نویسنده: علامه طباطبایی

حقیقت ترس از خدا همانا ترس آدمی از اعمال زشت خویش است که باعث می‏شود خداوند از انزال رحمت و خیر خود امساک و خودداری کند،
بنا بر این هر وقت که دل آدمی به یاد خدا بیفتد اولین اثری که از خود نشان می‏دهد این است که ملتفت قصورها و تقصیرها و گناهان خود گشته، آنچنان متاثر شود که عکس العملش در جوارح، لرزه اندام باشد.
دومین اثرش این است که متوجه پروردگارش می‏شود که هدف نهائی فطرت اوست، و در نتیجه خاطرش سکون یافته و بیاد او دلش آرامش می‏یابد.


روایتی در مورد خوف از مقام پروردگار

در اصول کافی به سندی که به داوود رقی دارد از امام صادق (ع) روایت کرده که در تفسیر آیه "و لمن خاف مقام ربه جنتان" فرموده:

کسی که بداند که خدا او را می‏بیند، و آنچه می‏گوید می‏شنود، و آنچه از اعمال خوب و بد می‏کند خبر دارد چنین علمی او را از اعمال زشت باز می‏دارد، این همان کسی است که از مقام پروردگارش می‏ترسد، و نفس خود را از پیروی هوا نهی می‏کند (1) .


حسن ظن نسبت به خدا

امام صادق (ع) فرمود:

برای مؤمن سزاوار آن است که از خدا آن طور بترسد که گویا خود را مشرف به آتش دوزخ می‏بیند، و آنطور امید رحمت از او داشته باشد که گویا از اهل بهشت است، چه خدای تعالی در مذلت کفار که ترس از او نداشتند، می‏فرماید:
"و ذلکم ظنکم الذی ظننتم بربکم"و در باره حسن ظن و امیدواری به رحمتش در حدیث قدسی می‏فرماید:
من بر طبق ظن بنده مؤمن خود رفتار می‏کنم، اگر حسن ظن داشته باشد، همان ظنش را محقق می‏سازم، و اگر هم سوء ظن داشته باشد، مطابق ظنش با او رفتار می‏کنم (2) .

و در تفسیر قمی به سند خود از عبد الرحمن بن حجاج، از امام صادق (ع) روایت آورده که در ضمن حدیثی فرمود: رسول خدا (ص) فرموده: هیچ بنده‏ای نیست که به خدای عز و جل حسن ظن داشته باشد، مگر آنکه خدا را مطابق ظن خود خواهد یافت، و این همان قول خدای عز و جل است که می‏فرماید: "ذلکم ظنکم الذی ظننتم بربکم" (3) .

و در الدر المنثور است که احمد، طبرانی، عبد بن حمید، مسلم، ابو داوود، ابن ماجه، ابن حبان، و ابن مردویه همگی از جابر روایت کرده‏اند که گفت: رسول خدا (ص) فرمود:
زنهار هیچ یک از شما از دنیا نرود مگر اینکه نسبت به خدای تعالی حسن ظن داشته باشد، چون مردمی بودند که خدای تعالی به خاطر سوء ظنشان به خدا، هلاکشان کرد، و در باره‏شان فرمود: "و ذلکم ظنکم الذی ظننتم بربکم اردیکم فاصبحتم من الخاسرین" (3) .


پی‏نوشت‏ها:
========
(1) اصول کافی، ج 2، ص 70، ح .10
(2) مجمع البیان، ج 9، ص .10
(3) تفسیر قمی، ج 2، ص .264
(4) الدر المنثور، ج 5، ص .36