تصوير اعتياد از منظر سلامت در سينما


اعتياد چه به عنوان يك نابهنجاري و جرم و چه به عنوان يك بيماري همواره مورد توجه فيلمسازان و اهالي سينما بوده است البته انچه در حافظه هنري مردم از تصوير اعتياد در سينما و تلويزون وجود دارد بيشتر چهره و رفتار معتادان است كه گاهي به شكل كاراكترهايي كاريكاتوري در آمده است كه به بجاي تلخي واقعيت صورتي كميك و طنز به آنها ميدهد و بازتابي وارونه از واقعيت را منعكس مي كند.
درباره تصاوير اعتياد و معتادان در فيلم هاي سينمايي و سريالهاي تلويزيوني علاوه بر منتقدان سينما ، پزشكان و اهالي سرزمين سلامت نيز نقدهايي دارند و بسياري از تصاوير را به لحاظ پزشكي و سلامت غير علمي معرفي مي كنند مثلا بارها شنيده ايم كه پزشكان نسبت به نشان دادن سيگار در فيلم هاي سينماي و برنامه هاي تلويزيوني هشدار داده اند و خطر تبليغات سوءآنرا در نوجوانان و جوانان گوشزد كرده اند. بر اساس تعريف و تلقي جديدي كه از سلامت وجود دارد سلامت يك مفهوم گسترده و چند ساحته اي است كه قطعا يكي از مولفه هاي موثر بر آن تبليغات و سينما است. بسياري از پزشكان درباره اعتياد و رويكرد فيلمسازان به آن و تصاويري كه از معتادان در فيلم و سريالها ارائه مي شود نقدهاي جدي دارند . دكتر هومن نارنجيها مديركل امور فرهنگي و پيشگيري ستاد مبارزه با مواد مخدر در اين باره معتقد است :آثار گوناگون در حوزه فيلم، از 40 سال پيش از معتاد چهره‌اي درهم‌شكسته و خموده به تصوير كشيده كه اين مساله باعث شده است كه بسياري خانواده‌ها نيز از معتاد چنين تصويري داشته باشند و تا زماني كه فرزندانشان به اين شمايل درنيامده‌اند، خطر اعتياد را احساس نكنند.
يك جوان مصرف تفنني مواد با دوستانش را يك خطر جدي تلقي نمي‌كند و باور ندارد كه روزي به چنين شمايلي درخواهد آمد. او در ذهن خود مي‌گويد كه «من هيچ وقت به چنين روزي در نخواهم آمد» و به عبارتي، هم‌زادپنداري با شخصيت‌هاي ساخته‌شده در فيلم‌ها و يا عكس‌هاي گرفته‌شده، ندارد و باور نخواهد كرد كه روزي مصرف تفنني مواد كه در ميان دوستانش و يا در محيط خانواده صورت مي‌گيرد، از او معتادي كارتن‌خواب بسازد . چهره‌سازي صرف از معتادان كارتن‌خواب و آخرخطي و تعميم اين چهره‌سازي به همه معتادان باعث مي‌شود كه باور نكنيم، اكنون معتاداني در محيط خانواده و محل كارمان هستند. لذا بسيارند، معتاداني كه با چهره‌اي آراسته در بين ما زندگي مي‌كنند و اعتيادشان براي ما قابل تشخيص نيست و همين تبليغات غلط باعث مي‌شود كه 50 درصد خانواده‌هاي ايراني پنج سال ديرتر، از اعتياد وابستگان خود مطلع شوند و اين نادرست است .

اما نقدهاي پزشكان صرفا به تصوير معتادان ختم نمي شود و آنها نسبت به تصويري كه از خود اعتياد و نحوه معرفي آن هم ارائه مي شود نقدهاي دارند دكتر پرويز مظاهري دبير انجمن روان پزشكان ايران در اين باره مي گويد " ما اعتقاد داريم كه اعتياد زمينه بايو سايكوسوشيال دارند (biosychosoc) دارند يعني هم مسائل زيستي هست هم رواني و هم اجتماعي اما در سينما چنين رويكرد همه جانبه اي به آن نمي شود. دكتر عبدالرحمن بخلرحيم متخصص مغز و اعصاب نيز در اين باره مي گويد : اعتياد يك بيماري يا حداقل اختلال يا اغتشاش در فعاليت مغزي است نزديك شدن به مساله اعتياد از طريق دانستن آنچه كه واقعا در مدارهاي مغزي و بيو شيمي ارتباطات بين نوري مي گذرد و بازتاب و تظاهر آن به شكل اعتياد تظاهر مي كند كه در سينما به اين مساله توجهي نشده و بيشتر به عوامل خانوادگي و اجتماعي پرداخته شده است.

وي معتقد است سينماي موجود درباره اعتياد ما را به فهم و درك اعتياد نمي رساند بلكه ما را از اعتياد و معتاد مي ترساند ، مخاطره ها را به ما نشان مي دهد اما كمكي به ارائه تصوير واقعي از معتاد نمي كند.

دكتر مظاهري همچنين به تصويري كه از روش هاي ترك اعتياد در سينما مي شود نقد دارد و مي گويد " فيلم ها بيشتر ترك اعتياد به شيوه سقوط آزاد را نشان مي دهند مثلا يك معتاد مي رود داخل يك اتاق در را به رويش مي بندد و بعد خيلي سرحال و قبراق بيرون مي آيد اين بد آموزي دارد . وقتي جوان ما اين فيلم ها را مي بيند با خودش مي گويد ترك اعتياد به همين سادگي است پس من كارم را انجام مي دهم بعد هم براي يك هفته مي روم توي يك اتاق و در را مي بندم و بعدش هم سرحال بيرون مي آيم "

دكتر مظاهري مي گويد : از هنرمندان مي خواهم اثري در اين باره بسازند كه تا كسي خودش نخواهد ترك كند ، كائنات هم جمع شوند و ميلاردها تومان هم هزينه شود ترك صورت نمي گيرد.

دكتر نارنجي ها نيز همين نگرش را دارد و مي گويد " 70 درصد درمان اعتياد جنبه روحي و رواني دارد و از بعد جسماني خارج است اما بارها در فيلم هايي ديده ايم كه فرد معتاد را به تخت بسته اند تا با گذراندن تعريق و لرزه دوره ترك به درمان كامل و پاكي مطلق برسد غافل از اين كه اين مدل درماني نيز بدون حضور درمانگر يا مددكار جايگاهي دردرمان ندارد و با عودهاي مكرر همراه است.

در همين زمينه دكتر رفيعي روانپزشك نيز معتقد است : ما در اعتياد بهبود نداريم فرد بايد دائم تلاش كند تا در بهبود بماند سينما وتلويزيون ما به تحكيم اين باور برسد كه درمان اعتياد بسيار سخت است. وي همچنين با انتقاد از يكي از سكانس هاي فيلم سنتوري به درمان اعتياد با شوك كه در اين فيلم استفاده شد نقد دارد و آنرا از منظر پزشكي رد مي كند.
دكتر ارسيا تقوا روانپزشك هم با انتقاد از تصاوير اغراق شده از اعتياد مي گويد : مستندي درمورد كراك از تلويزيون پخش شد كه حرف هاي غير واقع و غير علمي در آن زده شد . اين كه بدن كرم مي اندازد و از اين قبيل اغراق ها . ما نبايد براي القاي ترس و هشدار دروغ بگويم چون اعتماد عمومي كم مي شود و تلاش هاي ما بي تاثير مي ماند.

امروزه ثابت شده است كه عوامل اجتماعي فرهنگي موثر بر سلامت حدود 50 درصد از سهم تامين سلامت جامعه را بر عهده دارد. قطعا در جهان رسانه اي شده امروز نقش سينما و تلويزيون در ارتقاي سطح سلامت جامعه به وي‍ژه در بحث آموزش و فرهنگ سازي حائز اهميت است لذا ارائه تصاوير غلط در اين حوزه مي تواند فرايند بهبود سلامتي را مختل كند . انتقادهاي كه در اين گزارش از زبان برخي پزشكان شنيديم بخشي از نقدهاي بود كه نسبت به تصاوير اعتياد در سينما و تلويزيون ارائه مي شود . قطعا براي ساخت آثار سينمايي و تصويري در حوزه سلامت نياز به مشاور پزشكي احساس مي شود تا با نمايش تصويري واقعي تر از مفاهيم پزشكي و بيماريها در ارتقاي سطح سلامت جامعه موثر بود.