صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 34

موضوع: دل نوشته های غمگین

  1. #11
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2013/03/06
    محل سکونت
    سناتورها
    سن
    34
    نوشته ها
    1,014
    سپاس ها
    4,867
    سپاس شده 3,942 در 1,080 پست
    نوشته های وبلاگ
    47

    پیش فرض

    مانسلبوسه هایخیابانی هستیم

    نسلخوابیدن بااس ام اس
    نسلدردو دل باغریبه هایمجازی
    نسلغیرت روخواهر,روشنفکری رودختر همسایه
    نسلپول ماهانه,وی پــ ی ان

    نسلعکسهایبرهـ ـنهبازیگران
    نسلجمله هایکوروشوشریعتی
    نسلترس ازرقص نورماشینپلیس
    نسلاسترس هایکنکورو سکته هایخاموش
    نسلتنهایی,نسلسوخته
    یادمان باشدهنگامی که دوباره بهجهنمرفتیم مدام بگوییم:
    یادش بخیردنیای ما همهمینجوریبود

  2. 3 کاربر از پست مفید !Behrooz1990! سپاس کرده اند .


  3. #12
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2013/03/06
    محل سکونت
    سناتورها
    سن
    34
    نوشته ها
    1,014
    سپاس ها
    4,867
    سپاس شده 3,942 در 1,080 پست
    نوشته های وبلاگ
    47

    پیش فرض

    مادرم میگفت شنیدم پسر همسایه خیلی مومن است. نمازش ترک نمی شود. زیارت
    عاشورا می خواند. روزه میگرد. مسجد میرود ... خیلی پسر با خداییست ...

    لحظه ای دلم گرفت ... در دل فریاد زدم باور کنید من هم
    ایمان دارم ... نماز نمیخوانم ولی لبخند روی لبهای مادرم خدا را به یادم میاورد
    ... دستهای پینه بسته پدرم را دستهای خدا میبینم ... زیارت عاشورا نمیخوانم ولی
    گریه یتیمی در دلم عاشورا برپا میکند ...نه من روزه نمیگیرم ولی هر روز از آن دخترک فال فروش فالی را میخرم که هیچوقت نمیخوانم ...
    مسجد من خانه مادربزرگ پیر و تنهایم است که با دیدن من کلی
    دلش شاد میشود ... خدای من نگاه مهربان دوستی است که در غمها تنهایم نمیگذارد ...
    برای من تولد هر نوزادی تولد خداست و هر بوسه عاشقانه ای تجلی او ...

    مادرم ... خدای من و خدای پسر همسایه یکیست ... فقط من
    جور دیگری او را میشناسم و به او ایمان دارم ... خدای من دوست انسانهاست نه پادشاه آنها ...


  4. 3 کاربر از پست مفید !Behrooz1990! سپاس کرده اند .


  5. #13
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2013/03/06
    محل سکونت
    سناتورها
    سن
    34
    نوشته ها
    1,014
    سپاس ها
    4,867
    سپاس شده 3,942 در 1,080 پست
    نوشته های وبلاگ
    47

    پیش فرض

    دختر خانمی که میگی با چند تا پسر دوستی و به این کارت افتخار میکنی...
    دختر خانمی که به اتو زدن و شماره گرفتن افتخار میکنی...
    دختر خانمی که چپ چپ نگاه کردن یه پسر و میری واسه دوستات تعریف میکنی
    و دلت خوشه که دوستات به تو حسودیشون شده...
    دختر خانمی که میگی از این سر خیابون تا اون سر خیابون، برات صف کشیدن
    وکیف میکنی....
    ،آقا پسری که افتخارت اینه که جلو پای.هر دختری ترمز میزنی بهت راه میده...
    آقا پسری که دلت خوشه هر روز با یه رنگ دختر میری بیرون...
    ،آقا پسری که دلت خوشه به موهای فشنت و فکر میکنی دخترا بهت نه نمیگن...
    بعله با شمام خوشحال نباش عزیزم جـــنــــس ارزون زیـــــاد
    مــشـــتــــر­ی داره!!!

  6. 3 کاربر از پست مفید !Behrooz1990! سپاس کرده اند .


  7. #14
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2013/03/06
    محل سکونت
    سناتورها
    سن
    34
    نوشته ها
    1,014
    سپاس ها
    4,867
    سپاس شده 3,942 در 1,080 پست
    نوشته های وبلاگ
    47

    پیش فرض

    چه کار کردی ؟؟
    چه کردی با من؟...
    میخواهم بنویسم...
    اما از چه ؟ از کی ؟ و برای چی؟...
    وجود ملتهبم در انتظار گذشت لحظه هاست...
    اما برای شنیدن چه کلامی؟...
    می خواهم بنویسم...
    از تو....
    از این نیامدن و قصد رفتن کردنت....
    می خواهم بنویسم اما دستهایم می لرزد...
    چه کردی با من؟...
    چه خواستم ز تو که دریغ میکنی؟
    چه خواستی که نکردم؟...
    غم نبودنت به جانم نیشتر میزند ...
    اما درمانی نیست که به مقابلش روم...
    آخر تو تنها امید بودی ... تنها دعای شبانه ام





  8. 3 کاربر از پست مفید !Behrooz1990! سپاس کرده اند .


  9. #15
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2013/03/06
    محل سکونت
    سناتورها
    سن
    34
    نوشته ها
    1,014
    سپاس ها
    4,867
    سپاس شده 3,942 در 1,080 پست
    نوشته های وبلاگ
    47

    پیش فرض

    دلــــم لـــک زده.......
    واســـــه خـــنـــدیـــدنـــت
    واســـــه راه رفـــتــــنــت
    واســـــه عــصــبــانــی شـــدنـــاتــــ
    واســــه دوچـــرخـــه ســـواریــــتـــ
    واســــه دویــــدنـــت زیـــر بـــارونــــ
    واســــه ابـــراز عـــلـاقـــه ات بـــه بــچـــه کــوچـــیــکــی کــه بــغــل مــیگــرفــتـی
    واســـه دزدکـــی نـــگــاه کـــردنــت وقـــتی جـــلــو بــالــکــن خــونــتــون راه میـــرفــتــی و درس میــخـونـدی
    واســـه دفــترچــه خــاطــراتـی کــه هــمــش اســم " تـــو " تــوش بــود و از تــرس آبـــروت پــارش کـــــــردم
    واســـه شــبــایــی کـــه تــــــو مـــحــوطــــه بــا آهـــنــگ خــراطـــها راه مــیـــــرفــتــمــــو گــریــه مــیـکـردم
    واســـه وقــــتــایــی کــه شــمــا نــذری داشـــتــیـن و مـــن لــحــظــه شــمــاری مــیــکــردم تـــا " تـــو " واســ
    مـــا هـــم نـــذری بـــیــاری...
    واســـه وقـــتــایـی کــــه ســـرویــســت دیـــر مـــیــومــد و مـــن پـــا تــو خــونـــه نــمـــیــذاشــتــم و زیـــر
    آفتــاب تـــا ســـاعـــت 3 وامـــیــستــادم تـــا " تـــو " بـــرگــردی.....
    واســـه هـــمــشــون دلـــتــنــگـــم کـــاش زودتــــر بـــش مـــیــگــفــتــم.....

  10. 3 کاربر از پست مفید !Behrooz1990! سپاس کرده اند .


  11. #16
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2013/03/06
    محل سکونت
    سناتورها
    سن
    34
    نوشته ها
    1,014
    سپاس ها
    4,867
    سپاس شده 3,942 در 1,080 پست
    نوشته های وبلاگ
    47

    پیش فرض

    دلتنگم..... واسه شبایی که پشت تلفن با تو صبح می شد

    دلتنگم......واسه اون روزا که آخر اسمم یه «میم» اضافه میکردی و مال تو می شدم

    دلتنگم..... واسه صدات واسه خنده هات واسه گرمی دستات واسه آغوشت که تنها جایی بود غصه دردامو فراموش می کردم
    خدایاااا میشنوی صداموووو؟؟؟؟؟؟؟ دیگه کم آوردم......



  12. 3 کاربر از پست مفید !Behrooz1990! سپاس کرده اند .


  13. #17
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2013/03/06
    محل سکونت
    سناتورها
    سن
    34
    نوشته ها
    1,014
    سپاس ها
    4,867
    سپاس شده 3,942 در 1,080 پست
    نوشته های وبلاگ
    47

    پیش فرض

    کاش می شد که خدا
    اجازه ظهورت می داد
    کاش می شد
    که در این دیار غربت
    ومیان موج غمها
    به سکوت سرد وسنگین
    رخصت خاتمه می داد
    کاش می شد
    جمعه ما
    شاهد ابروی زیبای تو می شد
    دیده نا قابل ما
    فرش کیسوی تو می شد
    کاش می شد
    انتظار منتظر بپایان رسد
    وهوا میزبان یاسها و
    نسترنها
    خاک پای مهدی زهرا شود
    کاش می شد
    تو هم از انتظار خسته شوی و
    برای فرج دعا کنی
    کاش می شد000
    به خدای کعبه می سپارمت وسبد سبد نرگس ویاس چشم براهی میکنم

  14. 3 کاربر از پست مفید !Behrooz1990! سپاس کرده اند .


  15. #18
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2013/03/06
    محل سکونت
    سناتورها
    سن
    34
    نوشته ها
    1,014
    سپاس ها
    4,867
    سپاس شده 3,942 در 1,080 پست
    نوشته های وبلاگ
    47

    پیش فرض

    قصه باغ و قاصدک
    من میخوام قصه بگم،قصه باغ وقاصدک
    قصه از یه سرگذشت،قصه از چرخ فلک
    قاصدک داشت از رو جاش بلند می شد
    داشت میرفت از توی باغ،داشت پا می شد
    سایه ی قاصدک افتاد رو زمین
    گل میخک گفت تو هم رفتی ،همین!
    رفتی، اما دیگه یادت با منه
    عشق مهربون و شادت با منه
    قاصدک گریه میکرد، دست خودم نیست به خدا
    خودمم دلم تو باغه، بهم نگو تو بی وفا
    فاصله گرفته بود، قاصدک از گل و باغ
    پُرٍ آتیش شده بود اون دلش،آتیش داغ
    گل به قاصدک میگفت،برو،برو
    برو آزادی،برو، شادی برو
    من اسیرم توی این خاک غریب
    تو برو به باغ خوبٍ گل سیب
    بدرقه پشتٍ سرت اشک چشام
    نیگا کن<خدا به همراه>رو لبام
    برو آزادی برو، شادی برو
    عشق تو نمیشه، فرهادی برو
    کم کمک داشت نم بارون می یومد
    واسه باغ، نخونده مهمون می یومد
    پرٍناز قاصدک داشت تر می شد
    قصه سرخٍ سفر داشت سر می شد
    آره، قاصدک باز افتاد توی باغ
    پیش اون عاشق ناپخته داغ
    نم نم بارون کجا،سیل کجا
    سیل، گل و قاصدکو برد به یه جا
    برد،به رود و بعدشم،به رودخونه
    آخرٍ دنیا،یه خوبی می مونه
    اگه بودیم، اگه مردیم با همیم
    این جوری تو دنیا خیلی بی غمیم

  16. 2 کاربر از پست مفید !Behrooz1990! سپاس کرده اند .


  17. #19
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2013/03/06
    محل سکونت
    سناتورها
    سن
    34
    نوشته ها
    1,014
    سپاس ها
    4,867
    سپاس شده 3,942 در 1,080 پست
    نوشته های وبلاگ
    47

    پیش فرض

    نامه ی رسمی


    از:من خسته ی تنها به:خدای آسمونها
    موضوع نامه همینه:من دوسش دارم خدایا
    من اینجانب خسته،زده یک دل رو شکسته
    حالا وجدان کثیفم،روبروی من نشسته
    من لیاقتی نداشتم،رو غرورش پا گذاشتم
    مدعی بودم میخوامش،سنگ شدم تنهاش گذاشتم
    اون دلش پیش دلم بود،من دلم پیش خیانت
    حرفای اون از ته دل،حرفای من از رو عادت
    من یه خائنم که بعدش،از خود دنیا بریدم
    این یه اعتراف تلخه،بعد اون خوشی ندیدم
    آخ چه عشق ناروایی،آخ چه درد بی دوایی
    لایق عشقش نبودم،حق من بود این جدایی
    حق اون برزخ و من،لایق شعله ها نیستم
    نفرینم نکرد دعا کرد،لایق دعاها نیستم
    وسلام خدای خوبم،نامه ی منم تموم شد
    هرچی پل بوده شکستم،نمیاد دیگه تموم شد...

  18. 3 کاربر از پست مفید !Behrooz1990! سپاس کرده اند .


  19. #20
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2013/03/06
    محل سکونت
    سناتورها
    سن
    34
    نوشته ها
    1,014
    سپاس ها
    4,867
    سپاس شده 3,942 در 1,080 پست
    نوشته های وبلاگ
    47

    پیش فرض

    اگه تموم عمرو، سجده کنم به خاکت
    بازم نمیرسم من،به نگاه چشم پاکت

    بیا تو باور من
    همیشه یاور من
    بیا شراب مهرو
    بریز تو ساغر من

    گل نیلوفر من
    تو ای تاج سر من
    تو، تنها واژه ی عشق
    کنار بستر من

    اگه یه روز نباشی، بدون تو می میرم
    بدون تو عزیزم، تو دست غم اسیرم

    مادر، بدون تو دنیا برام، جایی نداره
    مادر، بدون تو زندگی، معنایی نداره

    تقدیم به همه مادران عزیزو مادر خودم ومادرانی که پیش ما نیستند(بهار۱۳۹۱)

  20. 3 کاربر از پست مفید !Behrooz1990! سپاس کرده اند .


صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •