-
کاربر سایت
تاثير فناوري اطلاعات و ارتباطات در برنامه درسي
مقدمه
عصر حاضر كه عصر تغيير از جامعه صنعتي به جامعه فراصنعتي يا جامعه اطلاعاتي لقب گرفته است ، طبيعي است كه اطلاعات ، دانش و آگاهي بعنوان اساسيترين دارائيها براي انسانها و جوامع بشري بحساب آيد . رشد و گسترش فناوري اطلاعات و ارتباطات(ICT) در جامعه امروز به حدي سرعت گرفته است كه ميزان توجه به آنرا بعنوان مهمترين شاخص توسعهيافتگي براي كشورهاي در حال توسعه در نظر گرفتهاند ، و معتقدند كه عصر حاضر ، دنياي متفاوتي خواهد بود كه راهبري آنرا فناوري اطلاعات برعهده خواهد داشت . ويژگي مهمي كه پديده فناوري اطلاعات از آن برخوردار است اينست كه باعث ميشود ارتباط انسان با انسان و همچنين انسان با محيط تسهيل يافته و ارتقا يابد . فناوري اطلاعات به دليل تحولپذيري و قدرت تاثير فراواني كه در رشد آموزشي ، فرهنگي ، اقتصادي، امنيت ملي ،جهاني شدن و تعديل مشكلات اطلاعرساني سنتي دارد ، يكي از پوياترين و بحثانگيزترين رشتههاي علم و فناوري محسوب ميشود . البته اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه فناوري اطلاعات(IT) به دليل ويژگيهاي خاصي كه از آنها برخوردار است ، همواره مورد سوءاستفادههايي نيز قرار گرفته است كه اين سوءاستفادهها ، سؤتعبيرهايي را در زمينه بكارگيري از اين پديده موجب شده است . با اين وجود بايد به اين مسئله اعتراف كرد كه فناوري اطلاعاتي داراي قابليتهاي فراواني به منظور انتقال دانش ، تسهيل ارتباطات و تعاملات و سرعت بخشيدن به روند رو به رشد توسعه دانش و اطلاعات ميباشد كه البته همه اينها در صورت بهرهگيري صحيح از اين پديده امكانپذير است .
ماهيت فناوري اطلاعات و ارتباطات
فناوري اطلاعات ، واسطهاي است كه امكان بيان طيف گستردهاي از اطلاعات ، انديشهها ، مفاهيم ، و پيامها را فراهم ميكند . اين پديده به دليل برخورداري از ويژگيهاي متفاوت ، داراي تعاريف گوناگوني است.
فناوري اطلاعات به مجموعهاي از ابزار و روشها اطلاق ميشود كه به نحوي اطلاعات را در اشكال مختلف جمعآوري ، ذخيره ، بازيابي ، پردازش و توزيع ميكند . فناوري اطلاعات در جهت گسترش توانمنديهاي انديشه انسان تكوين يافته است1 . اصطلاح فناوري اطلاعات را ميتوان از دو ديدگاه مورد مشاهده قرار داد . از ديدگاه اول ، اصطلاح فناوري اطلاعات براي توصيف فنوني بكار ميرود كه ما را در ضبط ، ذخيرهسازي، پردازش ، بازاريابي ، انتقال و دريافت اطلاعات ياري ميكند . از ديدگاه دوم، فناوري اطلاعات به مجموعهاي از ابزارها و روشها گفته ميشود كه امكان توليد ، پردازش و عرضهي اطلاعات را براي كاربر انساني فراهم ميآورد.
همچنين فناوري را ميتوان بعنوان يك فعاليت هدفمند بشري دانست كه براي طراحي و ساخت محصولات مختلف از آن بهره گرفته شده و نوع خاصي از دانش اطلاعاتي كه فناوري براي حل مسأله علمي به صورتي علمي به كار ميبرد ، فناوري اطلاعات گفته ميشود . فناوري اطلاعات به دليل تحولپذيري و قدرت تاثير فراواني كه در رشد اقتصادي ، اجتماعي ، امنيت ملي ، جهاني شدن2 و تعديل مشكلات اطلاعرساني سنتي دارد ، يكي از پوياترين و بحثانگيزترين رشتههاي علم و فناوري محسوب ميشود . اهميت اين پديده در حدي است كه آنرا « همانند محور و مركز مجموعهاي از فعاليتهاي هدايت شده دانستهاند كه كنترل مديريت ، بهرهوري ، توليد ، آموزش و ارتقاي يك سيستم را با يك مركزيت از به عهده دارد.»3 تعريف كردهاند در جاي ديگر و با افقي بالاتر در تعريف فناوري اطلاعات آورده شده است كه : فناوري اطلاعات بيشتر يك استراتژي ،انديشه ، فكر و ابزار در حوزه انسانها است كه با نوآوري همراه ميباشد .1
در كنار تعاريفي كه اين پديده را با نگاهي مثبت نگريستهاند بايد توجه شود كه آن از محدوديتهائي نيز برخوردار است . قرار گرفتن ويژگيهائي همچون شمول مفاهيم عمومي ، پيچيدگي ، سرعت ، رشد ، مقياسهاي تعيينپذيري و در عين حال انعطافپذيري و … نشان دهنده برخي محدوديتهاي فناوري اطلاعات هستند كه در بهرهگيري از آن نميتوان اين محدويتها را از نظر دور داشت .
فناوري اطلاعات و ارتباطات در حوزه تعليم و تربيت
فناوري اطلاعات و ارتباطات (ICT) را ميتوان به باراني تشبيه كرد كه اگر در جاي مناسب ببارد ميتوان باعث رويش و زنده شدن طبيعت شود ولي در صورتي كه در جاي نامناسب ببارد ميتواند سبب جاري شدن سيل يا منشاء شكلگيري باتلاق شود . ورود اين پديده به حوزه تعليم و تربيت نيز خالي از اين دو نقش نيست . بنابراين لازم است به اين نكته توجه شود كه پيش از فراهم كردن امكان آميختگي اين دو مقوله بايد زمينهسازي فرهنگي ـ علمي مناسب براي آن صورت گيرد . اگر اساس تعليم وتربيت انتقال دانش و آگاهي است و دانش نيز چيزي جز اطلاعات شناخته شده نميباشد ، پس لازم است براي انتقال اطلاعات به مهارتهاي مناسب براي اين منظور توجه كرد . فناوري اطلاعات و ارتباطات در طي زماني كوتاه ، توانسته است به يكي از اجزاي اساسي تشكيلدهندة جوامع مدرن تبديل شود بگونهاي كه در بسياري از كشورها به موازات خواندن ، نوشتن و حساب كردن ، درك فناوري اطلاعات و ارتباطات و تسلط بر مهارتها و مفاهيم پايه فناوري اطلاعات و ارتباطات به عنوان بخشي از هسته مركزي آموزش و پرورش اين جوامع مورد توجه قرار گرفته است . ( به نقل از دانيل معاون مدير كل در امور آموزش و پرورش يونسكو ). در حوزه تعليم و تربيت، فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات مجموعه وسايل و تركيبات به كارگيري كامپيوتر و برقراري ارتباط است كه به اشكال مختلف معلمان، دانشآموزان، فرايند يادگيري و گستره بالايي از فعاليتهاي آموزشي را مورد حمايت قرار ميدهند.1
رويكردها :
به طور كلي درباره تاثير ورود فناوري اطلاعات و ارتباطات در حوزه تعليم وتربيت دو ديدگاه وجود دارد. در اينباره ميتوان به گسترهاي از آراء اشاره كرد كه همه آنها به اين نكته قائلند كه : اثر فناوريهاي جديد بر آموزش و پرورش ، تدريجي است و اين اثر سبب ميشود كه آموزش به شيوه سنتي به گونهاي كارآمدتر انجام شود . بر اين اساس ICT باعث تسريع اطلاعات در آموزش و پرورش ميشود. ( رويكرد اصلاحگرا ) در كنار اين رويكرد ، رويكرد ديگري وجود دارد كه معتقد به تحولزايي ICT در آموزش و پرورش بوده و بر اين باور است كه فناوريهاي جديد، ابزارها و حتي اهداف تعليم و تربيت را به صورت اساسي تغيير داده و آنها را متحول ميكند ( رويكرد تحول گرا )2. از جمله كساني كه ديدگاه اصلاحگرانه ICT را پذيرفتهاند ، ميتوان به ماسون 3 اشاره كرد . او تاريخ شكلگيري فناوري جديد را تاريخ يك انقلاب ناكام ميداند و ايده تحول بنيادي آموزش و پرورش بر اثر فناوريهاي جديد را رد ميكند . به عبارت ديگر او معتقد است كه فناوريهاي جديد فرايند تعليم وتربيت را تسريع ميكند و نه متحول . در مقابل راست4 در ديدگاه تحولگرانه خود ، معتقد است كه فناوري اطلاعات و ارتباطات بر مرزهاي ساختاري نظام آموزشي سنتي فائق آمده است . در اين رابطه بيگم و گرين5 نيز معتقدند كه ورود فناوري جديد به مدارس و محيطهاي آموزشي ، صرفاً منجر به كارآمد كردن روش انتقال دانش نشده ، بلكه موجب خلق زمينههاي جديد اجتماعي ( و اطلاعاتي ) براي يادگيري شده است. همچنين رزنيك به سه ديدگاه درباره اينترنت (بعنوان جزئي از فناوري اطلاعات و ارتباطات) اشاره ميكند1: به زعم او عدهاي اينترنت را به عنوان يك راه و روش جديدي براي آموزش ميدانند. (در اينجا با تأكيد بر رويكرد تحول گرايي ICI در آموزش و پرورش، اعتقاد بر اينست كه اينترنت، فرايند آموزش را متحول كرده و اهداف آموزشي و متناسب با آن روشهاي آموزش را تغيير ميدهد.)
عدهاي ديگر اينترنت را بعنوان يك پايگاه اطلاعاتي وسيع ميدانند كه براي دانشآموزان فرصت كشف كردن را فراهم ميآورد. (اين ديدگاه با تأكيد بر دو رويكرد تحولگرانه و اصلاحگرانه ICI در آموزش و پرورش، اينترنت را ابزاري ميداند كه بوسيله آن دانشآموزان امكان خودآموزي و خودمحوري2را به دست ميآورد و در نتيجه آن امكان كشف پديدههاي علمي،براي آنها فراهم ميشود.
عدهاي نيز آنرا بعنوان يك رسانه جديد ميبينند كه فرصت جديد را براي دانشآموزان به منظور بحث و گفتگو، مشاركت و همكاري بر روي ساختها و موضوعات علمي فراهم ميآورد. (اين ديدگاه با تأكيد بر رويكرد اصلاح گرانه ICI در آموزش و پرورش، معتقد بر اينست كه اينترنت، سبب ميشود كه آموزش به همان شيوه سنتي ولي با ابزاري جديد كه فرصتهاي مناسبتري را براي دانشآموزان فراهم ميكند، انجام پذيرد.) (Resnick,1996)
بنابر آنچه گفته شد، توجه به اين نكته حائز اهميت است كه در جهان امروز و با وضعيتي كه بر اثر حركت بسوي دهكده جهاني3 بوجود آمده است ، ديگر رويههاي سنتي انتقال دانش از طريق متن ، ورقه ، تمرين و مانند آنها نميتواند توجه جواناني را كه در جهان اشباع شده از رسانهها بسر ميبرند را به خود معطوف كند . به نظر ضروري ميرسد كه عناصر اصلي نظامهاي آموزشي بويژه معلمان در معرض تحولات آموزشي متناسب با پيشرفتهاي جهان امروز قرار گيرند و آگاهي بيشتري از قابليت فناوريهاي جديد بيابند و به موازات آن راهبردهايي طرح شود كه به ورود فناوريهاي جديد به كلاسها و محيطهاي آموزشي، منجر به آموزش و يادگيري بهتر شود . و در عمل باعث شود كه نقش معلم به عنوان منبع قدرت كه اطلاعات در انحصار اوست از بين برود . و نقش او از ناشر اطلاعات به نقش تسهيلكننده فرايند كسب اطلاعات تغيير يابد .1
به موازات تغييراتي كه در عناصر نظام آموزشي در نتيجه ورود فناوري اطلاعات به وجود ميآيد ، تغييرات در سطح مدارس نيز قابل توجه است. در اين رابطه به هشت تغيير اساسي ميتوان اشاره كرد :
1. تغيير در بصيرت2 افراد درون مدرسه : بصيرت به آرزوها و آرمانهاي افراد درون مدرسه و درون نظام آموزشي به عنوان يك كل اشاره دارد .3 با ورود فناوريهاي جديد به مدرسه ، رسالتها شفافتر ميشود و مبناي روشنتري را براي تصميمگيري فراهم ميكنند . بيان واضح و روشن رسالتها به اعضاي جامعه يادگيري اين امكان را ميدهد تا آرمانهاي مدرسه را براي آينده و اقدام موزون و هماهنگ به طور مناسبتري تجسم نمايند .
2. تغيير در فلسفه يادگيري و پداگوژي : نحوه تعامل معلمان و دانشآموزان و نحوه ادارة مدرسه براي يادگيري، بخشي از فلسفه يادگيري و پداگوژي مدرسه است . با ورود فناوري اطلاعات و ارتباطات به محيط مدرسه ، اين فلسفه دچار تغيير شده و محيطي كه در آن معلم به عنوان فراهمكننده اصلي محتواي آموزش شناخته ميشود ( فلسفه معلم محور ) به محيطي تبديل ميشود كه در آن معلم نقش تسهيلكننده فرايند كسب اطلاعات توسط دانشآموزان را بر عهده دارد ( فلسفه دانشآموز محور ).
3. تغيير در تدوين طرحها و خطمشيها : ورود فناوري اطلاعات به محيط مدرسه و تغييري كه در نتيجه آن در فلسفه آموزش و يادگيري در مدرسه بوجود ميآيد اين زمينه را فراهم ميكند كه خطمشيهاي آموزش نيز دچار تغيير شوند . با شكلگيري اين تغيير رويههاي دستيابي به اهداف كلي و جزئي نيز تغيير ميكنند .
4. تغيير در تسهيلات و منابع اطلاعات1 : علاوه بر تغييرات ساختاري كه جهت آنها بسوي طراحي ارگونوميك ( امنيت و مهندسي محيط كار ) ميباشد ورود فناوريهاي جديد به مدرسه اين امكان را فراهم ميآورد كه دانشآموزان و معلمان بتوانند از اطلاعات روز جهان در سطحي وسيع آگاهي يابند. همچنين ابزارهاي جانبي مانند ميكروسكوپهاي ديجيتالي ، نرمافزارهاي مختلف تحقيقاتي و غيره اين امكان را فراهم ميكند كه دانشآموزان ارتباط نزديكتري با محتواي آموزشي برقرار نمايند .
5. تغيير در توانائيهاي حرفهاي كاركنان مدرسه ، بويژه معلمان : به موازات توسعه فناوريهاي اطلاعات در مدرسه ، اين احساس نياز در كاركنان شكل ميگيرد كه توانائيهاي خود را بالا برده و به مهارتهاي اساسي در سطحي وسيع دست يابند .
6. تغيير در ميزان مشاركت جامعه : همانطور كه مشخص است فناوري اطلاعات اين امكان را فراهم ميكند كه تعامل ميان مدرسه با جامعه ( والدين ، بنگاههاي علمي ، صنعت ، مؤسسات خصوصي ، سازمانهاي اجتماعي ، مذهبي و حرفهاي و همچنين ساير موسات آموزشي ) به طور چشمگيري افزايش يابد .
7. تغيير در شيوه ارزيابي : ارزيابي هم شامل ارزيابي از دانشآموزان و هم ارزشيابي كلي نظام آموزشي بعنوان دو جنبهاي كه كاملاً در هم تنيده هستند ، ميباشد . ارزشيابي كلي نظام آموزشي از طريق بررسي حجم تعاملات ميان نظام آموزشي با ابعاد مختلف جامعه مانند صنعت ، دانشگاه و … سنجيده ميشود . فناوري اطلاعات اين امكان را هم فراهم ميكند كه ارزيابي دانشآموزان بجاي شيوه قلم و كاغذ ، روش تركيبي و تحولي باشد بگونهاي كه متناسب با ويژگيهاي هر دانشآموز تهيه گردد.
ویرایش توسط Max Payne : 2014/04/05 در ساعت 18:40
-
کاربر روبرو از پست مفید Max Payne سپاس کرده است .
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن