نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: واژه‌ ها و اصطلاحات تخصصی بدنسازی

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2013/03/06
    محل سکونت
    سناتورها
    سن
    34
    نوشته ها
    1,014

    پیش فرض واژه‌ ها و اصطلاحات تخصصی بدنسازی

    از A تا D


    بخش اول

    یک تکرار بیشینه (1rm): مقدار باری که به عنوان درصدی از یک تکرار بیشینه در یک حرکت برداشته می‌شود.


    یک تکرار بیشینه (1mr)(One Repetition Maximum): حداکثر وزنه‌ای که می‌توان برای تکرار در یک حرکت خاص جا به جا کرد.

    دور کننده (Abductor): عضله‌ای که موجب دور کردن عضو از بدن می‌شود. (عضله‌ای که یک عضو از بدن دور می‌کند)

    نزدیک کننده (Adductor): عضله‌ای که یک عضو را به بدن نزدیک می‌کند (عضله‌ای که موجب نزدیک شدن عضو به بدن می‌شود)

    هوازی (Aerobic): فرایندی که مستلزم اکسیژن است. متابولیسم هوازی در فعالیت‌های طولانی مدت و کم شدت مانند دو‌ها و شناهای استقامتی، اتفاق می‌افتد.

    اثر افزایشی (Addibive Effect): وقتی محققان دارند اثر دو یا چند ماده در یک مطالعه انفرادی اندازه گیری می‌کنند این واژه غالبا در اصطلاحات تخصصی علمی بکار می‌رود. "اثر افزایش" بطور خیلی ساده بدین معنی است که اثر ترکیبی دو یا فاکتور معادل مجموع اثرات آن‌ها به صورت مجزا است. بعنوان مثال می‌توان گفت مصرف مکمل کراتین منوهیدرات، به خودی خود، وزن بدون عضله بدن را در یک دوره چهار هفته‌ای شش پوند افزایش می‌دهد، و مصرف مکمل Hmb ، یه خودی خود، وزن بدون چربی را در یک دوره چهار هفته‌ای دو پوند افزایش می‌دهد. اگر اثرات آن‌ها افزایشی باشد، ما انتظار داریم که وقتی دو محصول با هم آمیخته شوند، افزایش معادل 8 پوند در یک دوره زمانی چهار هفته‌ای در افراد تحت آزمایش ایجاد می‌نمایند.

    Adp (آدنوزین دی فسفات): این ماده شیمیایی مهمی است که دخیل در تولید انرژی سلولی است. وقتی Atp به منظور تامین انرژی برای انقباضات عضلانی از میتوکندری (کوره‌های سلول‌ها) تجزیه می‌شود، Adp تشکیل می‌گردد، بمنظور احیا دوباره Atp و بازیافت ذخایر انرژی سلولی، بایستی Adp با کراتین فسفات ترکیب شود.

    گرفتن مختلط (Alternating Grip): گرفتن میله به صورتی که یک دست رو به بدن و دست دیگر، رو به بیرون از بدن باشد. این شکل گرفتن از چرخش میله‌های سنگین در دست‌ها جلوگیری می‌کند و هنگام کار با وزنه‌ای بسیار سنگین به ویژه در اجرای لیفت مرده، توصیه می‌شود.

    تماما طبیعی (all natural): این واژه تخصصی باشگاهی در مورد ورزشکارنی است که برای یک دوره خاص زمانی از استروئید‌های آنابولیک استفاده ننموده‌اند. معمولا در رقابت‌های ورزشی طبیعی به ورزشکاران اطلاق می‌شود که استروئید‌ها یا از کمک کننده‌هایی ممنوعه ارگونیک (ergogenic) دیگر برای یک دوره زمانی کمتر از 12 ماه نباشد، استفاده ننمایند.

    هضم و جذب غذا: این فرآیندی است که در این فرآیند غذا جذب گشته و توسط بدن استفاده می‌شود.

    Atp (آدنوزین تری فسفات): این یک مولکول با انرژی بالا ذخیره شده در عضله و دیگر سلول‌ها بدن است. وقتی یک سلول عضلانی نیاز به انرژی برای انقباض داشته باشد، Atp به Adp تجزیه می‌شود تا این انرژی را تدارک ببیند. می‌توان Atp را بعنوان سوخت واقعی در نظر گرفت که باعث تامین انرژی حرکت عضلانی می‌شود. و اکسیژن و گلوکز در تشکیل Atp شرکت می‌کنند. بسیاری از توزیع کنندگان مکمل‌ها بدون دلیل اظهار می‌دارند که این ماده ارتقاء دهنده عملکرد ورزشی یا یاری دهنده ارگوژنیک می‌باشد و ادعا می‌کنند که این مکمل‌ها تحویل اکسیژن یا گلوکز به سلول‌ها را افزایش می‌دهند به نوبه خود، مقدار سوخت قابل استفاده هر شکل ‌atp را افزایش می‌دهد، در نتیجه طول دوره استقامت ماهیچه‌ای را افزایش می‌دهد.

    هوازی (Aerobic): این معنای " نیاز به اکسیژن" است. متابولیسم هوازی در طی تمرینات با زمان زیاد و شدت پائینی اتفاق می‌افتد مانند جاگینگ.

    آمینو اسید‌ها (Amino Acids): یک گروه از ترکیبات آلی نیتروژن دار بر پایه کربن وجود دارد که بعنوان واحد‌های ساختمانی که پروتئین (و ماهیچه‌ها) از آن ساخته می‌شود بکار می‌رود.

    بی‌هوازی (Anaerobic): فرآیندی که بدون حضور اکسیژن رخ می‌دهد متابولیسم بی هوازی که در فعالیت‌های شدید، کوتاه مدت، مانند وزنه برداری و دوی سرعت اتفاق می‌افتد.

    عضلات مخالف (Antagonist Muscle): عضله‌هایی که بصورت دوگانه فلکشن و اکستنشن یک مفصل را انجام می‌دهند. برای نمونه، انقباض یکی از آن دو عضله سبب حرکت اندام در یک جهت می‌شود و انقباض دیگری اندام را در جهت مخالف حرکت می‌دهد.

    قدامی یا جلویی (Anterior): قسمت جلویی یک سطح در مقابل خلفی.

    آنابولیک (Anabolic): این واژه اشاره به بالا رفتن متابولیسم دارد. که فرآیند ساخت واقعی بافت‌ها، عمدتا عضلات، در بدن می‌باشد. ابن فرآیند ممکن است از طریق واکنش‌های طبیعی خود بدن به منظور کار نمودن عضلانی و تغذیه مناسب انجام گیرد یا از طریق وارد نمودن دارو اتفاق بیافتد. آنابولیسم با دریافت مواد از خون که برای رشد و تعمیر ضروری هستند و استفاده از آن‌ها بمنظور تحریک واکنش‌هایی که تولد سنتز بافت را می‌کنند اتفاق می‌افتد.

    استروئید‌های آنابولیک: این نسخه‌های سنتزی هورمون مردانگی تستوسترون می‌باشند، که تستوسترون هورمونی است که بسیاری از عملکرد‌ها را کنترل می‌نماید و بطور طبیعی در بدن وجود دارد. در میان این دسته از عملکرد‌ها عبارت است از ارتقاء آنابولیسم است.
    استروئید‌ها این واقعه طبیعی بدن را تقلید می‌کنند اما این توانایی را دارند که این کار با سرعتی شتاب یافته انجام دهند. از طریق تغییرات متابولیسمی شدید در بدن، استروئید‌های آنابولیک سنتز پروتئین را سرعت می‌بخشند، کاتابولیسم را کاهش می‌دهند، و وزن عضلانی و قدرت را در ورزشکارانی که با وزنه تمرین می‌کنند را افزایش می‌دهند. استروئید‌ها نه فقط اثراتشان را بر روی عضلات اعمال می‌نمایند بلکه متاسفانه بسیار از اعضا بدن را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهند. بدین خاطر است که افزایش شدید در عضلات (حجم) غالبا همراه با اثرات جانبی جدی می‌باشد.

    غیر هوازی (Anaerobic): این لغت به معنای " بدون اکسیژن" است. متابولیسم غیر‌هوازی در بافت عضلانی در طی فعالیت‌های انفجاری نظیر وزنه برداری یا دوی سرعت اتفاق می‌افتد.

    ضد کاتابولیسم (Anti-Catabolism): این کار عبارت است از متوقف نمودن موقت تجزیه سلولی در بدن است. یک تعداد از مکمل‌های موثر تغذیه‌ای نظیر گلوتامین، Akg و Hmb و همینطور استروئید‌های آنابولیک ، می‌تواند به بالا بردن ضد کاتابولیسم کمک نمایند. کم کردن سرعت تجزیه پروتئین کفه ترازوی متابولیسم ماهیچه‌ای را به نفع رشد عضلات جدید جابجا می‌نماید.

    ضد پروتئیولیسیس (Anti-Proteolysis): این یک نوع خاص از ضد کاتابولیسم است: یعنی کم نمودن سرعت یا متوقف نمودن موقت تجریه (ماهیچه) در بدن است.

    آنتی اکسیدان (Anti-Oxidant): این‌ها مواد کوچکی هستند که اکسایش بافت را به حداقل می‌رسانند و به کنترل رادیکال‌های آزاد و تصفیه زائد آن‌ها کمک می‌نمایند.

    تضعیف اثر (Attenuate): این فصل به معنای تضعیف، کمرنگ نمودن یا کاهش است. این واژه غالبا برای توصیف اثر کمرنگ شوندگی یک دارو یا مکمل در طی چند بار مصرف اعمال می‌شود. بعنوان مثال اگر شما گیاهی داروئی را افدرا را هر روز دریافت کنید اثرات مثبت آن تضعیف می‌شود.

    در دسترسی پذیری زیستی (Biouavailobility): این نشان دهنده راهی است که مواد مغذی می‌تواند جذب شود.

    واکنش بیوشیمیایی (Biochemichal Reaction): این واژه اشاره بر دامنه وسیع از واکنش‌های شیمیایی دارد که در تمامی اندام‌های زنده انجام می‌شود. مثال‌هایی از واکنش‌های بیوشیمیایی که در درون بدن انسان انجام می‌گیرند عبارتند از تبدیل قند خون به انرژی، اثرات تستوسترون بر روی رشد سلول ماهیچه‌ای و واکنش پالس‌های عصبی، که فقط تعدادی از هزاران واکنش هستند که نام برده شد.

    ارزش زیست شناختی: این مقیاس از کیفیت پروتئین چگونگی یک غذای معین یا مخلوط غذا حفظ نیتروژن در بدن انسان ارزیابی می‌شود.

    ترکیب بدن (Body composition): این درصدی از ترکیب بدن شما است که نشان دهنده مقدار چربی به مقدار وزن بدون چربی است. روش‌های بسیار حساس اندازه گیری های ترکیب بدن، شامل dexa است که در واقع می‌تواند ترکیب بدن را به زیر گروه‌های بسیار ویژه‌ای تقسیم نماید، مانند درصد مواد معدنی استخوان، آب بدن، مو و .....

    هالتر (Barbell): نوعی از وزنه آزاد که به شکل میله‌ای بلند (معمولا فلزی) است و می‌توان وزنه‌های مختلفی را در دو انتها روی آن سوار کرد. طول آن به حدی است که بتوانید حداقل دست را هنگام گرفتن به اندازه عرض شانه باز کنید. در برخی موارد وزنه روی آن ثابت است و اما بیشتر می‌توان دیسک‌های وزنه را روی ان گذاشت و با یک حلقه آن را سفت کرد.

    بافر (Baffer): این ماده‌ای است که تغییرات غلظت یون هیدروژن (Ph) را به حداقل می‌رساند. بافرهایی نظیر سدیم فسفات به منظور کمک برای کاهش ساختن اسید لاکتیک در طی تمرینات شدید توسط ورزشکاران استفاده می‌شود.

    نیاز پایه انرژی (BER)(Basic Energy Requirement): میزان کالری مورد نیاز بدن در حال استراحت.

    دوسر (Biceps): هر عضله‌ای که دو سر ثابت داشته باشد اما بیشتر به اختصار برای دوسر بازویی که در جلو بازو قرار دارد، به کار می‌رود.

    نرخ متابولیک پایه (BMR)(Basic Metabolic Rate): حداقل میزان انرژی (یا کالری) که بدن برای زنده ماندن نیاز دارد. اغلب BMR حدود دو سوم انرژی مصرفی روزانه است.

    درصد چربی بدن (Body Fat Percentage): وزن چربی بدن که به شکل درصدی از وزن کل بدن نشان داده می‌شود.

    شاخص توده بدن (BMI)(Body Mass Index): میزان چربی بر اساس قد و وزن که برای مردان و زنان بزرگسال به کار می‌رود. این شاخص برای افراد متوسط مفید است، اما برای ورزشکاران بخصوص با حجم عضلانی بالا باید با احتیاط تفسیر شود.

    چگالی استخوان (Bone Density): مقدار بافت استخوانی در یک حجم ثابت آن.

    دستگاه سیم کش (Cable Pulley Machine): دستگاهی برای تمرین مقاومتی که می‌توان شکل‌هایی از وزنه مانند سیم و طناب و دستگیره‌های مختلف را به آن نصب کرد. نیرو به وسیله یک یا چند قرقره در آن منتقل می‌شود و هدف آن، حفط مقاومت در تمام دامنه حرکتی است.

    کالری (Calorie): واحد رایج انرژی دریافتی یا مصرفی.

    کربوهیدرات‌ها (Carbohydrate): این‌ها ترکیبات آلی هستند که محتوی کربن، هیدروژن و اکسیژن می‌باشند. آن‌ها منابع سوختی بسیار موثری برای بدن هستند. انواع مختلف کربوهیدرات‌ها شامل نشاسته‌ها (starches)، قند‌ها (sugars) و الیاف هستند و به سه گروه تقسیم می‌شوند - مونوساکارید‌ها، دی ساکارید‌ها و پلی ساکارید‌ها. کربوهیدرات‌ها محتوی چهار کالری به ازای هر گرم می‌باشد. گلوکز- قند خون – کربوهیدراتی است که توسط تمامی سلول‌های بدن بعنوان سوخت استفاده می‌شود.

    عضلات قلبی (Cardiac Muscle): نوعی از عضلات غیر ارادی که دیواره قلب را تشکیل می‌دهد.

    کاتابولیک (Catabolic): این واژه مخالف واژه آنابولیک است. این کلمه به معنای تجزیه بافت است. حالت‌های کاتابولیکی در هنگام بیماری، عفونت، زخم، تمرین فشرده، اتخاذ رژیم غذایی شدید و عدم سیال سازی (Immobilization) اتفاق می‌افتد. ناراحتی‌های مربوط به کاتابولیکی منجر به افزایش وزن بدون چربی ماهیچه‌ای نمی‌شود در حقیقت بطور نمونه آن‌ها موجب کاهش در وزن بدون چربی ماهیچه‌ای می‌شوند.

    کاتابولیسم(Catabolic): این واژه اشاره بر تجزیه یا از بین رفتن ماهیچه یا دیگر بافت‌های بدنی دارد.

    عوامل کی لیت شونده یا عوامل دندانه دار (:(Chelating Agents این دسته از مواد ترکیبات قابل انحلال آلی هستند که می‌توانند یون‌های معینی فلزی را در ساختمان مولکولی خود جای دهند. این دسته از مواد غالبا برای افزایش جذب مواد معدنی در درون بدن استفاده می‌شوند. بعنوان مثال آمینو اسید‌ها بصورت بسیار متداولی بعنوان کی لیت کننده برای آهن و دیگر مواد معدنی که بصورتی ضعیف جذب می‌شوند استفاده می‌گردند.

    کلسترول (Cholesterol): این یک نوع لیپید (چربی Lipid) است و با این که بطور گسترده‌ای بعنوان یک "چربی بدن" که ضررش بیماری قلبی و سکته قلبی (Stroke) است اما جزء حیاتی در تولید بسیاری از هورمون‌های استروئیدی در بدن است. همچنین این ماده پیش زمینه‌ای برای سنتز اسید صفرا و همچنین یک ماده پیش زمینه‌ای برای سنتز هورمون جنسی و ویتامین D می‌باشد. انواع مختلفی از کلسترول وجود دارد: یعنی (شکل خوب کلسترول) Hdl ، Ldl (شکل بد کلسترول).

    کشیدن و بالابردن یا دو ضرب (Clean And Jerk): یک تکنیک دو بخشی از بالابردن وزنه که از قوانین وزنه برداری المپیک است. شامل بلند کردن وزنه (هالتر) تا شانه و سپس بالا بردن آن تا بالای سر (به اندازه طول دست‌ها)، بازوها و آرنج صاف است.

    سرد کردن (Coll-Down): مقطع زمانی پس از تمرین اصلی که فرد در آن از حرکاتی مانند راه رفتن، دوی نرم یا کشش های آرامی استفاده می‌کند. این مرحله برای بازگشت به حالت قبل از تمرین انجام می‌شود.

    آماده سازی (Conditioning): برنامه تمرینی که برای بهبود عملکرد و آماده شدن برای یک رویداد ورزشی طراحی می‌شود.

    کوآنزیم (Coenzyme): این ماده‌ای است که همراه با آنزیم کار می‌کند تا فعالیت آنزیم را افزایش دهد. بسیاری از کو آنزیم‌ها ویتامین‌هایی را بعنوان قسمتی از ساختمان مولکولی شان دارند.

    پروتئین‌های کامل (Complete Proteins): این‌ها پروتئین‌هایی هستند که محتوی تمامی آمینو‌اسید‌های ضروری در موازنه صحیح هستند.

    کورتیزول (Cortisol): این یکی از هورمون‌های کاتابولیکی اولیه در بدن است. با این وجود کاتابولیسم با تجزیه بافت بدن تنها عملکرد کورتیزول نمی‌باشد. بطور نمونه این ماده نیروزا در پاسخ به ترومافیزیکی یا استرس طولانی مدت دارد. عملکرد آن در میان دیگر عملکرد‌های متعدداش شامل کنترل التهاب، افزایش کاتابولیسم و گلیکولیز عضلانی (تبدیل گلوکز به لاکتیک اسید انرژی دهنده، فرو نشانی پاسخ ایمنی و حفظ گردش عادی خون عروقی و حفظ عملکرد عادی کلیوی می‌باشد. فرونشانی تولید کورتیزول در زمان‌های کلیدی در هنگام روز ممکن است به بدنسازان در اجتناب از تجزیه عضلانی کمک بنماید. اما شما نیاز به کمی کورتیزول برای بقاء دارید.

    کراتین (Creatine): ترکیب شیمیایی که به وسیله بدن ساخته می‌شود یا از طریق غذا (اصولا گوشتی) جذب می‌شود و برای ذخیره انرژی و تامین بافت عضلانی استفاده می‌شود.

    کراتین فسفات: این یک مولکول معدنی فسفات است که به Adp متصل می‌شود تا Atp را بسازد. مصرف مکمل کراتین منوهیدرات به افزایش ذخایر Cp عضلانی شما کمک می‌کند.

    سیتوکین(Cytokine): این واژه برای توصیف دامنه وسیعی از سلول‌های پیام آور پروتئین مولکولی استفاده می‌شود. خانواده سیتوکین پروتیئن‌ها شامل اینترلوکین‌ها (عوامل قدرتمند ضد سطان زایی)، اینترفرون‌ها (که بر علیه عفونت‌های ویروسی می‌توانند بسیار موثر باشند)، igf-1 (فاکتور رشد انسولین) و ... می‌باشد. سیتوکین‌ها بطو مستقیم بر روی سلول‌ها عمل می‌کنند و عوامل بسیار قدرتمندی هستند که می‌توانند تغییرات عظیمی را در عملکرد سلولی ایجاد نمایند.

    کمبود (Deficiency): این یک سطح زیر مطلوبیت یک یا چند ماده مغذی است که برای خوب بودن تندرستی ضروری است که غالبا در مورد ویتامین‌ها دیده می‌شود. بسیاری از مکمل‌های طبیعی که بعنوان یاری دهندگان ارکوژینک در بازار برای ورزشکاران عرضه می‌شود اگر فردی در این ماده مغذی دارای کمبود باشد در ارتقاء عملکرد ورزشی موثر خواهد بود. یک کمبود می‌تواند بخاطر تغذیه ضعیف یا در اثر افزایش تقاضای بدنی (بویژه در هنگام تمرین فشرده) یا هردو ایجاد گردد.

    Dexa (دکسا): این واژه مخفف (جذب سنجی انرژی دو گانه اشعه x می‌باشد. دکسا شکلی از اشعه x کل بدن است که برای تعیین ترکیب بدن استفاده می‌شود. احتمالا این طریقه دقیق ترین روش در دسترس برای اندازه گیری چربی در بدن است وزن بدون چربی ، تعیین مواد معدنی استخوان و محتوای آب بدن است. این یک رویه بسیار گران قیمت است با این وجود این طریقه یک قسمت مهم از تلاش‌های با کیفیت کلینیکی است.

    دکستروز (Dexterose): این صرفا نام دیگری برای گلوکز است – این واژگان قابل تعویض بجی هم هستند.

    دی پیتید‌ها (Dipeptides): این‌ها تکه‌های پروتئین هستند که ساخته شده از فقط دو آمینو اسید است.

    دی ساکارید‌ها (Disaccharide): این یک ترکیب کربوهیدرات دار ساخته شده از فقط دو آمینو اسید است. عبارتند از ساکاروز (Sucrose) (قند آشپزخانه)، لاکتوز (قند شیر) و مالتوز (Maltose).

    دیورتیک یا ادرارآور (Diutretic): این واژه می‌تواند هر محصولی را که مقدار ترشح ادرار بدن را افزایش دهد توصیف گردد. ادرار آورر‌های طبیعی شامل چای سیاه، گوارانا و داندلیون (dandelion) یا گل قاصدک می‌باشد.

    ست‌های کاهشی (Drop Set): شکلی از تمرین با وزنه است که در آن یک ست از تمرین خاصی تا واماندگی عضلانی انجام می‌شود، سپس بلافاصله وزن کم می‌شود و دوباره تا واماندگی عضلانی اجرا می‌شود.

    دارو (drug): این واژه نام ژنریک (Generic) هر نوع ماده‌ای است که (به استثنای غذا) که به منظور ممانعت تشخیص (Diagnosis) و یا درمانی یک بیماری استفاده می‌‌شود و همینطور به عنوان رهایی دهنده از علائم بیماری استفاده می‌گردد. کلمه (Medicine) یا دارو درمان معمولا برای توصیف داروهای درمانی (Therapeutic Drugs) که بطور غیر قانونی استفاده می‌شوند می‌توان تمیز داد تلقی می‌گردد.

    Dshea: این واژه‌ای است که مخفف" قانون سال 1994، تحصیل و سلامتی مکمل‌های رژیم غذایی" می‌باشد. (Dietary Supplement Health & Education Act . of 1994) این قانون توسط کنگره تصویب شده و بیان می‌کند که "مکمل‌های رژیم غذایی" بدین صورت تعریف می‌شوند: ویتامین‌ها، مواد معدنی، گیاهان داروئی، هر ماده دیگر با منشا گیاهی (Botanicals) (به استثنای تنباکو)، آمینو اسید‌ها، هر "ماده رژیم غذایی که بمنظور استفاده برای انسان می‌باشد تا بدین ترتیب به رژیم غذایی‌اش برای افزایش دریافت جیره غذایی کل مکمل بیافزاید و این مکمل شامل یک کنسانتره متابولیت جزئی تشکیل دهنده (Constituent) ماده استخراج شده (Extracts) یا ترکیبی از هر یک از مواد تشکیل دهنده فهرست بالا می‌باشد.

    دمبل (Dumbbell): نوعی وزنه آزاد که از یک میله کوچیک و دو قطعه وزنه در دو انتهای آن تشکیل شده است. می‌توان آن را یک دستی نیز بلند کرد.

    تمرینات پویا (Dynamic Exercise): هر گونه فعالیتی که در آن مفاصل و عضلات حرکت کنند.

    منابع: کتب (دایرة المعارف مکمل‌های غذایی ورزشی و راهنمای گام به گام تمرینات قدرتی)

  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2013/03/06
    محل سکونت
    سناتورها
    سن
    34
    نوشته ها
    1,014

    پیش فرض بخش دوم

    از E تا M


    نافع (Efficacious): این به معنی تولید اثر دلخواه است یعنی که "آن کار می‌کند".

    الکترولیت‌ها (Electrolytes): این‌ها موادی هستند که در حالت محلول، قادر به هدایت جریان الکتریکی هستند. این ذرات باردار در کل بدن وجود دارند و در بسیاری از فعالیت‌ها دخالت دارند نظیر توزیع آب درونی و برونی سلول‌ها در بدن. مثال‌ها شامل مواد معدنی حجیم (Balk)، پتاسیم، سدیم و کلرید می‌باشد.

    داده‌های تجربی (Empirical Data): این اطلاعاتی است که بر پایه مشاهده و تجربی می‌باشد، نه بر پایه منظق علمی. داده‌های تجربی غالبا بسیار دقیق هستند هر چند به عنوان موضوعات (Sound) معتبر علمی مورد قبول واقع نشوند با این وجود هیچ بخشی از علم وجود ندارد که عاری از اجزا جهان واقعی تجربی باشد.

    انرژی(Enerji): این قابلیت انجام کار است. انرژی موجود در غذا انرژی شیمیایی است: این نوع انرژی می‌تواند به انرژی‌های مکانیکی، الکتریکی و گرمایی تبدیل شود. گاهی اوقات انرژی بر حسب "کالری" اندازه گیری می‌گردد.

    درون گرا(Endogenous): این واژه اشاره بر چیز‌هایی دارد که بطور طبیعی در بدن اتفاق می‌افتد. بعنوان مثال، تستوسترون بدن شما بطور طبیعی "درون گرا" تولید می‌شود.

    آنزیم (Enzyme): این یک مولکول پروتئین است که بعنوان یک "کمک کننده" در هزاران واکنش شیمیایی بدن عمل می‌نماید، که شامل: هضم غذا، تولید هورمون، ترمیم سلول عضلانی – بدون اغراق هزاران هزار واکنش دیگر.

    بالابرنده (Erector): عضله‌ای که بخشی از بدن را بالا می‌کشد.

    ارگوژنیک (Ergogenic): این کلمه اشاره بر چیزی دارد که می‌تواند ظرفیت کار عضلانی را افزایش دهد. مکمل‌های طبیعی که می‌تواند بعضی از جنبه‌هایی از عملکردهای ورزشی را افزایش دهد گفته می‌شود که ارگوژنیک هستند یا یاری دهنده‌های ارتقاء عملکرد می‌باشند.

    اسید‌های چرب ضروری (Efas) (Essential Fatty Acids): این‌ها چربی‌هایی هستند که بدنمان نمی‌تواند آن‌ها را بسازد بنابراین بایستی آن‌ها را از طریق رژیم غذایی مان بدست آوریم. این دسته از چربی‌ها (که شامل لینولئیک و لینولینک اسید است) برای تولید هورمون بسیار مهم می‌باشند. و همینطور برای سنتز سلولی و یکدست بودن اهمیت دارند. منابع خوب ایندسته از چربی‌ها عبارت است از روغن برزک (Flaxseed oil) و روغن گل کاجیره (Suf flower oil).

    باز کننده (Extensor): عضله‌ای که برای افزایش زاویه عمل می‌کند. برای مثال، تا کردن آرنج، که اکثرا به صورت مکمل با باز کننده عمل می‌کند.

    برون گرا (Exogenous): این واژه اشاره بر چیز‌هایی دارد که منشا شده از بیرون بدن می‌باشند. بعنوان مثال اگر شما یک قرص Dhea را بخورید آن می‌توان یک منبع برون گرا از آن هورمون باشد.

    چربی (Fat): این یکی از مغذی‌ها (Macronubtients) بزرگ می‌باشد. چربی محتوی 9 کالری به ازای هر گرم است. این ماده در میان تمام مغذی‌های بزرگ بیشترین کالری را دارد. چربی‌های رژیم غذایی نیز ممکن است به لیپیدها یا تری گلیسریدها ارجاع شود.
    چربی‌ها عملکرد مختلفی را در بدن به عهده دارند آن‌ها بعنوان اجزاء ساختمانی تمامی ‌غشاءهای سلولی و همینطور فراهم آورنده پیش ماده‌های زمینه‌ای ( یا سوبستر‌ها) برای تولید هورمون‌ها می‌باشند. دو نوع چربی وجود دارد – چربی اشباع شده "که بد است" و چربی غیر اشباع "که خوب است".

    وزن بدون چربی (Free-Fat-Mass): این اشاره بر سهم کل بافت‌های بدن که محتوی چربی می‌باشند دارد. این دسته از بافت‌ها شامل تمامی استخوان‌های اسکلتی و عضلات، پوست، اندام‌ها و آب بدن و همینطور مو، خون و لنف می‌باشد. وزن بدون چربی واژه‌ای است که مکررا در متون مطالعات کلینیکی (بالینی) استفاده میگردد. غالبا افزایش در وزن بدون چربی معادل افزایش در ماهیچه اسکلتی می‌باشد.

    آمینو اسید‌ها به شکل آزاد (Free- Form Amino Acide): این دسته از آمینو اسید‌ها از لحاظ ساختمانی غیر متصل و جدا می‌باشند.

    رادیکالهای آزاد (Free Radical): این دسته از مواد مشکل ساز هستند. آن‌ها مولکول‌های فوق العاده واکنش دهنده (Reactle) می‌باشند که دارای الکترود‌های جفت کننده‌ای هستند که در طی متابولیسم غذا و تولید انرژی ایجاد می‌شوند. و اعتقاد بر این است که آن‌ها در صدمات مولکولی و مرگ سلول‌های حیاتی بدن شرکت دارند. رادیکالهای آزاد ممکن است یکی از فاکتور‌های پیری (Aging) و بیماری باشند و ممکن است نهایتا منجر به مرگ گردند. آنتی اکسیدانها به خنثی سازی رادیکا‌لها کمک می‌کنند.

    تا کننده یا خم کننده (Flexor): عضله‌ای که زاویه مفصل را کاهش می‌دهد. برای مثال تا کردن آرنج، که اکثرا به صورت مکمل با باز کننده عمل می‌کند.

    وزنه‌های آزاد (Free Weight): وزنه‌ای که به دستگاه متصل نیست، مانند هالتر یا دمبل.

    فروکتوز (fructose): این قند نوع عمده‌ای است که در میوه یافت می‌شود. این نوع قند از ساکارز (قند آشپرخانه) شیرین تر است و شاخص گلیسمیک (Gi) پائینی دارد. به عبارتی دیگر خوردن فروکتوز تقریبا به اندازه گلوکز (dextrose یا دکستروز) موجب آزاد سازی عظیمی در انسولین نمی‌شود. خوردن یک رژیم غذایی مملو از فروکتوز ممکن است چربی خون را افزایش دهد. چون فروکتوز شاخص گالیسمیگ پائینی دارد و چون اکثرا در کبد به متابولیسم در می‌آید غالبا فروکتوز بعنوان جایگزینی برای قند در افراد دیابتی استفاده می‌شود.

    آمینو اسید با طیف – کامل (Full- Spectrum Amino Acids): این مکمل‌هایی هستند که محتوی ترکیبی از تمامی آمینو اسید‌ها می‌باشند.

    شاخص گلیسیمیک (Gi) (Glycemicindex): این مقیاس از گسترده‌ای است که در آن یک غذا سطح قند خون (گلوکز) را در مقایسه با نان سفید بالا می‌برد که نان سفید مقدار Gi برابر 100 دارد. گلوکز (دکستروز) دارای 138gi، برنج قهوه‌ای 81، و فروکتوز (قند میوه) از ابتدا تا پایان هر میوه‌ای زیر 31 می‌باشد.

    گلیکوژن (Glycogen): این شکل اصلی ذخیره کربوهیدرات (گلوکز) است که در عضلات و در کبد نگهداری می‌شوند.

    هورمون رشد (Mgrowth Hormone)(Gh): این هورمونی است که بطور طبیعی از غده هیپوفیز آزاد می‌شود. آن یک هورمون آنابولیک است.Gh رشدعضلات تجزیه چربی بدن بمنظور ایجاد انرژی بالا می‌برد. سطح Gh در کودکان و نوجوانان بالا است اما بعد از 20 سالگی به اندازه بسیار زیادی کاهش می‌یابد. تصور بر این است که بعضی از مکمل‌های ورزشی مقدار Gh را افزایش می‌دهند که به طور طبیعی این هورمون در بدن آزاد شده و بنابراین یک حالت آنابولیک را بوجود می‌آورد و چربی سوزی را در ورزشکاران افزایش می‌دهد. متاسفانه اکثریت این‌ مکمل‌ها اثر کمی دارند.

    گلوکاگون (Glucagon): این هورمونی است که مسئول کمک به حفظ مناسب سطح قند خون می‌باشد. وقتی سطح قند خون خیلی پائین می‌رود. گلوکاگون تولید گلوکز در کبد را فعال می‌سازد و همینطور آزادسازی گلیکوژن از سلول‌های ماهیچه‌ای را تنظیم می‌نماید. نهایتا این هورمون موجب کاتابولیسم پروتئین‌های سلول ماهیچه‌ای بخاطر گلوکز می‌شود. این ماده یک هورمون کاتابولیک در نظر گرفته می‌شود.

    گلوکز (Glucose): این ساده ترین مولکول قند است. همچنین این مولکول عمده ترین قندی است که در خون یافت می‌شود و بعنوان ساخت پایه (Basic) برای بدن استفاده می‌شود. وقتی شما کربوهیدرات‌های پیچیده (کمپلکس) می‌خورید آن‌ها توسط بدن به گلوکز تجزیه می‌شوند. همچنین گلوکز در انواع میوه‌ها یافت می‌شود، اما غلظت آن به اندازه ساکاروز و فروکتوز که دو قند ساده دیگر هستند با غلطت بالا یافت نمی‌شود. با این وجود وقتی شما گلوکز خیلی زیاد بخورید کبد و بافت چری (Fatty یا Adipose) به اسید‌های چرب و تری گلیسریدها تبدیل می‌شود. بخاطر جذب سریع آن در بدن غالبا این ماده بعنوان یک عامل استحکام بخش و مقوی (Invigorating) در بسیاری از فرمولاسیون‌های دارویی استفاده می‌شود. این ماده موجب می‌شود که بدن شما مقادیر عظیمی از انسولین را سریعا آزاد می‌کند تا با جریان قند وارد شده مقابله نماید.

    Hdl: این مخفف (لیپوپرتتین با چگالی بالا) (High-Density Lipoprotrin) می‌باشد. این ماده یکی از زیر گروه‌های کلسترول است بطور نمونه این ماده بعنوان کلسترول (خوب) در نظر گرفته می‌شود. کلسترول Hdl شکلی است که به طور نمونه برای پاکسازی سیستم از چربی استفاده می‌شود. بنابراین آن ماده در سرخرگ‌های شما منجر به تشکیل اسندادهایی (Crud) نمی‌شود که این اسناد‌ها می‌تواند موجب حملات قلبی شود. شما می‌توانید با بلعیدن چربی‌های غیر اشباع با کیفیت مانند روغن بزرک سطح کلسترول Hdl خود را بالا ببرید. همچنین نشان داده است که سطح Hdl با تمرین ورزش افزایش می‌یابد.

    سر ثابت (عضله) (Head)(Of A Muscle): قسمت بالایی یا محل اتصال عضله.

    هورمون‌ها (Hormones): این‌ها موادی در بدن هستند که برای بدنسازان بسیار مهم می‌باشند. دو اندام مهم تولید کننده هورمون عبارتند از غده تیروئید و بیضه‌ها (Testes). هورمون‌ها فرآیندی مختلف بیولوژیکی را از طریق توانایی آن‌ها در فعال سازی یا غیر فعالسازی آنزیم‌ها تنظیم می‌نمایند. مثال‌هایی از این تنظیم عبارت است از اثر هورمون تستوسترون بر روی فعالیت آنزیمی که مربوط به تولید پروتئین سلول‌های ماهیچه‌ای می‌باشد. هورمون‌های دیگر نظیر انسولین و گلوکاگون سطح قند خون و ذخایر انرژی در بدن را کنترل می‌نمایند. هورمون‌ها می‌توانند از پروتئین‌ها (مانند هورمون رشد و انسولین) یا کلسترول (مانند تستوسترون و استروژن{Esbrogen}) ساخته شوند.

    همئوستاز (Homeostasis): فرآیندی که به طریق آن محیط داخلی بدن خود را تنظیم می‌کند تا در حالت ثابت و متعادلی بماند.

    هیدرولیز (Hydrolysis): این یک واکنش شیمیایی است که در آن آب با یک واکنش می‌تواند آن را به ماده‌ای دیگر با موادی دیگر تغییر دهد. بعنوان نمونه اگر شما سدیم استات را به آب اضافه نمائید آن به یون‌های سدیم و یون‌های استات هیدرولیز (یا آشکافت) می‌شود.

    هیپرتروفی (هایپر تروفی) (Hypertrophy): این به معنای افزایش در اندازه است. هیپرتروفی ماهیچه‌ای عبارت است از افزایش در اندازه سلول‌های ماهیچه‌ای.

    هیپوگلیسیمیا (Hypoglycemia): این عبارت از پائین بودن سطح قند خون / گلوکز می‌باشد که در نتیجه اضطراب، خستگی، تعرق (Perspiration)، تشنج (Delirium) و در موارد جدی، اغما می‌باشد. هیپوگلیسمی غالبا در میان افراد دیابتی اتفاق می‌افتد که یا مربوط به اضافه دوز (Overdose) انسولین دریافتی است یا به خاطر دریافت ناکافی کربوهیدرات است. هیپوگلیسمی موقت در میان ورزشکاران متداول است و می‌تواند با خوردن کربوهیدرات‌ها مرتفع گردد.

    پروتئین‌های ناکامل (Incomplete Proteins): این‌ها پروتئین‌هایی هستند که فاقد یک یا چند نوع آمینو اسید ضروری هستند.

    انسولین (Insulin): این یک هورمون آنابولیک است که توسط لوزالمعده ترشح می شود که این هورمون بدن را در حفظ مناسب سطح قند خون و افزایش ذخایز گلیکوژن یاری می‌دهد. ترشح انسولین حرکت مواد مغذی در درون جربیان خون و بدرون عضلات برای رشد را تسریع می‌کند. وقتی سطح این هورمون بطور مزمن بالا برود مانند زمانی که یک رژیم غذایی با کربوهیدرات بالا دارید این هورمون می‌تواند موجب افزایش چربی در شما گردد. با این وجود فورانهای کوچک (Short Bursts) انسولین که بخاطر خوردن کربوهیدرات‌های با کالری بالا ایجاد می‌شود ممکن است به جذب مواد مغذی نظیر کراتین و گلوتامین توسط سلول‌های ماهیچه‌ای کمک نماید.

    تمرین تناوبی (Interval Training): نوعی تمرین که در آن دوره‌های کوتاه کار در حدود شدت بیشینه به طور متناوب با دوره‌‌های استراحت یا فعالیت سبک ترکیب می‌شوند.

    ایزو متریک / هم طول (Isometric): تمرینی که در آن عضله کار می‌کند، اما انقباض آن ملاحظه نمی‌شود و طول آن تغییری نمی‌کند مانند زمانی که به یک شی بی حرکت فشار می‌آورید.

    ایزوتونیک / هم تنش (Isotonic): نوعی تمرین که در آن عضله در مقابل یک مقاومت ثابت فعالیت می‌کند. عضله تا زمانی که مقاومت ثابت باشد، منقبض است.

    نوار لگنی – درشت‌نی یا ایلیوتیبیال (ITB)(Iliotibial Band): گروهی از فیبر‌های محکم که از بخش خارجی ران تا زانو کشیده می‌شود و هنگام دویدن به عنوان تثبیت کننده عمل می‌کند.

    اصطلاح تخصصی (Jargon): این زبان تخصصی است که در رابطه با یک موضوع خاص است. به عنوان مثال موج سواران (Surfers) می‌گویند "آویزان 10 شو" (Hang Ten) که اشاره بر این دارد که ... خوبه .. من نمی‌دانم که این کلمه به چه چیزی اشاره دارد، اما می‌دانم که این کلمه تخصصی است – کلمات و عبارات ادراکی (Phrases Catch) را یقینا " افرادی درونی" (Insiders) می‌دانند اما دیگران نمی‌دانند.

    کتون‌ها (Ketones): این‌ها ترکیبات آلی شیمیایی هستند که نتیجه شده از تجزیه تری گلیسیرید‌ها می‌باشند. آن‌ها به عنوان منبع انرژی در بدن در طی رژیم‌های غذایی با کربوهیدرات بسیار پائین استفاده می‌شوند.

    لاکتیک اسید (Lactic Acid): این مولکولی است که از گلوکز در طی متابولیسم هوازی تولید می‌شود. وقتی اکسیژن در دسترس قرار می‌گیرد، لاکتیک اسید می‌تواند کاملا به دی اکسید کربن و آب تجزیه بشود. ساخته شدن (Build Up) لاکتیک اسید علت اولیه خستگی ماهیچه‌ای است. مکمل‌هایی که ساخته شدن لاکتیک اسید را محدود می‌سازند می‌توانند عملکرد ورزشی را ارتقاء دهند.

    جانبی (Lateral): ناحیه‌ای مربوط به قسمت خارجی و طرفی بدن، مثلا حرکت به طرفین.

    وزن بدون چربی (Lean Body Mass) (Lbm): این واژه دیگری است که وزن بدون چربی را توصیف می‌نماید (Fat-Free Mass را ببینید).

    Ldl: این کلمه مخفف " لیپو پروتیئن با چگالی پائین است و یک زیر گروه از کلسترول است، که از آن بعنوان کلسترول بد یاد می‌شود. Ldl آن نوع از کلسترول است که در داخل جریان خون به گردش در می‌آید و ممکن است موجب بیماری قلبی گردد. مقدار سطح کلسترول Ldl می‌تواند بلعیدن چربی‌های اشباع و عدم تمرین ورزشی را بالا ببرد.

    فاکتور محدود کننده (Limiting Factor): این عنصری است که یک فرآیند یا واکنش را از انجام شدن باز می‌دارد. به عنوان مثال فقدان پروتئین در رژیم غذایی می‌تواند یک " فاکتور محدود کننده" برای رشد ماهیچه‌ای باشد.

    رباط (Ligament): بافت نرمی که یک استخوان را به استخوان دیگر (در ناحیه مفصل) وصل می‌کند.

    لینولنیک اسید (Linolenic Acid): این یک اسید چرب ضروری است و بطور دقیق‌تر یک اسید چرب امگا 3 اشباع شده چندگانه است (Omega-3 Polysaturated Fatty Acid). این ماده در غلظت‌های بالا در روغن برزک (Flaxseed Oil) یافت می‌شود.

    لینولئیک اسید (Linoleic Acid): این یک اسید چرب ضروری است و بطور تخصصی‌تر یک اسید چرب، امگا – 6 اشباع شده چندگانه است (Omega-6 Polysaturated Fatty Acid). منابع خوب اسن اسید چرب عبارتند از روغن گل کاجیره و روغن دانه سویا (Soybean Oil) می‌باشد.

    لیپید (Lipid): بطور ساده این نام دیگری برای چربی‌ها یا تری گلیسیرید‌های رژیم غذایی می‌باشد.

    لیپوژنیک (Lipogenic): این به معنای ساختن چربی بدن است (از لحاظ لغوی ترجمه "تولید کننده چربی" می‌باشد) این بد است.

    لیپولیسیس (Lipolysis): این واژه اشاره بر تجزیه شیمیایی چربی بدن توسط آنزیم‌ها را دارد که منجر به این می‌شود که چربی‌های ذخیره شده بدن بعنوان سوخت توسط بدن استقاده گردند. این خوب است.

    لیپولیتیک (Lipolytic): این واژه معمولا برای توصیف چیزی که دارای اثرات چربی‌سوزی است استفاده می‌شود. از لحاظ لقوی به معنای "تفکیک چربی" (To Disintegrate Fat") می‌باشد.

    لوتنایزینگ هورمون (Luteinizing Hormone)(Lh): این هورمون قدرتمندی است که در مردان بیضه‌ها را تحریک به ساختن تستوسترون می‌کند. (بلة!) در دختران (Gals) ، Lh تخمک گذاری (Ovulation) را القاء می‌نمایند.

    درشت مغذی‌ها (Macronutrients): این‌ها مواد مغذی هستند که ما در کمیت‌های بزرگ ("ماکر" و به معنای بزرگ است {Macro}) بر یک مبنا منظم می‌بلعیم.
    این شامل پروتئین‌ها، کربوهیدرات‌ها، چربی‌ها و حدس می‌زنم آب باشد. تمامی این درشت مغذی‌ها برای پایداری حیات ضروری هستند.

    سوءجذب (Malabsorption): این کلمه بزرگ به معنای جذب بد مواد مغذی از میان لوله گوارش (digestive tract) می‌باشد. و آن می‌تواند منجر به کمبود‌های ویتامینی، از دست رفتن وزن، و ضعف سلامتی گردد. سوء جذب می‌تواند بخاطر بیماری های روده باریک یا فقدان آنزیم‌های گوارشی باشد.

    پودر‌های جایگزین شونده غذا (Mrp,s)(Meal-Replacement Powders): این‌ها گروهی از مکمل‌ها هستند که محتوی پروتئین، کربوهیدرات، ویتامین‌ها و دیگر مواد مغذی کلیدی هستند که به منظور جایگزین نمودن یک غذای معمولی (meal regular – food) برای کاهش وزن، افزایش وزن یا افزایش مقدار دریافت مواد مغذی رژیم غذایی استفاده می‌شود. همچنین ایندسته از مکمل‌ها ممکن است بعنوان " محصولات تغذیه‌ای کامل" (Total – Nutrition Proucts)،"غذاهای مهندسی شده" (Engineered Foods) یا مافوق غذاها (Super Food) ارجاع شوند.

    سرعت متابولیکی (Metabolic Rate): این اشاره به آن سرعتی دارد که شما با آن سرعت ذخایر انرژی را به انرژی کاری در بدن تبدیل می‌نمائید. به عبارتی دیگر این سرعت نشان می‌دهد که با چه نرخی "سیستم کلی" (Whole System) شما به حرکت در می‌آید. سرعت متابولیکی توسط تعدادی از فاکتور‌ها کنترل می‌شود که آن شامل : جرم عضله (هرچه جرم عضله شما بیشتر باشد شما سرعت متابولیک بیشتری دارید) مقدار کالری دریافتی، تمرین و استفاده از محرک یا مواد شیمیایی افسرده کننده (Depressant Cdhemicals) می‌باشد.

    متابولیسم (Metabolism): این یک واژه‌ای است که به کرارا استفاده می‌شود که اشاره به بهره بردن از مواد مغذی توسط بدن هم برای فرآیند آنابولیک و هم برای فرآیند‌های کاتابولیک می‌باشد. این فرآیندی است که توسط آن مواد به درون بدن می‌آیند و نشان دهنده سرعتی است که از این مواد استقاده می‌شود.

    ریز مغذی‌ها (Micronutrients): این‌ها مواد مغذی رژیم غذایی هستند که ما به مقدار نسبتا کوچکی {میکرو (Micro) بعمنای"کوچک"} در مقایسه با درشت مغذی‌ها می‌بلعیم. مثال‌هایی از ریز مغذی‌ها سامل ویتامین‌ها و مواد معدنی می‌باشد. بسیاری از ریز مغذی‌ها، مواد تغذیه‌ای ضروری رژیم غذایی هستند که عملکرد‌های حیاتی را در بدن به انجام می‌رسانند. بطور نمونه ریز مغذی‌ها در کمیت‌های گرمی یا کمتر خورده می‌شوند.

    مواد معدنی (Minerals): این‌ها مواد غیر آلی (معدنی) هستند که به طور طبیعی وجود دارند که برای زندگی انسان ضروری اند و نقش‌هایی در بسیاری از فرآیند‌های متابولیکی ایفا می‌کنند.

    منوساکارید‌ها (یک قندی Monosaccharide): این یک کربوهیدرات ساده است که ساخته شده از قند یک مولکولی است. مثال‌ها عبارتند از گلوکز و فروکتوز.

    کوقتگی عضلانی (Muscle Fatigue): این عبارت است از خستگی عضله برای ادامه دادن بمنظور انجام کار است که بخاطر تهی شدن عضله از Atp اتفاق می‌افتد.
    همچنین ساخته شدن لاکتیک اسید نقشی در کوفتگی عضلانی ایفا می‌نماید. بعضی از مکمل‌های طبیعی که برای ورزشکاران به بازار عرضه می‌شود این توانایی را دارند که کوفتگی ماهیچه‌ای را به تاخیر بیندازند، بنابراین موجب افزایش پتانسیل کاری عضله می‌شود – یکی از قوی‌ترین این‌ مکمل‌ها کراتین است که این ماده دسترس پذیری Atp را افزایش می‌دهد که Atp برای انرژی استفاده می‌شود.

    میوسیت (Myocyte): این به معنای سلول ماهیچه‌ای است.


    منابع: کتب (دایرة المعارف مکمل‌های غذایی ورزشی و راهنمای گام به گام تمرینات قدرتی)

  3. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2013/03/06
    محل سکونت
    سناتورها
    سن
    34
    نوشته ها
    1,014

    پیش فرض بخش سوم

    از N تا U

    طبیعی (Natural): این واژه غالبا برای ارجاع به غذا‌ها یا مکمل‌های استفاده می‌شود که خیلی تصفیه شده (refined) نیستند و اینکه این مواد محتوی پر حامل کننده‌های شیمیایی (chemical fertilizers) یا مزه‌های مصنوعی (artificial flavors) و رنگ‌ها نمی‌باشد. با اینحال کلمه طبیعی هیچ تعریف قانونی در مکمل‌های غذایی ندارند.


    بهره خالص پروتئین (Npu)(Net Protein Utilization): این روشی برای ارزیابی کیفیت پروتئین به طریقه مقایسه مقدار پروتئین حفظ شده در حیوانات به مقدار پروتئینی که این حیوانات خورده‌اند می‌باشد. پارامترهای ارزیابی عبارتند از: قابلیت هضم (Digestibility) و محتوای آمینو اسید ضروری آن.

    وضعیت خنثای ستون فقرات (Neutral Spine): حالتی از ستون مهره‌ها که به عنوان وضعیت بدن خوب شناخته می‌شود. در این حالت، ستون مهره‌ها کاملا صاف نیست و کمی انحنا در پایین و بالای آن وجود دارد. همچنین بهترین و قوی‌ترین حالت است که در بیشتر تمرینات باید حفظ شود.

    سازگاری عصبی (Neural Adaptation): سازگاری سیستم عصبی در پاسخ به تمرینات قدرتی. افزایش فعالیت عصبی در عضلات می‌تواند با افزایش اندک در اندازه عضله، افزایش زیادی در قدرت به ویژه در شروع تمرینات به همراه داشته باشد.

    انتقال دهنده‌های پایانه عصبی (Neurotransmitter): وقتی که یک پالس (تپ) عصبی به انتهای سلول عصبی میرسد این ماده‌ای است که از انتهای آن آزاد می‌شود. انتقال دهنده‌های پایانه‌های عصبی از عرض فاصله بین دو عصب عبور می‌کنند و به سلول عصبی بعدی می‌رسند و غشاء آن سلول را بدین طریقه تغییر می‌دهند که ان غشاء کم و پیش آماده شلیک پالس می‌شود. مثال‌هایی از آن شامل آدرنالین و سروتونین (Serotonin) می‌باشد. (Adrenaline) مسئول پاسخ " بجنگ یا پرواز کن" (Fight or Flight) می‌باشد و یک انتقال دهنده عصبی کننده است . سروتونین مخالف آن است باعث خواب آلودگی (Sleepy) شما می‌شود.

    نیتروژن (Nitrogen): این عنصری است که پروتئین‌ها از دیگر مواد متمایز می‌سازد و به پروتئین‌ها اجازه می‌دهد که واحد‌های ساختمانی مختلفی را در بدن تشکیل دهند که شامل آنزیم‌ها و سلول‌های ماهیچه‌ای است.

    توازن نیتروژن (Nitrogen Balance): این زمانی است که مقدار دریافت نیتروژن روزانه شخصی از پروتئین‌ها معادل دفع روزانه نیتروژن شخص در ادرار باشد یک توازن منفی نیتروژن زمانی اتفاق می‌افتد که مقدار دفع روزانه نیتروژن از مقدار دریافت روزانه بیشتر گردد و غالبا وقتی دیده می‌شود که عضله در حال تحلیل رفتن باشد. یک توازن مثبت نیتروژن غالبا همراه با رشد ماهیچه‌ای است.

    مواد مغذی (Nutrients): این‌ها اجزاء غذاهایی است که به تغذیه بدن کمک می‌کنند یعنی اینکه آن‌ها یا انرژی فراهم می‌سازند یا بعنوان " مواد ساختمانی" بکار می‌روند. این دسته از مواد مغذی شامل کربوهیدرات‌ها، چربی‌ها، پروتئین‌ها، ویتامین‌ها، مواد معدنی، آب و ... می‌باشد.

    امگا -3 (Omega-3): این نام یک اسید چرب معین است. عدد 3 نشان دهنده جایی است که نخستین پیوند دو گانه در زنجیره کربنی اسید چرب قرار گرفته است. لینولینک اسید مثالی از اسید چرب امگا – 3 است.

    امگا – 6 (Omega-6): این نام دیگری برای یک اسید چرب است. امگا 6 اشاره بر نخستین پیوند دو گانه بر روی زنجیره اسید چرب دارد که بر روی کربن 6 اسید چرب قرار گرفته است.

    تغذیه مطلوب (Optimal Nutrition): این واژه‌ای است که شما نیاز به دانستن آن دارید. این به معنای بهترین تغذیه ممکن است که جدا از تغذیه صرفا کافی است. این واژه افرادی را که بدور از کمبود‌های زیاد (Marginal Deficioncies) بی‌توازنی و سمیت تغذیه‌ای هستند و کسانی را که در خطر چنین چیز‌هایی نیستند را شرح می‌دهد. تمامی ورزشکارانی که تلاش می‌کنند تا رشد ماهیچه‌شان را بطور طبیعی افزایش دهند. بایستی سعی کنند به تغذیه مطلوب دست یابند. در بسیاری از موارد این کار نیازمند مصرف پروتئین، ویتا‌مین‌ها و مواد معدنی و در صورت امکان دیگر مواد مغذی ضروری تحت شرایطی خاص مانند گلوتامین و کراتین می‌باشد.

    اضافه بار (Overload): افزایش تدریجی وزنه‌ای که در یک حرکت خاص استفاده می‌شود. این عمل برای سازگاری بدن به پاسخ‌های تمرین است.

    داروی بدون نسخه (Over – The – Counter)(Otc): این اشاره بر موادی دارد که نیازمند به نسخه قانونی نمی‌باشد.

    اکسایش (Oxidation): این فرآیند تجزیه و واپاشی (Decomposition) سلولی می‌باشد. اکسایش تولید رادیکال‌های آزاد می‌کند.

    بدهی اکسیژن (Oxygen Debt): از نظر من به معنای "بدون تنفس" (Out Of Breath) است. این واژه یک کمبود اکسیژن در کار عضلانی در هنگام تمرین ورزشی است. اگر در این حالت سیستم قلبی عروقی بسیار نیازمند اکسیژن باشد و نتواند اکسیژن را با سرعت لازم به عضلات تحویل دهد تا بدین ترتیب متابولیسم هوازی را پشتیبانی نماید. بدهی اکسیژن بایستی سریع باید زیرا تنفس سریع بعد از فعالیت یا کند می‌شود با متوقف می‌گردد. بدهی اکسیژن منجر به متابولیسم غیر هوازی می‌گردد که آن‌ هم منجر به ساخت اسید لاکتیک و خستگی ماهیچه‌ای (muscle fatigue) می‌گردد.

    پیتید (Peptide): این ترکیبی است که ساخته شده از دو یا چند آمینو اسید است. مولکول‌های پروتئین در روده به مولکول‌های پروتئین تجزیه می‌شوند و به همان شکل جذب می‌شود.

    غده پینه‌ای (Pineal Gland): این یک غده درون ریز است که عمدا در ترشح ملاتونین و یک تعداد معدود دیگر از هورمون‌های پیتیدی عمل می‌نماید.

    فیتو شیمیایی (Phyto Chemical): این وازه به معنای "گیاه شیمیایی" (Plant Chemical) است. این مواد اشاره بر یک طیف وسیع از ترکیبات گیاه فعال زیستی (Bio-Active) دارد که بصورت نمونه در فرآورده‌های گیاهی (Herbal Preparation) و انواع دیگری از مکمل‌های تغذیه‌ای استفاده می‌گردد.

    مکمل مجازی (Placebo): این یک ماده بی ضرر "غیر فعال" (Inactive) است که ممکن است بجای یک دارو یا ماده موثر داده شود بویژه به گروه‌های شاهد (Control Groups) در مطالعات بالینی (Clinical). در بسیاری از موارد افرادی که از یک مکمل مجازی استفاده می‌کنند بطور مثبتی به آن پاسخ می‌دهند چنانکه گویی از یک ترکیب موثر (Efficacious) استفاده نموده‌اند. بعضی از اثرات مثبت عملکرد ورزشی که ورزشکاران در هنگام استفاده از مکمل‌های طبیعی تجربه می‌کنند به " اثر مکمل مجازی (Placebo Effect) نسبت داده می‌شود. اساسا اگر شما قویا معتقدید که یک مکمل موثر است این احتمال وجود دارد که شما تنها اعتقاد به اثرات مثبتی که آن ایجاد می نماید داشته باشید. حتی این تئوری داده شده است که بسیاری از اثرات مثبتی که ورزشکاران در هنگام استفاده از استروئید‌های آنابولیک تجربه می‌نمایند می‌تواند مربوط به یک اثر مکمل مجازی باشد. بدین علت است که انجام دادن مطالعه علمی مجازی شاهد (Placebo Controlled) مهم می‌باشد تا بدین ترتیب اثرات واقعی را از اثرات مکمل مجازی مجزا کنیم.

    پلی پیتیدها (Poly Peptides): این‌ها پروتئین‌هایی هستند که توسط یکی شدن سه یا چند (معمولا بسیار) آمینو اسید تشکیل می‌یابد.

    خلفی یا عقبی (Posterior): قسمت عقب یک سطح در مقابل قدامی.

    توان (Power): مقدار نیرویی که در یک زمان خاص تولید می‌شود. ترکیب سرعت و قدرت است.

    پاورلیفتینگ (Power Lifting): ورزشی با هدف برداشتن یک هالتر با حداکثر وزنه، که شامل سه رویداد اسکات، پرس سینه و لیفت مرده است.

    پلی ساکارید‌ها یا چند قندی‌ها (Poly Saccharides): این‌ها کربوهیدرات‌هایی هستند که محتوی تعداد عظیمی از گروه‌های قندی می‌باشند. نشاسته، گلیکوژن، دکسترین (Dextrin) و سلولز مثال‌هایی از این دسته مواد می‌باشند.

    پیش ماده‌ها (Precursors): این‌ها ترکیباتی هستند که ترکیبات دیگر از آن‌ها تشکیل می‌شوند. بعنوان مثال هورمون آندرو استن دیون (Androstenedione) یک پیش ماده مستقیم برای تولید تستوسترون در بدن می‌باشد.

    پیش هورمون (Pro Hormone): این واژه اشاره بر یک طبقه از مواد شیمیایی دارد که بطور نمونه در درون انواع غدد درون ریز (Glands) در بدن یافت می‌شوند مانند غدد هیپوفیز و ادرنال. ایندسته از مواد شیمیایی پیش ماده‌های مستقیم برای تولید هورمون می‌باشند. برای مثال پیش انسولین (Proinsulin) پیش ماده مستقیم برای تولید انسولین می‌باشد. Dhea و ملاتونین نیز پیش هورمون هستند.

    پروستاگلاندین (Prostaglandins): این دسته از مواد، مواد شیمیایی " هورمون مانندی" هستند که در بدن تولید می‌شوند. ساختمان آن‌ها بسیار شبیه یک اسید چرب است و آن‌ها یک دامنه وسیعی از اعمال بر روی چیز‌ها را از خود نشان می‌دهد مانند فشار خون، توازن آب، واکنش‌های سیستم ایمنی، التهاب و ..... سنتز آن‌ها تقریبا در تمامی بافت‌های بدن تا اندازه‌ای بطریقه مقدار دریافت اسید چرب کنترل می‌شود.

    پروتئین‌ها (Proteins): این دسته از مواد ترکیبات فوق العاده پیجیده دارای نیتروژن می باشد که در تمامی بافت‌های حیوانی و گیاهی یافت می‌شود. آن‌ها ساخته شده از آمینو اسید‌ها هستند و برای رشد و تعمیر بدن ضروری می‌باشند. یک گرم پروتئین محتوی انرژی معادل 4 کالری است و آن دسته از منابع حیوانی هستند که ارزش بیولوژیکی بالایی دارند چون محتوی آمینو اسید‌های ضروری می‌باشد. آن دسته از پروتئین‌ها که نشات گرفته از منابع گیاهی هستند و محتوی کمی از آمینو اسید‌های ضروری نه تمامی آن‌ها. پروتئین‌ها برای تولید آمینو اسید‌ها توسط بدن قطعه قطعه می‌شوند که این آمینو اسید‌ها برای ساختن پروتیئن‌های جدید استفاده می شوند. پروتئین‌ها واحدهای ساختمانی (Building Blocks) عضلات، آنزیم‌ها و بعضی از هورمون‌ها می‌باشند.

    نسبت بازدهی پروتئین (Per)(Protein Efficiency Ratio): این مقیاس از کیفیت پروتئین است که با تعیین اینکه تا چه اندازه یک پروتئین داده افزایش وزن در حیوانات آزمایشگاهی پشتیبانی می‌کند کیفیت را ارزیابی می‌کند. یعنی موش‌ها در هر صورت احتمالا سیستم (Per) بهترین سیستم اندازه گیری نمی‌باشد زیرا این سیستم مقدار متونین را بخاطر نیاز بیشتر برای متونین در موش‌ها را برای تولید موی بدن شان متونین بیش از مقدار مورد نیاز تخمین می‌زند.

    خالص (Pure): این واژه غالبا برای اشاره بر مکما‌هایی که غیر تقلیب شده (Unadulterated) هستند بکار می‌رود – یعنی اینکه مواد تشکیل دهنده دیگری به استثنای آن چیزی که بر روی برچسب بیان شده است نمی‌باشد.

    چهار سر (Quadriceps): هر عضله‌ای که چهار سر داشته باشد، ولی اغلب برای عضله چهار سررانی به کار می‌رود.

    رژیم یا برنامه (Regimen): یک برنامه منظم تمرینی و غذایی دستیابی به نتایج از پیش تعیین شده.

    فاصله‌های استراحت (Rest Interval): استراحت بین ست‌های یک تمرین با هدف ریکاوری عضله انجام می‌شود.

    تکرار (Rep) (Rep/Repetition): یک حرکت کامل تمرینی از شروع تا پایان و برگشت.

    تمرینات مقاومتی (Resistance Training): هر نوع تمرینی که در آن عضله در مقابل یک مقاومت منقبض می‌شود. مقاومت می‌تواند از نوع وزنه، کش ارتجاعی و یا وزن بدن باشد.

    چربی‌های اشباع (saturated fats): این‌ها چربی‌های بد هستند. آن‌ها اشباع نامیده می‌شود چون محتوی هیچ نقطه بازی بر روی "اسکلت‌های کربنی شان" نمی‌باشد. چربی‌های اشباع شامل میرسینیک اسید (Myristic acid)، پالمسیتیک اسید (Palmitic Acid)، استئاریک اسید (Stearic Acid)، و لیگنوسریک اسید (Lignoceric Acid) می‌باشند. نشان داده شده است که این دسته از چربی‌های بد سطح کلسترول را بدن بالا می‌برند. منابع ایندسته از چربی‌ها شامل غذاهای حیوانی و روغن‌های گیاهی هیدروژنه شده می‌باشد. مانند مارگارین. این دسته از چربی‌ها هیچ گونه عملی بیولوژیکی را در بدن انجام نمی‌دهند به غیر از اینکه کالری فراهم سازند.

    ست (Set): مجموع تکرار‌های مشخص از یک حرکت.

    کمربند شانه‌ای (Shoulder Girdle): محل اتصالات شانه که موجب حرکت شانه و آرنج می‌شود. حلقه‌ای از استخوان‌ها در واقع یک حلقه ناقص در ناحیه شانه که نقطه اتصالی را برای عضلات حرکت دهنده‌ی شانه و آرنج تشکیل می‌دهند.

    بالا کشیدن یک ضرب یا اسنچ (Snatch): یکی از تکینیک‌های بلند کردن که همراه دو ضرب از رشته‌های وزنه برداری المپیک است. این تکنیک شامل بالا بردن هالتر به بالای سر از روی زمین (یا اغلب از روی سکو) در یک حرکت پیوسته (بدون مکث و توقف) است.

    تمرین قدرتی (Strength Training): نوعی تمرین مقاومتی که هدف آن، افزایش قدرت عضلات اسکلتی است.

    زیر زبانی (Sublingual): این به معنای زیر زبان (Beneath The Tongue) است. چندین مکمل در دسترس ورزشکاران قرار داد که ساخته شده‌اند که بدین طریقه دریافت بشوند. این طریقه گاه گاهی منجر به جذب بهتر می‌گردد. بعضی‌ها پیشنهاد دریافت زیر زبانی فرآورده‌های هورمونی را می‌دهند تا بدین ترتیب از محیط نامطبوع (Harsh) روده اجتناب گردد.

    هم آمیختگی (Stacking): این واژه اشاره بر دو یا چند ترکیبی دارد که همزمان در یک تلاش برای به حداکثر رساندن نتایج دریافت می‌شود.

    ساکاروز (Sucrose): این ماده متداولا بعنوان قند آشپزخانه (Table Sugar) شناخته می‌شود. از لحاظ صنعتی ساکاروز یا از نیشکر (Can Sugar) یا از چغندر قند (Sugar Beets) مشتق می‌شود. وقتی شما آن را می‌خورید بدن ساکاروز را به لاکتوز تجزیه می‌کند. نتیجتا این ماده کمی از خواص فروکتوز و کمی هم خواص گلوکز را دارد. خوردن آن یک پاسخ سریع انسولین را به ظهور می‌رساند اما سرعت این پاسخ به اندازه سرعتی پاسخی که بخاطر گلوکز ایجاد می‌شود نیست.

    مکمل (Supplement): این واژه‌هایی است که برای توصیف یک فرآورده (Preparation) مانند یک قرص (Pill)، پودر یا مایعی که محتوی مواد مغذی می‌باشد بکار می‌رود. یک مکمل می‌بایستی بعنوان بخشی از مقدار دریافت غذای روزانه هر شخص استفاده گردد تا یا سطحی کافی از مواد مغذی یا سطحی مافوق فیزیولوژیک (Supra Physiological) از مواد مغذی را عرضه نماید.

    مافوق فیزیولوژیک (Supra Physiological): این کلمه بزرگ معنای مقادیر بیشتر از مقداری است که بصورت نرمال در بدن یافت می‌شود. بعنوان مثال شخصی اگر 10 گرم از کراتین منوهیدرات را در روز مصرف می‌کند سطح مافوق فیزیولوژیکی از کراتین در سلول‌های ماهیچه‌ای خلق می‌نماید.

    سینررژستیک (Synergistic یا مضاعف کننده): این واژه اشاره بر آن عملی دارد که وقتی مواد با یکدیگر " همکاری" (Cooperate) می‌کنند خلق می‌گردد: یعنی اینکه یک مکمل می‌تواند در اثر بخشی (Effectiveness) مکمل دیگری را یا افزایش دهد یا چند برابر کند. تحقیق شده است که بسیاری از ویتامین‌ها اثر سیتوژسیستیک دارد. کراتین بعلاوه کربوهیدرات‌ها، همانند کافئین، بعلاوه افدرین در مقادیر صحیح اثر مضاعف کننده دارند.

    وتر یا تاندون (Tendon): نوعی بافت هم‌بند که عضله را به استخوان متصل می‌کند. همچنین موجب انتقال نیرو از عضله به استخوان می‌شود.

    بیضه‌ها (Testes): این واژه اشاره بر اندام‌های تناسلی مردان دارد. (Male Reproductive Organs). بیضه‌ها جایی است که بسیاری از هورمون‌های که رشد را تنظیم می‌کنند، مانند: تستوسترون تولید می‌شود.

    تستوسترون (Testosterone): این همان هورمون آنابولیکی است که مقدمتا در بیضه‌های مردان تولید می‌شود و باعث رشد ماهیچه‌ها می‌گردد. در واقع این ماده است که مردان را از پسرها متمایز می‌سازد.

    ترموژنیک (Thermogenic): این واژه به معنای تولید کننده گرما یا چربی سوزان می‌باشد. خوردن یک عامل ترموژنیک متابولیسم را بیشتر می‌کند دمای پایه‌ای بدن را بالا می‌برد و مصرف کالری (Calorie Experditvre) را شتاب می‌بخشد.

    تری گلیسرید (Triglyceride): این نام علمی برای یک چربی رژیم غذایی است. زنجیره اصلی (back bone) مولکول عبارت از یک مولکول گلیسرول است که متصل به مولکول اسید چرب است. همچنین تری گلیسرید‌ها چربی‌ها (Fats) یا لیپیدها (Lipids) نامیده می‌شوند.

    تری پیتید‌ها (Tripeptides): این‌ها تکه‌های پروتئین هستند که عبارت از سه آمینو اسید که در طول هم قرار گرفته‌اند.

    سه سر (Triceps): هر عضله‌ای که دارای سه سر باشد. البته بیشتر برای سه سر بازویی به کار می‌رود که موجب باز شدن آرنج می‌شود.

    چربی‌های غیر اشباع: این‌ها چربی‌های خوب هستند. آن‌ها غیر اشباع نامیده می‌شوند چون دارای یک یا چند "نقاط کربنی" باز هستند. می‌توان چربی‌های غیر اشباع را به دو گروه زیر تقسیم بندی نمود:
    چربی‌های غیر اشباع چند تایی (Polyunsaturated Fats) و چربی‌های غیر اشباع یکتایی (Monounsaturated Fats) نشان داده است که چربی‌های غیر اشباع به کاهش سطح کلسترول و تری گلسیری در خون کمک کنند. این شاخه از چربی‌ها شامل اسید‌های چرب ضروری لینولنیک اسید و سینولنیک اسید می‌باشد. منبع اصلی ایندسته از چربی‌ها عبارتند از غذاهای گیاهی، نظیر روغن کاجیره، روغن آفتاب گردان و روغن برزک می‌باشد.

    تنظیم بالا دست (Up – Regulate): این واژه اساسا به معنای "افزایش" است. بعنوان مثال به نظر می‌رسد کراتین منوهیدرات دارای توانایی تنظیم بالا دست یا افزایش قابلیت ماهیچه برای پر نمودن دوباره ذخایر انرژی را دارد.

    ویتامین‌ها (Vitamins): این‌ها ترکیبات آلی هستند که برای زندگی حیاتی هستند. برای عملکرد‌های بدنی واجب هستند (Indispensacle) و به مقدار بسیار کم مورد نیاز می‌باشند. این دسته از مواد، مواد مغذی ضروری بدن بدون کالری هستند. بسیار از ان‌ها به عنوان کوآنزیم عمل می‌کنند که بدین ترتیب عملکرد‌های زیستی را بصورتی چند جانبه (Multitude) پشتیبانی می‌کنند.


    Vo2 Max: این حداکثر حجم اکسیژن است که یک فرد می‌تواند در هر دقیقه از تمرین ورزشی‌اش مصرف نماید. این کمیت غالبا برای ارزیابی بازده قلبی و عروقی یک ورزشکار استفاده می‌گردد. و بنابراین ظرفیت عملکرد ورزشی را نیز ارزیابی می‌کند.

    گرم کردن (Warm-Up): مجموعه‌ای از حرکات بدن با فشار کم برای آماده کردن عضلات، شش‌ها، قلب و عروق برای فعالیت‌های سنگین‌تر استفاده می‌شود. گرم کردن بیشتر شامل تمرینات پویا و فشار پایین قلب عروقی است.

    گرفتن دست از رو (Overhand Gripe): گرفتن میله وزنه‌ها به صورتی که پشت دست یه طرف صورت باشد.

    گرفتن دست از زیر (Underhand Gripe): گرفتن میله وزنه‌ها به صورتی که کف دست رو به صورت باشد.

    منابع: کتب (دایرة المعارف مکمل‌های غذایی ورزشی و راهنمای گام به گام تمرینات قدرتی)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •