نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7

موضوع: زردشت

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    Smile زردشت

    سلام
    مطالبي که مي خواهم بنوسيم خلاصه اي از کتاب «مجموعه قوانين زردشت يا ونديداد اوستا » نوشته «جيمس دار مستتر» و ترجمه دکتر موسي جوان است.
    از دوستان ديگر هم تقاضا دارم اگر در مورد دين زردشت اطلاعاتي دارند من را کمک کنند.

    اوستا در زمان ساسانيان به 21 کتاب مشتمل بود و هر کتاب بنام Nask (با فتح نون) ناميده مي شد و ونديداد نسک نوزدهم اوستا است که به طور کامل تا به عصر حاضر با قيمانده است.
    اوستا کتاب زردشت پس از گرويدن ايرانيان به دين اسلام متروک شد و به جايي رسيد که در حدود سده پنجم هجري ياد آن از خاطره ها محوگرديد. آنکتيل دو پرون دانشمند پرشور فرانسوي نخستين کسي است که در نيمه سده هيجدهم ميلادي براي بدست آوردن کتاب زردشت به هندوستان سفر نمود و مدت سه سال در شهر هاي پارسي نشين هند به تجسس پرداخت و بلاخره نسخ متعدد از باقيمانده نسک هاي اوستا از جمله نسک ونديداد را به زبان پهلوي و ترجمه هاي سانسکريت و گجراني بدست آورد و به پاريس مراجعت کرد و مدت ده سال کوشيد تا ترجمه آن ها را در سال 1776 ميلادي به فرانسه در سه جلد کلان انتشار دهد. با انتشار اين کتب دانشمندان اروپايي امثال بورنف، دار مستتر، وست، راسک، و هوگ در مسافرت هاي خود به هند جزوات کامل تر و قديمي تر به دست آوردند و به تدريج رشته اوستا شناسي جزو باستان شناسي در برنامه دانشگاه هاي برگ جهان قرار گرفت.
    اما از جزوات اوستا آنچه تاکنون بدست آمده از يک سوم اوستاي زمان ساسانيان تجاوز نمي کند و به پنج قسمت است:
    يکي ونديداد، دوم ينسا ياگتا ها، سوميشتها، چهرم خورده اوستا و پنجم ويسپرد.
    پارسيان هندي و زردشتيان بعد از ظهور اسلام بسيار محافظه کار شدند و از دادن کتاب خود به غير از همدينان خود به ديگران خود داري کردند. اين مشکل کار محققان اروپايي در ابتداي امر بود. شاردن سياح جهانگرد فرانسوي هنگام اقامت خود در اصفهان در صدد بر آمد که نسخه اي از کتاب اوستا را از يک روحاني زردشتي خريداري کند ولي او بقدري قيمت را زياد گفت که وي از خريد آن پشيمان شد.آنکتيل دو پرون در مدت سه سال در شهر سورات هند در مدت سه سال به تجسس پرداخت و از بدست آوردن اوستا مايوس شد تا بلاخره با اتفاق افتادن يک جريان سياسي توانست جزواتي بدست آورد. فرايزر انگليسي در مدت دو سال در هند نتوانست چيزي به دست بياورد.
    جيمس دار مستتر در مسافرت خود به هند هم با همين مشکلات مواجه شد ناچار خود را مزدا پرست معرفي کرد و چند سخنراني در تمجيد اوستا و دين زردشت ايراد کرد تا توانست به محافل پارسيان وارد شود و از مراسم ديني آن ها ديدن نمايد و حتي عکس هايي از معابد زردشتي بگيرد.


    ادامه دارد...

  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    روحانيون متعصب پارسي در پنجاه سال قبل با وضعيتي مواجه شدند که بر خلاف ميل و عقايد ديني آن ها بود و به اين ترتيب از يک طرف ملاحظه نمودند جزوات اوستا به دست دانشمندان غربي افتاده و ترجمه آن ها نيز همه جا به زبان اروپايي منتشر شده است و از طرف ديگر در اين ترجمه ها زردشت را همه جا پيرو خدايان متعدد پنداشته اند و اين امر سبب مي شد از جماعت زردشتيان روز به روز کاسته شود و يا حتي جوانان پارسي نيز دين کهن خود را ترک گويند و از اين سبب در صدد عکس العمل بر آمدند. اين عکس العمل را انجمن زردشتيان بمبئي بعهده گرفت به اين ترتيب که از يک طرف مجله مزدائيسم را در پاريس تاسيس نمود و از طرفي هيئتي به تهران اعزام داشت.
    مختصري از شرح حال اوستا و جريان ترجمه اوستا بيان نمودم تا دوستان بدانند که چه بر سر کتاب اوستا آمده است.

    زمان ولادت زردشت

    بنا به دلايل مدارکي که از زمان ساسانيان باقي مانده و مورد قبول محققان ارجمند ايراني و غير ايراني واقع شده ترديد نيست که زردشت در سده ششم قبل از ميلاد مي زيست و با کوروش بزرگ هخامنشي و داريوش کبير هم زمان بوده ( اين تاريخ را مترجم کتاب دکتر موسي جوان نقل کرده است) اما اختلافات زيادي در زمان اين تاريخ وجود دارد.

    آقاي ابراهيم پور داوود در کناب يسنا جلد اول چاپ تهران سال 1334 راجع به زمان ولادت زردشت در 35 صفحه از صفحه 75 تا 110 بحث کرده و تاريخ زندگي زردشت را سده يازدهم قبل از ميلاد قرار داده است.

    آقاي سيد حسن تقي زاده راجه به زمان زردشت تحقيقات عميقانه کرده و اين زمان را با 258 سال قبل از استيلاي اسکندر يعني 855 سال قبل از ميلاد منطبق دانسته .

    آقاي سعيد نفيسي در جلد اول تاريخ تمدن ايران ساساني چاپ 1341 خورشيدي صفحه 47 راجع به ولادت زردشت از کلمان هوار دانشمند فرانسوي نقل کرده و چنين مي نويسد « روايات ايراني که در کتاب پهلوي بند هش ضبط شده زمان او را در ميان قرن ششم و هفتم قبل از ميلاد تعيين کرده است.»

    اولمستد دانشمند فقيد آمريکايي در کتاب خود چاپ سال 1944 صفحه 259 تاريخ بعثت زردشت را حدود سال 570 قبل از ميلاد مي داند و توضيح داده که از مطالعه در عقايد دانشمندان واضح است که زردشت در سده ششم قبل از ميلاد حيات داشته است.

    ادامه دارد...

  3. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    زردشت در فصل اول ونديداد از 16 کشور ايراني نشين، قلمرو سلطنت پادشاهان کياني ، يک به يک ياد کرده است و ضمنا توضيح داده که اين کشور ها را اهورا مزدا براي سکونت ايرانيان آفريده که نام بردن آن ها فکر نمي کنم ضروري باشد. اگر شخصي از دوستان نام هاي آن ها را مي خواهد بگويد تا بنويسم.
    کشور هاي شانزده گانه که در فصل اول ذکر شده اکثرا با نام و نشان تعيين شده و براي هر کس معلوم و معين مي باشد. اما راجع به محل دقيق چهار فقره از اين کشور ها ميان دانشمندان اختلاف پديد آمد و اين اختلاف با قي بود تا زماني که باستان شناس شوروي در جنوب روسيه و بالخصوص نزديک مرز هاي شمالي ايران اکتشافاتي انجام داد و محل دقيق آن ها را مشخص کرد.

    بعضي از محققان ايراني و کساني که با مطالب اوستا کمتر سرو کار دارند اهريمن را با شيطان يکسان مي دانند. در صورتي که چنين نيست.چنين عقيده اي نا درست و مبني به اشتباه است و شيطان و ابليس در دين اسلام از اهريمن تفاوت دارد همانطور که خداي پیامبر اسلام (ص) از اهورا مزدا متفاوت مي باشد.

    دلايل آن به شرح زير است:
    اول : شيطان مخلوق خداوند است اما اهريمن در آيين زردشت خود آفريده و خود ساخته و بي نياز از اهورا مزدا است.
    دوم : شيطان در دين اسلام قوه خلاقه ندارد و چيزي را نمي تواند خلق کند و بيافريند اما اهريمن در اوستا به وصف آفريننده متصف شده و مي تواند علاوه از ديو ها و پريان نامرئي جانداران محسوس و مرئي از قبيل وزغ، مورچه، مار، عنکبون، حشرات و گرگ را خلق کند و بيماري و آفت پديد آورد.
    سوم : اهريمن همه جا با خداي زردشت رقابت مي کند اما شيطان در برابر خداي متعال عاجز و نا توان است.
    چهارم: مرگ، سرما و زمستان در دين زردشت مخلوق اهريمن است اما در دين اسلام الموت حق و سرما و زمستان نيز يک حادثه سودمند و مفيد مي باشد.

    اساسا در دين زردشت همه اشخاص و اقوام خارج از ائين مزديسني خواه ايراني و غير ايراني به نام ديويسن يعني پرستنده ديو ناميده شده اند.

    ادامه دارد....

  4. #4
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    آزمايش قضايي يا ورنينگ در ونداداد

    آزمايش قضايي يا ورنينگ از تاسيسات بزرگ دادگستري در ونديداد مي باشد. قاضي و دادرس که در اوستا به نام راتو ناميده شده وقتي در احقاق حق مردد مي شد و يا در جرائم بزرگ در صدد بود مهلتي براي گناهکار قائل شود قضاوت و احقاق حق را به عهده اهورا مزدا يا رشنو خداي قانون گذار محول مي نمود. به اين ترتيب که گناهکار و يا متهم و متخلف را در آب جوشان و داغ مي انداختند و يا فلز گداخته به روي سينه و يا دل وي مي ريختند و اگر نيروي مقاومت در او سحر آسا بود و تصادفا نجات مي يافت حقانيت وي به ثبوت مي رسيد و الا به مجازات خود رسيده است . از اين موضوع در بند 55 و بند هاي ديگر فصل چهار ونديداد نقل شده است.

    خود آفريده و خود ساخته هاي زردشت

    از موضوعاتي که عقايد زردشت را به خوبي روشن مي دارد صحبت از خود آفريده بودن بعضي از ذوات طبيعت است که به کرات در جزوات اوستا و باالخصوص در ونديداد ياد شده است. در اوستا بعضي از ذوات طبيعت به صفت خوداتا و يا هواداتهه به معني خود آفريده و خود ساخته متصف شده است و اين ذوات به عقيده زردشت از آفريده اي اهورا مزدا خارج مي باشد و از آن جمله در بند 25 فصل 19 و بند 36و42 فصل مذبور و فقرات ديگر اوستا عبارت روشني بي پايان خود آفريده و مکان بيکران خود آفريده و بلاخره مه روز Merezu يا کهکشان خود آفريده و زمان بي فرجام خود آفريده ياد شده اند و اين ذوات بر طبق عقايد زردشت از خالق و آفريننده بي نياز هستند و چون حقيقت اهورا مزدا در روشني بي پايان قرار گرفته همچنان که اهريمن در تاريکي واقع گشته است . آسمان اعلا در بالاي ستارگان به کرات به عنوان مسکن اهورا مزدا و گرونمان و عرش الهي تعببير شده و اين آسمان طبق ونديداد خود آفريده و بيکران است اما آسمان در طبقات پايين تر و در مجاورت زمين و ستاره ها به نام سپهر موسوم گشته و مزدا آفريده است .
    از اين موضوع تفاوت ديگر آيين زردشت از دين اسلام واضح و روشن مي گردد و لفظ خوداتا به معني خود آفريده و خود ساخته از اوستا بتدريج در زبان فارسي وارد شده و به واژه خود آي khudui تبديل يافته و به معني خدا و خداوند مصطلح گشته است.


    ادامه دارد...

  5. #5
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    تا اين جاي مطالب مر بوط مي شد به خلاصه اي از ديباچه کتاب فوق . از اينجا به بعد توضيح مختصري در باره فصل هاي اين کتاب مي نويسم.

    کتاب ونديداد تشکيل شده از بيست و دو فصل که همانطور که گفتم بيشتر قوانين زردشت است.
    من به طور اجمالي از هر فصل کتاب مختصري ذکر مي کنم.

    فصل اول :

    در فصل اول کشور هاي ايراني واقع در شمال و مشرق ايران باستان را را نوشته و به طور کامل مکان و جزئيات آن را ذکر کرده است.
    اين کشور ها عبارتند از:
    1) ايران ويج يا آريا ويج
    2) سغد يا سغديان
    3) مرو يا مورو
    4) بلخ يا باختر
    5) نيسايه يا پارت
    6) هرات يا هرووه
    7) کابل يا وه اکتره
    8 ) اوروا يا اوغاتج
    9) گرگان يا هيرکاني
    10) رخج يا اراخوزيه
    11) هتومنت يا هلمند
    12) راگا يا ري
    13)چخر يا چرخ
    14) ورنه يا گيلان و ديلم
    15) هپته هند و يا پنچاپ هند
    16) رنگها و يا رنها در سرزمين قفقازيه کنوني در مجاورت ايران ويج

    در اين فصل از کتب در 20 بند اين کشور ها را توضيح مي دهد . براي اينکه خوانندگان محترم به طور کامل با نحوه توضيح اين سرزمين ها آشنا شوند من بند 20 فصل اول را عيننا براي شما مي نويسم:

    20- شانزدهمين کشور با نزهت که من اهورا مزدا آفريده ام سرزمين واقع در سرچمه رود رنها، Ranha يا رنگها است. مردم در اين سرزمين بي سرپرست و بي شاه زندگي مي کنند. اهريمن پر مرگ، بر ضد آن سرماي ديو آفريده پديد آورد.


    ادامه دارد....

  6. #6
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    فصل دوم :

    فصل دوم کتاب مشتمل بر 43 بند است. اين فصل ملاقات اهورامزدا با زردشت را بيان مي کندو همچنين بيان مي کند که جمشيد براي سلطنت در ايران زمين انتخاب شده است. در اين فصل حادثه يخبندان و طوفان را نيز ذکر مي کند. در اين فصل علاوه بر موارد فوق اشاره اي دارد به غار جمکرد و نقشه دروني اين غار.

    بعد از دادن پيشنهاد اهورامزدا به جشيد براي سلطنت و قبول او اجمشيد در بند 6 مي گويد :
    در سلطنت من نه باد گرم، نه باد سرد، نه بيماري و نه مرگ هيچ کدان نخواهد بود.

    اين فصل تا بند 19 توضيح مي دهد که چگونه به دستور اهورا مزدا ،جمشيد زمين را براي زندگي چهار پايان ريزو درشت و مردمان پهن و قابل زندگي کرد.
    به طوري که چند بار جمشيد با شمشير زدن بر زمين و با خواهش کرن از اسفندار مذ spenta armaiti زمين را پهن مي کند. براي اينکه شما دوستان بهتر جريان را متوجه بشوند. نحوه دستور دادن اهورا مزدا به جمشيد و نحوه انجام دادن اين کار را در بند 13 و 14 برايتان عينا مي نويسم (قسمت هاي داخل پراتز را خودم اظافه کرده ام) .

    13. من (اهورامزدا) ، جم (جمشيد) زيبا را آگاه ساختم و به وي گفتم ، اي جم پسر ديو جهان، زمين از ستور مردمان و سگ و پرنده و آتش سرخ و سوزان پرشده و براي سکونت چهار پايان ريز و درشت و مردمان جاي خالي باقي نمانده است.

    14. جم در اين هنگام در روشنايي و طريق خورشيد بسوي جنوب پيش رفت و زمين را با حلقه زرين فشرد و با شمشير سوراخ کرد و چنين گفت : اي اسفندار مذ، خواهش مي کنم بخاطر دوستي و براي اينکه رمه ريز و درشت و مردمان را در تو جاي دهم گشاد شو و پهن شو.

    در ادامه فصل مي بينيم که اهورا مزدا جمشيد را آگاه مي سازد که زمستان نکبت بار همراه با سرماي سخت و ويران کننده پديد خواهد آمد و برف سنگين و دانه درشد خواهد باريد (بند 22).
    و به جمشيد دستور ساخت غاري مي دهد که تمام مردم و جانوران را در آن جاي دهد و به طور کامل مشخصات غار را بيان مي کند . بيان مشخصات غار که در حدود 20 بند از اين کتاب را تشکيل مي دهد در حوصله بحث ما نيست. جمشيد غار را مي سازد و تمام موجودات را در آن جمع مي کند تا از سرما در امام بمانند.

    ادامه دارد...



  7. #7
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    فصل سوم :

    فصل سوم کتاب از 42 بند تشکيل شده است.
    در ابتداي اين فصل توضيح مي دهد که زراعت و درختکاري زمين را شاد و خرسند مي کند و اين کار اهريمن و ديو را مي گريزاند.
    در ادامه مي خوانيم که اگر شخصي جسد مرده را به تنهايي حمل کند کيفر اعدام در انتظار اوست.
    در انتهاي فصل اشاره شده به اينکه، کيفر تازيانه براي کسي که مرده را در زمين دفن کند در نظر گرفته شده است.

    در ابتدا زردشت از اهورامزدا مي پرسد کدام زمين در درجه اول و دوم و سوم و چهارم و پنجم خوشخت تر است؟ که اهورامزدا در 6 بند ابتدايي اين فصل اين زمين ها را نام مي برد.
    در بند 6 تا 11 فصل، زردشت سوال مي کند کدام زمين در درجه اول و دوم و سوم و چهارم و پنجم در اندوه و ناراحتي است که اهورامزدا اين زمين ها را نيز نام مي برد.
    در بند 12 و 13 ،اهورامزدا جواب زدشت در مورد اينکه کيست که در درجه اول و دوم شعف و خرسندي زمين را فراهم مي آورد را پاسخ مي دهد.
    در ادامه اهورامزدا در مورد اين که نبايد جسد مرده را به تنهايي حمل کنيم و اگر حمل کنيم چه کيفري برايمان در نظر گرفته مي شود توضيح مي دهد.
    از بند 36 به بعد در مورد خاک کردن جسد مرده در زمين توضيح داده شده است. بند 36 کتاب را به طور کامل براي شما مي نويسم:

    36. اي آفريننده جهان جسماني و اي مقدس، بگو بدانم، کسي که جسد مرده انسان يا لاشه سگ را در زمين دفن کند و نصف سال بگذرد بي آنکه از زير خاک يرون آورد چه کيفر خواهد ديد؟
    اهورا مزدا پاسخ داد و گفت: کيفر چنين شخصي پانصد ضره تازيانه اسپاهه و پانصد ضره تازيانه سروشه خواهد بود.

    در انتهاي فصل در اين مورد توضيح داده شده که دين مزدا مرد پارسا را پاک مي کند. بند 42 فصل را در زير مي نويسم:

    42. دين مزدا، اي اسپيتمه زردشت، مرد پارسا را از هر انديشه بد، گفتار بد ، کردار بد پاک و طاهر مي سازد همچنانکه باد تند دشت را پاک مي سازد.
    کردار چنين شخصي اي اسپيتمه زردشت، هرگاه در آينده پسنديده باشد از همه گناهان آمرزيده مي شود.


    ادامه دارد....

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •