اخلاق دانشجویی_بخش اول :

ضرورت تحصیل علم از دیدگاه اسلام ضرورتی مطلق است . نه قید افرادی دارد نه قید زمانی و نه هیچ قید و محدودیت دیگری . جا و مکان خاصی نمی شناسد .عالم بر عابد برتری دارد . اما تحصیل علم مطلوبیت ذاتی ندارد بلکه یکسری شرایط آداب و اخلاقیات دارد :

_دانش اندوزی و پارسایی : متون دینی همه ی انسان ها حتی کافران و فاسقان را به دانش اندوزی و پیروی از دانش و پرهیز از پیروی گمان دعوت کرده و به تعقل و تدبر فرا خوانده اند . سیره ی عملی پیامبر اکرم و امامان معصوم به خوبی نشان می دهد که آن بزرگوارن نیز مخالفان خود را به بحث عقلی و استدلالی دعوت کرده و در برابر آنان از براهین عقلی مدد جسته اند .

با بازگرداندن روح و سرشت آدمی به حالت پاکی و صداقت نخستین و فطری اش ، فراگیری و پذیرش حقایق را برای او تسهیل نماید .

انسان واقعی کسی است که در ارضای معقول خواسته های همه ی قوای درونی اش بکوشد .

موانع دست یابی به علم حقیقی :

ذهن آدمی گاه در اثر چینش نادرست مقدمات یا کوتاهی در انتخاب مواد یقین آور برای استدلال دچار خطا می شود و به نتیجه ای نادرست دست می یابد . برای پرهیز از این گونه لغزش ها باید علم منطق و انواع مغالطات { یکدیگر را به غلط انداختن ، دلیل سست و غلط آوردن } را به درستی آموخت و به درستی به کار گرفت . وگاه در اثر مشکلات اخلاقی و آلودگی های نفسانی از درک درست حقایق ناتوان می گردد .

اما موانع دستیابی به علم حقیقی :

_پیروی از حدس و گمان : « و چیزی را که بدان علم نداری دنبال مکن . زیرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد » ( اسراء (17) : 36 )

_تقلید کورکورانه : ریشه ی تقلید در مسائل جزئی و فرعی و منشا اصلی مدپرستی و مدگرایی خودباختگی فکری و تقلید در اندیشه و مسائل کلی است (مثل اعراب دوران جاهلیت) : « و چون به آنان گفته شود : " از آن چه خدا نازل کرده است پیروی کنید " می گویند : « نه بلکه از چیزی که پدران خود را بر آن یافته ایم پیروی می کنیم » . (!) آیا هر چند پدرانشان چیزی را درک نمی کرده و به راه صواب نمی رفته اند، [باز هم در خور پیروی هستند؟ ] »

( توضیح خودم : پس وقتی درباره ی چیزی ابراز نظر می کنیم باید بر مبنای شناخت و معرفت باشد )

اسلام یکایک انسان ها را دارای شخصیتی مستقل دانسته " فرد " را " مسئول " می شناسد :

« پروردگارا ! ما روسا و بزرگ تران خویش را اطاعت کریدم و ما را از راه به در کردند . » ( احزاب (33) : 67 )

_شتاب زدگی : اظهار نظر های شتاب زده ، یکی دیگر از لغزشگاه های اخلاقی اندیشه است . « و انسان ( بر اثر شتاب زدگی ) ، بدی ها را طلب می کند آن گونه که نیکی ها را می طلبد و انسان همیشه عجول بوده است » ( اسراء (17) :11 )

_تمایلات نفسانی : حب و بغض ها و جهت گیری های تعصب آمیز مسیر تعلیم و تعقل و تفکر را منحرف کرده و انسان را از کشف حقیقت و درک درستی یا نادرستی امور باز می دارد . امیر مومنان(ع) در این باره می فرماید :
" هرکس عاشق چیزی می شود دیدگانش را کور گردانده و قلبش را رنجور . پس با چشم بیمار می نگرد و با گوشی که از شنیدن حقیقت ناشنوا است می شنود . خواهش های نفسانی پرده های عقلش را دریده و دوستی دنیا دلش را میرانده است . _ کسی که رای و نظر خود را بزرگ پنداشت گمراه شد . "

اخلاق دانشجویی_بخش دوم :

آداب اخلاقی آموختن :

_انگیزه ی الهی (اخلاص) : بر اساس نظام اخلاقی اسلام نیت و انگیزه بیش از خود عمل اهمیت دارد .

توضیح حضرت امام خمینی در این باره :

... این مبنی بر مبالغه نیست ... ظاهر نماز علی بن ابی طالب (ع) و نماز فلان منافق در اجزا و شرایط و صورت ظاهری عمل هیچ تفاوتی ندارد لیکن آن یک با آن عمل معراج الی ا... کند و صورتش ملکوت اعلی است . و دیگری با آن عمل به جهنم سقوط کند و صورتش ملکوت اسفل { پست تر } است و از شدت ظلمت شبیه ندارد ...

کار اخلاقی و ارزشمند از دیدگاه اسلام کاری است که صرفا برای رضایت خداوند انجام گرفته باشد . نشانه ی نیت الهی داشتن در تحصیل علم این است که به همان اندازه که علم ودانش انسان افزایش می یابد ذلت درونی او در برابر خودش و تواضعش در برابر مردم و خوف و خشیتش در برابر خدای متعال و درکش نسبت به دین و حقایق الهی نیز افزایش می یابد .

_انتخاب استاد شایسته : پیامبر اکرم (ص) یک معلم و استاد شایسته را کسی می داند که شاگردان خود را :
1. از تکبر به تواضع دعوت می کند .
2. از حیله گری و چاپلوسی به خلوص و خیر خواهی فرا می خواند .
3. از جهل به علم می کشاند .

_رعایت اولویت ها : گذراندن عمردر کار های مباح و پرداختن به امور غیر ضروری هرچند به میزان اندک حاصلی جز زیان ندارد . امام علی (ع) می فرماید : « دانش ها بیشتر از آنند که تو بتوانی همه ی آن ها را بیاموزی و بر آن ها احاطه یابی . پس باید گلچین کرده و از هر دانشی بهترین های آن را انتخاب کنی »

_خوب گوش دادن : علی (ع) : « زمانی که در نزد دانشمندی نشستی پس بر شنیدن نسبت به گفتن حریص تر باش و خوب گوش دادن را بیاموز همانگونه که خوب گفتن را می آموزی و سخن هیچ کس را قطع نکن . »

_پرسش و پرسشگری : کسی که مسائل شرعی خود را نمی داند تعلیم آن ها بر او واجب است و اگر راه فهم حکمی در پرسش از کسی باشد پرسیدن واجب خواهد شد . البته باید دانست که ارزش پرسش و پرسش گری ارزشی ذاتی نیست بلکه در صورتی دارای ارزش اخلاقی است که به منظور کشف حقیقت و فهم واقعیتی باشد . والا اگر به منظور اظهار فضل و مچگیری و امثال آن باشد کاری بسیار زشت و ناپسند است . استاد نیز هرگز نباید از پرسش های دانشجویان خسته یا ناراحت شود . اگر پاسخ مسئله ای را نمی دانست با صراحت و شجاعت تمام بگوید : «نمی دانم» . با گفتن نمی دانم نه تنها از ارج و ارزش او کاسته نمی شود که مسئولیت شناسی خود را برابر دانشجویان و دغدغه حق طلبی و حقیقت خواهی خود را به آنان نشان داده است . متاسفانه در جامعه ی ما واژه ی « نمی دانم » و « نظری ندارم » و امثال آن ، تنها بر زبان عده ای انگشت شمار جاری می شود . بسیاری از افراد بر این پندارند که اگر کسی در پاسخ مسئله ای بگوید « نمی دانم » ، معلوم می شود که اصلا چیزی نمی داند و اگر کسی هم صاحب نظر باشد ، باید هر مسئله ای که از او پرسیده شود ، بلافاصله پاسخ دهد .

گویند که روزی شخصی بر فراز منبر مشغول سخنرانی بود ، یکی از مستمعان پرسشی را طرح کرد . گوینده در پاسخ گفت : « جواب این مسئله را نمی دانم » . شخص سوال کننده ناراحت شده و گفت : « تو که نمی دانی چرا بر بالای منبر رفته ای ؟ » گوینده پاسخی حکیمانه داد : « من به اندازه ی مجهولاتم بالا روم ، در آن صورت باید تا آسممانها بالا میرفتم . »

علی (ع) : « اگر جاهلان ساکت می شدند اختلاف بر چیده می شد » امام صادق (ع) در مذمت کسانی که بنا دارند هیچ پرسشی را بی پاسخ نگذارند و هرگز حاضر نیستند کلمه « نمیدانم » را بر زبان جاری کنند می فرماید : « کسی که [بنا داشته باشد به هر نحوی که شده است] همه ی سوالاتی را که از او می شود پاسخ دهد دیوانه است . » زشتی این کار مخصوصا در پرسشهای دینی چند برابر است .

_ضبط و نگارش مطالب : امام صادق (ع) : « دانش را بنگارید چرا که شما بدون نگارش نمی توانید آن را حفظ کنید »
« کتابهای خود را نگهداری کنید . چرا که در آینده به آن ها نیاز خواهید داشت »

_تواضع در برابر استاد : احترام به عالمان نشانه ی بهره مندی از عقل و حرمت عالمان همانند و همسنگ حرمت شهیدان و صدیقان معرفی شده است . امام زین العابدین : « حق کسی که به تو علم می آموزد این است که او را بزرگ بداری و احترام مجلسش را نگه داری وبه نیکویی به سخنانش گوش فرا دهی به او رو آوری و در نزد او با صدای بلند سخن نگویی و اگر کسی از او سوالی پرسید در جواب دادن به آن بر او پیشی نگیری و در محضر او با افراد دیگر سخن نگویی ودر نزد او از دیگران غیبت نکنی ... »

_خودشناسی : تقسیم علم به دینی و غیر دینی تقسیمی نادرست است . حقیقت آن است که همه ی دانشهایی که در خدمت اسلام و مسلمانان باشند و به رشد و پیشرفت علمی و دینی و فرهنگی جامعه ی اسلامی کمک کنند علوم دینی به حساب آمده و فراگیری آن ها مورد تاکید و و سفارش و احترام اسلام است . با وجود این آموختن برخی از علوم و دانش ها از واجبات عینی بوده و بر هر فردی لازم است که پیش از هر دانش دیگری به آموختن آن ها بپردازد . یکی از آن دانش ها « خودشناسی » است . خودشناسی مقدم بر همه ی دانش ها و معرفت های دیگر است ...

منبع:آیین زندگی اخلاق کاربردی به قلم احمد حسین شریفی



_________________

مغزهاي بزرگ درباره ايده ها فکر مي کنند

مغزهاي متوسط درباره حوادث

و مغزهاي کوچک درباره مردم !