خود است (!) یعنی انسان با اینکه وجدانا می داند سخن یا ادعای او باطل و نادرست است اما باز هم بر آن پافشاری می کند و کار را به " جدال و مراء " می کشاند که یکی از بزرگترین و خطر ناک ترین رذایل اخلاقی است . به هر حال کسانی که از جریان سالم گفتگو عدول می کنند و کار را به مراء می کشانند خبر از وجود رذایل اخلاقی فراوان در خود می دهند . هدف چنین کسانی از گفتگو روشن شدن حق و امثال آن نیست (!) بلکه صرفا به دنبال به کرسی نشاندن سخن خود هستند . بدیهی است مناظره ها و گفتگو هایی که چنین اهدافی را دنبال می کنند ،... علاوه بر اتلاف وقت سبب تقویت خوی تعصب خودخواهی و خود محوری و خود نمایی انسان می شوند و اگر علاوه براین نتایج تلخ که یاد کردیم سبب گمراه شدن دیگری نیز بشود گناهی بزرگ و خطایی است که خودش را تباه و دیگری را گمراه خواهد کرد و نامش در زمره ی گمراهان و گمراه کنندگان ثبت خواهد شد .

آداب اخلاقی گفتگو :

_تاکید بر نکات مشترک :

دو فرد یا گروهی زمانی می توانند به گفتگو بپردازند که مشترکاتی با یکدیگر داشته باشند و الا اگر بر سر هیچ مسئله ای با یکدیگر توافق نداشته باشند هرگز امکان برقراری گفتگو میان آن ها نخواهد بود . به نظر می رسد بهترین و عاقلانه ترین نقطه برای آغاز گفتگو این است که بر اساس زمینه های مشترک شروع شود .

_فهم موضوع گفتگو :

یکی از ابتدایی ترین شرایط تحقق یک گفتگوی سازنده و مفید این است که طرفین گفتگو نسبت به موضوع بحث و همه ی ابعاد آن آگاهی کافی داشته باشند . آگاهی پیشین طرفین از موضوع بحث موجب می شود دقیقا بدانند که در صدد اثبات یا نفی چه چیزی هستند و برای اثبات نظریه ی خود باید از کجا شروع کنند و در کجا بحث را پایان دهند .

_صراحت :

یکی دیگر از آداب اخلاقی گفتگو " صراحت بیان " و پرهیز ار تکلف و تعارف در گفتار و دوری کردن از به کار بردن سخنان کنایه آمیز و چند پهلو و مبهم است .

_توجه به گفته نه گوینده :

یکی از آداب اخلاقی گفتگو که رعایت آن موجب می شود که گفتگو از مسیر درست خود خارج نشود این است که طرفین در طول بحث و گفتگوی خود همواره باید به بررسی ادله و مستندات یکدیگر بپردازند و هرگز نباید اجازه دهند که مسائل حاشیه ای چون انگیزه خوانی و بیان اهداف و نیات سوء طرف مقابل و امثال آن در روند گفتگو اخلال ایجاد نمایند. به تعبیر دیگر ادب گفتگو اقتضا می کند که " گفته " و " انگیخته " مورد بررسی و قضاوت قرار گیرد و نه " گوینده " و " انگیزه " .

_استدلال طلبی و حق محوری :

طرفین گفتگو حقیقتا بنای بر پیروی از واقعیت و حقیقت بر اساس مستندات معقول و مقبول داشته باشند . هیچ یک از طرفین گفتگو نباید به هر قیمتی در صدد اثبات سخن خود باشد . بلکه هر دو طرف باید بنا را بر پذیرش حق و سخنان مستدل بگذارند . و هرگاه هرکدام از آنان متوجه اشتباه خود شد صادقانه به اشتباهش اعتراف نماید . و هرگز خطای معرفتی و علمی خود را با خطاهای اخلاقی نپوشانند .

« کسانی که درباره ی آیات خدا_بدون حجتی که برای آنان آمده باشد_مجادله می کنند ، [این ستیزه] در نزد خدا و نزد کسانی که ایمان آورده اند [مایه ی] عداوت بزرگی است . این گونه ، خدا بر دل هر متکبر زورگویی مهر می نهد . » ( غافر (40) :35 )

« در حقیقت آنان درباره ی نشانه های خدا_بی آن که حجتی برایشان آمده باشد_ به مجادله برمی خیزند در دلهایشان جز بزرگنمایی نیست [و] آنان به آن [بزرگی که آرزویش را دارند] نخواهند رسید . پس به خدا پناه جوی ، زیرا او خود شنوای بیناست . » ( غافر (40) :56 )

« آیا به جای او خدایانی برای خود گرفته اند ؟ بگو :« برهانتان را بیاورید . » این است سخن کسانی که با من هستند و سخن کسانی [پیامبرانی] که پیش از من بودند . اما بیشتر آنان حق را نمی دانند وبه همین دلیل (از آن) رویگردانند . » ( انبیاء (21) :24 )

_ملایمت : سلاح منطق و استدلال متقن به مراتب برنده تر و کاراتر از سلاح خشم وغضب است . اولین آفت و ضرر خشونت و غضب در گفتار نصیب خود فرد می شود . امیر مومنان (ع) : شدت خشم سخن گفتن را دگرگون کرده ، قدرت استدلال را بریده و فهم و درک را پراکنده می سازد .

آفات گفتگو :

_شخصیت زدگی : یکی از آفات و آسیب های اخلاقی گفتگو ، این است که به جای ذکر دلیل و بیان استدلال برای نظر خود ، شخصیت پیشینیان را محور قرار دهیم (!) و به جای برخورد منطقی با استدلال های طرف مقابل ، به تقلید کورکورانه از گذشتگان و سنت جاهلانه ی آنان بپردازیم (!) مخالفان و دشمنان پیامبران زمانی که با منطق قوی و محکم آنان مواجه می شدند ، به جای پذیرش نتیجه ی گفتگو و تسلیم حق شدن ، شخصیت گذشتگان خود را به رخ می کشیدند و با اقتدای به آنان از پذیرش حق استنکاف می کردند . « گفتند : " خواه اندرز دهی و خواه از اندرزدهندگان نباشی برای ما یکسان است . این جز شیوه ی پیشینیان نیست وما عذاب نخواهیم شد " » (!) ( شعراء (26) : 136-138 )

_مراء یا جدالگری : " پیکار لفظی و ستیزه در کلام جهت چیره شدن بر طرف مقابل و ساکت کردن او . " کسی که دارای روحیه ی مراء و جدال است ، همواره در پی به کرسی نشاندن سخن خود است ، ولو این که باطل بودن آن برای او آشکار شود . مراءکننده درحقیقت خبر از خود خواهی غرور تکبر و خود پسندی خویشتن می دهد .مراء کننده با رفتارش در برابر حق موضع گیری کرده و خود را در زمره ی اهل باطل و حق ستیزان قرار داده است . مراء کننده گمان می کند که اعتراف به اشتباه موجب از دست رفتن منزلت و موقعیت اجتماعی او می شود . در حالی که اگر نیک بنگرد خواهد دید که چنین نیست . بلکه کسانی که تلاش می کنند تا حرف های اشتباه خود را به هر قیمتی توجیه نمایند و بر اشتباهات شان سرپوش نهند اعتماد دیگران را از خود سلب می کنند . و نتیجه ی این سلب اعتماد این می شود که سخنان درست و صحیح آنان نیز مورد توجه دیگران قرار نمی گیرد .

منبع : آیین زندگی اخلاق کاربردی به قلم احمد حسین شریفی




_________________

مغزهاي بزرگ درباره ايده ها فکر مي کنند

مغزهاي متوسط درباره حوادث

و مغزهاي کوچک درباره مردم !