وقتی خیس از باران به خانه رسیدم …
برادرم گفت : چرا چتری با خود نبردی؟ …
خواهرم گفت : چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی؟ …
پدرم با عصبانیت گفت : تنها وقتی سرما خوردی
متوجه خواهی شد…
اما مادرم در حالی که موهای
مراخشک می کرد گفت… باران احمق…
این است معنی مادر …