أحمد بن تیمیّه در سال 665 ق، پنج سال پس از سقوط خلافت بغداد در حرّان از توابع شام به دنیا آمد، و تحصیلات اولیّه را در آن سر زمین به پایان برد. پس از حمله مغول به اطراف شام و همراه خانواده اش به دمشق رفت و در آنجا اقامت گزید.

در سال 698 هـ ق، به تدریج آثار انحراف در وى ظاهر شد، خصوصاً به هنگام تفسیر آیه شریفه (الرَّحْمَـنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى )( طه: 5.)، در شهر حماة(یكصدو پنجاه كیلومترى شهر دمشق.) براى خداوند تبارك وتعالى جایگاهى در فراز آسمانها كه بر تخت سلطنت تكیه زده است، تعیین كرد.

این تفسیر مخالف آیات قرآن چون: (لَیْسَ كَمِثْلِهِى شَىْءٌ )( شورى/ 11.) و (وَ لَمْ یَكُن لَّهُو كُفُوًا أَحَدُم )( إخلاص: 4.) مى باشد كه خداوند را از هر گونه تشبیه به صفات مخلوقات باز داشته است.

انتشار افكار باطل «ابن تیمیّه» در دمشق و اطراف آن غوغایى به پا كرد، گروهى از فقهاء علیه او قیام كرده و از جلال الدین حنفى قاضى وقت محاكمه وى را خواستار شدند، ولى وى از حضور در دادگاه امتناع ورزید.

«ابن تیمیّه» همواره با آراء خلاف خود افكار عمومى را متشنّج، و معتقدات عمومى را جریحه دار مى كرد، تا اینكه هشتم رجب سال 705 هـ ق، قضات شهر همراه با وى در قصر نائب السلطنه حاضر شدند، و كتاب «الواسطیّة» وى قرائت شد، پس از دو جلسه مناظره با «كمال الدین زملكانى» و اثبات انحراف فكرى و عقیدتى «ابن تیمیّه» او را به مصر تبعید كردند.

در آنجا نیز بخاطر نشر اندیشه هاى انحرافی توسّط «ابن محلوف مالكى» قاضى وقت به زندان محكوم گشت، و سپس در 23 ربیع الأوّل سال 707 هـ ق، از زندان آزاد شد، ولى بخاطر پافشارى بر نشر عقاید باطلش، قاضى «بدر الدین» وى را محاكمه كرد و احساس نمود كه وى در قضیّه توسل به پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله وسلم) ادب را نسبت به حضرت رعایت نمى كند، بنابر این او را روانه زندان كرد.

عاقبت در سال 708 هـ ق، از زندان آزاد شد، ولى فعّالیّت مجدّد وى باعث شد كه آخر ماه صفر سال 709 هـ ق، به اسكندریّه مصر تبعید شود، و پس از هشت ماه به قاهره بازگردد.

ابن كثیر مى نویسد: در 22 رجب سال 720 هـ ق، به خاطر فتاواى دور از مذاهب اسلامى به دار السعاده احضار شد، و قضات هر چهار مذهب (حنفى، مالكى، شافعى و حنبلى) او را مذمّت و به زندان محكوم كردند، تا اینكه در دوّم محرّم سال 721 هـ ق، از زندان آزاد گردید.

ابن حجر عسقلانى و شوكانى از علماء بزرگ اهل سنّت مى نویسند: قاضى شافعى دمشق دستور داد كه در دمشق اعلان كنند كه: «من اعتقد عقیدة ابن تیمیّة حلّ دمه وماله»

هر كس معتقد به عقاید «ابن تیمیّه» باشد، خون و مالش حلال است