دلنوشته ساحل آرام و بلند

ساحل آرام بلند
همچنان می خواند
بهر این عشق عظیم
همچنان می راند
نفس باد بهار
بر رخ ساحل سنگ
همچنان می رقصد
این دقایق مستند
رهگذر بی تاب
با نگاهی سرگردان
در پی قامت یار
همچنان می گردد
موج خسته ز ره
همچنان می کوبد
بر سر صخره سرد
این هوا ناب است
یار گمشده ام اکنون
در سفری ناز است
حافظ از بر کردم
بس که زدم تقدیر
می گشایم فال
تا جوابی بینم
بهر این پرسش
که چرا رفت و چرا ماندم؟
صفحه ها همچون موج
می رود از یادم
همچنان بی تابم
همچنان مجنون
همچنان می گردم
در قفس ساحل آرام بلند
اثری فاخر از ز . ب ( نیلا )