نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: زنگی نامه امین حیایی و چگونگی زندگی وی

  1. #1
    مدیریت کل سایت
    تاریخ عضویت
    2008/04/25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    11,836
    سپاس ها
    6,269
    سپاس شده 5,732 در 2,484 پست
    نوشته های وبلاگ
    16

    Thumb زنگی نامه امین حیایی و چگونگی زندگی وی

    زنگی نامه امین حیایی و چگونگی زندگی وی


    نام: امین

    نام خانوادگی: حیایی

    تاریخ تولد: ۱۳۴۹

    محل تولد: تهران

    میزان تحصیلات: دیپلم

    نام همسر: نیلوفر خوش خلق (بازیگر)

    در دوران تحصیل به فعالیت در تئاتر پرداخت و پس از گرفتن دیپلم، ضمن خدمت سربازی در مركز هنرهای نمایشی عقیدتی - سیاسی نیروی هوایی فعالیتش را آغاز كرد. در سال ۱۳۷۰ بازیگر یك تئاتر كودكان به كارگردانی ثریا قاسمی بود. در پانزدهمین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت جایزه بازیگر نقش دوم برای فیلم «براده‌های خورشید» شد.

    خیلی زمان برد تا بتواند به عنوان بازیگر نقش اول در فیلمهای سینمایی بازی كند. در اولین نقش آفرینی اش به عنوان بازیگر نقش اول در فیلم «سیب سرخ حوا -- ۱۳۷۸» چندان موفق نبود.

    او در فیلم‌های « هتل كارتن، دستهای آلوده» و بخصوص در فیلم «مزاحم» به کارگردانی سیروس الوند نیز نقشی داشت.

    شش فیلم «مزاحم، مانی و ندا، مونس، اثیری، رز زرد، بوی بهشت» با بازی او در سال ۱۳۸۱ در سینماهای تهران به روی پرده رفت

  2. #2
    مدیریت کل سایت
    تاریخ عضویت
    2008/04/25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    11,836
    سپاس ها
    6,269
    سپاس شده 5,732 در 2,484 پست
    نوشته های وبلاگ
    16

    پیش فرض

    امین حیایی و نیلوفر خوش خلق



    زنگی نامه امین حیایی و چگونگی زندگی وی
    پشت هر مرد موفقي، يك زن موفق است. اگر مردي در جامعه موفق مي‌‌شود، به طور حتم يك زن دانا و باسواد را به عنوان انگيزه در كنار خود دارد؛ زني كه اعتمادبه‌نفس به او مي‌‌دهد و سعي مي‌‌كند با راهنمايي‌هاي خود، در موفقيت او سهيم باشد. اين نمونه‌اي است از زندگي يك زوج هنري موفق؛ امين حيايي و نيلوفر خوش‌خلق.امين حيايي سرانجام به حقش رسيد و پس از سال‌ها بازيگري، توانست سيمرغ بلورين جشنواره بيست و ششم فجر را از آن خود كند. واي خدايا زمان چقدر زود مي‌‌گذرد، انگار همين ديروز بود كه به خانه اين زوج جوان در منطقه فرمانيه تهران رفتيم، تابستان سال 1384. امين حيايي و نيلوفر خوش‌خلق، ما را مهمان خانه‌شان كردند و يك گفتگوي اختصاصي با آنها انجام داديم. آن روز براي ما روزي به ياد ماندني بود چرا كه در منزل شخصي اين زوج هنري، مهمان خانه‌شان شديم و الحق والانصاف هم كه امين با آغوشي باز ما را پذيرفت. حتي ژست مقابل دوربين براي تصوير روي جلد هم فكر امين بود... و حالا سه سال از آن زمان مي‌‌گذرد. به تجربه امين و همسرش افزوده شده، همين‌طور به تجربه ما كه باعث شده در كارمان كوشاتر باشيم. امين حيايي مي‌‌تواند الگوي خوبي براي جوان ايراني باشد. پسر محجوب سينماي ايران كه فعاليت خود را از تلويزيون آغاز كرد و پس از آن به سينما راه يافت. در سينما آنقدر بازي كرد و بازي كرد تا سرانجام براي بازي در فيلم (شب) در نقش يك سرباز نيروي انتظامي از اهالي شهر بابل توانست سيمرغ بلورين را از آن خود كند.زماني به اين كار مهم حيايي پي مي‌‌بريم كه بدانيم او در اين فيلم همبازي استاد عزت‌ا... انتظامي و خسرو شكيبايي بوده. به طور حتم با او آشنا هستيد اما يك بار ديگر يك بيوگرافي كامل را از او بخوانيد و پس از آن گفتگوي خانواده‌سبز با امين حيايي...
    كشف حيايي
    او در نقش يك سرباز نيروي انتظامي در فيلم (شب) جايزه سيمرغ بلورين را كسب كرد. جالب اين‌كه وي فعاليت هنري‌اش را هم در زمان سربازي آغاز كرده بود. (در دوران تحصيل به فعاليت در تئاتر مي‌‌پرداختم، پس از گرفتن ديپلم ضمن خدمت سربازي در مركز هنرهاي نمايشي عقيدتي – سياسي نيروي هوايي فعاليتم را آغاز كردم.)اما او از كجا كشف شد؟ (در سال 1370 بازيگر يك تئاتر كودكان به كارگرداني ثريا قاسمي بودم) و از همان جا بود كه تصميم گرفت بازيگري را به شكل جدي ادامه بدهد. خيلي زمان گذشت تا بتواند به عنوان بازيگر نقش اول در فيلم‌هاي سينمايي بازي كند. سال 1381 اوج شكوفايي حيايي بود؛ سالي كه يك ركورد در سينماي ايران به دست آورد. او در شش فيلم بازي كرد؛ (مزاحم)، (ماني و ند)، (مونس)، (اثيري)، (رز زرد) و (بوي بهشت). در سال 82 در نقش‌هاي متفاوتي ظاهر شد. (عروس خوش‌قدم) و (دختر ايروني) و در سال 1383 با فيلم‌هاي (كم) و (مهمان مامان) نامش به عنوان يك بازيگر توانا سر زبان‌ها افتاد. گرچه پيش از آن، هميشه نام امين حيايي مطرح بود اما از آن سال به يك سوپراستار تبديل شد ضمن اين‌كه بازي كم‌نقص و روان و تحسين‌برانگيزش در فيلم (زن زيادي) در جشنواره بيست و سوم فجر، نشان از سير صعودي‌اش در زمينه بازيگري داشت.از مجموعه‌هاي تلويزيوني مطرحي كه او در آنها به ايفاي نقش پرداخت، مي‌‌توان به (آپارتمان) كاري از اصغر هاشمي، (روزگار جواني) و البته (همسايه‌ه) كاري از محمدحسين لطيفي اشاره داشت.
    (شب) امين حيايي
    يكي از مشخصات بارز امين حيايي اين است كه بازي در هر نقشي را به خوبي ايفا مي‌‌كند. نقش جدي، طنز، خاكستري و... و اين يكي از نشانه‌هاي بارز بازيگري اوست كه البته پيش از وي، پرويز پرستويي مي‌‌توانست به راحتي در چنين نقش‌هايي بازي كند.
    اما او براي بازي در چه فيلمي و چه نقشي جايزه را از آن خود كرد؟ (نقش يك جوان مازندراني به نام محسن گرائيلي را بازي كردم. اين نام را (محمد قومي) گريمورمان انتخاب كرد. گويا نام يكي از دوستانش بود. اين جوان، سرباز مي‌‌باشد و چند روز ديگر جشن عروسي‌اش است. او حتي كارت‌هاي عروسي‌اش را هم پخش كرده و براي مخارج عروسي زحمت زيادي كشيده است. پدرش چند درخت را فروخته تا مخارج عروسي‌اش جور شود. چند روز پيش از عروسي‌اش، به او مجرمي مي‌‌دهند كه او را به مشهد ببرد. او بايد حواسش را جمع كند كه مجرم فرار نكند وگرنه همه‌چيز به خصوص عروسي‌اش به هم مي‌‌ريزد. در اين فيلم 97 دقيقه‌اي كه كارگرداني آن برعهده رسول صدرعاملي است، با استاد انتظامي و خسرو شكيبايي همبازي هستم، ضمن اين‌كه تهيه‌كننده آن سيدكمال طباطبايي مي‌‌باشد.)


    زنگی نامه امین حیایی و چگونگی زندگی وی
    در لواسان زندگي مي‌‌كنيم
    امين حيايي و همسرش تصميم گرفتند كه در اطراف تهران زندگي كنند و به همين خاطر لواسان را انتخاب كرده‌اند؛ منطقه‌اي خوش آب‌وهوا در شمال شرق تهران و زندگي آرام و بدون دغدغه.
    از حيايي مي‌‌پرسيم طي اين سال‌ها در فيلم‌هاي مختلفي بازي كردي. آيا حقت نبود كه زودتر جايزه مي‌‌گرفتي؟ مي‌‌گويد: (شايد اگر زودتر سيمرغ مي‌‌گرفتم، روي نقش‌هاي بعدي‌ام تاثير منفي مي‌‌گذاشت. بهتر بگويم؛ شايد ظرفيت اين جايزه را پيش از جشنواره بيست و ششم نداشتم. به هر حال مي‌‌خواهم بگويم كه به نظر خودم سيمرغ را به‌موقع گرفتم اما جا دارد بگويم اين سيمرغي را كه من گرفتم، تنها محصول تلاش من نبود، بلكه يك كار گروهي بود كه تمامي عوامل در آن دست داشتند، ضمن اين‌كه براي اولين بار با اساتيدي چون انتظامي و شكيبايي همبازي شدم.)
    از او مي‌‌پرسيم از گرفتن سيمرغ چه احساسي داري؟ (تنها اتفاقي كه برايم افتاده، اين است كه مسئوليتم سنگين‌تر شده و حالا بايد حواسم به كارهاي بعدي‌ام باشد به طوري كه بعد نگويند امين مغرور شده است.)
    همسر امين حيايي مي‌‌گويد: (امين مي‌‌خواست سيمرغ را به مادرش هديه بدهد اما او قبول نكرد و گفت خانه خودتان باشد، بهتر است. حالا هم گذاشتيم روي ميز پذيرايي خانه و نگاهش مي‌‌كنيم.)
    حيايي مي‌‌گويد: (البته هدفم اين بود كه اگر سيمرغ را گرفتم، در سالن به استاد انتظامي بدهم و همچنين سكه‌هاي طلا را هم بين عوامل تقسيم كنم، اما از آنجا كه استاد انتظامي در مراسم حاضر نبود و به‌جاي سكه‌ها هم قرار شد به حساب پول واريز نماينداين برنامه‌ام عملي نشد.)
    آخرين فعاليت‌ها
    در حال حاضر مشغول ايفاي نقش در مجموعه (كلاه پهلوي) هستم، يك كار تاريخي سنگين كه فكر كنم يكي از بهترين سريال‌هاي تاريخي تلويزيون شود، در اين مجموعه من نقش مردي به نام (كريم) را بازي مي‌كنم كه در جواني (درشكه‌چي) بود و هر چه با زمان جلوتر برويم، او هم رشد مي‌كند، حدود دو سال است كه در اين مجموعه بازي مي‌كنم، البته بگويم فكر نكنيد كه هر روز من به لوكيشن مي‌روم، از آن‌جا كه يك كار تاريخي سنگين است، به مدت دو سال است كه درگير بازي هستم. ضمن اين‌كه آخرين فيلمي كه در آن ايفاي نقش كردم و تصويربرداري آن تمام شد، (زن‌ها فرشته‌اند) كاري از شهرام شاه‌حسيني است كه در آن فيلم در كنار بازيگراني چون محمدرضا شريفي‌نيا، مهتاب كرامتي، نيكي كريمي، ليلا اوتادي و لادن طباطبايي بازي مي‌كنم. همچنين در فيلم (با من ازدواج كنيد لطف) هم بازي كرده‌ام.از طرفي بايد اشاره كنم كه قرار بود در سريال نوروزي مهران مديري نام (مرد هزار چهره) هم بازي كنم، با هم صحبت كرديم، ابتدا فكر كردم كه يك پروژه سينمايي است، ولي از آن‌جا كه سريال بود نتوانستم با مهران مديري همكاري داشته باشم. گرچه چند ماه پيش در پروژه (دايره زنگي) با وي همبازي بودم.
    17 سال بازيگرم
    سابقه بازيگري من 17 سال است و در اين مدت نقش‌هاي متفاوتي بازي كردم، پله‌هاي ترقي را كم‌كم طي كردم، اگر حالا به چنين جايگاهي رسيدم ابتدا لطف خداوند، و سپس كمك خانواده‌ام بود به ويژه همسرم؛ در سال‌هايي كه اميدم را از دست داده بودم و در فيلم (قرمز) از ادامه بازي كردن، بازماندم، يك آن تصميم گرفتم كه بازيگري را براي هميشه كنار بگذارم، اما وقتي كه نيلوفر به زندگي‌ام آمد، نگاه من به دنيا تغيير پيدا كرد و يك بار ديگر اميد و انگيزه به زندگي من تزريق شد... من هم سعي كردم به نيلوفر كمك كنم تا او هم در بازيگري بتواند، استعدادهاي خود را به رخ بكشد... همسر خوب نعمتي است كه من از آن برخوردارم و به همين خاطر، خداوند را شاكرم... اين‌كه همدمي به من بخشيد تا با او به سقف آروزهايم برسم، نيلوفر چه در زندگي شخصي و چه در زندگي كاري هميشه به من مشاوره‌هاي درست مي‌دهد و من قدردان او هستم.
    پيوندمان عاطفي بود
    اما گفته‌هاي نيلوفر خوش‌خلق هم در مورد امين بخوانيم: (خيلي‌ها تصور مي‌كنند كه پيوند من و امين به خاطر سينما بود، اما معرفت و منش و اخلاق امين مرا جذب كرد. امين انسان بسيار باگذشتي است و طي اين سال‌ها، بارها اين ويژگي‌اش را به من ثابت كرد. ما سال‌ها روزگار خوشي را كنار هم مي‌گذرانيم و اميدواريم كه اين روند ادامه داشته باشد، چرا كه اصولا من و امين چه در زندگي شخصي و چه در زندگي كاري به آينده خوشبين هستيم و دلمان مي‌خواهد زندگي با آرامش را تجربه كنيم... زندگي كه ياد خدا محور اصلي آن باشد، من و امين هميشه به ياد خدا هستيم و مي‌دانيم اگر موفقيتي تاكنون نصيب ما شده به‌خاطر لطف خداوند و پس از آن مردم بوده است...
    موسيقي
    موسيقي را كماكان ادامه مي‌دهد، سال‌ها پيش نواختن گيتار را آموختم و حالا همچنان آن را ادامه مي‌دهم، دنبال يك فرصت هستم تا كاري خوب در زمينه موسيقي انجام دهم. به اين شرط كه وقت كنم تا بتوانم كاري خوب، نو و جديد به موسيقي كشور ارائه بدهم.
    استرس نداشتم
    وقتي از او مي‌پرسيم، آيا فكر مي‌كردي سيمرغ را ببري و شب قبل از مراسم استرس داشتي، مي‌گويد: به هيچ عنوان، شب قبل از مراسم به راحتي خوابيدم و هيچ‌گونه استرسي هم نداشتم، البته در اواسط مراسم افتتاحيه متوجه شدم كه برنده سيمرغ هستم، نيلوفر هم كنارم نشسته بود. وقتي سيمرغ را بردم، او اولين نفري بود كه به من تبريك گفت، چرا كه او هم به خاطر سال‌‌ها زندگي كردن كنار من و با من بودن، در اين سيمرغ شريك است. ضمن اين‌كه باباعلي هم نقش مثمرثمري داشت، او باغبان منزل ما در لواسان و از اهالي بابل است، ديالوگ‌هايي كه در زمان فيلم از زبان من شنيده شد، ترجمه‌اش را باباعلي انجام داد، من صداي او را روي تلفن همراهم ضبط و سپس با خودم تكرار مي‌كردم، گرچه بايد اشاره داشته باشم، ابتدا قرار بود درفيلم لهجه كردي داشته باشم، اما چون كمي برايم مشكل بود، گروه تصميم گرفت كه لهجه مازندراني را اجرا كنم.


    زنگی نامه امین حیایی و چگونگی زندگی وی
    ستاره عشق من
    سه سال پيش كه با شما گفتگو داشتيم، عنوان كرده بوديد كه نيلوفر ستاره عشق من است و حال امروز؟ (تمام زندگي من است، به بودن در كنار او افتخار مي‌كنم، بارها گفتم كه اگر او نبود، اين موفقيت‌ها هم نبود، براي نيلوفر هم آرزو مي‌كنم كه در سينما به موفقيت برسد. گرچه او طي سال‌هاي اخير در تئاتر رشد خوبي داشت و من از اين بابت خرسندم، اگر من در زمينه سينماي گيشه فعاليت مي‌كنم. نيلوفر هم سعي مي‌كند در زمينه هنر كلاسيك و تخصصي رشد بيشتري داشته باشد.

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •