حال خونين دلان
[SIZE=2]



مرحوم حجت الاسلام وجداني فخر : بعدازظهر عاشورايي به قبرستان حاج شيخ (قبرستان نو) قم رفته بودم كه ديدم مرحوم علامه در گوشه اي از قبرستان هستند. براي عرض ارادت نزديك شده و عرض سلام و ادب كردم . آن بزرگ چند بار با سوز و گداز به من فرمودند : آقا وجداني ! امروز مي داني چه روزي است ؟! عرض كردم: بله، امروز عاشوراست. فرمودند: مي بيني همة دنيا، موجودات، آسمان، زمين و جمادات، همه در حال اشك خون ريختن و گريستن بر حضرت سيدالشهدا عليه السلام هستند ؟! متعجب شده و دانستم كه ايشان خبر از حقايق هستي مي دهند. در همين حال ،آن عظيم خم شده و سنگي از زمين برداشته، آن را به سان سيبي با دست از وسط شكافتند و ميان آن را به من نشان دادند . با چشمان خودم، در ميان سنگ، خون ديدم ! و ساعتي با بهت و حيرت غرق مشاهدة آن بودم . وقتي به خود آمدم، متوجه شدم كه حضرت علامه از قبرستان رفته اند و من در تنهايي به نظارة آن سنگ خونين جگر مشغولم! (1).


1. به نقل از كتاب ارزشمند ز مهر افروخته اثر حجه الاسلام و المسلمين تهراني .

_________________
هر روز با يك نكته اخلاقي - عرفاني در خدمت شما هستيم